انسان اعم از مرد وزن از منظر قرآن کریم
لا مقطوعةولا ممنوعة
از منظر قرآن کریم انسان مظهر جلال و جمال خداوند و داراي ارزشها و خصوصیت هایی است كه او را از ديگر موجودات به تمام معنی ممتاز ساخته و كرامت بخشيده است؛ در آیات قرآن براي انسان جايگاه و خصوصیت هاي مثبت و منحصر به او مطرح شده است که برای دیگر موجودات نیست؛ در ادامه به پارهای از آن خصوصیت ها اشاره میکنیم:
زمین و زمان براي انسانهاست؛ خداوند تمام زمین و موجودات آن را براي انسان خلق کرده است: «هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً؛ اوست که همه آنچه در زمین است را برای شما آفرید!»(1)
انسان(درعموم) خلیفه خدا در زمین: «وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً؛ و آن هنگام كه پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمين جانشيني (نماينده اي) قرار خواهم داد.»(2)
بالاترين ظرفيت پذيرش علم و آگاهی در ميان مخلوقات، برای انسان (درعموم) است: «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَي الْمَلائِكَةِ فَقالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ؛ و آگاهی از همه نامها را به آدم آموخت؛ سپس آنها را بر فرشتگان عرضه کرد؛ پس فرمود: از آن نامها به من خبر دهید اگر از راستگویان بودید!»(3)
معناشناسی کرامت انسان در قرآن
«وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلىكَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلا؛ و همانا فرزندان آدم را گرامي داشتيم و آنها را در خشكی و دریا به حركت در آوردیم و از طیبات روزیشان کردیم و بر بسیاری از آفریدههای خود برتریشان دادیم.»(4)
از جمله خصوصیت هایی که قرآن کریم برای انسان برشمرده و به سبب اهمیت آن لازم است به صورت جداگانه مورد بحث قرار گیرد، کرامت انسانی است؛ برخلاف تصور باطلی که قرآن را توهینکننده به انسان معرفی میکند، بررسی دقیق و منصفانه به وضوح نشان میدهد که قرآن کریم به کرامت ذاتی انسان باور دارد و آن را مبنایی ضروری برای کرامت اکتسابی او میداند؛ اما آنچه معیار و میزان قضاوت نهایی درباره انسان به حساب میآید، همانا کرامت اکتسابی است که در قرآن تحت عنوان «تقوا»(5) از آن نام برده شده است. کرامت ذاتی، خصوصیتی ای است که خدا در وجود انسان قرار داده و تحسین آن هم بیش و پیش از خود انسان، به آفرینننده و خداوندگار او سزاوار است اما کرامت اکتسابی، مرتبهای است که انسان با بهره بردن از کرامت ذاتی و با تلاش و عمل خود به آن دست مییابد و مستحق پاداش و تکریم میشود.
در این آیۀ توجه به چند نکته حائز اهمیت است:
كرامت ذاتی برای همه فرزندان آدم است و هیچ قیدی، اعم از ایمان و اسلام، مطرح نشده است.
برای انسان کرامتیافته ،همه امكانات، وسائل، فرصتها وظرفیتهای حركت و تلاش و سازندگی مهیا شده است.
زمینههای لازم برای دستیابی او به رزق طیب فراهم است.
علاوه بر تکریم انسان، او را بر بسیاری، بلکه همه آفریدههای خداوند برتری دادهاند.
تفاوت میان تکریم و تفضیل این است که تكريم معنايى است نفسى و تفصیل، معنایی تطبیقی و مقایسهای؛ در تكريم، خود فرد انسانی مورد نظر است. به خلاف تفضيل، كه پای مقایسه و نسبتسنجی انسان با غیراوست و اگرچه او را بر غیرش برتری دادهاند، اما هردو در اصل آن موهبت شریکند.
نعمت عقل در وجود انسان قرار داده شده است که در وجود سایر موجودات نیست و وجود این نعمت مایه کرامت اوست؛ اما انسان در باقی نعمتها با دیگر آفریدگان شریک است؛ هرچند آن نعمتها را در حد تمامتر و کاملتر دارد و از این رو بر آنها برتری داده شده است.(6) بنابر این انسان بر سایر موجودات برتری دارد و نباید بگونهای زندگی کند که در مرتبه آنها قرار گیرد. اگر قرآن برخی از انسانها را با القاب و صفات حیوانی یاد میکند، بدان سبب است که آنها کرامت و برتری خود را نسبت به سایر موجودات و از جمله حیوانات، نادیده گرفته و به زندگی پست روی آوردهاند.