ټول افغان څیړنیزې مقالې
هیواد
هیواد مصطفی عمرزی زنده یاد استاد عبدالرووف بی نوا، موسس روزنامه ی هیواد است. این نشریه در بیش از هفتاد سالی که از عمر آن می گذرد، فراز و فرود زیاد داشته، اما آن چه مهم می باشد، این است که در زمینه ی آن، بیش از هفتاد سال، فرصت کار فرهنگی، میسر شده است. کار های فرهنگی مستمر، به فرهنگ سازی های دایم خواسته ها، اهداف و آرمان ها می انجامند. لینک های دانلود چند نمونه: https://ketabton.com/book/13018
ژورنالیسم تقلبی
ژورنالیسم تقلبی مصطفی عمرزی قبل از اصل مطلب: وقتی بار نخست تصمیم گرفتم این نوشته را تقدیم کنم، هدفم فقط توضیح رویداد هایی بود که از سال 1383 الی میانه ی سال 1398 از شناخت پیرامون به اصطلاح اتحادیه های ژورنالیستان و خبرنگاران داشتم؛ اما بعداً تصمیم گرفتم موتیف هایی را در زمینه ی آن معرفی کنم تا کسانی که در مساله ی ارتباطات، هیچ تعریفی ندارند، متوجه شوند که اگر در آن زمینه، روابط ما با افراد با در نظر داشت، حیثیت، ت
بایډن که ملا برادر؛ کوم یو جدي دی
د ماسکو ناستې ته تر ډیره تمې نه وي، یوازي د جوبایډن پر اداره او د بین الافغاني خبرو د چکټیا په موخه ناسته ترتیب شوې وه. د ماسکو ناسته کې له افغان سیاسي مشرانو سره د طالب مشرانو سوړ چلند هغوی لا زیات د راتلونکي په اړه نهیلي کړل، حامد کرزی، د اهل تشیع، تاجکو او ازبکو مشران فکر کوي چې طالبان بیاځل د واک انحصار ته ځان چمتو کوي. ماسکو غونډه کې د استاد سیاف، عطاء نور، صلاح الدین رباني او تورن اسماعیل نه ګډون، د امریکا بدې ارادي ښيې. د امریکا نوې اداره د پوځیانو ایستلو په اړه
ارزشش را دارد؟!
ارزشش را دارد؟! مصطفی عمرزی از بخت بد، مردم ما، چند طرفه قربانی می دهند. یک طرف این قربانی ها، اعتقادات به ایدیالوژی های وارده است. فرقی نمی کند که اسلامی باشد یا غیر اسلامی. پس از هفت ثور، شعار زشت، منفور و کریه «آل یحیی» را بیش از همه «سور خلقی» ها نشخوار می کردند. این مرض مسری، وارد جبهات آن همتباران شان نیز می شد که ریش های خود را نمی تراشیدند. ما در منگنه ی ریشدار ها و بی ریش ها، اما دچار تضعیف حاکمیت و مشرو
نماینده گان تمدن ها؟!
نماینده گان تمدن ها؟! مصطفی عمرزی فرهنگ نمایی های حوزه یی که گویا در برابر توحش پشتون ها شناخته می شوند، به حد مسخره گی نیز درآمده اند. درست است که یک بخش جامعه ی ما در افراطیت دینی گیر مانده، اما به دلیل سرمایه گذاری هایی که بود غرب به خاطر تضعیف اتحاد شوروی، انجام می داد. در آن کوره ی افغان سوزی، مردمان دیگری نیز پخته شدند که بعداً در قد و اندام هفت تنظیمی پاکستانی و یازده تنظیمی ایرانی، همه یک سره شعار های افراطیت دینی
مداخله ی آَشکار
مداخله ی آَشکار مصطفی عمرزی شواهد زیادی ارائه شدند که جزو روشنگری های ما ثابت می ساختند تلقی بر اساس متکلم، چه قدر سیاسی شده است. به یاد داریم که هنگام حاکمیت پنج درصدی مسعود- ربانی در سقوی دوم، یک تیم تاجکستانی، عازم کابل می شوند و با موافقت حکومت نیم بند، پایتخت را بر اساس ترکیب قومی، سروی می کنند. نتایجی که از این سروی در اختیار همه قرار داده می شود، حاکی از این بود که بیش از 70 درصد مردم کابل را تاجکان، تشکیل می دهند.
داشغال او استقلال دجنګ شغالان غواړی دسولی ټپوسان سی
داشغال او استقلال دجنګ شغالان غواړی دسولی ټپوسان سی کله چه امریکایی غلو دافغانستان استقلال او ازادی ووژل او بیا دطالبانو دآزادی غورځنک یی په مقابل کی ودرید امریکایانو هغه تروریست او ترهګر بلل او داخلی بی ضمیره اخییستل سوی خولو دا شعارونه په ویاړ بدرګه کول. دشلو کالو نه وروسته اوس ثابت شول چه امریکایانو دترهګری الزام څومره بیمعنی او پوچ وو، او اوس ګورو چه هغوی دپرونی ترهګرو سره کینی او دهغوی سلاوو ته ضرورت لری. په یوه تعبیر امریکانو دخپل اشغال په ورځ دافغانستان آزادی ووژله او
ناظران وابسته
ناظران وابسته مصطفی عمرزی ماجرای استخدام 700 تاجک که بیشتر از منطقه ی پنجشیر بودند، از جمله ی اخباری بود که هنگام دو هفته ی اول جراحت اسدالله خالد در پُست ریاست عمومی امنیت ملی، اتفاق افتاد. همان زمان یگانه تلویزیونی که این مساله را جداً خبری ساخت، ژوندون بود. با ارتباطی که با آنان دارم، برایم تعریف کردند که مسوولان ریاست امنیت ملی که در غیاب اسدالله خالد، مدیریت می کردند، با وارخطایی تماس گرفتند که ما را بی آب کردید!
نشریه ها، مجله ها و کتاب های پشتو
نشریه ها، مجله ها و کتاب های پشتو مصطفی عمرزی پرداختن به زبان و ادبیات پشتو در افغانستان، به چند دلیل، بسیار مهم است. نخست این که استمرار قرائت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن با اکثریت کشور(پشتون ها) با ذهنیت تحفظ تمامیت ارضی، توام می شود. به هر روی، افغانستان با بیش از 600 سال طرح سیاسی و حدود 300 سال جغرافیای ای که وجاهت بین المللی دارد، بیشتر جزو کارنامه ی دولت- حکومت سازی پشتون ها شمرده می شود. بنا بر این، زنده نگه داشتن
گناه در تاریکی نگه داشتن مردم
گناه در تاریکی نگه داشتن مردم مصطفی عمرزی بیش از ده سال اخیر از بیش از 15 سال کار فرهنگی- رسانه یی ام را به دفاع از افغانستان، ارزش های آن، افغان ها، پشتون ها و ارزش های آنان گذرانده ام. در این سیر، دشواری ها و زحمت هایی قرار داشتند که اگر عزت نفس نمی داشتم و آگاهی هایم در کار نبودند، محال بود در جوی فرهنگ سازی کنیم که پیروان فارسیسم، اگر هیچ نداشته باشند، با سنت معمول پدران شان(دهن گنده گی و فحاشی) جرات نوابغ را هم سلب م
دترکیی دغونډی لپاره لازمه تیاری نیول
دترکیی دغونډی لپاره لازمه تیاری نیول دا لیکنه په دی ترسره سوی چه بیا دماسکو ډرامه تکرار نسی او په ترکیه یوځل بیا وخت ضائع نسی. دا خبره مونږ ددوحی دتړون په اساس کوو او هیله ده هغه تړون په کامله توګه تعمیل سی. ددی هیلی دترسره کولو په منظور مونږ دا راتلونکی نظر وایو او پیشنهادونه دنورو په وړاندی عرضه کوو ترڅو افغانستان یوی تلپاتی سولی او امنیت ته ورسیږی. دترکیی مذاکرات باید دمسکو دغونډی په څیر ددوحی دتړون مخالف نسی مونږه دماسکو دغونډی مثبت ټکی هغه بولو چه په دو
سرمایه داران ما و فرهنگ
سرمایه داران ما و فرهنگ مصطفی عمرزی هرچند در افغانستان بیشتر متضاد و متناقض به نظر می رسد، اما نباید در همه جا چنین باشد. اگر بخواهیم مثال های خارجی بزنیم، شاید انواع داشته باشند که چه گونه در اکثر کشور ها، طبقه ی سرمایه دار در مسایل مختلف عمرانی، رفاهی، صحی، خدماتی، کمکی و فرهنگی، سهم می گیرند. اصولاً آن چه به نام سرمایه در اختیار یک طیف مشخص و معدود جامعه، قرار دارد، به این معنی نیست که آن را وجودی در اختیار دار
چرا رکود فرهنگی؟
چرا رکود فرهنگی؟ مصطفی عمرزی شاید با آن چه در ظاهر، دیده می شود، در وهله ی اول متوجه نشوید که به لحاظ کار و تولید فرهنگی، چه قدر عقب مانده استیم. چون سطح سواد پایین است و قشر باسواد و اهل مطالعه نیز کم، مثلاً تیراژ کتاب در حدی ست که شاید برای بعضی ناشران، بد نباشد. همین که بتوانند یک یا چند بار، 500 صد یا هزار نسخه(سنت معمول چاپ در افغانستان) پخش کنند، یک نوع دست آورد، شمرده می شود؛ اما اگر بخوهیم آن را بر اساس نیاز های ی
امریکایی اشغال تمدیدول او یا دکورنی سولی خبری؟
امریکایی اشغال تمدیدول او یا دکورنی سولی خبری؟ امریکایی منابع وایی د امریکا حکومت ته دری خبری پیشنهاد سوی: دامریکایی پوځونو کامله وتنه؛ دپوځونو دوتلو وخت تمدیدول؛ او یا بیخی له افغانستان نه دعسکرو نه وتل. ددی ترڅنګ دا هم ویل سوی چه امریکا کیدای سی خپل عسکر وباسی او ددوحی تړون پاتی نه وی. زمونږ اوسنی خبره دامریکا ددوهم انتخاب په هکله ده. دامریکایی منابعو له خولی ددوحی دتړون سره سم د امریکا پوځیانو، چه دناتو په دریځو کی ورته کتلای سو، دجنګ ددوام هلی ځلی پیل کړی او بالاخره وتوان
د قدرت سوالګر
د عجايبو په وطن کې مو د هر څه سوالګر وليدل، خو دومره ذليل او لوېدلي چې د قدرت سوالګر دي، بل به هېڅوک دومره ذليل شوي نه وي. بېشکه چې الله پاک يوه ته عزت ورکوي او بل ته ذلت! حيرانوونکې ده! چا به فکر کوه چې د شمالي ټلوالې لنډه غر چې ځانونه يې له پاکستان سره د دوښمنۍ په شعارونو وپړسول، همغه پاکستان ته به ورځي او د خپلو څو روپيو او قدرت د خونديتابه لپاره به پنجاب ته پر ګونډو کېږي؟ چا به فکر کوه چې له روسانو سره د جهاد نړيوال کرېډت به دوی غواړي، خو پخواني تړونونه به په وار وار نن ب
سرگذشت شاه محمود درانی
محمود درانی پسر تیمورشاه درانی و چهارمین و بی کفایت ترین شاه سلسله درانی بود که پس از کور کردن برادرش شاه زمان به سلطنت رسید .پس از مرگ تیمورشاه درانی در سال ۱۷۹۳ پسر او شاه زمان توانست با زندانی کردن و گرسنگی دادن به برادرانش از آنها بیعت بگیرد و به سلطنت برسد ، البته دو تن از پسران دیگر تیمورشاه یعنی همایون و محمود در میان زندانیان نبودند و بیعت هم نکردند به همین خاطر شاه زمان مجبور شد که برای حفظ تاج و تختش با آنها بجنگد .همایون حکمران قندهار زیر بار بیعت با شاه زمان نرفت شاه زمان
قبیله تراشی
قبیله تراشی مصطفی عمرزی در هرج و مرجی که افغان ستیزان را در بر گرفته اند، رسانه های خارجی نیز شامل اند. چون قسم معمول، مربوط مریضان «ایران شهری» می شود، می توان رد مجوسان/ فارس های ایرانی را هم یافت که با ناقلین آسیای میانه در افغانستان، ماتم گرفته اند. «بی بی سی دری» که به غلط، عنوان آن را به فال نیک گرفته بودیم، با نیاتی که رد فارس زده گی ها در آن ها پنهان نیست، به گونه ی غیر معمول، اغراض فارسیست هایی را انتشار
از باب کمیدی
از باب کمیدی مصطفی عمرزی وقتی ادعا بر اساس منطق، مطرح نشود، به هرج و مرجی منجر می شود که دشمنان ما را شبیه بچه های سقوی دوم، مجنون ساخته بود. البته به شماره ی افغان ستیزان، افزوده شده، اما این افزایش به اندازه ی اقلیت هایی ست که بعضی با از دست دادن ستر فارسی زبان، می بینند خیلی کمتر از آن اند که به افغان ستیزی های آنان اهمیت بدهیم. با این حال طیفی وجود دارند که در میان کهتران، بهتر شناخته می شوند و شبیه ماشین تولید توهم،
ارقام CIA
ارقام CIA مصطفی عمرزی شبیه حضور ببرک کارمل، اعضای جمعیت و شورای نظار که سر مجموعه ی یک تعداد دیگر، چون تنظیم های ریخته و پاشیده ی وابسته به ایران استند، یک جا با نیرو های خارجی، به کابل آمدند. تجمع آنان حول سفارت امریکا، بیش از همه باعث دلگرمی هایی بود که قدرت را به دست آورده اند. از آغاز همان روز ها، لابی علیه پشتون ها و اقوامی که دری صحبت می کنند، اما تاجک نیستند، در زمینه ی جدید و با امکانات رسانه یی، به گونه ی بی پیشی
دنامحرمی ښځی خبری او دهغه تحریم: دروا او ناروا په مينځ کی
زما دتیری نوی لکنی وروسته (چه په ټول افغان او دافغان جرمن آنلاین نشر سو) دامریکا دیوه نامعلوم مرکز چه په پوهنتون سره معرفی کیږی په نامه استاد (زمان) دښځو دآواز دتحریم په هکله اتی بوتی ویلی وی. ماهغه بیا په تاند کی تراعتراض لاندی ونیولی خو دناځوانه تاند مسئولینو هغه وروسته له څه وخته سانسور کړی وی. دا چه زه دتاند او افغان جرمن آنلاین سره څه اوږده دنظر داظهارولو سابقه لرم او هغه چه دامریکایی اسلام یا دبشر دحقوقو منفی اړخ پکی ویل سوی وی سانسوروی نو نن سهار می دزمان دلیکنی داعتراض لیکنه له ځان سر
بابای موسیقی؟!
بابای موسیقی؟! مصطفی عمرزی بیایید مساله را از یک زاویه ی دیگر نیز بررسی کنیم. چون در برابر پشتون ستیزی ها بسیار حساس استم، زاویه ی این مساله را در این مسیر، قرار می دهم. در کتاب «ناشناس ناشناس نیست» با اوصافی که آن پیرمرد بی چاره را پیامبر می ساختند، در واقع او را در جایگاه بابایی قرار داده بودند که اگر نمی توانستند منظور خویش را از طریق یک خبره ی تاریخ پشتون، کاملاً ادا کنند، اما با بزرگ نمایی ناشناس، سعی کرده اند آوازخو
بالاخره
بالاخره مصطفی عمرزی بدترین نوع افغان ستیزی از جریانی راه افتاد که به نام «ستمی» می شناسیم. چند تن از بقایای ناقلین امارت نشین بخارا در فرصت های دهه ی دیموکراسی، به بهانه ی بی عدالتی های قومی، اما با انگیزه از مشی نادرست دولت با عمق تاریخی(تعمیم ایده های آریانا، خراسان و باستانگرایی های مخرب) فرصت های را غنیمت شمردند و وارد میدان شدند. ستمی گری با تنگنای اوضاع، بعداً در جلد حزب کمونیست(خلق) درآمد و پس از فروپاشی ب
سرگذشت سردار پاینده محمد خان بارکزی
پاینده محمد خان بارکزی فرزند حاجی جمال خان بارکزائی بود ، پدر پاینده محمد خان حاجی جمال خان بارکزائی نخستین خانی بود که در روز انتخاب پادشاه در شیر سرخ با احمدشاه درانی بیعت کرد .(۱)تیمورشاه درانی ریاست قوم بارکزائی را ابتدا به رحیم داد خان پسر بزرگ حاجی جمال خان سپرد ولی بعد به خواست خود مردم قوم بارکزائی که از رحیم داد خان راضی نبودند رحیم داد خان را عزل و دفاتر شاهی را به او واگذار کرد و ریاست قوم را پاینده محمد خان بخشید .)۲) تیمورشاه در اوایل سلطنت با شورش شخصی به نام
دکوچینیانو حقوق او دهغو دساتنی سمه لیاره
دحقوقو داصولو سره سم حق او واجب لازم او ملزوم دی. که یو کس حق لری نو دهغه په مقابل کی باید واجب هم ولری. البته دا اصل دکوچینیانو په هکله رښتیا نده. کوچینیان دمور په نس کی او بیادزوکړنی نه وروسته ترلسمه کاله پوری ځینی حقونو لری خو د واجب نه مستثنی دی. دا حقوق دهغوی دژوند او بدنی او عقلی رشد سره تړلی دی. کوچینیان وجائیب نلری: دا پدی چه هغوی ترلس کلنی دښو او بدو توپیر نسی کولای. دکوچینیانو ژوند دجنایی قانون له مخی په څو دورو ویشل شوی: دلسو نه تر دولسو یوه ابتدایی دوره ده او بیا له دولس
اتحادیه ی سبز
اتحادیه ی سبز (برای اروپا دعا کنیم!) مصطفی عمرزی با آغاز تراژیدی افغان ها(هفت ثور) سیل مهاجرت های مردم ما به سراسر جهان، آغاز شد. انگیزه های گوناگون، توده های افغان را ناگزیر می کردند وطن آبایی و تاریخی خویش را ترک کنند. هرچند جهان ما بزرگ است، اما خفقان رژیم ها و تنگنای کشور هایی که جهان دوم و جهان سوم اند، جای زیاد نمی گذارند تا فارغ از دغدغه هایی که انسان را ناگزیر می کنند ک