آقای محترم عبدالباری جهانی یک شخصیت ملی و چند بُعدیی میباشد، که، بر علاوه ای آنکه وی یک شاعر محبوب و مشهور افغانستان میباشد، میتوان وی را یک مورخ خوب و عالی نیز خواند.
چنانچه مشاهده می کنیم با نوشتن بخشی از تاریخ افغانستان عزیز ما تحت عنوان اعلیحضرت محمد نادرشاه، عبدالباری جهانی شاعر مشهور و محبوب افغانستان برای ایجاد نوشتن تاریخ واقعیی افغانستان گام های علمی و استواری را به راه انداخته است. تحلیلها و توضیحات عبدالباری جهانی برای کسانی که میکوشند از تاریخ برای خود الهام و راهنمایی کسب کنند و برای آینده ای که میسازند درس بیاموزند معنی و مفهوم بزرگ تری یافته است.
گرچه شاعر محبوب و مشهور افغانستان آقای عبدالباری جهانی شاید خود را تاریخ نویس نخوانند، اما با استعدادی سر شاری که جناب ایشان در علم تاریخ نویسی از خود به مردم ما نشان داده اند، مردم ما او را که پر از توضیح و تعلیل و روشنگری درباره رخدادهای تاریخی می نویسد و در واقع نوعی تاریخ تحلیلی می نویسد، یک تاریخ نویس زبر دست می خوانند که با کیفیت علمی، جهت حفظ نگاه افغانستان، تاریخ واقعی مملکت و مردم ما را می نویسد. زیرا خوشبختانه مردم ما امروز فرق میان "تاریخ نویسی" و "تاریک نویسی" را درک کرده اند. از این روست که مردم ما آقای عبدالباری جهانی را تاریخ نویس و مورخ می خوانند.
عبدالباری جهانی معتبرترین و پرخواننده ترین منابع را راجع به بعضی دوره ها و وقایع در تاریخ افغانستان مثلاً راجع به وقایعی از دوران امان الله خان، از دوران نادرخان و نیز راجع به وقایعی دیگری از تاریخ افغانستان تالیف کرده است، از اینروست که به صراحت میتوان وی را از پیشگامان تحقیق و تاریخ نویسی مدرن در افغانستان شمرد و کسانی که به آثار تحقیقی - تاریخی علاقه مند می باشند میتوانند آثار تحقیقی و تاریخی عبدالباری جهانی را در باره تاریخ افغانستان از جمله منابعی معتبر تلقی نمایند.
محققان ومحصلین پوهنتون ها و همچنان نویسندگان آزاد و مترجمان علوم اجتماعی در داخل افغانستان و نیز در خارج از افغانستان میتوانند به نیکویی از شیوه های تحقیقی عبدالباری جهانی و دستاوردهای او، و بلخصوص از نثری شیوای که وی برای آثار تحقیقی اش انتخاب نموده است، تاثیر پذیر و مستفید گردند.
صداقت، سلامت و پاک نفسی عبدالباری جهانی را در زندگی سیاسی و اجتماعی، پیگیری و پشتکاری که شاعر مشهور و محبوب کشور ما را با خود آموختن ادبیات چندین زبان زنده، تاریخ و ادبیات و همچنان با تولیدات کلتوری ناب وی، او را به یکی از پیشگامان شعر و تاریخ نویسی در افغانستان برکشید، حضور فعال، روشنفکرانه و متعادل و نجبیب او در افغانستان پنج دهه ای اخیر، نقش موثر او در امر مبارزه با فساد اداری در زمان وزارتش، شرف او در ایستادگی در برابر بی عدالتی ها و پای بندی نجیب و استوار عبدالباری جهانی به عقاید و آرمان های وی را، چیز های اند که آنها را نه تنها دوستان عبدالباری جهانی، بلکه به اصطلاح "دشمنان" او نیز تایید می کنند.
گر چه گاهگاهی به اصطلاح مرزا قلمان عصر خواسته اند به مقابل اشعار شیوا و یا هم به مقابل نثر های علمی عبدالباری جهانی قلمپردازی ها و مرزاقلمی های را به راه اندازند، اما با آنهم آثار شعری و نثری عبدالباری جهانی تا به حال تاثیراتی مثبت و به سزایی نه تنها در ساحه ای هنر بلکه در ساحه ای علم تاریخ نویسی نیز داشته است و حتی در دهه ای اخیر، که راه بر نقد بر آثار هموارتر شده است، حضور افکار والای جهانی محسوس است.
راسیونالیزم افغانی، لیبرالیزم افغانی و مدرنیته ی افغانی در افغانستان با نقد ریشه ای بینش های خرافاتی و افراطی و همچنان در صنعت تاریخ نویسی با نقد تاریخ های تحریف شده و تاریخ های جعلی بیگانه، با نقد کتاب های ایران محور در افغانستان آغاز شد و در بستر این تحولات "تاریخ های تحریف شده ای ایران محور" از اریکه فرمانروائی سقوط کرد و "عقل نقاد افغانی" برجای آن نشست، هرچند با نقد "تاریخ های تحریف شده ای ایران محور"، باید مشروط بودن آن را به موقعیت های اجتماعی و مکانیزم های روان شناسانه تحت ارزیابی های دقیق علمی گرفت، تا آنکه دریچه های حقیقت جویی از بسته گی ها رهایی یابند و در های حقیقت یابی بر روی اهل دانش باز تر و باز تر گردند.
روشنفکرانی روشن ضمیری افغان چون عبدالباری جهانی نه تنها خرافه های مذهبی را نقد کردند بلکه به نقد بینش و فرهنگ افراطیت های به اصطلاح دینی نیز رسیده اند.
در افغانستان عزیز ما روشنفکران روشنضمیری چون عبدالباری جهانی توانایی نظم و نثر شانرا در راهی به کار بردند که در جامعه ای ما دین را با عقل گرائی آشتی دادند و در این ترکیب فرهنگ و بینش دینی خود را چون عناصری اخلاقیی به جامه های راسیونالیزم افغانی، لیبرالیزم افغانی و مدرنیته ی افغانی نیز آراستند. یعنی راسیونالیزم افغانی، لیبرالیزم افغانی و مدرنیته ی افغانی را با استفاده از خردگرائی و عقل گرائی پیوند و حتی در بعضی مواقع آشتی دادند و در این ترکیب کلتور و فرهنگ افغانی ما را با تولیدات کلتوری شان آراستند و ارتقا بخشیدند.
خردگرائی افغانی و ملی گرایی از مولفه های مهم آراء فکری و عقیدتی روشنفکران روشن ضمیر افغان چون عبدالباری جهانی. همچنان قابل یاد آوریست، که، اغلب روشنفکران روشن ضمیر افغان، بیش از سیاست عملی، به "روشنگری" و بیداری فکری و فرهنگی افغانها اندیشیده اند و نیز می اندیشند، روشنفکران روشن ضمیر افغان چون عبدالباری جهانی مردم عام ما را، و نه دارندگان چوکی ها و مقام های دولتی را و یا سفارت خانه ها و نمایندگی های کشور های خارجی را، مخاطبان آثار فکری خود می دانند و گاهی با زبان روشنگر شعری و زمانی نیز با زبانی روشنگری نثری و برانگیزاننده با آنان سخن می گویند و در این حال کمال کار آنها در این است که این مولفه ها از عمق فکری و استدلالی آثار فکری آنها نمی کاهد که نمی کاهد.
به یک کلام: عبدالباری جهانی شاعر بزرگ و مردی کلتوری-فرهنگی و کاردان ماهریست که از سالها بدینسو در قامت فرهنگی کلتوری افغانستان عزیز ما سرو نما خدمت کرده است و مردم ما از وی با ادای احترامات قدردانی می کند.
---------------------------------------------------------------
به امید اصلاحات وسیع اجتماعی در افغانستان عزیز
به پیش به سوی مبارزه با فساد اداری و آوردن صلح بین الافغانی!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و هر چه دقیقتر در راۀ مبارزه با فساد اداری!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و دقیقتر با ایران محوری ها و پاکستان محوری های مخرب در افغانستان عزیز!
به امید دقت به کوچکترین واحد های کاری در هر ساحۀ کاری ما!
به امید اتحاد و وحدت هر چه بیشتر اقوام شریف افغانستان!
به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه برای مردم رنجدیدۀ ما