برعکس
مصطفی عمرزی
مرحوم فرشته کوهستانی با حمله بر آریانا سعید، مشهور شده بود. او در یک واکنش به ابراز نظر خانم سعید در ارتباط به حجاب، با سر و کله ی داعشی، وب کم می دهد و در آن فلم، قربان و صدقه ی سر و صورت خودش می شود. ویدیوی آن موجود است که شبیه حجاب زنان کشور های حوزه ی خلیج عربی، موهایش را پوشانده بود.
اخیراً وزارت خارجه ی امریکا، نام فرشته کوهستانی را ضم فهرستی کرد که به خاطر فعالیت های رسانه یی، اهل رسانه شناخته شده و مشمول پاداش شده است. با شهرتی که مرحوم فرشته کوهستانی به دست می آورد، اصلیتش نیز نمایان می شود. او اهل هیچ نوع کار رسانه یی حرفه یی نبود و نه هم در شمار زنان باسوادی می آمد که از طریق تخلیقات مرتبط، شناخته می شوند. در یک ویدیویی که لینکش را ضم این مقاله کرده ام، در یک مجلس ترکتباران افغانستان، با ادبیات سفله، می گوید که افغان نیست و این نام، معادل انتحاری می باشد. این طیف شوونیستان تاجک، هرچند با ترکتباران بیش از همه دشمن استند، اما به خاطر بزرگ نمایی ظرفیت های بشری خویش، دنبال آنان می روند و ظاهر این مشارکت ها را هم نسبت به حقایق، ترجیح می دهند. برعکس اصلیت او، قلمداد کردنش در میان آن افغان هایی که واقعاً اهل رسانه بودند و مستحق، کار شایسته ای نیست. شاید یک دلیل این باشد که کسی خوب متوجه نشده بود.
فرشته کوهستانی در شمال کابل، با راه اندازی یک شبکه ی زنانه که عمدتاً فعالیت های سیاسی می کرد، بیشتر با موسساتی چنه می زد که ظاهراً در مسایل حقوق زنان، فعال استند. با کشته شدن او، ماجرا های زیادی خبری شدند که برعکس آن چه در موردش صحبت می کنند، این زن متاهل، با فروپاشی کانون های خانواده گی(تشویق به طلاق) بر شمار اعضایش می افزود و از طریق اخبار آن، از موسساتی استفاده می کرد که فعالیت های او را مدنی می پنداشتند. مردم زیادی در شمالی شاکی بودند که وی بدون اشراف زیاد، خانواده های زیادی را بی سر و سامان کرده است. بدون این که طالبان یا داعش، کمترین ربطی به ماجرای قتل او داشته باشند، او را در صنف رسانه ها تقلب کردند و با دخیل کردن طالبان و داعش، جزو شهدایی شمردند که بعد از مرگ شان مفاد دارند.
گفته می شود که فرشته کوهستانی از سوی مردان خانواده ای کشته شده که چند روز قبل، یک زن آنان را تشویق به طلاق و از آنان جدا کرده بود. این زن که هیچ فرصتی را برای پشتون ستیزی از دست نمی داد، چنانی که خواهید دید، متاسفانه از سوی پشتون هایی نیز تقدیر می شود که طی بیست سال بند انداختن سیستم، نه برای کشور کار کردند و نه برای قوم. آنان همچنان صف می زدند تا به خاطر اهدای مشروعیت به هر نابکار غیر پشتون، از پول هایی نمانند که به افغانستان سرازیر شده بودند و یک شرط به دست آوردن آن ها، توجیهات به حد توهین به پشتون ها بود.
همه ساله می بینیم که یک تعداد پشتون ها را در انواع برنامه های غیر پشتون ها می برند و از مزاری تا ربانی، از شفیع دیوانه تا گدا محمد، قطار می کنند تا به وسیله ی حضور شان، فرهنگی نهادینه شود که جلو تنقید خاینان و جنایتکاران را می گیرد.
در قضیه ی فرشته کوهستانی نیز مردم ما داغ تر از همه ممد واقع شدند تا کسی تقدس شود که هیچ فرصتی را برای تخریب ما از دست نمی داد. معضل واقعی این فرهنگ سازی این است که وقتی دشمنان خود را تایید می کنیم، سخن آنان- حتی کذب- به محکی در رابطه به خود ما تبدیل می شود. یک بخش فرهنگ سازی هایی که توسط آنان تحریف می شویم، در رابطه به افرادی شکل گرفته که بدون گذشته های ننگین شان، ستوده ایم. بنا بر این، بسیار مشکل می شود تا در موضع تایید، آنان را نقد کنیم. این به جای خود، تلقی از آنان به نام وحدت ملی، جنجال هایی را باعث می شود که در اخیر، همچنان به باج گیری ها و تمدید مقرری های یک طرفه می انجامند.
حالا که فضا باز است تا دزد و رهزن را نیز با عصبیت قومی ستایش کنند، قرار گرفتن ما در این صف، ناعاقبت اندیشی ست. بعداً در منگنه ی آن دچار تاوان و عذاب می شویم.
شرح تصویر:
مرحوم فرشته کوهستانی با سیتا قاسمی(خواننده و رقاصه ی مشهور). فرشته کوهستانی پس از حمله بر آریانا سعید، در قالب یک زن داعشی، بعضی اخوانیست های ما را جذب کرده بود. با دیدن تصویر او در کنار یک خواننده و رقاصه، متوجه هرج و مرجی می شوید که به نام ادعا راه انداخته اند. او در موقف یک زن داعشی، نباید با سیتا قاسمی، عکس می گرفت.
یادآوری:
از طریق لینک اول، سخنسرایی توهین آمیز فرشته کوهستانی را تماشا کنید! رُخ سخنانش متوجه هویت ملی و پشتون هاست. در لینک دوم، ویدیویی در مورد گذشته ی اوست که بی حجاب زنده گی می کرد.
https://www.facebook.com/100006412834001/videos/2997289593828106/
https://www.facebook.com/604342509719847/videos/1106547926191284