بلخصوص در شرایط بغرنج فعلی، که ایران و روسیه نیز فعالانه تر در مسایل و موضوعات داخلی افغانستان منافع شان را جُستُجو دارند، باید ما افغانها خردمندانه در راه منافع ملی و صلح بین الافغانی قدم برداریم، تا آنکه افغانستان عزیز ما یکبار دیگر میدان جنگی غلایق کشور های ذیدخل نگردد!

دلیل چیست که طالبان حاضر اند، که با رژیم ایران و نیز با روسیه دست همکاری دراز نمایند، مگر در عین حال حاظر نیستند با ریس جمهور مملکت خود، با ریس جمهور عالم و صادق خود، با ریس جمهوری که از صبح تا به شام برای بهبود وضعیت مردم خود کار می کند، در دور یک میز نشسته، ویا بالای خاک پاک نشسته و خواست خود را ابراز کنند؟

و یا اینکه دلیل چیست که تا به امروز ریس جمهور ما، و یا ریس اجراییه ما تا به حال یک روز هم به این فکر نیآمدند که مثلا همین میله ای نوروزی ما را، همین جشن نهال شانی یک ماه بعد ما را، با مولوی صاحب هبت الله خان، که وی نیز مشتاق درخت شانی می باشد، یکجا تجلیل فرمایند، و در ضمن درختشانی، راجع به بقیه موضوعات و مسایل صلحدوستانه و خیرخواهانه ای عام المنفعه نیز اخطلاتاتی داشته باشند؟

به هر صورت این موضوع، مربوط به صلاحیت های کاری خود آن ها می باشد، مگر چیزی که ما افغانها به حیث مردم فقیر و مردم عام خواهان آن هستیم، در قدم اول موجودیت امنیت می باشد!

واضعیست که تأمين امنيت در افغانستان عزیز به دليل اين که با ساير جنبه هاي زندگي ما ارتباط مي گيرد، همواره از مهمترين خواسته های ملی ما بوده است!

موضوع تأمين امنيت نه تنها برای ما افغانها، بلکه، موضوع تأمين امنيت برای مملکتوندان و یا مردم در هر کشوری دنیا مهم محسوب می شود و این اهمیت از درجه ممتازی برخوردار مي باشد و حجم بيشتري از بودجه هر کشوری، "درست همانند کشور ما" به مسايل امنيتي اختصاص پيدا مي کند، پس در مملکت ما چرا هر روز و هر شب از میله تنفنگ های روسی و امریکایی، پوچک های ایرانی و پاکستانی، بی امنیتی می‌ آفرینند؟

طالبانی که تا دیروز به مقابل تجاوز مسلحانه ای شوروی، سلاح امریکایی بر دست گرفته بود، امروز از روسیه از بجای خسارات جنگی، سلاح روسی‌-ایرانی می طلبد، تا آنکه یک نظام و نظم نیم بندی افغانی را که به قیمت خون دومیلیون قربانی افغانها به دست آمده است، همان را هم خرابتراز آن کنند، که است!
یعنی چه؟
آیا خدای نا کرده ما "احمق" تشریف داریم و یا اینکه "جنون زده"؟

به هر صورت ما امروزدر قدم اول به موجودیت صلح بین الافغانی نیاز داریم، تا امنیت و ثباتی در مملکت ما ایجاد شده بتواند.

ما به امنیت نیاز داریم، زیرا فقط و فقط در یک فضای امن، جلو فساد اداری گرفته شده می تواند!

ما به امنیت نیاز داریم، زیرا فقط و فقط در یک فضای امن، می تواند تأمين عدالت اجتماعی و قانونیت عرض اندام نماید!

ما به امنیت نیاز داریم، زیرا فقط و فقط در یک فضای امن، می تواند تأمين رفاه افغانها صورت پذیر گردد!

با تأمين امنيت می تواند پايه هاي یک نظام سياسي خوب مستحکم شود و ثبات پايدار از طريق امنيت امکان پذير مي گردد. با امنيت آرامش اعضاي جامعه تأمين مي شود و حيات سياسي و اجتماعي از ثبات و دوام برخوردار مي گردد.

با تأمين امنيت می تواند فضاي اشتغال و کار و بار رونق يابد، تولیدات ملی رشد نماید، اقتصاد و زمينه اي سرمايه گذاري در بخش هاي تجارت، توليد و صنعت براي مملکتوندان فراهم گردد.

به اين خاطر امنيت در اولويت سياست هاي ملي قرار مي گيرد و حکومت ها براي تأمين امنيت بيشتر از همه تلاش مي کنند. مشروعيت حکومت و گسترش اقتدار سياسي تنها در فضاي امن امکان پذير مي شود. بدون امنيت، بنياد نظام سياسي سست و آسيب پذير مي شود و امنيت رواني و فيزيکي افراد جامعه برهم مي خورد و فضاي کار و بار و اشتغال تيره و تاريک مي شود و در نهايت زندگي براي همه مملکتوندان تلخ و تحمل ناپذير مي گردد.

امروز متاسفانه دولت افغانستان نتنها در صدر مفسدترین دولت های دنیا قرار دارد، بلکه افغانستان هم به لحاظ دوره هاي طولاني جنگ و هم به لحاظ حجم وسيع مهاجرت مردم به کشورهاي خارج، در صدر فهرست کشورهاي جهان قرار گرفته است. نبود امنيت و حاکميت فضاي جنگ و خصومت، دوام زندگي را براي مردم دشوار ساخته و آنها را مجبور به ترک خانه، کاشانه و وطن شان کرده است. نزديک به چهاردهه است که مردم افغانستان از تجربيات سخت و تلخ جنگ و آوارگي رنج مي برند و خطرها، سختي ها، خسارت ها و تحقير و توهين هاي زيادي را از اين بابت به جان خريده اند، تا زندگي خود و خانواده شان را نجات دهند. مردم افغانستان به قدر کافي تاوان جنگ هاي داخلي را پرداخته اند و به اين دليل آنها بيشتر از هر کس، از پيامدهاي مخرب و زيانبار جنگ آگاهي دارند.

مردم افغانستان درک کرده اند، تمام کساني که براي امتياز خواهي و امتيازگيري و سلطه در کشور تلاش مي کنند، به گونه اي منافع شان با منافع کشورهاي بيگانه گره خورده و در راستاي خواست و نظر آنها کار مي کنند. مردم افغانستان فهميده اند که امنيت اجتماعي و ثبات پايدار سياسي، تنها در سايه تأمين حقوق برابر همه مملکتوندان افغانستان بدون ملاحظه  قوم، سمت، نژاد، وابستگي هاي سمتي و منطقوی و گروهی ميسر مي شود و برقراري عدالت اجتماعي مهمترين فکتوري است که مردم افغانستان را بر محور مسايل مهم ملي بسيج مي کند و وحدت و همبستگي ملي را جايگزين جنگ ها و خصومت هاي فعلي مي سازد.

بدون شک که توافقنامه بن، در اکتوبر دوهزار و یک میلادی، بازتاب خوبي از يک درک و فهم ملي ما نبود. در آن کنفرانس مشارکت فراگير افغانها در ساختار قدرت به عنوان یک گام درست، دقیق و "عاقلانه" براي رسيدن به عدالت در نظر گرفته نشد، تا از آن طريق راه براي مشارکت و سهم گيري وسيع افرادو اقشار مختلف جامعه افغانی در تصميم گيري هاي کلان حکومت باز شود و اختلافا از بين برود و برابري و برادري افغانها در همه پروسه هاي ملي مد نظر قرار گيرد.
بيشتر از يک و نيم دهه است که ما از روند سياسي که از کنفرانس بن شروع شد، در کنار اندک دست آورد های، مشکلاتی زیادی نیز داشته ایم و بسا مشکلاتی را نیز از آن ناحیه کشیده ایم بلخصوص از ناحیه ای دخیل ساختن مفسدین اداری و ناقضین حقوق بشر در بطن پروسه ای دولت سازی، ... ؛

از طرف دیگر ما از اثر همان کوتاه فکری ها و خام اندیشی های دست اندکاران سیاست های سال های دوهزار، دوهزارویک میلادیست، که ما تا هنوز در همان گام اول امنیت گير مانده ايم.

پس باید بلاخره ما باید به این اصل برسیم که آمدن امنیت و ثبات در افغانتان، بدون موجودیت صلح بین الافغانی ممکن نخواهد بود!

----------------------------------------------

به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و هر چه دقیقتر در راۀ مبارزه با فساد اداری!

به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و دقیقتر با ایران محوری ها و پاکستان محوری های مخرب در افغانستان عزیز!

به امید دقت به کوچکترین واحد های کاری در هر ساحۀ کاری ما!

به امید اتحاد و وحدت هر چه بیشتر اقوام شریف افغانستان!

به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه برای مردم رنجدیدۀ ما