در قسمت اول این ټولنیز بحث نبشته ای جناب محترم دکتور م، عثمان تره کی حقوق دان محبوب و مشهور کشور تحت عنوان "چرا طالبان به خشونت میگرایند؟" به نشر سپردنده شد، چنانچه تذکر رفت، عنوان جالب این نبشته ای جناب محترم دکتور م، عثمان تره کی قابلیت یک بحث دقیق علمی و یک بحث عمیق اجتماعی را، در بین لا اقل علما، دانشمندان، روشنفکران و بلاخره قلم بدستان افغانستان عزیز، عرضه می فرماید.
قسمی که در قسمت اول این ټولنیز بحث و یا در قسمت اول این بحث اجتماعی نظریات جناب محترم دکتور م، عثمان تره کی، (حقوق دان ، دوکتورا را در رشته حقوق و علوم سیاسی)، نظریات جناب محترم وطندوست، نظریات جناب محترم ماستر احمد فواد ارسلا (ماستری در مطالعات تحلیل استخباراتی ماستری در مطالعات امنیت ملی/منطقه ای تمرکز در آسیای جنوبی/مرکزی/خلیج عرب/فارس)، نظریات ښاغلی محترم انجنیر سلطانجان کلیوال (انجنیر جیولوګی ؟)، نظریات ښاغلی محترم دوکتور غروال (دوکتور؟) و نظریات جناب محترم جلال، را به شکل مختصر در ارتباط سوالی که "چرا طالبان به خشونت میگرایند؟ " به خوانش گرفتیم.
قرار وعده ای قبلی، بدون شک که شاخه های مختلف علمی از ابعاد مختلف و دسیپلین های مختلف با بحث های متنوع این سوال معنون جناب دکتور م، عثمان تره کی را در پاسخگویی بدرقه خواهند توانستند، چنانچه در این قسمت به نظریات جناب محترم دکتور داکتر مصطفی آریامل توجه خود را جلب می نماییم، قسمی که جناب شان خود می فرمایند، فعلاٌ محترم دکتور داکتر مصطفی آریامل متقاعد میباشند چندین سال در یكي از شفاخانه مشهور Veterans در كالیفورنیا كار كرده اند و آرزو دارند آنچه آموخته اند با هموطنان عزیز خویش شریك سازند.
جناب محترم داکتر مصطفی آریامل می فرمایند:
"جناب محترم داكتر صاحب روستار تره كي!
به دانش تان ارج ميگزارم اما از شما دعوت مينمايم تا عجالتأ دو سه پاراگراف از مقاله اخيرم را تحت عنوان"كابوس جنگ" كه ذيلأ كاپي شده، و به تاريخ ٢٩ جون درين سايت وزين به نشر رسيده مرور فرموده و مقام انسانيت يك انتحاري و يك كراچي ران به قضاوت بگيريد.
كابوس جنگ
آسيب هاي عميق و وسيع آني و دوامدار بشري ناشي از جنگ ها وهمه انواع دهشت.
از نظر زماني، آسيب هاي بشري زاده از جنگ هاي آتش افروز امروز و دهشت افگني هاي قساوت كارانه، زير دو بخش طرف مداقه قرار گرفته ميتواند:
بخش اول از شروع حادثه الي زماني است اجساد و بقاياي قربانيان، مواد فروريخته، سوخته و غيره بقاياي حادثه از صحنه پاك شده، تعداد شهيدان و زخميان حساب شده و خسارات مالي تخمين زده ميشود.
بخش دوم عبارت از صدمات شديد روحي ايست كه زخميان و شاهدان حادثه پسانتر تبارز ميدهند و كابوس جنگ نيز ناميده شده و معادل انگليسي آن
Post Traumatic Stress Disorders پذيرفته شده
و موضوع بحث امروزي ام ميباشد.
كابوس حالت اختناق و سنگيني إيرا گويند كه گاهي در خواب براي إنسان دست ميدهد آنهم زيادتربعد از آسيب ديدن و يا شاهد بودن در واقعات دهشتناك.
لطفا" به اين درامهء قرين حقيقت توجه فرماييد كه چگونه يك حادثهء وخيم توليد كابوس ميكند:
به مجرديكه آتش، دود و خاك باد بعد از حادثهء انتحاري بزرگ فروكش ميكند، يك كراچي ران جوان كه مصروف به پيش راندن بار خود در حومهء نزديك حادثه بود و چشمانش را خاك و دود تاريك ساخته و از هيبت حادثه براي دقايقي كر و لال به دور و پيش نگاه ميكند و بي مهابا ميگويد "يا رسول الله".
او براي لحظات طولاني كاملاً فلج ميماند، از شدت و حدت حادثه گلويش را بغض گرفته و اشك در چشمانش خشك شده است.
دور و پيش را نظر اندازي ميكند و همه چيز كه گويي با خون نقاشي شده برايش نمايان ميشود. اجساد متلاشي شده و اعضاي بدن شهيدان به هر طرف پراگنده است. صداي مهيب ضجه و ناله و زاري دور و پيش را پيچانده.
او مي بيند كه جوان زخمي إي سخت تقلا دارد تا از زير آهن پاره ها خود را نجات دهد. خودرا با شتاب به او ميرساند و با دست خالي ولي با شطارت و دلسوزي اورا نجات ميدهد خاك و خون سر و رويش با قديفه اش پاك ميكند.
بار و متاع كراچي خودرا به زمين انداخته و جوان زخمي را روي آن خوابانيده بطرف شفاخانه مي كشاند.
آن كراچي ران با همت و مشبوع از حس انسانيت در آن موقع از بهترين مخلوقات روي زمين است.
آن مخلوق بهترين، خودرا به خانه ميرساند و سرگزشت روز را به فاميلش بازگو ميكند.
آنشب خواب از چشمش پريده است.
باالاخره به خواب ميرود و كابوس هولناك حادثهء روز گزشته به خوابش مي آيد سينه اورا سخت ميفشارد از همان وهم و تقلا چيغ ميزند. همسر و اولاد هايش با دست و پاچگي زياد بالاي بالينش مي رسند.
درامه فوق سير انكشاف مرض Post Traumatic Stress Disorders را بعد از حوادث وخيم را تمثيل ميكند. "
بدون شک بی جا نخواهد بود نبشته ای جناب دوکتور مصطفی آریامل را که تحت عنوان "كابوس جنگ" میباشد، نیز در این قسمت بحث خود به خوانش بگیریم:
جناب محترم داکتر مصطفی آریامل می فرمایند:
"كابوس جنگ
آسیب هاي عمیق و وسیع آني و دوامدار بشري ناشي از جنگ ها و همه انواع دهشت:
از نظر زماني، آسیب هاي بشري زاده از جنگ هاي آتش افروز امروز و دهشت افگني هاي قساوت كارانه، زیر دو بخش طرف مداقه قرار گرفته میتواند: بخش اول از شروع حادثه الي زماني است اجساد و بقایاي قربانیان، مواد فروریخته، سوخته و غیره بقایاي حادثه از صحنه پاك شده، تعداد شهیدان و زخمیان حساب شده و خسارات مالي تخمین زده میشود. بخش دوم عبارت از صدمات شدید روحي ایست كه زخمیان و شاهدان حادثه پسانتر تبارز میدهند و كابوس جنگ پذیرفته شده و موضوع بحث Post Traumatic Stress Disorders نیز نامیده شده و معادل انگلیسي آن امروزي ام میباشد.
كابوس حالت اختناق و سنگیني ایرا گویند كه گاهي در خواب براي إنسان دست میدهد آنهم زیاد تربعد از آسیب دیدن و یا شاهد بودن در واقعات دهشتناك. لطفا به این درامه قرین حقیقت توجه فرمائید كه چگونه یك حادثه وخیم تولید كابوس میكند:
به مجردیكه آتش، دود و خاك باد بعد از حادثه انتحاري بزرگ فروكش میكند، یك كراچي ران جوان كه مصروف به پیش راندن بار خود در حومه نزدیك حادثه بود و چشمانش را خاك و دود تاریك ساخته و از هیبت حادثه براي دقایقي كر و لال به دور و پیش نگاه میكند و بي مهابا میگوید "یا رسول الله." او براي لحظات طولاني كامل فلج میماند، از شدت و حدت حادثه گلویش را بغض گرفته و اشك در چشمانش خشك شده است. دور و پیش را نظر اندازي میكند و همه چیز كه گویي با خون نقاشي شده برایش نمایان میشود .اجساد متلشي شده و اعضاي بدن شهیدان به هر طرف پراگنده است. صداي مهیب ضجه و ناله و زاري دور و پیش را پیچانده. او مي بیند كه جوان زخمي اي سخت تقل دارد تا از زیر آهن پاره ها خود را نجات دهد .خود را با شتاب به او میرساند و با دست خالي ولي با شطارت و دلسوزي او را نجات میدهد خاك و خون سر و رویش با قدیفه اش پاك میكند. بار و متاع كراچي خود را به زمین انداخته و جوان زخمي را روي آن خوابانیده بطرف شفاخانه مي كشاند. آن كراچي ران با همت و مشبوع از حس انسانیت در آن موقع از بهترین مخلوقات روي زمین است. آن مخلوق بهترین، خود را به خانه میرساند و سرگذشت روز را به فامیلش بازگو میكند. آنشب خواب از چشمش پریده است. باالاخره به خواب میرود و كابوس هولناك حادثه روز گذشته به خوابش مي آید سینه او را سخت میفشارد از همان وهم و تقل چیغ میزند .همسر و اولاد هایش با دست و پاچگي زیاد بالاي بالینش مي رسند. . را بعد از حوادث وخیم را تمثیل میكند Post Traumatic Stress Disorders درامه فوق سیر انكشاف مرض (به ). را بكار میبرم PTSD اجازه شما، در باقي این نوشته، مخفف صدمات روحي بعد از جنگ ها تاریخ دیرینه دارد اما بار اول بعد از جنگ ویتنام خواص مرضي و شیوع آن در بین عساكر رجعت یافته ایالات متحده تثبیت شد و به نام مذكور مسما گردید.
در تمام عساكر جنگ زده دیده نمیشود .در بین عساكري كه خاطره هاي PTSD از نظر إحصائیه و اپیدیمیالوژي، آزار دهنده مثل اگرتجاوز جنسي بالآي شان واقع شده باشد و همچنان عساكري كه سابقه خشونت هاي شدید و امراض روحي در فامیل خویش دارند زیاد تر شایع مي باشد . سیر مرض و دوام آن نیز یكسان نیست عساكري اند كه به وقت كم بهبود مي یابند و به زندگي عادي بر میگردند. یك تعداد دیگر تداوي شان طول میكشد و یا براي همیشه معیوب باقي میمانند.
در وطن عزیز ما، نظر به طول كشیدن جنگ هاي قساوت آمیز در چار دهـه اخیر و پدیدهء شوم انتحار، اختطاف و موجودیت محبس ها و شكنجه گاه هاي متعلق به طالب، داعش و غیره دار و دسته هاي خون آشام، رژیم هاي كودتایي وسلطنت هاي سفاك كه وطن بل كشیده ما همهء آن قماش هارا دیده و به پوست و جان لمس كرده است، ارقام . را به مراتب بالا تر خواهد برد PTSD مصابین نظر براینست كه حتي مشاجرات لفظي بین الأفراد و فامیلي و توهین و تعجیز وتأدیب فزیكي اطفال و سنین بالاتر، نیزباعث تولید عقده هاي عمیق و خاطرات كابوس انگیز میگردد. حتي حلل كردن حیوانات و پرنده ها در حضور اطفال كه عواطف رقیق و آسیب پذیر دارند باعث بروز سوال هایي نزد شان شده میتواند كه سرانجام رشد و تكامل سالم شانرا صدمه خواهد رساند. با تاسف بسیار الم انگیز، ویدیو هائیرا مشاهده كرده ام كه در مكاتب و مساجد متعلق به افراطیون خون آشام، طریق سر بریدن "كفار "و اسیران جنگي را به شاگردان تدریس میكردند. حال خود قیاس كرده خواهید توانست كه نسل آیندهء دهشت افگنان حرفوي به مراتب بیرحم تر و قساوت پیشه تر از امروز خواهند بود. اختناق زاده از كابوس جنگ و دهشت جهان اسلم را خاصت ا سخت آسیب رسانیده است. بیائید براي شناسایي بهتر آن مرض، اعراض و علئم آنرا جست و جو كنیم. عرض و جمع آن اعراض كه مریض به زبان خود عرضه میكند اما قابل دید نمیباشد .مثال برجسته عبارت از درد است كه قابل رویت نیست؛ داكتر صاحب سرم بسیار درد میكند. علمه و جمع آن علئم كه مشهود و قابل رویت مي باشد مثل كسي را مي بینید كه جلد و سفیدي چشمش زرد شده بیدرنگ خواهید گفت كه او خواهر یا برادر ترا زردي گرفته زود به داكتر برو! شما از سیماي جنگ زده،عمق اندوه، پریشاني، فقر و سوء تغذي اورا حدس زده میتوانید. : جست و جو كنیم PTSD بیایید اعراض و علئم (براي جلوگیري از طوالت كلم بطور مؤجر عرضه خواهد شد.) . . درد قفس سینه، نفس تنگي، سردردي، نیم سري و خستگي 1 . است Anxiety دلواپسي، نگراني كه هر كدام یكي از اجزاي ، . پریشان خیالي، اضطراب ۹ . . خواب هاي ترسناك 3 . گوشه گیری از دست دادن علقه به زندگي و معروض به معتاد شدن و لغزیدن بطرف خود كشي ، . افسردگی 4 . . اجتناب از مردم كه مبادا در باره خاطرات دردناك شان سؤال كنند و آلام او را تازه نمایند 5 . . سعي كردن تا خاطرات مربوط به حادثه را فراموش كند 6 .) . سرد شدن إحساسات و هیجان هاي طبیعي زندگي(كرخت شدن ۲ . . حساس شدن و به آساني ترسیدن از صداي آني و بلند مثل افتادن و شكستن یك ظرف 8 . . زود تخریش شدن، كم خوابي، از دست دادن تمركز فكري ۲ . ندامت عذاب دهنده و محاكمه وجداني .بطور مثال یك دوست بسیار نزدیك خود را دعوت كرد و در راه 1۶ بطرف رستوران، حادثهء ترافیكي مهلك واقع شد و دوستش جان داد. را تداوي كرده میتواند اما واقعات بسیار پیشرفته نیاز به بستر شدن و PTSD هر داكتر روحیات و عقلي و عصبي مراقبت جدي داشته میباشد. و به سبب آسیب شدیدي كه به آنها رسیده PTSD در وطن عزیز ما، شاید به صد ها هزار جنگ زدهء،مصاب به است در جملهء معیوبین دائمي بوده و مصاب به نیكوتین و هیروإین شده باشند و زیر پلها زندگي میكنند. را غمخوري و تداوي كند؟ PTSD آیا در شفاخانه هاي اردو در وطن كدام تشكیلي وجود دارد كه مصابین شاید باشد اما تعداد داكتران رواني اردو به تناسب ضرورت، به یقین خیلي ناكافي خواهد بود. اگر علت كمبود را از ریاست صحیه وزارت دفاع بپرسید "معاون دوم سخنگوي "آن ریاست چنین جواب خواهد داد كه بودیجهء كافي نداریم اما پول كافي براي چندین دفتر سخنگوي براي مسئولین مهم و معاش صدها جنرال كه آن رتبه ها را با پرداختن سرقلفي هاي بسیار هنگفت یا واسطه و سفارش قوي به چنگ آورده اند، موجود است. میگویند كه اردوي افغانستان زیادترین صاحب منصب به رتبه جنرال را در جهان دارد.
در ممالك پیشرفته، خصوصا ایالات متحده، جهت فراهم آوري خدمات صحي سرتاسري براي عساكر متعاقد و با تخصیصیهء چند صد بلیون Veterans Health Administration بازگشته از جنگ یك وزارت جداگانه بنام دالر مصروف فعالیت است. این كمینه كه در كالیفورنیا در رشته چشم Veterans فعل متقاعد میباشم چندین سال در یكي از شفاخانه مشهور كار كرده ام و آرزو دارم آنچه آموخته ام با هموطنان عزیز خویش شریك سازم. باحترام "
ادامه دارد
----------------------------------------------
هیله ده چې نورو ګرانو هیوادوالو پر موضوع باندی دقیق علمی بحثونو ته ادامه ورکړی، له ښکنځلی پر ځای د بحث علمی استدلالونو ته ذهن آماده وکړی!
ادامه لری.
---------------------------------------------------------------
به امید اصلاحات وسیع اجتماعی در افغانستان عزیز
به پیش به سوی مبارزه با فساد اداری و آوردن صلح بین الافغانی!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و هر چه دقیقتر در راۀ مبارزه با فساد اداری!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و دقیقتر با ایران محوری ها و پاکستان محوری های مخرب در افغانستان عزیز!
به امید دقت به کوچکترین واحد های کاری در هر ساحۀ کاری ما!
به امید اتحاد و وحدت هر چه بیشتر اقوام شریف افغانستان!
به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه برای مردم رنجدیدۀ ما