الحاد یک فرضیه ای محال و ناممکن است، زیرا نه الحاد با عقل سر سازش دارد و نه ملحد با واقعیت ها زندگی کرده می تواند.

از همین جاست که، هیچ ملحدی را نمی یابی که به لوازم و اساسات الحاد، آنطور که است، متعهد و پای بند باشد، بلکه همه ملحدین بخاطریکه بتوانند خود را عقل گرا جا بزنند و با واقعیت ها تعامل نموده و با واقعیت ها زندگی کنند، افکار زیادی را از بینش اسلامی می دزدند، به همین خاطر دیده می شود که ملحدین از اخلاق نیکو و پسندیده مثل اخلاق طبی و اخلاق ژورنالیستی و اخلاق استادی و اخلاق معلمی و... و از حقوق بشر و حقوق زنان و استفاده از عقل و... حرف می زنند، در حالیکه منبع و سرچشمه همه ای این ایده ها و افکار، وحی است که ملحدین آن را انکار می کنند و از پذیرش آن، سر باز می زنند.

کسی که وجود خدای متعال را انکار می کند، باید بسیاری از چیزهای دیگر که بلافاصله بعد از انکار وجود خدای متعال، اتفاق می‌افتد را، نیز انکار کند.

از جمله:

- ملحدین که وجود خدای متعال را انکار می کنند، باید موجودیت اخلاق نیکو و پسندیده را نیز انکار نموده و نیهیلیزم اخلاقی را باید بپذیرند و به آن ایمان بیاورند.
و نیهیلیزم یعنی بی هدف بودن جهان هستی و جامعه بشری و نداشتن معیار، شاخص و میزانی برای سنجش امور و همچنین، هیچ‌ انگاری و انکار نمودن معنی و ارزش برای جهان هستی و خلاصه، انکار نمودن ارزش هر چیز که در نتیجه هر عبارتی بی ارزش و هر چیزی بیهوده می گردد.

- همچنین ملحدین که وجود خدای متعال را انکار می کنند، باید انسان را من حیث یک مخلوق با کرامت و دارای ارزش های انسانی که او را در مرتبه بلند تر از حیوانات قرار می دهد را نیز، باید انکار کنند، و باید انسان را در تمام عرصه ها، در قلمرو حیوانات قرار داده و در ردیف دیگر حیوانات، ملحق اش کنند.

که در این صورت مفهوم تمایز انسان از دیگر حیوانات، کرامت انسانی و حقوق بشری و حقوق زنان که کاخ نشینان سازمان ملل، هر صبح و شام آن را نشخوار می کنند، همه فرو می ریزد.

- همچنین ملحدین که وجود خدای متعال را انکار می کنند، به عقل خود دیگر نباید اعتماد داشته باشند و باید به ایده ترقی و تکامل داروینیستی که بر پایه های دو مکانیزم (انتخاب طبیعی و جهش های تصادفی) استوار است، معتقد و باورمند گردند، که در این صورت به عقل خود باید وداع بگویند، اگرچی ادعای عقلانیت و عقل گرایی را بکنند و خود را عقل مند و عقل گرا جا بزنند.

زیرا این دو مکانیرم( انتخاب طبیعی و جهش های تصادفی) هرگز وسیله ای را تولید نموده نمی توانند که با آن جهان هستی را آن‌طور که هست، شناخت و درک نمود!

از زمان داروین تا چند سال پیش، بعضی از کودن ها چنین تصور می کردند که ما محصول تغییرات تصادفی و انتخاب طبیعی هستیم و داروینیزم فکر می کرد که موجودات حجره وی بر پایه‌ی ذخیره‌ی جهش‌های تصادفی برای تولید تغییرات تدریجی از طریق انتخاب طبیعی و با پیمودن مراحل طولانی ترقی و تکامل، شکل می گیرد و ما نیز محصول همین جهش های تصادفی هستیم.
حتی اکنون تعدادی از نواسه های داروین خود را از نسل شامپانزه ها و گوریلا ها معرفی می کنند، و ما منتظر هستیم تا بگویند بعد ازینکه ترقی و تکامل بیشتر می کنند، شکل کدام حیوان را به خود خواهند گرفت، خوک ها، سگ ها، موش ها و یا...