موضوع صلح و جنگ در افغانستان امر حیات و ممات کشور است. افغانها در شرایط کنونی در چنان بحران عمیق و همه جانبه به سر میبرند که حتی سوال بودن و یاعدم موجودیت کشور افغانستان در کره خاکی را بطور جدی مطرح می سازد. در چنین شرایط جنگ تحت هر بهانه و نامیکه ادامه یابد، به نقص ملت و صلح ولو اگر موقتی و منفی هم باشد از تعمیق بحران و ایجاد شقاق اجتماعی در حد معین جلوگیری می نماید، به نفع مردم و برای صاف نمودن راه برای صلح دایمی و مثبت مفید واقع می شود.
یکسال قبل در این مورد تحت عنوان «چگونه باید در راه صلح کار و پیکار نمود؟»، مقالۀ نوشته ام که اکنون می خواهم با تغیراتی اندکی آن را برای خوانندگان عزیز تقدیم نمایم، زیرا که مبرمیت نوشته تا هنوز پابرجا، پیش بینی ها درست و موضعگیری ها، موضوعات رهنمودی و محتوی تحلیلی ان مورد دقت است:
(کمیتۀ سیاسی وحدت) که تازه برای رهبری فعالیت های مشترک شش حزب و سازمان سیاسی ایجاد گردیده است، در پیام عیدی بمناسبت عید سعید اضحی سال 2020م در ضمن اهدأ تهنیت عیدی به توضیح موضعگیری اش در بارۀ بعضی نقاط مهم سیاسی و اجتماعی کشور، منجمله موضوع تأمین صلح پرداخته است. این پیام به همان منوالیکه بطور گسترده مورد استقبال وعلاقۀ مردم و روشنفکران واقع گردید، نقادانه تحلیل و سوالاتی در مورد آن از جانب مبارزین هوشمند و دقیق نگر نیز مطرح گردید. یکی از این سوالات در بارۀ تلاش و طرح ما برای صلح است. قسمیکه معلوم می شود، بعضی از نظریه پردازان در این مسئله به اظهار نظر پرداخته اند. من هم بالنوبه می خواهم در مورد طرح سوالات در موضوع صلح و چگونگی فعالیت برای صلح نظر خویش را ذیلا ابراز نمایم.
رفقا و دوستان ما باید در نظر داشته باشد که (کمیتۀ سیاسی وحدت) نهاد جدید التأسیس برای رهبری و پیشبرد پروسۀ وحدت شش حزب و سازمان سیاسی الی ایجاد حزب واحد سیاسی نیرومند، سراسری و تاثیر گزار در سطح کشور می باشد و بر مبنای برنامۀ عمل مؤقت فعالیت های خویش را تنظیم می نماید.
برهمه هویدا است که جنگهای نیابتی طویل المدت هستی مادی و معنوی کشور عزیز ما را به یغما می برد. قطع جنگ چهل ساله و تأمین صلح و امنیت در کشور بدون شک ضرورت نخستین جامعۀ افغانی در شرایط کنونی است. از همین سبب است که اکثر سیاستمداران افغانستان برای جلب توده های مردم به جانب خویش در قدم نخست از نام صلح استفاده می کنند.
اما باید در نظر داشت که کم نیست مواقعیکه در زیر نقاب یک داعیۀ مقبول و مرغوب، اهداف غیر مطلوب حتی مضر برای ملت ها به پیش برده شده است. بطور مثال: انگلیسها کشور پهناور هندوستان را در آستانۀ حصول استقلال زیر نام اعطای آزادی به طرف جنگ و نتیجتاً به تجزیه برد و در جغرافیای جهان نخست پاکستان و بعداً بنگلدیش عرض اندام کرد. چنانچه زیر اسم حکومت وحدت ملی در افغانستان، در حقیقت حکومت نفاق ملی برای افغانستان ساخته شد. در بارۀ ثمربخشی حکومت مصالحه ملی کنونی حاکمیت غیر مشروع و غیر منتخب که در نتیجۀ تفاهمنامۀ تقسیم قدرت سیاسی بین دو گروپ مقتدر حکومت قبلی وحدت ملی بوجو آمد، که قانون اساسی کشور را زیر پا و وضعیت را در کشور بحرانی نگاه کرد.
حالا که موافقه صلح برای افغانستان بین ایالات متحدۀ امریکا و طالبان به امضأ رسیده است، مردم افغانستان بدون هیچ تردیدی خواستار صلح دوامدار در افغانستان اند، اما در عین حال از اشتباهات و عدم تطبیق موفقانۀ موافقتنامۀ صلح امریکا با طالبان، مخالفت و مقاومت حکومت جمهوری افغانستان در مقابل آن با و ادامۀ جنگ و خشونت در کشور تشویشها و سوالهای دارند، که با در نظر داشت تجارب تاریخی آنرا باید جدی گرفت.
(کمیتۀ سیاسی وحدت) که در نتیجۀ اعلان وحدت شش حزب و نهاد سیاسی در نیمۀ برج سرطان سال جاری (1399ه ش) بوجود آمده و به موفقیت های خوب وحدت فکری و تشکیلاتی نیروهای ملی، دموکرات و مترقی نایل گردیده است، از پروسۀ صلح در افغانستان به تمام قوت حمایت می نماید. همانطوریکه در پیام تبریکی خویش به مناسبت عید سعید اضحی خاطر نشان ساخته است، «تلاش می ورزد که هر چه زودتر صلح واقعی، باعزت، عادلانه، سراسری و دوامدار در کشور تأمین گردد.»
از همین جملۀ فوق الذکر مندرج در پیام عیدی کمیتۀ سیاسی وحدت دیده میشود که:
• ما طرفدار صلح واقعی هستیم، نه اینکه در عقب اعلانات مرغوب صلح پلانهای تشکل و تحکیم نظام فراقانونی، دیکتاتوری، ایجاد نظم قرون وسطایی، به اسارت کشاندن مردم و ملت ما پنهان شده باشد. ما خواهان صلحی به اشتراک وسیع مردم و ملت می باشیم که آزادی، اتفاق، اتحاد و آشتی ملی و سیاسی را به مفهوم واقعی آن برای همه افغانان بوجود آورد.
• ما طرفدار صلح باعزت در کشور هستیم که در آن عزت نفس و آزادی افراد، استقلال و دست آورد های دموکراتیک و مترقی مردم و افتخارات ملی و تاریخی افغانستان محافظت شود. صلحیکه در آن آزادی های فردی و جمعی مدنی افراد مطابق قانون مدون اساسی و سایر قوانین فرعی تسجیل و تضمین نه شده و راه را به عدالت اجتماعی بین گروه های خورد و بزرگ افغانی باز ننماید، صلح مؤقتی و بی دوام خواهد بود. بدون تأمین عدالت اجتماعی و آزادی های ابتدایی و مدنی افراد، صلحی دوامدار غیر ممکن است!
• ما طرفدار صلح عادلانه در کشور هستیم. این بدان معنا است که در جریان پروسۀ صلح و زمان بعد از صلح دموکراسی، پلورالیسم سیاسی، حقوق بشری افراد و عدالت اجتماعی در کشور ما مدنظر باشد. این وقتی قابل تعمیل است که در جریان صلح و پسا صلح نه تنها خواسته های دو طرف جنگ، بلکه مطالبات و خواسته های اکثریت مردم و قربانیان جنگ در نظر گرفته شود. در هردو فاز زندگی جامعه (در جریان عملی شدن پروسۀ صلح و نظام بعد از آن)، باید شرایط برای اشتراک وسیع و فعال کافۀ ملت و بخصوص طبقات محکوم و اقشار تحت ستم اجتماعی در امور سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور نیز مساعد گردد. در پروسۀ صلح و نظام اجتماعی- سیاسی بعد از صلح باید عدالت انتقالی در نظر گرفته شود. آبرو، حیثیت و خسارات مادی و معنوی افراد و گروه های متضرر تا حدی ممکنه اعاده شود. صلحی که صرف منتج به تقسیم قدرت سیاسی و ثروت بین رهبران دو جانب جنگ و یا چند گروه مسلح گردد، منافع مردم زحمتکش را تأمین نمی کند و نمیتواند دوامدار باشد؛ بر عکس در چنان حالتی مردم عوام تحت ستم و استبدادِ گروه شکل یافتۀ جدید قدرت شامل نیروی های حاکم کنونی، رهبران طالبان، و شاید هم عدۀ محدود دیگری از جنگسالاران و وابستگان آنها، قرار خواهد گرفت. این وضعیت خواهی نخواهی، زود یا دیر منتج به تناقضات، کشمکش ها و برخوردهای ذات البینی دولت نوتشکیل و گروپ های مختلف اقتصادی و سیاسی در جامعه خواهد گردید، و امکان شعله ور شدن آتش جنگ زیر خاکستر وجود میداشته باشد.
• ما طرفدار آنیم که صلح برای افغانستان باید سراسری و در سطح کل کشور باشد. یعنی سلامت افغانستان را به حیث واحد سیاسی، واحد اقتصادی و واحد جغرافیایی مستقل تضمین نماید. تمام جامعه را تحت یک قانون اساسیِ جمهوری و یک دولت مقتدر در آورد. نباید زمینه آن مساعد گردد تا عطش صلح مردم مورد سؤاستفادۀ نیروهای متعدد مغرض خارجی و عوامل قدرت طلب داخلی آنها قرار گیرد. نباید قدرت را در مناطق جغرافیایی مختلف بین گروپ های مسلح متضاد و متفاوت تقسیم گردد و در مناطق جغرافیایی مختلف و بین گروه های اجتماعی متفاوت در کشور تبلیغات و «راه حل های!» متنوع در پیش گرفته شود که احتمال جنگ های قومی و مذهبی را به دنبال داشته باشد. وقس علیهذا...
• ما خواهان آنیم که این صلح برای افغانستان، باید دوامدار باشد؛ نه اینکه زیر نام صلح و آنهم صلح مقطعی و مؤقتی پلان های بعدی جنگ و برادرکشی افغانها سنجیده و عملی شود. ما می بینیم که بیست سال است که بعد از سقوط امارت اسلامی طالبان زیر نام صلح، ملت سازی، بازسازی، دموکراسی، حقوق زنان، جهاد و سایر شعارهای مرغوب، جنگ تباه کن نیابتی بالای مردم افغانستان تحمیل گردیده است.
در مادۀ چهارم برنامۀ عمل مؤقت حزب واحد ما که (کمیتۀ سیاسی وحدت) رهبری ان را به عهده دارد، ذکر گردیده است که «زندگی در صلح حق اساسی بشر در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی است. بنابراین، ما خواهان چنان صلح سراسری و سعادتمند در کشور هستیم که از طریق میکانیسم صلح آمیز و سیاسی بمیان آید، نه اینکه منجر به جنگ جدید به نوع جدید گردد. ما از چنان صلح عادلانه و پایدار حمایت می کنیم که در چوکات قانون اساسیِ نظام جمهوری تمام ارزش های ملی، کلتوری و مدنی در آن حفظ گردد و برای هموطنان ما حقوق و آزادی های بشری را تضمین نماید.»
مادۀ فوق الذکر تبلوری از اهداف و طرح های مرامی شش حزبیکه با هم به تاریخ ۱۳/۴/۱۳۹۹ متحد گردیده اند، میباشد، که این نظریات قبلا در نشرات جداگانۀ هر حزب و سازمان توضیح داده شده و اخیرا در اعلامیه های مشترک هر شش نهاد و در اعلامیۀ مشترک ماه ثور امسال از جانب شش حزب و سازمان همفکر از آن تذکر به عمل آمده است.
قسمیکه در پیام عیدی کمیتۀ سیاسی وحدت تذکار بعمل آمده است، «ما از سازمان ملل متحد، ایالات متحدۀ امریکا، جامعۀ اروپا، سایر کشورهای ذیدخل در قضیۀ افغانستان، دولت جمهوری اسلامی افغانستان، رهبری جنبش طالبان، رهبری احزاب و سیاسیون کشور می طلبیم که در تأمین صلح در افغانستان مساعی جدی خویش را به خرچ دهند. » سازمان ملل متحد که در کنفرانس بن و بعد از آن وظیفه، مسئولیت و رهبری ایجاد دولت کارا، دموکراتیک و مدرن برای افغانستان را به عهده گرفته و تا کنون در تشکُل نظام و تعین و توظیف کادرها در پستهای مختلف نقش داشته است، باید به تعهدات خویش در مقابل مردم افغانستان جامۀ عمل بپوشاند. نباید گناه اشتباهات سران دولت و کارمندان عالی رتبۀ را که یوناما و خارجی های دیگر خودشان بالای مردم افغانستان تحمیل نموده اند، بر شانۀ مردم افغانستان بگذارند. لازم است تا هر چه زودتر اشتباهات و کم کاری های خویش را تلافی نموده، در تأمین صلح و ایجاد دولت مطلوب و کارا در افغانستان به اشتراک مستقیم افغانها و با در نظرداشت خواست ها و منافع کتله های اساسی و وسیع مردم به مساعی خویش بلا انقطاع ادامه بدهند.
باید به خاطر آورد که ایالات متحدۀ امریکا توسط عملیات نظامی خویش به همکاری انگلستان رژیم امارت اسلامی طالبان را سرنگون نمود که بعدا حل معضلۀ افغانستان از طریق سازمان ملل متحد مطرح بحث قرار گرفت. بعد از سپرده شدن امور افغانستان به ملل متحد، امریکا همچنان نقش تعین کننده در ساختار نظام، حمایت مالی و پولی از آن و تعین رهبری در سطح دولت و محلات داشته و از جانبی هم نقش رهبری کننده را در پیمان اتلانتیک شمالی (ناتو) عهده دار است. از همین رو مطابق معاهدات و توافقات خویش با افغانستان و جهانیان مکلفیت حقوقی و اخلاقی دارد، تا برای افغانستان در تأمین صلح و ایجاد دولت کارا و مورد قبول مردم افغانستان سعی نموده و مسئولیت خویش را در قبال جامعۀ بین المللی و افغانها ایفا نماید.
اتحادیۀ اروپا که در حمایت دولت و رساندن کمکهای بشری برای مردم افغانستان پس از ایالات متحدۀ امریکا مقام دوم را احراز می نماید، نباید از مسئولیت های شان در مورد افغانستان شانه خالی نماید. عدۀ از کشورهای اروپایی با افغانستان تعهدات و پیمانهای دوجانبه دارند که اتحادیۀ اروپا باید آن را در نظر داشته باشد. باید به خاطر داشت که ملل متحد وظیفۀ تدویر و رهبری کنفرانس بین الافغانی بن را به خاطر ایجاد دولت مقتدر در افغانستان قبلاً به جامعۀ اروپایی و کشور جرمنی سپرده بود. یعنی که نقش جامعۀ اروپایی در ایجاد، حمایت و تشکیل نظام پسا طالبانی و تعین رهبران دولتی برای افغانستان عمده بوده است، پس لازم است تا آنها هنوز هم به تعهدات و مسئولیت های خویش توجه نموده، در ایجاد صلح و دولت مقتدر با ثبات، دموکراتیک و مطلوب ملی به نفع زحمتکشان برای افغانستان به سعی و تلاش خویش ادامه داده و تعهد خویش را در مقابل مردم افغانستان ادا نماید.
همچنان کشور های همسایه، چین، روسیه و سایر دول ذیدخل در معضلۀ افغانستان هم میتوانند برای صلح و یا جنگ در افغانستان نقش بازی نمایند. ما خواهان ادای نقش مثبت همه همسایگان و کشورهای منطقه در تأمین صلح افغانستان می باشیم و صلح در افغانستان را ضرورت مشترکِ منفعت منطقوی میدانیم.
در افغانستان در طول سالهای بعد از کنفرانس در حدود پنجا کشور با نیروی نظامی حاضر و بیشتر از هشتاد مملکت با کمک های بشردوستانه شان در پهلوی مردم افغانستان قرار گرفتند. اکنون هم لازم است تا این کشور ها برای جلوگیری از تداوم جنگ و حالت طاقت فرسای کنونی در افغانستان به چنان راه حل اساسی و صلح دایمی بیاندیشند و بکوشند که حفظ افغانستان واحد در آن تضمین شده و این خطۀ جغرافیایی منبعد به منشأ خطر برای صلح و ثبات منطقه و جهان مبدل نگردد. خلاصه اینکه ما می خواهیم که این کشورها در ایجاد اجماع جهانی و منطقوی برای صلح، امنیت، تشکیل نظام عادلانه و دولت نیرومند و دموکراتیک در افغانستان سعی و تلاش خویش را به خرچ دهند.
دولت جمهوری اسلامی افغانستان، جنبش طالبان، رهبران احزاب و همه نخبه گان سیاسی مملکت در هر حالت و وضعیتی که قراردارند و از هر کشور و نیروی بیرونیکه حمایت می شوند، وظیفۀ ایمانی، انسانی، اسلامی و افغانی دارند که صلح را در افغانستان تأمین و بخاطر آن به هر نوع گذشت و فداکاری متقابل حاضر و آماده باشند. آتش بس سه روزه ای را که بخاطر عید سعید قربان سال جاری اعلان شده است، بعد از آن هم ادامه بدهند. اشتراک نماینده های نیروهای مترقی و عدالتخواه به حیث مدافع منافع طبقات زحمتکش و کسانیکه منافع شان با منافع توده های وسیع کشور گره خورده است، در پروسه صلح و اعمار صلح آمیز کشور ضرورت انکار ناپذیر جامعه می باشد تا افغانستان به طرف آزادی، تعالی، رفاه و عدالت اجتماعی و نظام واقعا دموکراتیک گامهای مطمئن برداشته بتواند.
اظهر من الشمس است که احزاب شامل پروسۀ وحدت که همین اکنون تحت رهبری کمیتۀ سیاسی وحدت فعالیت می نمایند، دارای ریزرف های وافر و کادرهای کارکشته، دارای تحصیلات عالی مسلکی، تجارب وافر عملی، متعهد و صادق به منافع ملی، پاکدست و خوشنام میباشند. موجودیت اعضای ایشان در شهرهای بزرگ و کوچک، قریه جات و دهات دوردست، ارگانهای نظامی و ملکی، مساجد و نهاد های کلتوری و مدنی امکان تاثیر گزاری آنها در بین مردم و جامعه را نشان می دهد. ما به خاطر تاثیر گزاری این نیرو در پروسۀ صلح از هیچ نوع تلاش دریغ نمی ورزیم و به دیگران نیز اذعان میداریم که برای این نیروی عظیم و متجرب ملی و بین المللی زمینه و موقع اشتراک در تصامیم عام ملی را مساعد گردانند، تا از آن به نفع کشور و مردم استفاده بهینه شود. کمیته سیاسی وحدت با افراد، نهادها و سازمان های که برای صلح و آشتی ملی و سیاسی فعالیت می نمایند، آمادۀ همکاری پیگیر و صادقانه میباشد؛ چنانچه این کمیته در پیام عیدی خویش به صراحت ذکر نموده است که «(کمیتۀ سیاسی وحدت) در راه تأمین صلح و امنیت در افغانستان سعی و تلاش نموده و در این راستا آمادۀ هر نوع همکاری با سایر نیروهای صلح طلب می باشد.»