آن زن هایی که در جاده ها و رسانه ها و در پرده تلویزیون استخباراتی افغانستان انترنشنال، سر و صدا می کنند که کار و آزادی می خواهیم، کی هاهستند؟ عبدالخالق صارم
........................................................
قسمت اول

پیشگفتار

از هنگامیکه در ۱۵ میزان سال ۱۳۸۰ هـ ش، وطن ما توسط ملیشه های صلیبی آمریکایی و شرکای جرمی اش، اشغال گردید، علاوه از جنگ نظامی، رهبران این ملیشه ها همراه با مزدوران محلی خود، یک جنگ فکری وحشیانه را نیز علیه مردم ما رهبری نمودند، که من نگارنده تصمیم دارم، به یاری الله متعال، در آینده ابعاد مختلف این جنگ فکری را در کتابی تحت عنوان ( بررسی جنگ فکری اشغالگران صلیبی علیه مردم افغانستان از سال ۱۴۲۲ الی ۱۴۴۳ هـ ق) به بررسی بگیرم.

و اکنون در این سلسله تحت عنوان ( آن زن هایی که در جاده ها و رسانه ها و در پرده تلویزیون استخباراتی افغانستان انترنشنال، سر و صدا می کنند که کار و آزادی می خواهیم، کی ها هستند؟) فقط یکی ازین موارد جنگ فکری را به مطالعه و بررسی می گیرم، و آن اینکه اشغالگران در ۲۱ سال گذشته و تا اکنون، همیشه شعارهای مانند دفاع از حقوق زنان، محو خشونت علیه زنان، خود کفایی زنان، رشد استعداد های زنان، استقلالیت زنان، مصئونیت جنسی زنان، توانمند سازی زنان، مساوات میان زن و مرد و...را، نشخوار می نمودند، حتی بعد از سقوط رژیم مزدور قبلی، دیده می شود که هر روز تعداد از زنان اجیر شده، در پرده تلویزیون استخباراتی افغانستان انترنشنال و همچنین در کوچه ها و جاده های کابل و دیگر ولایات، تظاهرات نموده و با ایجاد آلودگی صوتی و خاکی، همین شعار هارا تکرار می کنند که گویا کار و آزادی می خواهند و باید به اهداف و رؤیا ها و آرزوهای خود برسند!

این جنگ فکری وحشیانه و این غربی سازی و این داد و فغان دروغین برای حقوق زنان، تنها جنایت نبود که فقط سکولار ها و دموکرات ها و دیگر مزدوران رهبری می کردند، و همچنانکه بدون پلان گذاری و برنامه ریزی قبلی صورت نمی گرفت، بلکه یک نوع کفر و ارتداد بود که صلیبیزم بین المللی در حمله معاصر خود بر جهان اسلام، می خواست و می خواهد بر مسلمانان تحمیل کند.

این جاست که نزد هر فرد دانشمند این سؤال مطرح می شود که:

- این زنان از کدام جهت اجنبی و بیرونی تحریک و تمویل می شوند؟

- آن پنجه های اخطبوطی که از بیرون و از آن سوی اقیانوس ها این زنان را استعمال می کنند، چی می خواهند؟

- آن ها از این شعار ها چی هدف دارند و از زنان چی می خواهند و این زن های که اکنون در جاده ها و رسانه ها سر و صدا می کنند که کار و آزادی می خواهیم، این ها کی ها هستند؟

- آیا آزادی زن همین است که زن لباس های خود را از تن کشیده دور بیفکند و بعد بگوید که حالا آزاد شدم ؟

- آیا زن کارگر همین است که وظیفه مقدس مادری و انسان سازی را ترک بگوید و برود و وظیفه جاروب نمودن جاده های شهر را به عهده بگیرد و یا در کار خانه های تولید شامپو و کاغذ تشناب، اجیر گردد و بعد فکر کند که اکنون کار نموده است؟

در این سلسله می خواهم در همین مورد با شما برادران و خواهران، صحبت نمایم، در حالیکه من می دانم ، تعداد از عناصر دموکراسی زده، شرف باخته و اجیر شده که در آن سوی اقیانوس ها و در آغوش آمپریالیزم لمیده اند، این حرف های من خوششان نمی آید، و با همکاری جاسوس های محلی خود، و بخاطریکه اعصاب پرت شده و روان سرکوب شده خود را اندکی راحت نمایند و عقده های کهن خود را افراز دهند، در زندگی فردی، شخصی و خصوصی افراد، دخالت می نمایند و باز به گمان خود فکر می کنند که علیه طرح ها، تئوری ها و نوشته های من، توانستند رد بنویسند، طوریکه در گذشته چند برگه تئوریکی تحت عنوان ( چند پیشنهادی برای برادران در امارت اسلامی افغانستان ) نوشته بودم، این اجیرها به نظر خود البته، توانستند علیه من رد بنویسند و حتی در یوتیوپ نیزدهن های شان علیه من کف نموده بود، و با نوشتن یکی دو سطر علیه من که جمله های بعدی آن با جمله های قبلی اش، هیچ مناسبت نداشت، توانستند از باداران صلیبی و صهیونیستی خود، یک مشت دولار و یورو، بدست آوردند!

بر می گردم به اصل موضوع.
نخست باید بدانیم این زنان که در رسانه ها و درکوچه ها و جاده های کابل و دیگر ولایات، ناله و فغان سر داده اند که گویا کار و آزادی می خواهند، این ها پیرو مکتب فمینیزم هستند .

اکنون نخست فمینیزم را به معرفی می گیرم، بعد سراغ افشاء نمودن چهره های خطرناک و آفت زده فمینیست ها می روم و خواهیم دانست که این جنایات کاران جنگ فکری و این زنان تروریست با این شعارهای خود، حتی نسل آینده کشور را به انقراض تهدید می کنند و این شعار های زنان فمینیست، خطر ناک تر از بمب های هیدروژنی و هسته یی است که آمریکای جنایتکار و شرکای جرمی اش برای منقرض ساختن بشر در زمین، تدارک دیده اند.

ادامه دارد