شهر بی پرسان

هر که اینجا آدم کشت آدم میشود
نورچشم قوم و عالم میشود

ظلم وقتل فساد شده معیار
آنکه زیاد کشت قهرمان سنګر میشود

ګر کشانی اش به حق و قانون
حزب و قوم و به او سپهر میشود

کند عهد جاسوسی و غلامی دشمن
ګر عام کشت محبوب و رهبر میشود

درین ظلمت سرا هر چه به هنر میشود
آدم بی علم وسواد زود رهبر میشود

عالم وفاضل شده خاموش ز حیا
سنګ وریګ کجا ګوهر میشود

شمشیر زن و لاف زن شده خطی
اسپ جنګی در رول خر میشود

لُچک و فرومایه و آدم کم ذات
درقانون ما تاج سر میشود

هر که فریاد حق کند بالا
ترور ومفقود خاک برسرمیشود

اینجاشهر بی پرسان است ظریف !
احتیاط که هرسردار بی سر میشود !