کنگره سالانه حج، یک عبادت سیاسی + انقلابی

عبدالخالق صارم
...............................................................
قسمت اول

جوانان مجاهد و رسالتمند در جهان اسلام باید بدانند که شما برای دموکرات های افسارگسیخته و سکولار های جنگ طلب و تکنوکرات های جهل زده اگر پیشنهاد کنید که ما به شما کاری نداریم و شما هم ما را بگذارید که اقلا از حق زندگی برخور دار باشیم، این پیشنهاد شما را هرگز نخواهند پذیرفت، زیرا آن ها حتی موجودیت شما را نیز بر خود خطر بالقوه ای تلقی می کنند که باید حذف گردد و موجودیت شما را در متن جامعه و در وسط مردم، یگانه منفذی می دانند که از آن نور و روشنی بر مردم می تابد، مردمی که آن ها را در خلال انتخابات های پر از جعل و تقلب، در بند و زنجیر کشیده و به گروگان گرفته اند، و این نور و روشنی را عامل آگاهی دهنده و باعث بیداری مردم و انگیزه ای برای جهاد، فداکاری و مبارزه می دانند.

در تاریخ می بینیم که یکی از پیامبران الهی به نام شعیب علیه السلام، همچو پیشنهاد را نموده بود و گفته بود : ... فاصبروا حتی یحکم الله بیننا ...
أما اربابان استکبار این پیشنهاد اورا نپذیرفتند و از موجودیت شعیب احساس خطر نمودند و او را به تبعید از دهکده و محل زندگی اش، تهدید نمودند.

از همین جاست که می بینیم دموکرات های افسار گسیخته، سکولار های جنگ طلب، تکنوکرات های جهل زده، اربابان استکبار، مزدوران گوش به فرمان، عناصر شر و فساد و ... آرام نمی نشینند، و با هر وسیله که دراختیار داشته باشند کوشش می کنند تا جوانان امت اسلامی را از میدان جهاد وصحنه محاربه بیرون کنند.

زیرا پیام که اسلام برای بشریت به ارمغان آورده است، پیام آزادی است، این پیام که متمثل در (لااله الا الله) می باشد، درحقیقت اعلان جنگ در برابر همه طواغیت و عناصر اوباش ویاغی است که در برابر خدا، اعلان جنگ کرده اند وبا کشیدن انسان در زیر یوغ بندگی خود، در زمین خدا، ادعای الوهیت می کنند!

پیام اسلام، پیام آزادی انسان از بندگی انسان مانند خودش، آزادی از بندگی مزدوران وغلامان حلقه بگوش، آزادی ازبندگی همه ای بت های که با ترقی نمودن جاهلیت در قالب ها وقیافه های مختلف عرض وجود می کنند، می باشد، این پیام که در حقیقت یک محرک وانگیزه دهنده برای انقلاب وشورش علیه تروریزم صلیبی و صهیونیستی و علیه اربابان ستم و همه نیروهای سرکش ویاغی می باشد، دشمن از آن احساس خطر می کند.

دشمن خطر این پیام و موجودیت این قشر جوان ومجاهد را درک کرده است، این جاست که سعی و تلاش دارند تا شما را از میدان جهاد ونبرد بیرون کنند.

-بعضی را تروریست لقب داده ونامش را درلست سیاه، درج می کنند.
-برای گرفتاری تعدادی دیگر ، جائزه های ملیونی تعیین می کنند.
-بعضی را به تماشای سریال ها، رقص، موسیقی و برنامه های ستاره افغان ، ابر ستاره و ...مجبور می کردند.
-تعداد دیگر را از میدان جهاد بیرون رانده به میدان ورزش کرکت داخل می کردند.
خلاصه کوشش می کنند با هر وسیله که میشود جوانان را از تقدیم نمودن خون و قربانی نمودن جان هایشان برای اعلای کلمه (لااله الا الله) جلو گیری کنند.

واین جنگ فکری و این تلاش های دشمن مکار، شاید ریختن خون وتقدیم جان در راه خدا را، از ما و شما فراموش کند، به همین خاطر اسلام سال یکبار صحنه ریختن خون در راه خدا را باریختن خون قربانی، برای ما به نمایش می گذارد، تا درک کنیم صلیبیزم مسیحی که اندلس و صهیونیزم یهودی که فلسطین را با ریختن خون خود اشغال نموده اند، فقط با فریاد شمشیر و نیرون خون عقب زده می شوند.

اسلام ریختن خون قربانی را به عبادت پیوند می دهد، تا اشک های تمساحی کفر جهانی بخاطر دفاع از حقوق بشر و حقوق حیوانات و یا آه و ناله نظام های دموکراسی لعنتی ما را فریب ندهند.

ریختن خون قربانی به جوان مسلمان می آموزد که برای قربانی نمودن عزیز ترین وگرانبها ترین چیزی را که دارد در راه خدا، آماده شود.

حتی در تاریخ قهرمان توحید به نام ابراهیم علیه السلام، بود که آماده شد فرزند خود را در راه خدا، قربانی کند، و طوریکه امروز برادران و خواهران ما و شما در غزه، فرزندان خود را در راه خدا و برای آزادی المسجدالأقصى، یکی از پی دیگری در راه خدا تقدیم می کنند و در این روز ها همه شاهد بودیم که خواهر مجاهد ما و شما آلاء النجار، نه فرزند خود را همراه با شوهرش در نتیجه بمباران ملیشه های باند اشغالگر یهودی بالای خانه شان، همه را به یکبارگی در راه خدا و برای اعلای کلمة الله، تقدیم نمود.

ملت مجاهد افغانستان که ابراهیم وار، جان های عزیز خود را اسماعیل گونه به کف نهادند و به سنگر های داغ جهاد در برابر کمونیزم سرخ شوروی شتافتند، دشمن تلاش داشت تا این مبارزات، قهرمانی ها و این تاریخ زرین را از نسل تازه به پا خاسته مجاهدین فراموش کنند و از آن جهاد، دیگر یادی هم نشود.

ولی خوشبختانه دیده شد که جوانان مجاهد افغانستان، با الگوگیری از ابراهیم جدشان و با آموختن درس جهاد وشهادت از صحنه های ریختن خون قربانی در جشن عید أضحی، و با پیروی از اجداد و نیاکان شان، در برابر تروریزم سیای آمریکایی و همپیمانان صلیبی اش، ایستاده شدند واسماعیل وار جان های خود را قربانی نمودند که اینک همه ما و شما شاهد شکست ننگین و فرار فضیحت بار آمریکای اشغالگر و همپیمانان صلیبی اش، هستیم.

و مطمئن هستیم که جوانان امت اسلامی، بخاطر آزادی فلسطین و باقی سرزمین های امت اسلامی از روث ولوث ملیشه های صهیونیزم و صلیبیزم، جان های خود را به کف نهاده بسوی قربانگاه خواهند شتافت.

اما طوریکه گفتم، در نتیجه جنگ فکری و تلاش های مذبوحانه دشمن مکار، شاید ریختن خون وتقدیم جان در راه خدا را، ما فراموش کنیم، به همین خاطر است که اسلام در سال یکبار، یک کنگره سالانه و بین المللی تشکیل می دهد که در آن نمایندگان امت اسلامی از اطراف جهان اسلام سهم می گیرند و در این کنگره اسلام می خواهد ابعاد، اسرار، حکمت ها و فلسفه های ذیل را که حج و قربانی در خود دارند، یکبار دیگر در نهاد امت اسلامی احیاء نموده و در رشته های به هم پیوند دهنده مسلمانان، در جریان اندازد که ما در سطور ذیل، تک تک این ابعاد سیاسی + انقلابی کنگره حج را به مطالعه می گیریم:

1- بعد روحی حج:

عبادات اسلامی که با توحید، یکتا پرستی وآزادی از زیر یوغ بندگی و برده گی هر خدای دروغین آغاز می شود، باسپری نمودن نماز این کنفرانس که روز پنج بار در پارلمان کوچک مسلمانان که تقریباً در سطح هر ناحیه چند مقر دارد که عبارت از مسجد می باشد، و نماز جمعه این کنفرانس هفته وار مسلمانان که در هفته یکبار در سطح چند ناحیه، قریه و دهکده برگزار می گردد، وزکات که فرد مسلمان با اشتراک ورزیدنش دراین کنفرانس ها از مشکلات و چالش های اقتصادی برادران خود آگاه شده است واکنون دست تعاون، کمک وهمکاری را بسوی آنها دراز می کند، گذشته ازاین ها دوکنفرانس سالانه دیگر که در تمام جهان اسلام درسطح هر شهر برگذار می گردد که عبارت ازدو نماز عید است.
مسلمانیکه این مراحل را موفقانه پشت سرگذاشته است او دیگر این لیاقت وشایستگی را بدست آورده است که حق عضویت کمیته مرکزی مسلمانان را نیز بدست آرد ودرکنگره سالانه وبین المللی مسلمانان که سال یکبار در یک مکان مشخص و در یک وقت تعیین شده و با یک یونیفرم خاص برگذارمی گردد ودر آن نمایندگان امت اسلامی ازهرگوشه و کنارجهان اشتراک می نمایند، اشتراک ورزد که آن حج خانه کعبه است.

البته انگیزه دهنده مسلمان برای حج همانا مرحله تعهد است، زیرامسلمانیکه باپرداختن بودجه گزاف ومتحمل شدن مشقات وسختی های راه طولانی تا شهر مکه و رنج های دوری از میهن، خانواده ودوستان، در کنگره بین المللی حج اشتراک می ورزد، به این معنی است که او دیگر تعهد سپرده است که آماده هر گونه جهاد، فدا کاری، ایثارگری و قربانی در راه خدا، اعلای کلمة الله و رساندن پیام آزادی بخش اسلام برای ملت های محروم، مستضعف ودربند کشیده شده می باشد.

حج نیروی معنوی بزرگی را تولید می کند و به مسلمان توان و نیرو می دهد، و وجود و روح اورا از تقوی وفروتنی در برابرخدا و تصمیم به اطاعت و پشیمانی از نافرمانیش پر می سازد و عاطفه محبت به خدا و رسول خدا و اصحاب وپیروان اورا، دروی سیراب می گرداند و آتش حماسه اعتقادی و تعصب نسبت به مقدسات را درسینه اش می افروزد.

سر زمین مقدس مکه وخاطرات آن، شعائر و آداب حج وآثار درونی آنها، نیروی اجتماعی والهامات فکری ورفتاری آن و...
همه این ها بروشنی آثار خود را در ژرفای وجود و روح فرد مسلمان بجا می گذارند و مسلمان با قلبی زلال تر وشیوه ای پاکیزه تر و تصمیمی نیرومند تر برای انجام خیر و نیکی ومقاومتی سرسختانه تر در برابر انگیزه های شرور و آفات از سفرخویش باز می گردد.

این نیروی عاطفی وروحی مذکور، موجودیت معنوی و روحی انسان را بطور قابل ملاحظه ای رشد وجهش می دهد، وبلکه به اوخلقتی نوین میدهد و مسلمان را مانند یک موجود تازه متولد شده به استـقبال زندگی سراسر پاکی و پیراستگی می فرستد.

2- بعد فرهنگی حج:

حج به دیدگاه فرهنگی فرد مسلمان وسعت بخشیده و او را با جهان بزرگ پیرامونش پیوند می دهد، زیرا درحج مسلمان سفر می کند وطوریکه میگویند: ( مسافرت نصف علم است )
وهنگامیکه مراسم حج آغاز می شود برای مسلمان زمینه تبادل افکار، تجارب، فرهنگ ها، علوم ودانش بابرادران مسلمانش در سطح جهانی مساعد می شود.

3- بعد تربیتی حج:

سفرحج خود دربر دارنده درسی از تحمل سختی ها و رنج های دوری از وطن، جدائی ازدوستان وچشم پوشی ازفراغت و آسایش زندگی در میان خانواده و نزدیکان وخویشان است.
خداوند یکتا روی حکمت بالغه خود نخواست که این سفر بسوی سرزمین های زیبای که مردم برای تفریح زمستانی و یا تابستانی می روند، انجام داده شود، بلکه خواست که سفر حج بسوی بیابان سوزان و بی آب و علفی که نه برای تفریح تابستانی مناسب است ونه بهاری انجام گیرد، واین خود وسیله تربیه فرد مسلمان، برای متحمل شدن دشواری ها و ناگواری های روزگار و مقابله بارنج های زندگی میباشد، زندگی که خداوند یکتا آنرا با گلها و خارها، نوش ها ونیش ها، فراز ها ونشیب ها، گرمی ها و سردی ها، شیرینی ها وتلخی ها، اشک ها و لبخند ها، شکست ها و پیروزی ها و... توأم ساخته است.

بنابراین حج در آماده سازی مسلمان برای جهاد با روزه مشترک است، زیرا زندگی حج کننده، از نظر سادگی و بی آلایشی، بسیار شبیه به زندگی یک جهانگرد است، زندگی سراسر مسافرت، خانه بدوشی، اعتماد بنفس، دوری ازتظاهر، خوشگذرانی، خود نمایی و پیچیدگی که متناسب بازندگی درخیمه های عرفات و منی می باشد.

واین بعد تربیتی حج هنگامی بیشتر نمایان می گردد که می بینیم خداوند حج را همراه سال قمری در حال گردش قرار داده است.
ماه های معینی برای حج از ماه شوال آغاز و در ماه ذی الحجه پایان می یابند و این ها ماه هایی هستند که گاهی درگرمای سوزان تابستان و گاهی در سرمای سخت زمستان فرا می رسند و این بخاطر این است که فرد مسلمان آماده متحمل شدن همه وضیعت ها و مشکلات باشد و بتواند در برابرحوادث متعدد سنگر های جهاد و چالش های گوناگون و رنگارنگ زندگی، صبر و بردباری نماید.

ادامه دارد