امروز چه بسا درگفته های بیش ازنود درصد از نویسنده گان، مصاحبه کنندگان و مصاحبه شوندگان افغان میدیای افغانی در رسانه های ماهواره ای و فضاهای مجازی و یا نیزدرنوشته های بیش ازهفتاد درصد از روشنفکران و تحصیل کردگان افغان درسایتها و فیسبوک ها، کلمات و اصطلاحات "مذاکرات صلح با طالبان" و "گفتگو های صلح با طالبان" به معنی مکالمه و دیالوگ با طالبان در ارتباط صلح بین الافغانی و یا هم مرتبط به موضوع صلح با طالبان درنوع غیر دقیق و در نوع پوشالی آن بکار برده میشود و تفسیر میشود که جای بس تاسف می باشد! و نیزتاسف بارترازهرچیز، اظهار اصطلاح "گفتگوی صلح با طالبان" از جانب آقای کریم خلیلی رئیس شورای عالی صلح دولت افغانستان است!
آقای کریم خلیلی، رئیس شورای عالی صلح دولت افغانستان از یک طرف میگوید، که، محمد اشرف غنی رئیسجمهوری به او اطمینان داده که هیچ نهاد و شخص دیگری به جز شورای عالی صلح در رابطه به گفت وگوهای صلح وظیفه و مسئولیتی ندارد، اما از طرف دیگر، نه تنها آقای کریم خلیلی، رئیس فعلی شورای عالی صلح دولت افغانستان، بلکه تقریباً بسته شورای عالی صلح دولت افغانستان که از سال ١٣٨٩ بدینسو، با مصارف گزاف با هدف زمینهسازی برای مذاکرات صلح با مخالفان مسلح دولت این کشور ایجاد شده، تا هنوز به این یک نظر نیآمده اند، که آیا شورای عالی صلح دولت افغانستان با طالبان مذاکره می کند و یا گفتگو؟
بطور مثال ، وقتی از اقلاً یک و نیم دهه بدینسو میگوییم افغانستان به صلح نیاز شدید دارد، پس باید اقلاً فرق بین مذاکرات صلح و گفتگوی صلح را می آموختیم! امروز فکر صلح خواهی افغانها یا فرهنگ صلح افغانی، مسلط وغالب برفرهنگ ضد صلح بین الافغانی و استبدادی در افغانستان شده است و لذا آنچه بر مردم افغانستان حکومت میکند باید نیز از اصطلاح مذاکرات صلح استفاده نمایند، یا به دیگرعبارت امروز فکر صلح و فرهنگ مسلط وغالب صلحخواهی و صلح آفرینی درافغانستان فکر و فرهنگ "مذاکرات صلح" می طلبد، و نه بازی دادن تحت پوشش "گفت و گو های صلح" !
چنانچه تجربه نیز به ما نشان می دهد، که، مثلاً آقای حکمتیار نیز از طریق "مذاکرات صلح" تشریف آوردند به صلح نه از طُرق "گفت و گو ها" !
رئیس شورای عالی صلح در پاسخ به انتقادات از کارکرد شورای عالی صلح با وجود هزینههای هنگفت میگوید: "صلح کار چند ماهه، یک ساله و حتی چند ساله نیست؛ آنهم در کشوری که چهل سال در جنگ بوده ... صلح در افغانستان بسیار وقت طولانی کار دارد."
سوال در این است، که، چرا آقای کریم خلیلی ، که، از یک طرف از آمدن صلح را دشوار و طویل می خواند، از طرف دیگر تاکید بر آن دارد، که، صلح فقط و فقط باید از طریق شورای صلح دولت افغانستان بیآید و بس!
سوال در این هم است، مدیر صاحب صلح دولت افغانستان چرا خوشش نمی آید، کسان دیگری، حتی مُفت و رایگان و خاص به جهت سعادت مردم ما و جهت رضای خداوند متعال در افغانستان صلح آفرینی کند؟
آیا مدیر صاحب صلح دولت افغانستان در این ارتباط، خدای نا خواسته، به اصطلاح عام "کاسه ای در زیر نیم کاسه ای" دارد؟
زمانی که دولت افغانستان می گوید، اراده صلح در بین آن وجود دارد و صلح یک امر ضروری است، زمانی که طالبان هم می گویند، که، اراده صلح در بین آنها وجود دارد و صلح یک امر ضروری است، زمانی که تمام ملت افغانستان آرزوی ختم جنگ چهل ساله و برقراری صلح را دارند، پس چرا ما کار هر کسی را، که، برای صلح آفرینی در افغانستان می کوشد، به دیده ای قدر و احترام نه بینیم؟
مگر صلح هم تربوزیست، خربوزه یست، و یا چوکیی ولایت و ریاستیست، و یا هم کدام قرار داد نفتیست که در انحصار کسی باشد؟
و یا اینکه، به فکر بعضی ها، آیا صلح کدام سوته ای است، که آنرا در فرق کسی می توان زد؟
بدون شک، که، مذاکرات صلح میتواند دامنهٔ وسیعی از اشکال را شامل باشد، مثلاً از سوی یک مذاکره کننده تعلیم دیده در ارتباط مذاکرات واقعی یک صلح پایدار، از سوی مذاکره کننده گان مصلح، از سوی یک سازمان خاص یا یک منصب خاص صلح خواه و صلح آفرین در تشکیلات رسمی تا یک مذاکره غیررسمی میان دوستان صلح خواهی را شامل شود. مذاکرات صلح میتواند در مقابل میانجیگری برای حل و فصل اختلافات قرار بگیرد یعنی حالتی که در آن یک طرف سوم بی طرف به هر دو طرف بحث گوش میدهد و مساعدت میکند تا توافقی میان طرفین ایجاد شود. این مفهوم هم چنین میتواند با "داوری" مقایسه شود که مشابه یک رویهٔ قضائی است. در داوری، هر دو طرف در خصوص صحت ادعاهایشان دست به استدلال و استنتاج میزنند. در تحلیل های علمی و تحقیقات علمی در ارتباط صلح آفرینی، مذاکرات صلح هم چنین گاهی مذاکرات چانه زنی سخت یا چانه زنی بر سر مواضع نامیده میشود. نظریه پردازان مذاکرات صلح بین الافغانی غالباً از راه های مختلف علمی در راه صلح آفرینی کوشش های به خرچ داده اند و مذاکرات صلح بین الافغانی را به حیث یک هنر پنداشته اند!
سوال در این است، که، شورای صلح دولت افغانستان امروز در رابطه چه دست آورد های را داشته است، که، با پُر رویی تمام خود را یگانه "مدیر صلح" می نامد؟
در قدم اول ما باید کسانی را واقعاً صلح می خواهند، از کسانی که فقط تحت پوشش نام صلح خود را به زبان طرفدار صلح می تراشند، مگر در عمل با کردار و با رفتار محیلانه بر ضد صلح در حرکت اند، به مردم معرفی نماییم!
نه خیر، هر گز نه! زیرا مفسدین اداری که دوام ثروت اندوزی های غیر قانونی شان را در ادامه ای جنگ و در هم و بر همی های غیر قانونی می بینند، قسمی که مردم ما شاید حال اند، محیلانه در راه تداوم جنگ و افغان کشی ها گام می گذارند و نه در راه صلح!
آقای کریم خلیلی، مدیر صلح دولت افغانستان باید بگویند، که، نظر به کدام سنجش علمیی، روی کدام لزوم دیدی اظهار نموده اند، که، "صلح کار چند ماهه، یک ساله و حتی چند ساله نیست؛" ، مدیر صاحب صلح دولت افغانستان چه مدتی را "کار صلح" می دانند؟
به امید صلح بی درنگ!
---------------------------------------------------------------
به امید اصلاحات وسیع اجتماعی در افغانستان عزیز
به پیش به سوی مبارزه با فساد اداری و آوردن صلح بین الافغانی!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و هر چه دقیقتر در راۀ مبارزه با فساد اداری!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و دقیقتر با ایران محوری ها و پاکستان محوری های مخرب در افغانستان عزیز!
به امید دقت به کوچکترین واحد های کاری در هر ساحۀ کاری ما!
به امید اتحاد و وحدت هر چه بیشتر اقوام شریف افغانستان!
به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه برای مردم رنجدیدۀ ما