تجارت رسانه یی

مصطفی عمرزی

فضای پس از حاکمیت طالبان، زمینه های زیادی را از جمله برای تجارت گسترده، آماده ساخت. یکی از موارد آن، تجارت رسانه یی ست که در حدود فعالیت نشریه ها، رادیو ها، تلویزیون ها و آژانس های خبری، صورت می گیرد. 

حکومت افغانستان که در امر فعالیت های رسانه یی، متعهد است، متاسفانه با ضعف دستگاه اداری خویش و نداشتن قوانین واضح که در آن ها صیانت منافع ملی، خط سرخ باشد، زمینه ی سوء استفاده های زیاد، از جمله از رسانه ها را میسر کرده است.

بسیاری از رسانه ها برای به دست آوردن پول، به هرکاری تن می دهند. حتی از تخریب  وحدت ملی افغان ها نیز ابا نمی ورزند. به یاد دارم که چندی  قبل، ریاست عمومی امنیت ملی با پخش اعلانی که شامل مصایب ناشی از حملات انتحاری و دهشت افگنانه بود، از طریق رسانه ها خواهان همکاری مردم شد تا عاملان آن ها گرفتار شوند. بعضی رسانه هایی که آن اعلان را با دریافت پول، نشر کرده بودند، مانند تلویزیون محلی/ خصوصی «طلوع» که با پخش سریال های هندی، مشهور شده، اما اعلام می کردند که در این رابطه، نظری ندارند: 

«تلویزیون طلوع، یک تلویزیون بازرگانی ست. پیامی را که دیدید، در مقابل پول، نشر شد. تلویزیون طلوع در این باره، کدام نظری ندارد.» 

تلویزیون «طلوع» که بیشتر در میان مردم بازاری، پُر بیننده محسوب می شود و در پخش بعضی برنامه های تقلیدی، مدیریت خوب دارد و از این رهگذر، در میان سایر رسانه های دیداری، سود بیشتر دارد، در برابر نشر یک اعلان مهم ریاست عمومی امنیت ملی افغانستان، بی تفاوت عمل می کند! مسوولان چنین رسانه هایی از اظهار نظر پیرامون چنان موضوعاتی که تقریباً از مهمترین مسایل کشور ما محسوب می شوند، به بهانه ی تجارتی بودن، شانه خالی می کنند. 

اما تلویزیون «طلوع» از طریق برنامه های خبری، انتقادی و بحث های به اصطلاح آزاد خود بالای تمام اقوام، شخصیت ها، فرهنگ ها و حتی منافع ما تاخت و تاز و تجارت می کند. این رسانه، بار ها تهاجم فرهنگی ایران را با دعوت چند تن از افراد معلوم الحال الحادی و اخوانی، توجیه کرده است. به طور مثال، اگر دیده باشید در برنامه ی «گفتمان»، چندین بار بعضی از فرهنگیان پشتون و تاجک را بالای مسئله ی استفاده از کلمات دانشگاه و پوهنتون،  به جان هم انداختند. گویا یاد شان رفته بود که ما مشکلات امنیتی، فقر، مواد مخدر، مهاجرت، ویرانی و بی سوادی نداریم که بیآییم و روی دو- سه واژه، صف آرائی کنیم. آن هم بدون در نظر داشت این که افغانستان، خانه ی مشترک همه ی ماست و حرف قطعی را در آن خرد جمعی می زند؛ منافع ملی بیش از همه در آن اولویت دارد و مردم ما جدا از حکومتداران، همیشه به آن وفادار بوده اند. 

از موضوع دور نشوم، با موردی که از برنامه ی «گفتمان» تلویزیون «طلوع»، مثال آوردم، به درستی افاده می شود که با نشر چنان برنامه هایی به چه میزانی به ما ضرر می رسد، ولی تجار رسانه یی پول، جمع می کنند و نشر موضوعات تفرقه افگن را تحت چتر آزادی های بیان و اندیشه نیز قلمداد می کنند. 

اگر مورد بی طرفی را هم در کار آنان لحاظ کنیم، باز هم عدم نظر در مسائل خیلی حاد، چون نشر اعلامیه های ریاست عمومی امنیت ملی که به دلیل نگرانی امنیتی و یا هم از هراس کسادی بازار شان، عنوان می کنند، بسیار معقول نیست. 

چنان که خاطر نشان کردم، وقتی به نام آزادی ها به خود اجازه می دهند به سرحد نفی و نقص قوانین و منافع ملی، نشرات کنند، نباید مشمول توجیهاتی شوند که اگر از ابراز نظر پیرامون اعلامیه هایی به اهمیت ریاست عمومی امنیت ملی، خودداری می کنند، به اصطلاح بی طرفی و منافع شخصی خود را در خطر می بینند.

بار ها در رسانه هایی که پیرامون اعلامیه های ریاست امنیت ملی، نظر نداشته اند، شماری را جهت تضاد های قومی و به بهانه ی عدالت اجتماعی، به جان هم انداخته اند که نتایجی جز خصومت های بیشتر در پی نداشته اند؛ زیرا در آن ها مشکلات، ریشه یابی نمی شوند. برعکس تلقی اکثراً طرف هایی شمرده می شوند که خود از مجریان بحران چند دهه ی اخیر بوده اند. 

رسانه هایی که به راحتی پیرامون فرهنگ ها، اقوام و کشور ما نظر می دهند و خودسرانه از هر موردی برای کسب پول، استفاده می کنند و به نام آزادی، آن را حق خود می شمارند، چرا در قبال اولویت های ما نظر ندارند؟ 

جا دارد با وضع قوانین بهتر، امور کشور، به ویژه رسانه ها را خوب تر سر و سامان بدهیم. رسانه های افغانی که از آزادی های زیادی برخوردار اند باید با رعایت فعالیت های حفظ منافع ملی افغان ها، در مسیری مدیریت شوند که عوارض تجارتی بودن یا میلان آن ها، تهدیدات جدی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را به وجود نیاورند. 

با چنگ زدن به گذشته ها و شعار های مزرورانه ای که بیشتر از سوی بقایای احزاب منفور اخوانی و الحادی، ارائه می شوند، نتایجی جز بدتر کردن اوضاع، نخواهیم یافت. در کشوری که هزاران مشکل دارد و مردم آن، یک روز خواب راحت را آرمان و آرزو می پندارند، آوردن آنان در تنازع افراد و گروهک ها، ظلم و خیانت است. حتی در کشور هایی که آزادی بیان، فرهنگ شده نیز به کسی اجازه داده نمی شود تا به نام آن، بالای حاکمیت و منافع ملی، تجارت کنند. 

امیدواریم با اعطای هر جواز رسانه یی نو، این تفهیم نیز داده شود تا منافع ملی را ارجح بدانند. 

23/7/1386ش