سه مسجد

مصطفی عمرزی

با گسترش آیین اسلام، بیش از یکهزار سال می شود که مردم ما در زمینه ی آن، گام برمی دارند. در این آیین نیز با اهم شمردن معنویت، سعی شده انسان ها در یک نظام اخلاقی، زنده گی کنند. 

با ظهور اسلام، مساجد از مهمترین مراکز تجمع مسلمانان، بوده اند. آنان با اجرای دساتیر  دینی، هسته ها و مراکزی را به وجود آورده اند که در طول تاریخ اسلام، آنان را به   توسعه ی ارضی نیز کشانده اند. هنگام فتوحات اسلامی، نقش مساجد به عنوان مراکز تحریک سیاسی، برجسته است. حتی با تضعیف اسلام در برابر ناسیونالیسم عربی که اقتدار اسلامی را با نام های امویان و عباسیان، صبغه ی امپریالیستی می داد، مساجد- جای دایمی این ذهنیت، بوده اند.

یک نوع سیاسی بودن، همیشه در جنب مراکز دینی، وجود داشته است. در افغانستان، با وجود تایید مراکز اسلامی بر امت محوری، اما نظراتی که تمامیت ارضی را تهدید می کنند(در اسلام گویا مرز وجود نداشته) طیف افراد و گروه هایی را هم به وجود آورده که هرچند با تظاهر به نفی هویت ها، اما شبیه امپریالیسمی که با امویان و عباسیان، شکل گرفته بود، منافع ما را به نفع مراکز تاریخی اسلام در شبه جزیره ی عربستان، مصادره می کنند. 

احزاب بنیادگرای اسلامی، چون القاعده، در واقع سرپوش خواسته های امپریالیسم عربی اند که با افتیدن پوست اسلامی، به نام اموی و عباسی، گسترده شده بودند و 99 درصد منافع آن ها به مردم مکه و مدینه، می رسیدند.   

مساجد در کنار آموزش های دینی و محل تجمع، نقش بزرگی در آرایش سیاسی داشته اند. بسیاری از حوزه های بزرگ اسلامی، مانند جامعه ی الازهر، با تجمع تاریخی که در مساجد صورت می گرفته اند، به مجتمع بزرگ عقیده یی، مبدل شده اند.  

در سرزمین ما، مساجد با شباهت های تمامی که در سایر کشور های اسلامی، داشته اند، مردم را تحریک کرده اند. مردم مسلمان و بارومند به دین اسلام، افزون بر ادای مناسک دینی- مذهبی، بر اتحاد و یکرنگی ها پیمان بسته اند؛ هرچند بیشتر با صبغه ی نفی واحد های سیاسی و هویت های فرهنگی ست.  

در هر ولایت افغانستان، ده ها عبادتگاه برپاست. اکثر آن ها مساجد اند؛ اما محلاتی که در آن ها مراسم دینی- مذهبی برپا می شوند، انواع دارند. تکیه خانه ها، خانقاه ها و فاطمیه ها هم محلاتی شمرده می شوند که مردم ما به خاطر باور های دینی شان، به آن جا ها می روند.  

کابل تاریخی با مجموعه ای از مساجد نو و کهنه، پذیرای هزاران هموطن مسلمان ماست.  

مساجد کابل با بر آورد نیاز های عبادی و دینی مردم، شگفتی هایی دارند که از تاریخ آن ها حکایت می کنند.  

در این سیر «مستند باختر» به شرح داستانی می پردازیم که «سه مسجد» دارد. یک مسجد آن، گوشه ای از تاریخ شهر کهنه ی کابل نیز می باشد. «مسجد پخته فروشی» با موقعیتی که در گذر «پخته فروشی» شهرکابل دارد، چنین اسمی یافته است. تاریخ ساخت این مسجد با پایان امارت مرحوم امیر شیرعلی خان(رح) توام می باشد. 

محل «مسجد پخته فروشی» در نخست، جای نگه داری اسبان امیر شیرعلی خان(رح) بود. بعداً در آن به اعمار مسجد، اقدام می کنند. مسجد «پخته فروشی»، مانند سایر مساجد، محلی برای فراگیری علوم سنتی و الهیات نیز بود. در گذشته، علمای عرصه ی دینی اکثراً از چنین محلاتی، فارغ می شدند. 

به لحاظ ساختار، «مسجد پخته فروشی» در نخست با مواد ساختمانی سنتی، مانند گل، عمران یافته بود. بعدها با مواد پخته و آهن پوش، مرمت می شود. این مسجد در طول برپایی اش، سه بار نام عوض کرده است. امروزه بیشتر با نام «مسجد قاری ها» شهرت دارد. صحن، ساختمان و عمارت این مکان، همه و همه شکل معماری سنتی کابل را دارایند. 

چون خوب و بد در کنار هم قرار دارند، از مردم زیادی در کابل شنیده ام که متاسفانه بعضی از ملا های فاسد در مسجد «پخته فروشی»، فساد می کرده اند. ما در گزارش هایی که با وفرت رسانه های چند سال اخیر، پخش می شدند، بار ها شاهد بوده ایم که شماری مزرور به نام دین و مذهب، سوء استفاده کرده اند. اخبار زیادی وجود دارند که افرادی به نام پیر، ملنگ، سید، مرشد، صوفی و ملا در مراکز تجمع دینی از زیارات تا مساجد، مشغول فساد جنسی بوده اند. بسیاری بالفعل دستگیر و بسیاری تحت پی گرد، قرار گرفته اند. در این رابطه، برنامه ی «بیا و ببین» فهیم کوهدامنی که از تلویزیون محلی «امروز»، پخش می شد، پُر از ثبوت است. 

کابل قدیم با راز ها و شگفتی هایش، مساجدی را رقم زده که در کنار هم، پذیرایی باورمندان دینی- مذهبی بوده اند. در این میان، دو مسجد با فاصله ی فقط یک کوچه، قریب اند. این که چرا دو مسجد و در فاصله ی فقط یک کوچه در کنار هم قرار دارند، بسیار موجه نیست؛ زیرا بر اساس فقه حنفی، تا جایی که صدای اذان یک مسجد به گوش برسد، نباید مسجد دیگری اعمار شود. 

اما دو مسجد تاریخی «ملا محمود» و «علیا رتبه» با نقشه ها، طرح های جاهلانه و    مزرورانه ی رفقای پرچمی- ستمی در حکومت ببرک کارمل، مقداری از حدود اصلی خود را بدون ضرورت، از دست داده اند. 

نانوشته نماند که یک طیف شوونیستان اقلیت های قومی که فارس زده اند، با دین اسلام به عنوان میراث فرهنگی اعراب، خصومت می ورزند. این طیف، اکثراً خود را مجوس یا زردشتی می دانند. آنان با نهاد هایی که اکثراً نام های خراسانی، آریایی یا پارسی دارند، شناخته می شوند.   

بر اساس داستان های محلی، «مسجد علیا رتبه»، توسط اورنگزیب یا سلطان شیاد مغول، در کابل، اعمار شده است. خوشحال بابا، اورنگزیب را که پدر و برادر خود را زجر و بالاخره می کشد، به نام شیادی معرفی کرده که به دین اسلام، تظاهر می کرد. 

مسجد «علیا رتبه» هنگام امارت امیر عبدالرحمن خان(رح) و توسط همسر اولش، مادر شهید امیر حبیب الله خان(رح) ترمیم می شود. پس از این توجه با نام «مسجد علیا رتبه»، شهرت حاصل می کند. 

«مسجد ملا محمود»، داستان دیگر دارد. محمد سلیمان که به قول خودش از هزار سال به این سو، نسل اندر نسل در پایتخت اقامت دارند، مؤسس «شورای شهروندان» و عضو «کمیسیون حفاظت از شهر تاریخی کابل» نیز می باشد، اعمار «مسجد ملا محمود» را به    سلسله ی درانی، منسوب می کند. 

پس از پایان امارت اسلامی طالبان، رونق فعالیت های عمرانی و توجه بر امور انکشافی و بازسازی، مساجد پخته فروشی، ملا محمود و علیا رتبه، مورد توجه و مرمت دوباره، قرار می گیرند. 

«بنیاد فرهنگی آغاخان» که در بخش بازسازی آبدات تاریخی کشور، سهم بزرگ دارد، توام با توجه ای که سایر نهاد های داخلی و بین المللی دارند، اماکن و آبدات زیادی را در شهر کابل، ترمیم و احیا می کند. در بخش هایی از این پروسه که سهم سفارت ایالات متحده ی امریکا نیز ستودنی ست، شباهت هایی در امر بازسای بنا های تاریخ معاصر افغانستان که مهم تر از همه هستند، دیده می شوند. 

با دشواری هایی که در داخل کشور، محسوس اند، جلب توجه نهاد های خارجی به خاطر تحفظ آبدات افغانی، مهم می باشد؛ اما چه گونه می توان به این مامول، شتاب بخشید؟ ما از طریق بازخوانی و ارائه ی ارزش های مدنی- فرهنگی میراث های تاریخی خود، می توانیم نظر جامعه ی جهانی را جلب کنیم تا با نگرش بر آن ها، در تحفظ تاریخ افغانستان به عنوان یک ارزش انسانی- فرهنگی والا، آن ها را لحاظ کنند. به این گونه، علایق و نگرانی ها می توانند ضامن ارزش های تاریخی ما شوند. با همین نگرش است که سازمان های جهانی، آثار تاریخی کشور های مختلف را با رسمیت و ثبت در سازمان فرهنگی ملل متحد(یونسکو) جزو میراث بشری، حفاظت می کنند. 

19/7/1389ش

یادآوری:

این نوشته، جزو متن های برنامه ی «مستند باختر» شبکه ی «رادیو- تلویزیون باختر» است که نظر به موضوع هر قسمت آن، جداگانه می نوشتم. مواد تصویری و صوتی آن را احمد وحید زمان، از کارمندان بخش تولید شبکه، تهیه می کرد.