قسمت اول
........................................................

اگرچی من می خواستم بعد ازین توجه بیشتر به تروریزم بودایی ، کنفوسیوسی و توتائیستی چین ، داشته‌باشم .

زیرا در صورت یورش نظامی چین به کشور ما ، و همینکه ملیشه های چینی در کشور ما گام بگزارند ، در چند قدمی خود ، مانند یأجوج و مأجوج آب دریای کوکچه را نوشیده و خشک می سازند .

حتی که چین در سال 1973 م به آمریکا پیشنهاد نموده بود که آماده است 10 میلیون زن چینی را به آمریکا صادر کند تا در رشد جمعیت آمریکا نقش داشته باشند .

ولی با وصف آن ، اگرچی گله های آدم خوار آمریکای شرارت پیشه و شرکای جرمی اش ، از کشور ما گریختند ، اما با آن هم ، آمریکای جنایتکار مانند مار زخمی بوده و هنوز کله ای این مار زخمی متلاشی و تجزیه نگردیده است .

لذا خواستم این حقیقت را توضیح دهم که آمریکا و غرب نه درگذشته واجد شرائط رهبری جهان بودند و نه اکنون می باشند و اضافه می کنم که آمریکا به سوی تجزیه شدن روان است و امت اسلامی شاهد این روز خواهند بود و آن را جشن خواهند گرفت و به یاری ، الله متعال ، در باره عوامل که آمریکا را به سوی تجزیه شدن می کشاند ، خواهم نوشت .

از جمله جنایات که آمریکا و غرب همواره مرتکب آن می شوند ، و این جنایات و همانند آن ، همه ای شرائط و مؤلفه های رهبری جهان را از آمریکا و غرب سلب نموده است به دو جنایت اشاره می کنم .

1- آدم کشی .
2- دروغ گویی .

1- از آدم کشی آنها ، آغاز می کنم :

آمریکای جنایتکار و غرب شرارت پیشه ، در حقیقت باندهای متجاوز ، تروریست ، هراس افگن ، آشوب گر ، منافق ، اشغالگر ، ستیزه جو ، قاتل ، فتنه انگیز ، دروغ گو ، بشر ستیز ، زن ستیز ، قانون گریز ، افسار گسیخته ، یاغی ، ولگرد ، تناقض گو ، سادیست ، بیمار روانی ، جنگ طلب ، فساد پیشه ، نیرنگ باز ، خرافات پرست ، مرتجع ، افسانه گو و ... هستند .

طوریکه گفتم گذشته خونبار ، امروز وحشتناک و آینده زیانبار این تروریست های بین المللی همه شرائط و مؤلفه های قیادت و رهبری جهان را از این عناصر یاغی ، سلب نموده است و این شرارت پیشگان بعد ازین باید از کرسی رهبری جهان پایین بیایند .

در آمریکای آفت زده و کشور های غرب آدم کش که به دروغ آن را برای ما بهشت روی زمین معرفی نمودند ، هیچ کس احساس امنیت نمی کند .

حتی پاپ ، کشیش ، شوالیه ، نماینده پارلمان ، نخست وزیر ، کارگردان ، تهیه کننده ، بازیگر ، مجری ، معلم ، آواز خوان ، پلیس ، داکتر، شاروال ، دکاندار ، راننده ، استاد ، انجنیر ، وکیل مدافع ، قاضی ، هنرمند ، رقاصه و... فرقی نمی کند ، در هر بخشی از این جامعه آفت زده که انسانیت در آن به تاراج رفته است ، هر کس به خود حق دریدن انسانیت را به بدترین و شنیع ترین شکل ممکن می دهد!

گاهی شاگرد مکتب ، صنفی های خود را تیر باران می کند ، گاهی استاد پوهنتون ، همکاران خود را تیر باران می کند ، گاهی معلم شاگردان خود را تیر باران می کند و...

حتی از فرط وحشت و خشونت ، در روز های جشن خود ، با آتش بازی نموده و شهر ها را طعمه آتش می سازند ، حتی بخاطر اشباع غریزه درنده خویی خود ، در لباس های خود شکل حیوانات درنده را رسم می کنند و حتی بازیچه اطفال شان نیز ، مجسمه حیوانات درنده است .

از سوی دیگر سال هاست که زالوهای چون دموکراسی ، حقوق بشر ، آزادی و امثال آن ، خون انسان ها را درآنجا واین جا ، دارند می مکند !

حتی این هراس افکنان ، جهان بشری را تبدیل به متروکه خوفناک ای نمودند که بشریت در آن با شنیدن واژه های مانند دموکراسی ، حقوق بشر ، آزادی ادیان و دیگر دروغ های آرمانی از فرط ترس ، دلهرگی وبالآخره آشوب ، متوحش می شوند وبه لرزه می افتند و در ذهن همگی خطور می کند که این ها از کدام حق و از کدام بشر و از آزادی کدام دین ، حرف می زنند...؟!

تاریخ این عناصر ددمنش از نخستین روز های شکل گیری تا امروز ، مملو از فجایع و خونریزی و آدم کشی است که فقط به ذکر چند مثال اکتفاء می کنم :

- وقتی تاریخ را مطالعه می‌کنیم ، در طول قرن ‌های متوالی با استعمار انگلیس ، فرانسه ، هسپانیا ، بلجیک ، ایتالیا ، آلمان ، آمریکا ، فجایع جنگ‌های جهانی (نه بلکه اروپایی) اول و دوم ، جنگ‌ افروزی‌ در جنوب‌ شرق ‌آسیا ، 80 سال نسل‌کشی و قتل‌عام مسلمانان فلسطین ، تجاوز به افغانستان و عراق و سوریه ، کشتار مسلمانان بوسنی ، روهنگیا و ..... حمایت از دیکتاتورهای منطقه و جهان ، دخالت در امور داخلی کشور های اسلامی ، مدیریت و حمایت از فرقه ها ومذاهب منحرف ، کودتا علیه نهضت های اسلامی مثل الجزائر ، افغانستان ، تاجکستان ، ترکیه ، مصر ، سودان ، لیبیا و...و صدها جنایت دیگر مواجه می‌شویم که هر انسان آزاده‌ای را به‌شگفت وا می‌دارد که آنها با کدام معیار ، الگو و سابقه‌ای به صحبت درباره مفاهیم حقوق‌بشری و انسان‌دوستی مورد ادعای خود می‌پردازند و ادعای رهبری و مدیریت جهان را نیز دارند ؟

- هسپانیا مسلمانان اندلس را نسل کشی نمود .

- آمریکا مسلمانان افغانستان ، عراق ، سوریه ، جزیره مورو و... را قتل عام نمود .

- چین مسلمانان ترکستان شرقی و آیغور ، را نسل کشی نمود .

- بریتانیا چند قرن جهان اسلام را اشغال نموده و نسل کشی نمود .

- فرانسه مسلمانان الجزائر و شمال آفریقا را نسل کشی نمود .

- روسیه مسلمانان بخاری ، سمرقند ، ترمذ و... را قتل عام نمود .
و صدها جنایت دیگر ...

- علاوه از آن ، چونکه مکروبها گاهی همدیگر خود را نیز می خورند ، دیده شد که آلمان فرانسوی ها را قتل عام نمود ، شوروی سابق ، آلمان ها را قتل عام نمود ، جاپان ، چینی هارا قتل عام نمود ، آمریکا کله جاپان را با بمب اتمی کوبید و ...

و بالآخره یگانه تمدن که با گذشته پرعظمت و امروز کاریزما و آینده که بشریت چشم امید به وی دوخته است ، در میدان باقی مانده است ، اسلام است که به زودی زمام قیادت و رهبری بشریت را از دست این عناصر یاغی و اوباش ، خواهد گرفت .

ادامه دارد