نشست سوم دوحه
خلاف قطعنامه ۱۳۲۵ خود حمایت از حقوق زنان ګذر کرد وخلاف عملکرد های دیپلماتیک واهداف ارزشمند بشری خود زیر پا ګذاشت واپارتاید جنسی اشکارا تزيئد بخشید.
سازمان ملل باین تار وپودش ، با این هیاهو وتلاشهای پیګیر بنام حقوق بشر ، حقوق شهروندان ، حقوق آن واین وپیهم بعنوان میزبان نشست سوم دوحه عملا در برابر اکثر شروط ګروه طالبان تمکین کرد .
این ساخت وباخت یک سازمان مسئول بایک ګروه که مسئولیت ۴۰ ملیون انسان را انحصاری بدوش میګیرند چګونه میتوان ګفت که یک خبرنګار عادی نه تنها اهداف نشست سوم دوحه بلکه اهداف سازمان ملل درمقیاس جهانی ، دیالوګ ودېپلو ماسی واهمیت بخصوصی سازمان زیر سوال می برد وبه انحراف می کشاند.
مطالعات وتحقیقات جهانی منطقوی وجیو ستراتژیک نشان میدهد که قصور در کجا است؟ تاریخ ووقایع نشان میدهد که دېپلماسی افغانستان ، بازګشت طالبان به افغانستان از سال ۲۰۲۱ م تا اکنون بحرانهای عمیق سیاسی، اقتصادی ، واجتماعی را به این کشور تحمیل کرده است. سابقه وعملکرد طالبان په ګونه است که هیچ کشوری تابه امروز انها را به عنوان حاکمان قانونی افغانستان به رسمیت نشناخت است هر چند همواره تلاش های برای بر قراری ارتباط با طالبان علنی وعقب دروازه های بسته وجود داشته واکنون این ګروه به عنوان یک حکومت سر پرست باجهان معاملاتې دارد. این بدان خاطر است که ثبات منطقه وصلح جهانی در شرایط بحرانی افغانستان غیر ممکن بنظر میرسد . وایجاد ایت ارتباط امرې ناګذیر است.
ولی متاسفانه این نشست فرمایشی قبل از اوازه سرچوک تحت عنوان سومین نشست دائر شد .
تعین نماینده، حقوق زنان ، تحریم تعلیم وتربیه مسائل حقوق بشر ، صلابت واهمیت موضوع بکلی حذف شد. یوناما این ابتکار را منجر به ناکامی وعدم اګاهی ملل از افغانستان را رقم زد.
سازمان ملل در مسائل افغانستان تااکنون هیچ عملکرد مثبتی ندارد اګر ما کمې به عقب نګاه بکنی سازمان ملل در حکومت های کمونستان، طالبانی دور اول . حکومت ربانیً، بن ودوحه هیچ کاری را درمورد اعاده ای حقوق افغانستان
چیزی کمک کرده نتوانسته است.