تمدن وفرهنگ هر کشوری همزمان باتاریخ آن کشور است. به کمک آثار کتبی٫باقیمانده أثار باستان شناسی ُازمایش های نوین٫سنگ نبشته ها ٫اثار باقیمانده کتبی بروی فلز وظروف گلی ونیز بکمک تحقیقات علمی جدید٫میتوان درباره گذشته کشوری ونیز تاریخ وسوابق تاریخی ملتی وهم چنین اهمیت ونفوذ تمدن وفرهنگ ان کشور به گفتگو وپحث پرداخت.
تمدن با خوشبختی وپیش رفت هر کشوروملتی ارتباط مستقیم دارد.در صورتیکه فرهنگ هر کشور مر بوط است به پیش رفت واخلاق مردم هرکشور یابه عبارت دیگر تمدن و فرهنگ همانند دانه ها یا حلقه های زنجیر بهم پیوسته اند.
در تاریخ تمدن های کهن جهان٫افغانستان برجسته ترین ومهم ترین سهم دربخشیدن زندگی ودرخشش٫ بدیگر مردم جهان داشته است.درحالیکه از بسیاری اقوام کهن جهان اثری برجای نمانده است. افغانستان وفرهنگ وتمدن ان در برابر حوادث گوناگون روز گار دو ابر قدرت روس جنایت کار وامپر یالیزم سفاک برای مدت تقریبا چهار دهه باشرایط ناگوار پایداری نمود ه وعاقبت نهایت خطرناک برجای مانده است اکنون تنها همین یک نکته برای عظمت وبزرگی افغانستان وتمدن وفرهنگ گذشته کافی است.

نزدیک به نیم قرن است که افغانستان درجهان معاصر٫ دیموکراسی های گوناگون ٫ملل متحد٫ وکشورهای اسلامی درگیری ها٫ بحران‌های پی‌هم و جنگ‌های خونین وتباکن بوده و می بیند که منافع متضاد کشورهای منطقه و جهان و مداخله علنی و مخفی آن‌ها،م وبخصوص دو دهه اخیر عوامل اصلی ادامه بحران در کشور ناتو وامریکا تحت مبارزه علیه تروریزم تلقی می‌شود. در این هرج و مرج‌‌‌های سیاسی و نظامی، زعامت‌هایی که تحث تاثیر عوامل جنگ یا به صورت تصادفی درمعاهده ننگین وشرم اور بن به میان آمده بودند، تحت شعارهای مختلف، مردم را به جان هم انداختند. ولی سناریونویسان اصلی این بحران‌ها چه داخلی وچه اجنبی های سودجو وبهانه گیر تغییر نکرده‌اند و می‌خواهند که بار دیگر از راه مداخله وپروژه تفرقه‌افکنی، زمینه تداوم خونریزی‌ها را بنام حماقت جبران نا پذیر« خیزش مردم» با لاف و پتاک فراهم سازند.

ما در گذشته شاهد بودیم وهستیم که چگونه نظام‌ها در افغانستان پنج بار در کشور از هم پاشید و دوباره شکل گرفت. افراط و تفریط، انحصارطلبی توأم با مداخله بیرونی از عوامل اساسی فروپاشی نظام‌ها بوده است با الخاصه انهایکه یک مراتبه با مداخله امریکا از هرگونه امکانات استفاده کردند وتا توانست ازهیچگونه جاسوسی و اختلاس اباء نه ورزیدند . تجارب نشان‌ دهنده آن است که تغییر و تحول پایدار که باعث قوت مادی و معنوی جامعه می‌شود، مرهون تطابق شرایط عینی و ذهنی جامعه درعمل ٫عدالت٫ مساوات ٫ انصاف واخوت است. بلی! آنانی که با دید ناچیز وبی کفایتی همه گیر ٫بی ناموسی ٫ فاقد ارزشهای ملی واسلامی وقلع وقمع فرهنگ تمدن وکلتور کشور درعرصه های مختلف با ورود فرهنگ دالری و نظامی بیست سال قبل به افغانستان امروزدست اورد میداند، اشتباه بزرگی را مرتکب می‌شوند. ما حل معضله از کدام دریچه ودرو دیوار مشاهده می کنیم؟
افغانستان در حال حاضر گرفتار چندین مصیبت بزرگ است. بی کفایت تشکیلاتی عام وتام حکومت دوسره٫ اختلاس وفساد نامنی وخرابی امنیت درمجموع، موج کرونا و خشک سالی ناگهانی .قحطی یک زعیم باتقوی ومتدین که ضرورت مردم تشخیص کرده بتواند. رسیدگی به این گونه معضلات نیاز به خرد جمعی و تصمیم‌گیری توام با ایمان ومسلک و تدبیرمردمی دارد. اراده قوی مردم برای تامین صلح و ثبات کشور عامل پیروزی بر هر مصیبت درعمل سالم است. فتح مبین صلح ونیاز مبرم مردم در بدترین حالت بدست می آید؛ چون خداوند با کسانی است که اراده واقعی برای صلح دارند ، خاین ٫درغگووبهانه گیر نیستند وهیچگاه متکی به اسلحه ٫ مهمات جنگی ٫وسایل ٫ معاش ووسایل دیگران وابستگی ندارند علیه استعمار واستعباد موضع گیری اش روشن است . مردم افغانستان در طول تاریخ به سویه ریس جمهور برای نابودی ملت اش چنین تصمیمی را اتخاذ نکرده که آزمون‌های متعددی داخلی خودرا در بیرون بنام فصل جدید پروژه نماید درحالیکه فصل کهنه در حال سبکدوشی است ومی براید و این بار نیز عین قضیه است ازش چیزی بر نمیشو د..
خواجه عبدالله انصاری ع می گویند که:
اگر براوج فلک پری کسی
اگر دراعماق دریاها روی خسی
اگر دل بدست اری کسی