هر ګاه ما از طریق دور بین و زره بین افغانی خود به متون تاریخی و همچنان به روایات دینی خویش و به تاریخ بشریت رجوع کنیم، بدون شک که در بین هزاران هزار پند، حکایت و اندرز های اخلاقی به حکایت صالح و شتر صالح نیز بر می خوریم:
صالح از جمله ای پیامبرانی است که در قرآن مجید و روایات اسلامی نیز به آن اشاره رفته است. در برخی از روایات تاریخی، مولفین او را با شالح پسر یهودا در عهد عتیق یکسان دانستهاند.
نظر به روایاتی حضرت صالح از نسل ششم حضرت نوح است و مدت مدیدی او در حوالی شام پیامبر بود كه در حوالی شام اقوام آنجا را به خداپرستی دعوت نمود و گروهی نیز به او پیوستند، ولی بعضی چهره های از اقوام شام آنزمان از او معجزه نبوت خواستند. حضرت صالح به امر خداوند تعالی شتری را در میان آورد و فرمود این شتر نشانه ایست در میان من و شما حرمت او را بدارید و شتر را در موقع آب خوردن ممانعتی ایجاد نکنید، در عین حال آنرا ممانعتی بیش از حد در هنګام خوردن غذایش روا مدارید. جمله فقرا و اشخاص نادار نیز در قدم اول از شیر این شتر مثمر می توانند مستفید شوند.
اما متاسفانه بعضی اشخاص مفسد، مضر و صاحب غرض آنزمان را که میتوان اوباشان آنزمان نامید، حرمت این ګفتار نیک حضرت صالح را پاس نداشتند و سرانجام نه نفر از جوانان احساساتی، کم عقل و ماجرا جو را متحد گردانیده و آن جوانان کم خرد را به قتل شتر مذکور تحریک، تشویق و ترغیب نمودند. به طوری که یکی از مفسدین شیر فروش آنزمان که از وجود شتر و توضیع رایګان شیر به مردم، منفعت شخصی خود را در خطر احساس می کرد، اصل قضیه را به جوانان احساساتی، کم عقل و ماجرا جو تحریف نموده و از درک آب خوردن آن شتر مثمر شکوه و شکایت سر داده، ادعا نمود این شتر نه تنها حق آب ما مردم را می خورد، بلکه آب های ما مردم را کثیف هم می سازد.
بلاخره جوانان احساساتی و ماجراجو تصمیم گرفتند و آن شتر مثمر برای جامعه را تعقیب نموده و كشتند و ناقه اش به كوه پناه برد در پی این حادثه صالح عذاب الهی را اعلام داشت و پس از سه روز وعده الهی سر رسید و صاعقه همه جا را فرا گرفت و دمار از قوم بت پرست او برآورد، در عین حال صالح و پیروانش از این حادثه در امان ماندند و این حکایت مملو از پند و اندرز برای عبرت آیندگان باقی ماند.
حالا هرګاه ما نظر به سوالی که آنرا در عنوان این نبشته مطرح گردیده است، به شباهت قضیه ای شتر حضرت صالح بپردازیم، آیا نمیتوانیم، یک دولت سالم یک حکومت سالم در افغانستان را، که عدالت اجتماعی و محو فساد اداری، قانونیت و رفاه مردم عزیز ما در آن مطرح باشد، آیا ما نمی توانیم همچو یک دولت عادل و یا همچو یک حکومت عادل را که برای کافه مردم عزیز ما مثمر باشد، یا به اصطلاح به تمامی مردم عزیز ما شیردهد، به شتر صالح تشبییه نماییم؟
آیا ما اعمال نیک جناب دکتور اشرف غنی را که به حیث یک ریس جمهور علمگرا و صادق در پی آوردن رفاه و آسایش به مردمان مملکت ما اند ، نمی توانیم با همان عمل نیک توضیح شتر مثمر به مردم، تشبییه نمود؟
آیا مفسدین اداریی را که امروز بخاطر منافع شخصی خود، جوانان احساساتی و نیز جوانان ماجرا جو را در راه تخریب دولت، نظام و حکومت نیم بند ما ترغیب و تحریک و تشویق می کنند، نمی توانیم با همان قاتلین شتر حضرت صالح تشبییه کرد؟
امید تبصره و اظهارات هموطنان خبیر و بصیر ما درارتباط سوالات بالایی صورت گیرد.
-------------------------------------------------
به امید اصلاحات وسیع اجتماعی در افغانستان عزیز
به پیش به سوی مبارزه با فساد اداری و آوردن صلح بین الافغانی!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و هر چه دقیقتر در راۀ مبارزه با فساد اداری!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و دقیقتر با ایران محوری ها و پاکستان محوری های مخرب در افغانستان عزیز!
به امید دقت به کوچکترین واحد های کاری در هر ساحۀ کاری ما!
به امید اتحاد و وحدت هر چه بیشتر اقوام شریف افغانستان!
به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه برای مردم رنجدیدۀ ما