وضع فرهنگى افغانستان از حملات چنگيز خان تا تشکيل افغانستان معاصر ( ٦١٨ _ ١١٦٠ هجرى )
در کشور ما ( خراسان باستان ) کتابخانه ها در سير تاريخى تقريباً پنجصد سالۀ خويش به ترتيب شامل دوره هاى حکمروايى چنگيز ، کرت ها ، تيمورى ها ، بابرى ها ، سرداران ختک و غلجى ها ( هوتکى ها ) ميباشد .
از اثر پژوهش هاى تاريخى واضح ميگردد ، زمانى که چنگيز خان مناطق ماورا ء النهر مانند سمرقند ، بخارا و ديګر ساحات را اشغال نمود . در سال ٦١٨ هجرى قمرى از جيحون ( درياى آمو ) عبور نموده و به خراسان باستان حمله ور شد ، و به قول يک مؤرخ آن عصر (( آمدند ، و کندند ، و سوختند ، و کشتند ، و رفتند )) .
در نتيجۀ حملات چنگيز خان ، عدۀ زيادى از مراکز علم ، ادب و ثقافت ، که در شهر هاى خورد و بزرگ وجود داشت با خاک يکسان شده و علماء ادباء و شعراى آن جا ها يا کشته شدند و يا از کشور بۀ فرار مجبور گرديدند .
در بعضى مناطق کوهستانى افغانستان به ويژه در غور و مربوطات آن بعضى حوزه هاى فرهنګى و ثقافتى ، دانشمندان و علماء از توفان حملات محفوظ ماندند . که بعداً همين ها به دربار هاى اولادۀ چنگيز خان به خصوص در دربار حکام تيمورى راه يافتند و در بازسازى علم و ثقافت گام هاى ارزشمندى برداشتند . (١)
بعد از مرگ چنگيز خان مناطق اشغال شده در بين اولاد هايش تقسيم شد . کشور ما تحت حاکميت خاندان جغتاى در آمد ، نامبرده نيز در نقش پاى پدر پا ميگذاشت و سلسلۀ چور و چپاول ، کشتار ، سوختاندن و تخريب کردن را ادامه ميداد . در اثار تاريخى تحريرى اين دوره در مورد موجوديت آموزش علوم و فنون و ديگر مراکز فرهنگى کدام منبع معلوماتى ديده نمى شود . البته بعداً در مقابل پسران و نواسه هاى چنگيز خان ، مردم کشور ما قيام هايى را به راه انداختند و مؤفق گرديدند تا حکومت هاى آزاد افغانى را تاسيس نمايد .
از آنجمله يکى هم حکومت خاندان کرت در هرات بود ، که حاکمان و ملوک معروف آن ها شمس الدين بن ابى بکر کرت ( ١٢٤٥ _ ١٢٧٧ م ) ملک فخر الدين ، ملک غياث الدين ، معز الدين ، حسين و پير على غياث الدين بودند .
اين پادشاهان و اميران در آنزمان خراسان ويران را که از چنگيز و اولاده اش باقى مانده بود ، بازسازى کردند و در مورد اعمار مراکز آموزش علوم دينى و ديگر مراکز علمى و فرهنګى سعى و تلاش قابل ستايشى نمودند . مگر آن ها از يک طرف مصروف اختلافات داخلى بودند و از سوى ديگرى از اولادۀ چنگيز يک خراسان ويران براى شان باقى مانده بود ، آنها هنوز پايه هاى فرهنگ و ثقافت را قايم نکرده بودند که در کشور ما حملات تيمور لنگ آغاز گرديد . اين حملات بازهم تمام بنياد هاى مادى ، فرهنگى و ثقافتى را تخريب نموده و خراسان باستان را به ويرانه مبدل کرد . (٢)
قابل ياد آورى است که اولادۀ تيمور و نواسه هاى او راه او را تعقب نه کردند و بر خلاف تيمور در کشور ما براى دين و ثقافت و فرهنگ خدمات قابل ملاحظه يى را انجام دادند . که در اينجا تحت يک عنوان مشخص در مورد وضع فرهنگى اين دوره بحث صورت مى گيرد .
وضع فرهنگى افغانستان در عصر تيمورى هاى هرات
( ٧٧١ _ ٩٠٦ هجرى )
تيمورى ها در افغانستان بعد از سرنگونى حاکميت کرت ها به قدرت رسيدند . اساس گذار حکمروايى اين خاندان امير تيمور بود که در تاريخ به نام (( تيمور لنگ )) و (( تيمور گورگانى )) مشهور است . او يک مرد ظالم و بى رحم بود .
بعد از مرگ تيمور پسر او شاهرخ ميرزا که در زمان حاکميت پدرش مدت دوازده سال در بعضى مناطق خراسان و هرات والى بود ، به پادشاهى رسيد . نامبرده بر خلاف پدرش يک شخصيت علم پرور و نرم دل بود . پايتخت را از سمر قند به هرات انتقال داد و به بازسازى مادى و فرهنگى افغانستان که در اثر حملات پدرش ويران گرديده بود ، اقدام نمود و چنان مدنيتى را به وجود آورد ، که نه تنها در کشور ما بلکه در ديگر کشور هاى اسلامى نيز نظير آن ديده نه شده بود . تعداد زيادى مدارس و خانقاه هاى دينى اعمار نمود . علما ، ادبا ، خطاطان ، رسامان و نقاشان را در دربار خود جمع کرد . يک کتابخانۀ بزرگى ساخت و براى دوستداران علم و ادب آن را وقف نمود . اولاد ها و نواسه هايش نيز در همين راستا روان شدند و براى پيشرفت و انکشاف علم و فرهنگ خدمات ارزنده و قابل ملاحظه يى نمودند (٣) . عصر تيمورى هاى هرات ، در تاريخ همزمان با دورۀ رنسانس در اروپا بود . به قول بعضى مؤرخين در اين وقت فرهنگ و مدنيت کشور ما از لحاظ پيشرفت و انکشاف با اروپا برابرى ميکرد .
از دانشمندان و علماى مشهور اين دوره امير على شير نوايى ، کمال الدين حسينى ، واعظ کاشفى ، سيف الملته و الدين ، احمد تفتازانى ، مولانا عبدالرحمن جامى و ديگران قابل ياد آورى هستند (٤) .
ميگويند که باسينقر ميرزا يکى از حکماى سلسلۀ تيمورى هاى هرات مرکز بزرگ علما و هنرمندان را در آن شهر تاسيس کرده بود که تنها (٤٠) خطاط مشهور را به خاطر نگارش کتاب ها توظيف نموده بود ، که به واسطۀ نگارش همين خطاطان ، کتابخانه هاى خورد و بزرگ ان زمان بسيار غنى تر شدند (٥) .
در اين دوره در کنار ديگر مراکز علمى و فرهنگى تعداد زيادى مدارس و خانقاهها مانند مدرسۀ اخلاصيه ، خانقاه خواجۀ انصار ، مدرسۀ بديعه ، مدرسۀ چهار منار ، مدرسۀ سلطان آغا ، مدرسۀ امير غياث ، مدرسۀ بخشى وغيره در شهر هرات و در مناطق و شهر هاى خورد و بزرگ ديگر موجود بود ، که تمام آن ها کتابخانه هاى خورد و بزرگ داشتند . که در اينجا از جملۀ آن ها کتابخانه هايى را که در اين دوره در کتاب هاى تاريخى و عرفانى از آن ياد آورى شده به طور فشرده معرفى مينمايم (٦) .
١. کتابختانۀ ربيعى فوشنجى :
صدر الدين ( متولد ٦٧١ هـ ) متخلص به ربيعى فوشنجى ، شاعر و دانشمند مشهور دربار کرت هاى هرات بود ، در هرات کتابخانۀ بزرگ شخصى داشت که در مقدمۀ کتاب تاريخ نامۀ هرات از آن ياد آورى شده است .
٢. کتابخانۀ ملک فخر الدين کرت :
ملک فخر الدين کرت (متوفى ٦٠٧ هـ) پادشاه علم پرور سلسلۀ کرت هاى هرات بود ، نامبرده در دربار خود يک کتابخانۀ بزرگ داشت،که سيفى هروى در تاريخ نامۀ هرات از آن ياد آورى نموده است .
٣. کتابخانۀ مدرسۀ غياثيه :
مدرسۀ غياثيه که ملک غياث الدين پادشاه سلسلۀ کرت ها ان را اعمار نموده بود ، يک کتابخانۀ بزرگى داشت که مدرسين و طلباء ضروروت هاى علمى خويش را از آن موفوع مى کردند .
٤. کتابخانۀ سيفى هروى :
سيف بن محمد يعقوب که تخلصش سيفى هروى بود ، مؤرخ و شاعر مشهور زبان درى است که در پايان قرن هفتم و اوايل قرن هشتم هجرى در هرات زنده گى ميکرد . (( تاريخنامۀ هرات )) اثر مشهور اوست . نامبرده يک کتابخانۀ مخصوص داشت که بسيار کتاب هاى با ارزشى در آن وجود داشت .
٥. کتابخانۀ خانقاه ملک حسين کرت :
ملک حسين کرت ٠ متوفى ٧٧١ هـ ) پسر ملک غياث الدين کرت يکى از پادشاهان علم پرور و مشهور سلسلۀ کرت ها بود . نويسندۀ کتاب روضات الجنات فى اوصاف مدينه الهرات از خانقاه و کتابخانۀ او ياد آورى نموده که فضلا و علماء در هنگام ضرورت از آن استفاده مى نمودند .
٦. کتابخانۀ مدرسه شاهرخيه :
پادشاه علم پرور سلسلۀ تيمورى ها در سال ٨١٣ هجرى در هرات تهداب يک مدرسه و خانقاه را گذاشت . اين مدرسه کتابخانۀ بزرګى نيز داشت که طلباء و استادان از آن استفاده مى کردند .
٧.کتابخانۀ باينقر ميرزا:
بايسنقر ميرزا ( متوفى ٨٣٧ هـ ) پادشاه علم دوست و هنر پرور سلسلۀ تيموريان هرات بود که مراکز بزرگ علما ءو هنرمندان را تشکيل نموده و به تعداد ٤٠ نفر خطاط را تنها براى خطاطى توظيف نموده بود .
٨. کتابخانۀ مدرسۀ غياثيه :
خواجه غياث الدين پير احمد خوافى وزير دربار شاهرخ ميرزا پادشاه سلسلۀ تيمورى ، يک شخصيت علم پرور بود ، مدارس زياد اعمار نموده بود که از جملۀ آن ها يکى هم مدرسۀ غياثيه در خواف آباد (( خافيا )) بود ، و کتابخانه بزرگى داشت که مدرسين و طلباء از آن استفاده مى نمودند .
٩. کتابخانۀ مدرسۀ گوهر شادبيگم :
گوهر شادبيگم يک زن مشهور و علم پرور سلسلۀ تيمورى هاى هرات بود ، که مدارس و مساجد زيادى اعمار کرد ، يکى از آن ها در شهر هرات مدرسۀ گوهر شاد بيگم بود . اين مدرسه کتابخانۀ غنى داشت ، که مرجع استفادۀ تعداد زيادى از علما ء دانشمندان و دوستداران علم و ادب بود .
١٠. کتابخانۀ مدرسۀ خواجه کمال الدين حسينى :
خواجه کمال الدين حسينى ( متوفى ٧٩٨ هجرى ) شخصيت روشنفکر دربار تيمورى هاى هرات بود ، نامبرده در سمت غربى مسجد جامع هرات مدرسه يى اعمار نموده بود ، که به نام او ياد ميشد، اين مدرسه براى استفادۀ علمى مدرسين و طلباء کتابخانه يى نيز داشت .
١١. کتابخانۀ مدرسۀ نظاميۀ هرات :
نظام الملک وزير مشهور دربار آلپ ارسلان و ملک شاه سلجوقى در تمام شهر هاى بزرگ
خراسان تحت نام نظاميه مدارسى را اعمار نموده بود . مدرسۀ نظاميۀ هرات هم يک حلقه از سلسلۀ مذکور بود ، که تا زمان تيموريان هرات فعال ماند . اين مدرسه کتابخانۀ بزرګى داشت که مدرسين و طلباء ضرورت هاى علمى خويش را از آن بر آورده مى ساختند .
١٢. کتابخانۀ الغ بيک :
مرزا الغ بيک شهزادۀ علم پرور خاندان تيمورى بود ، نامبرده در پهلوى رصد خانۀ خويش يک کتابخانۀ بزرگ اعمار نموده بود ، که در آن يک تعداد علماء را براى تاليف نمودن کتاب ها و خطاطان را براى خطاطى کردن گماشته بود .
١٣. کتابخانۀ سلطان حسين بايقراء :
سلطان حسين بايقراء ( ٨٧٣ _ ٩١٢ هجرى ) پادشاه مشهور خانوادۀ تيمورى بود . پادشاه عالم ، دانا و اديب . وى در دربار خويش يک کتابخانۀ بزرگ اعمار نموده بود ، که بنام (( کتابخانۀ همايونى )) و (( کتابخانۀ سلطنتى هرات )) نيز ياد مى شد . اين کتابخانۀ واقعاً يک مرکز بزرگ فرهنگى ، هنرى و علمى بود ، که تعداد زيادى از ادباء ، علماء ، خطاطان ، نقاشان و رسامان در آن جمع شده و به فعاليت هاى علمى و هنرى مصروف بودند .
١٤. کتابخانۀ شيخ رضى الدين :
مؤرخين از کتابخانۀ شيخ رضى در يکى از ولايات مربوط خراسان باستان بنام افغانستان (٦) ياد آورى نموده اند ، که در زمان خود از کتابخانه هاى مشهور به شمار مى رفت . و اينکه کتابخانۀ مذکور در کدام منطقه و حصۀ خراسان آن زمان بود ، تا به حال هيچ گونه اطلاعى در دست نيست .
١٥. کتابخانۀ امير على شير نوايى :
امير على شير نوايى ( ٨٤٤ _ ٩٠٦ هجرى ) يکى از دانشمندان مشهور و علم پرور کشور ما بود . نامبرده وزير سلطان حسين بايقرا از جملۀ حکام خانوادۀ تيمورى هرات بود . وى يک کتابخانۀ بزرگ و غنى داشت ، که مرجع بزرگ استفادۀ علماء و دانشمندان بود . خوند مير مؤلف مشهور در مورد کتابخانۀ مذکور و طرز استفاده از آن ميگويد :
در سال ٩٠٤ هجرى نظام الدين عليشير وزير عالم و فاضل برايم خزانه با ارزش کتاب هاى خود را نشان داد و برايم افتخار بخشيد که از کتابخانه مذکور استفاده نمايم . در مورد تاريخ در کتابخانه او هر قدر کتاب هايى که بود تمام آن ها را بدون معاوضه براى استفاده برايم داد و مرا به مطالعۀ آن ها تشويق کرد (٧) .
١٦. کتابخانۀ مدرسۀ بديعيه :
مدرسۀ بديعيه مربوط به بديع الزمان ( متوفى ٩٢٢ هجرى ) پسر بزرگ سلطان حسين بايقرا بود . اين مدرسه کتابخانۀ بزرګى هم داشت ، که طلباء و استادان در هنگام ضرورت از آن استفاده مى نمودند .
١٧. کتابخانۀ مدرسۀ اخلاصيه :
مدرسه اخلاصيه را امير على شير نوايى وزير مشهور و علم پرور در جوار شفاخانۀ هرات اعمار نموده بود . امور تدريس آن را علماى بزرگ آن زمان پيش مى بردند . اين مدرسه براى رفع ضروريات علمى مدرسين و طلبا ء يک کتابخانۀ بزرگ داشت .
١٨. کتابخانۀ مدرسه جامى :
اين کتابخانه مربوط به مدرسۀ شاعر و عالم مشهور مولانا عبدالرحمن جامى (رح) (٨١٧ _٨٩٨ هجرى ) بود ، که طلباء و مدرسين از آن استفاده علمى مى نمودند .
١٩. کتابخانۀ مدرسۀ چهار منار :
مدرسۀ چهار منار را که سلطانه بيگم خانم سلطان حسين بايقراء اعمار نموده بود ، براى رفع ضروريات علمى مدرسين و طلباء يک کتابخانه نيز داشت :
٢٠. کتابخانۀ سلطان احمد ميرزا :
سلطان احمد ميرزا پسر سلطان ابوسعيد ميرزا در سال ٨٥٥ هجرى در سمرقند تولد شد . مؤرخ مشهور خوند مير در خلاصته الاخبار از کتابخانۀ مذکور ياد آورى ميکند که بسيار کتاب هاى با ارزش در آن محفوظ بود .
٢١. کتابخانۀ مدرسۀ فصيحيه :
مدرسۀ فصيحيه و کتابخانۀ او را مولانا فصيح الدين محمد نظامى ( متوفى ٩١٩ هجرى ) که يک شخص عالم و فاضل مشهور عصر خويش بود ، اعمار نمود . خلاصته الاخبار از کتاب هاى مهم و با ارزش در آن کتابخانۀ ياد آورى مى کند .
٢٢. کتابخانۀ مدرسۀ محلۀ طفلکان :
اصيل الدين واعظ مؤلف مقصد الاقبال از اين مدرسۀ و کتابخانۀ آن ياد آورى ميکند . که مدرسين و طلباء در هنگام ضرورت از آن استفاده ميکردند .
٢٣. کتابخانۀ مدرسۀ خواجه جلال الدين فرنخودى :
خواجه جلال الدين قاسم فرنخودى يک شخصيت سياسى و اجتماعى و عالم بزرگ دورۀ تيموريان هرات بود . مؤرخين از مدرسۀ او و کتابخانۀ داخل آن در هرات ياد آورى نموده اند .
٢٤. کتابخانۀ مدرسۀ گذر گاه :
شاهرخ ميرزا پادشاه خاندان تيمورى در دوران پادشاهى خويش در سال ٨٢٨ هجرى در منطقۀ گذرگاه يک مدرسه و در آن يک کتابخانه و خانقاه اعمار نموده بود ، که طلباء و مدرسين و ديگر عارفان در وقت ضرورت از آن استفاده مى کردند .
٢٥. کتابخانۀ مدرسۀ سرپُل انجيل :
عالم مشهور و وزير در بار تيمورى ها عليشير نوايى در سرپل انجيل هرات يک مدرسه اعمار نموده بود . خوند مير مؤلف خلاصته الاخبار ضمن ياد آورى اين مدرسه در مورد يک کتابخانۀ بزرگ هم اظهار عقيده مى کند که در مدرسه به منظور رفع مشکلات استادان و طلباء اعمار شده بود .
٢٦. کتابخانۀ مدرسۀ سيد غياث الدين محمد باغبان :
سيد غياث الدين عالم مشهور عصر خويش بود ، که مؤلف خلاصته الاخبار در پهلوى ستايش شخصيت و علميت او ياد آورى يک مدرسۀ دينى و کتابخانۀ آن را نموده است .
٢٧. کتابخانۀ امير على جلاير :
امير على جلاير که در زمان پادشاهى سلطان حسين بايقراء در خراسان ميزيست . يک شخص دانشمند و علم دوست بود . وى کتابخانه يى داشت که مسئووليت کتابدارى ان را درويش على به عهده داشت .
٢٨. کتابخانۀ سلطانى :
فريدون حسين ميرزا ( مقتول در ٩٢٥ هجرى ) پسر سلطان حسين بايـــقــــراء بـــود ، و در هـــــرات
کتابخانۀ بزرگى داشت که دانشمندان و علماى دربار در هنگان ضرورت از آن استفاده مى نمودند .
٢٩. کتابخانۀ سلطان خليل ميرزا :
سلطان خليل ( متوفى ٨١٤ هجرى ) پسر مرانشاه و نواسۀ تيمور لنگ بود ، بعد از مرگ تيمور در حدود ماوراء النهر حکمرانى ميکرد . وى کتابخانۀ بزرګى داشت که مؤرخين از آن ياد آورى نموده اند .
٣٠. کتابخانۀ فخرى هروى :
فخرى هروى عالم مشهور عصر خويش بود که اثر مشهور امير عليشير نوايى بنام مجالس النفايس را از ترکى به درى ترجمه نموده و به نام لطايف نامۀ ترکى به شاه اسماعيل صفوى تقديم نموده است . نامبرده کتابخانۀ شخصى غنى داشت ، که کتاب هاى ناب و با ارزشى را در آن جمع آورى نموده بود .
٣١. کتابخانۀ مدرسۀ خواجه افضل الدين محمد :
خواجه افضل الدين ( متوفى ٩١٠ هجرى ) از اشخاص با عزت دربار سلطان حسين بايقراء بود . در شهر هرات يک مدرسۀ بزرگ دينى و در آن يک کتابخانۀ غنى اعمار نموده بود ، که کتاب هاى ناياب و ارزشمند در آن وجود داشت ، مدرسين و طلباء مدرسه از آن ضروريات علمى خويش را پوره مى کردند .
٣٢. کتابخانۀ مدرسۀ سلطان ابراهيم ميرزا :
سلطآن ابراهيم ميرزا نواسۀ سلطان حسين بايقراء بود . مؤرخين ياد آورى يک مدرسه و کتابخانۀ او را در هرات نموده اند .
٣٣. کتابخانۀ مدرسۀ خواجه اسماعيل حصارى :
مؤرخين در هرات تحت نام فوق ياد آورى مدرسه و کتابخانۀ او را نموده اند .
٣٤. کتابخانۀ مدرسۀ پيش ور ( ميش وبره ) :
خوند مير مؤرخ مشهور مؤسس اين مدرسه و کتابخانه او را مولانا جلال الدين محمد قاينى معرفى نموده اند (٨) .
يادداشت : علاوه از کتابخانه هاى ذکر شده ، امکان ميرود که در ديگر مناطق و شهر هاى خورد و بزرگ کشور ما کتابخانه هايى بوده باشد ، مگر ما تنها به نام ها و ياد آورى همين کتابخانه ها که در کتاب ها پيدا نموديم ، اکتفا ميکنيم .
وضع علمى و فرهنگى کشور در دورۀ هوتکى ها
( ١١١٩ هـ ق _ ١١٥٠ هـ ق )
در قرن دهم هجرى دولت تيموريان هرات در نتيجۀ اختلافات ذات البينى ، در گيرى ها و جنگ ها و همچنان در اثر حملات بيگانه گان انقراض يافت . با سقوط آن جريان علم و فرهنگ هم به رکود مواجه شد . و مدنيت به وجود آمدۀ آن از بين رفت .
در نتيجۀ تهاجمات خارجى کشور ما در بين سه قدرت بزرگ تقسيم شد ، قسمت هاى غربى آن به دست حکومت صفوى ايران ، ساحات شمالى آن به دست ارباب هاى ماوراء النهر و قسمت هاى شرقى آن به دست بابرى ها ( مغول هاى هند ) افتاد . شهر هاى مشهور افغانستان مانند هرات ، بلخ وغيره که مراکز بزرگ آموزش علوم و فنون بود ، حيثيت علمى و تعليمى خود را از دست داد و به جاى آن ها سمرقند ، دهلى ، آګره و اصفهان مراکز علم ، فرهنگ و ثقافت شدند . علماء ، دانشمندان و اديبان ، خطاطان ، شاعران و صاحبان هنر يا به زور و جبر و يا به رضاى خود شان به مراکز آن ها برده شدند . خلاصه اينکه کشور عزيز ما بار ديگر به ويرانه مبدل شد و قدرت علمى و ثقافتى خويش را از دست داد .
اين وضع خراب تقريباً دو قرن دوام نمود . در آغاز قرن دوازدهم هجرى ( ١١١٩ هجرى ) به رهبرى ميرويس خان در کندهار يک حکومت ملى افغانى تشکيل شد . با تشکيل شدن اين حکومت در کشور ما ريشه هاى علم ، ثقافت و فرهنگ جوانه زد . با وجود اينکه کشور ما در اين دوره با يک سلسله بحران ها مواجه بود بازهم در حصۀ آموزش علوم و فنون کار هاى قابل ملاحظه يى صورت گرفت .
ميرويس نيکه يک شخص عالم و فاضل بود ، تعداد زياد علماء و فضلا را در دربار خويش جمع نموده بود . بعد از مرگ او به خصوص در دورۀ حکمروايى شاه حسين هوتک و قندهار مرکز بزرگ پيشرفت و وسعت علم و فرهنگ شد . در دربار او تعداد زياد علماء ادباء و نويسنده گان جمع مى شدند ، بحث ها و مجالس ادبى و علمى صورت مى ګرفت ، دانشمندان و علماء به تاليف و ترجمۀ کتاب ها تشويق مى شدند . (( پټه خزانه )) سرمايۀ ادبى بزرگ و ارزشمند ادبيات پشتو را به حيث نمونۀ مهم اين دوره طلايى ياد کرده مى توانيم .
از شخصيت هاى مهم و مشهور فرهنگى ، علمى و دينى اين دوره از ملا پير محمد هوتک ، ملا زعفران هوتک ، محمد هوتک ( مؤلف پټه خزانه ) ، ريدى خان مومند ( ناظم محمود نامه ) ، ملا نور محمد غلجى ( مؤلف نافع المسلمين ) ، ملا اکبر ، ملا عادل سيدال خان ، ناصر و ديگران ياد آورى کرده مى توانيم (٩) .
در اين دورۀ طلايى انکشاف علم و فرهنگ ، شايد در مساجد ، خانقاه ها ، مدارس و خانه هاى شخصيت هاى علمى که در بالا تذکر آن رفت کتابخانۀ عمومى و خصوصى باشد ، مگر براى ما از روى اظهارات ( محمد هوتک ) مؤلف پته خزانه يک کتابخانه معلوم است که به ياد آورى آن اکتفا ء ميکنيم .
کتابخانۀ قصر نارنج کندهار :
در مورد اين کتابخانه در اظهارات ( محمد هوتک ) مؤلف پټه خزانه مى خوانيم : پادشاه عالم پناه در ارگ قندهار ، در قصرى که نارنج ناميده ميشد . در هفتۀ يک مرتبه در بار ميداد و دانشمندان در مجلس و همچنين در کتابخانۀ وى جمع مى شدند . که همه شاعر و فاضل بودند ، من (( محمد هوتک )) نيز در مجالس مى بودم . . . (١٠) معلوم نيست که کتابخانۀ مذکور از زمان ميرويس نيکه در اين قصر موجود بود و يا شاه حسين هوتک از روى علم پرورى خود آن را اعمار نموده بود .
به هر صورت کتابخانۀ قصر نارنج موجود بود که ما ان را به حيث نمونۀ فعاليت هاى فرهنگى دورۀ هوتکى ها ياد ميکنيم .
ماخذ و توضيحات :
١. د افغانستان کالنى ، نقش فرهنگى افغانستان در عهد اسلامى ، کابل وزرات اطلاعات کلتور ، ١٣٥٤ _ ١٣٥٥ هـ ش ، ص ٥٥٤ .
٢. په افغاسنتان کې د ديني ښوونې او روزنې د مرکزونو تاريخي بهير ، هفته نامه شريعت ، ١٣٨٥هـ ش .
٣.د افغانستان کالنى ، ١٣٥٤ _ ١٣٥٥ ش ، نقش فرهنگى دورۀ تيموريان ، ص ٥١٧.
٤. په افغانستان کې د ديني ښووني او روزنى د مرکزونو تاريخى بهير ، هفته نامه شريعت ، مقاله هاشمى .
٥. د افغانستان کالنى ١٣٥٤ _ ١٣٥٥ هـ ش ، نقش فرهنگى دورۀ تيموريان ( مقاله ) ص ٥٧١.
٦. در زمان تيموريان هرات و پيش از آن (( افغانستان )) به حصص جنوبى ، مرکزى و شرقى مربوط به خراسان بزرگ اطلاق ميشد . که بعد از احمد شاه بابا ( ١١٦٠ هجرى ١٤٧٤ م ) حدود سياسى کشور مشخص شد و بالاى آن نام (( افغانستان )) را گذاشت .
٧. سير تاريخى کتابخانه ها در افغانستان ، خلاصته الاخبار به حواله ، ص ٣.
٨. در اين بخش معلومات کتابخانه ها از صفحۀ ١٣٦الى ١٨٦سير تاريخى کتابخانه ها در افغانستان به طور فشرده گرفته شده است .
٩. په افغاسنتان کې د ديني ښوونې او روزنې تاريخي بهير .
١٠. محمد هوتک ، پټه خزانه و کابل پوهنتون ، ص ٥٩_٦٠ .