کابل در استانه تهدید و تحول
22.08.2012 15:53کابل درین روزها دریک خاموشی قبل از حوادث ، و مردم در یک انتظار نامعلوم قرار ګرفته اند با ګذشت هر روز انتظار میرود وقایع جدید توام با تحولات جدید به وقوع پیوندد چه در ساحه سیاست و دیپلوماسی منطقوی و جهانی در رابطه به افغانستان چه در محدوده نظامیګری در داخل و چه در پروسه صلح و مذاکره .نمیدانم خواست زمان بګویم یا جبر زمان دیگه اجازه نمیدهد مانند ده سال ګذشته کلوخ را در اب مانده سرش تیرشویم و در شک و ابهام روز را به شب و شب را بروز رسانید و کارکردهای ناموزون بعضی افراد را در جهت ترویج بی عدالتی و فساد تماشا کرد. درمورد اینکه این وقایع و یا تحولات مثبت خواهد بود یا منفی تاهنوز ابهاماتی وجود دارد. روند سیاست و حکومتداری در ده سال ګذشته مشخص و استوار برپایه ثبات نبوده ګاهی دموکراسی خلاف توقع سیر صعودی را می پیماید و ګاهی هم اختناق ، ترور و فساد باهم یکجاه ګراد اسیاب را بالای مردم و توده ها میچرخاند. حکومت در انحصار است نمیګذارند حد اقل جامعه روند طبیعی تکامل را طبق مقتضیات عصر بپیماید. تفوق طلبی ، زورګویی، استبداد ، مسابقات سیم وزر اندوزی و غصب وجوهاتی است که کشور را نه تنها متوقف نموده بلکه بسوی قهقرا سوق داده است.
جامعه جهانی کوشید یک اداره قانونمند ایجاد و انکشاف سریع خالی از فساد بمیان اید اما نتیجه مطلوب حاصل نشد سرمایه های هنګفتی سرازیر ګردید عساکرفرستاده شدند ،کشته دادند،افغانستان را در محراق توجه جهانیان قرار داد و موقف جهانی شان را تقویت نمود اما چیزی که انتظار میرفت ویا توقع بود بدست نیامد.علت هم در وجود افراد و حلقات معلوم بود که باعث ګسترش فساد ، نابرابری، بی عدالتی و خودستانی ګردید. شما بیاد دارید در دوران حکومت مجاهدین کابل به چند قسمت منقسیم شده بود اکنون هم همان شیوه کاری به شکل دیګری در جریان است بدین معنی که هرکسیکه در راس هر وزارت و اداره قرار داشت منسوبین انوزارت هم از آل او مقرر میګردند و یا ګاهی روش ایتلافی بکار میرود. مشکل به همین جاه خاتمه نیافته معافیت ازقانون ګره دیګری است که بر مشکلات افزوده است اکنون همه مطمین شده اند که کشاندن به محاکم و یا پرس وپال وجود ندارد به همین دلیل است که ظهور دست اندرکاران جدید بعید نیست که به سرعت به غصب زمنهای دولتی مبادرت ورزد و از هیچګونه فساد روګردان نمی باشد.
اکنون بامطرح شدن چهار عامل عمده بر سرعت وقوع وقایع افزوده خواهد شد وقت ان فرا رسیده که افغانستان جهت خود را مشخص نماید. این چهار عامل عبارت است از فشار جامعه جهانی بمنظور ریشه کن ساختن فساد و ایجاد حکومتداری خوب ومعیاری از طریق کنفرانس توکیو برحکومت افغان ، موقع فرارسیدن کشمکشهای ګروهی داخلی در راستای انتخابات ریاست جمهوری ، ،فرارسیدن موعد خروج نهایی قوای ناټو از افغانستان و بالاخره محدود شدن کمکهای جهانی. این عوامل از یکطرف پیام تغیر را باخود دارد و از جانبی هم ساختارهای ناهمګون و متضاد جامعه را در یک تشنج بطنی و خموشی قبل از طوفان فرو برده است . ولی در هر صورت با توجه به انکشافات اخیر میان افغانستان ، پاکستان و ایالات متحده امریکا طوری معلوم میشود که مقدمات خروج مطمین قوای ناټو از افغانستان به سطح منطقه در حال شکل ګرفتن است و امکانات تغیر مثبت بیشتر جلوه مینماید.
غالبا امریکا و متحدینش پذیرفته نمیتواند که بار دیګر افغانستان به تخته خیز مبدل شود همچنان کشته شدن سربازان غرب و سرمایه ګذاریهای هنګفتی به یکبارګی به باد پناه داده شده نمیتوا ند ، واین در حالیست که قوای ناټو در موعد مقرر طبق تقسیم اوقات از قبل طرح شده خارج میګردند. فلهذا ممکن نخواهد بود که همین اکنون کارهای استخباراتی و تفاهمات پشت پرده ای اجانب دخیل در منازعه جریان نداشته باشد تا بستر مناسبی برای حل منازعه و خروج مطمین قوای ناټو در یافت ګردد. فکر میشود تمامی جوانب دخیل در قضایای جاری در افغانستان متیقین شده اند که بدون مفاهمه و مذاکره راه دیګری برای رسیدن به ارمان صلح وثبات مشکل و یا ناممکن خواهد بود. سالیان متمادی عملا دیده شد که جنګ ، انتحار و نظامیګری راه رسیدن به اهداف نیست ولو اګر این نظامیګری را قوای بزرګ جهان متحدانه به پیش بُرد .
اګر از مسایل منطقوی و فرا منطقوی بګذیریم در داخل کشور نیز مردم از ادامه وضع راکد و درعین حال متشنج خسته شده اند . بیکاری، بی عدالتی، بی قانونی، فساد و بیداد درجامعه همچنان دامنګیر مردم است . لذا بنا بر حکم تاریخ در این چنین جوامع مردم منتظر و اماده یک تغیر و یا تحول میباشند. و بالاخره هر بحران و انارشیزم باید پایان داشته باشد اما این پایان را نمیتوان بدون تلاش همه جانبه مردم تصور کرد . این درست است که در شرایط کنونی مردم در سیاست و سرنوشت کشور سهم خاصی ندارد زیرا حالات استثنایی است قوای بیش از چهل کشور جهان حضوردارند انان کشته می دهند و اقتصاد ضایع مینماید فلهذا خودها را دخیل مطلق در قضایا افغانستان دانسته هریک از انان نظرات و طرحهای خاص خود را برای اینده افغانستان دارند و از طرف دیګر افراد و حلقات نیز تسلط ناجایز خویشرا به جبر واکراه بالای کتله ای از مردم حفظ نموده و جامعه را در اختناق رهبری مینماید فلهذا مردم خود وکشور را بدست حوادث سپرده اند.
ولی ازینکه منافع جهانیان با حوادث در افغانستان ګره خورده است امکان توسعه و انکشاف نسبت به عقب ګرایی بیشتر متصور است. بحرانهای ګذشته قابل بازګشت نخواهد بود و احتمالا غرب برای ریشه کن ساختن فساد و استقرار امنیت عده ای از طالبان را در حاکمیت ترجیح خواهند داد. به همین علت است که تلاش جریان دارد تا افراد بلند پایه طالبان که در زندانهای پاکستان و ګوانتانامو بسر میبرند ازاد ګردند احتمالا روند مذاکره وصلح به شیوه جدید با تحرک جدید و نتایج مثبت متوقعه به پیش برده خواهد شد. دو مطلب دیگری نیز قابل امیدواری دانسته میشود یکی ملاقات اعضای سفارت افغانستان در پاکستان با ملا عبدالغنی برادر شخص دوم طالبان که اکنون در زندان پاکستان بسر میبرد دوم انکه سایت مشهور ویکلیک اسنادی را بدست اورده و به نشر سپرد که طالبان در ان از مخالفت با تحصیل و وظایف رسمی زنان دست برداشته و نمیخواهند همچو گذشته حکومت نمایند .فکر میشود امریکا هم به نتیجه رسید که پاکستان و بریتانیا کلید حل معمای افغانستان اند.ازین رو در ایام اخر روند مفاهمه با پاکستان و طالبان تسریع ګردیده است علل الخصوص توافق اخر جوانب افغانی و پاکستانی و امریکایی مبنی بر اجرای عملیات مشترک در هر دو طرف خط ډیورنډ به دنبال ګروپ حقانی انطرف و بدنبال طُلبای پاکستانی اینطرف که غالبا مولوی فضلُ الله هدف است ، این توافق ظاهرا مایه امیدواری و اغاز حسن نیت تلقی میګردد اما در حقیقت ازین توافق زورمند بهره بیشتر برده میتواند لذا حدس بر انست که دست پاکستان در عملیات علیه طالبان پاکستانی؟ در اینطرف سرحدات باز ګذاشته شده است طوریکه همین اکنون هزاران راکت را به دنبال ګروپ ملا فضل الله بطرف افغانستان فیر مینماید اما در عوض افغانستان توانایی عملیات در انطرف خط علیه حقانی را ندارد. ولی در حالات دشوار توافق مذکور از نګاه سیاسی میتواند زمینه را برای انکشافات بعدی مساعد ګرداند. بهر حال افغانستان به تنهایی توانایی خروج از بحران کنونی را که کشورهای مختلفی در ان دخیل اند نخواهند داشت مګر انکه در هماهنګی با جوانب در ګیر در منازعه با وجود ایډه های متفاوت با ایجاد یک اتموسفیر توافق بر یک تناسب و میانه روی بتواند موفقیتها را نصیب ګرداند و کشور را ازین جنګ خانمانسوز نجات دهند.