یک واقعیت و یک حقیقت واضعیست که، از یکونیم دهه بدینسو، نه تنها مردم رنجدیده، فقیر و مظلوم افغانستان از موجودیت فساد اداری در افغانستان عزیز ما چیغ های بنفشی سر داده اند، بلکه جمله جهان از موجودیت فساد اداری شدید در پانزده سال اخیر شکوه و شکایت های سر داده اند!

سوال اصلی در این است، که آیا این مملکت عزیز ما افغانستان است و یا اینکه خدای نا خواسته این یک "مُفسِدستان" است؟

اگر این مملکت عزیز ما افغانستان نام دارد، افغانستانی فقیری که در چهل سال اخیر تقریباٌ دومیلیون کُشته داده است و چندین میلیون زخمی را امروز در آغوش خود در بر دارد، پس چرا بصورت جدی و دقیق سرمایه های غیر قانونی لاشخوران و مردارخوران یکونیم دهه ای اخیر، که حق طفل یتیم، زن بیوه و انسان ضعیف مملکت را دزدیده اند، قند و قروت نموده اند، از حلقوم این پارازیت های لاشخور و مردارخور بیرون آورده نمی شود؟

آیا این کار، نا ناشُد است و یا مُشکِل؟

اگر این کار مشکل است، چه مشکلاتی دارد؟

اگر این کار نا ناشُد به نظر جلوه می کند، پس مبارزه ای دقیق به مقابل فساد اداری چه معنی را ارایه خواهد کرد؟

به طور مثال یکی از هموطنان محترم و نویسندگان پُرکار ملی ما، که به قسم یک خدایی خدمتگار، برای مردم در خون خفته ای ما، هر روز مطلبی، تحقیقی، نبشته ای و یا هم یک روشنگریی "علمیی" تقدیم و اهدا می دارند، لِستی را در اثر اخیر شان تقدیم و اهدا فرموده اند که در آن لِست اسامی یک تعدادی از اشخاص و افرادی سر شناسی که در پانزده سال اخیر در میدیای افغانی ما به کرات این اشخاص و افراد به حیث افراد فاسد اداری به معرفی گرفته شده اند.

هموطن محترم و نویسنده ای پُرکار ملی ما، جناب آقای مصطفی عمرزی در مقاله ای اخیر شان، تحت عنوان مقبولی، "عجب صبری خدا دارد"، در قسمتی از مقاله ای شان، اسامی یک تعدادی از مفسدین اداری پانزده سال اخیر را، با مبالغ هَنگُفت دارایی های غیر قانونی شان چنین به معرفی می گیرند:

"تراکم سرمایه در مواضع مختلف ملوک الطوایفی تنظیمی، افغانستان را که پس از کارروایی های طالبان در تضعیف نود درصد تنظیمیان فاسد، آماده ی ساخت و ساز نو و عاری از فساد پیشه گان کرده بود، به شکلی درآورده است که از رهگذر توزیع کمک ها و تقسیم قدرت، جغرافیای اداری با شکل گیری افراد و اشخاص معلوم الحال، بخشی از میلیون ها دالر کمک را در حساب افراد ناباب گیر دهد تا در پیامد 16 سال حضور خارجی، دشمنان داخلی با ژست های مدنی، اما با گذشته ی سیاه، وصله درست کنند تا از طریق تمدید فساد مالی، جایگاه آنان در امارت های نمونه ی قوماندان عطا، حاکمیت مرکزی را در کمترین نارضایتی ها، به آشوب و اختیار مشی تهدید خوداختیاری، هراسان کند.  
در زیر، به ارقامی توجه کنید که در این روز ها، در امواج رسانه ها، ته و بالا می شوند. چنان چه آورم، تاکنون به درستی تایید نشده است که آیا می توان از این فساد و خیانت های آشکار، در آینده ای که خدا کند دور نباشد، دوسیه های کلان خیانت و فساد درست کرد؟ با تمثیل قدرت های مُخُل حاکمیت، نمی توان بسیار شک کرد که حاشیه های قدرت در افغانستان، در ملوک الطوایفی و تمایلات جناحی، اگر از پشتوانه ی میلیون ها دالر پول فساد مالی، دم و دستگاه حزبی، قومی، سمتی، رسانه یی و افراد مسلح را گرم نکنند، هرچند آستان بوسی همسایه گان را ترک نکرده اند، اما دریافت پول های فساد مالی در حاکمیتی که 70 درصد در اختیار دارند، در مجاری مختلف ظاهراً قانونی، تجارتی، عمرانی و اقتصادی، دست بالایی راحتی ست که به دور از مُهر مزد بگیران همسایه، فساد پیشه گان داخلی را کمک می کنند به راحتی بگیرند و مصرف کنند.   
ارقام منتشره ی زیر، خیلی زود افشا و رسانه یی شده اند:  
سرمایه ی مالی عطامحمد نور 2 میلیارد دالر، از قسیم فهیم 1.5 میلیارد دالر، ملا ربانی 1.2 میلیارد دالر، برادران احمدشاه مسعود و پسرش احمد مسعود 1.1میلیارد دالر، محمود کرزی 845 میلیون دالر، داکترعبدالله 780 میلیون دالر، اسماعیل خان 720 میلیون دالر، عبدالرشید دوستم 810 میلیون دالر، محمد محقق 715 میلیون دالر، خلیلی730 میلیون دالر، بسم الله محمدی 340 میلیون دالر، قانونی 290 میلیون دالر، امرالله صالح 195 میلیون دالر، سيدحسين انوری 300 میلیون دالر، صدیق چکری 35 میلیون دالر، ایوب سالنگی 55 میلیون دالر، عبدالرووف ابراهیمی 250 میلیون دالر، الله گل مجاهد 18 میلیون دالر، شیخ آصف محسنی 450 میلیون دالر، امان الله گذر 265 میلیون دالر، ظاهر اغبر12 میلیون دالر،کرام الدين کریم 8 میلیون دالر، بصیر سالنگی 16 میلیون دالر، حسین فهیم 150 میلیون دالر، شیرخان فرنود 200 میلیون دالر، خلیل الله فروزی 175 میلیون دالر، امان نو اندیش، شاروال سابق کابل 75 میلیون دالر و باز محمد احمدی 14 میلیون دالر... "

منبع: http://tolafghan.com/articles/503

سوال در این است که چرا سرمایه های این افراد مورد باز خواست قانونی قرار نمی گیرد؟

چرا ما افغانها در چوکات قانون، در چهار چوب قوانین ملی و بین المللی، یک پروسه ای "ملی سازی" و یا یک پروسه ای "دولتی سازی" سرمایه های غیرقانونی جُمله مفسدین اداری پانزده سال اخیر را در راه نیندازیم؟

زیرا راه اندازی یک پروسه ای "ملی سازی" و یا یک پروسه ای "دولتی سازی" سرمایه های غیرقانونی جُمله مفسدین اداری پانزده سال اخیر، در چهار چوب قوانین ملی و بین المللی، خواست اکثریت مطلق جامعه ای فقیر و عدالت پسند افغانستان و خواست اکثریت مطلق بشر دوستان و عدالت خواهان جهان را در بر دارد!

در قدم اول، در رابطه ای راه اندازی یک پروسه ای "ملی سازی" و یا یک پروسه ای "دولتی سازی" سرمایه های غیرقانونی جُمله مفسدین اداری پانزده سال اخیر، در چهار چوب قوانین ملی و بین المللی، ضرورت یک بحث اجتماعی میرود!

امید هموطنان صادق، آگاه و ملی گرای ما نظریات شانرا در این ارتباط ابراز فرمایند.

-------------------------------------------------
به امید اصلاحات وسیع اجتماعی در افغانستان عزیز
به پیش به سوی مبارزه با فساد اداری و آوردن صلح بین الافغانی!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و هر چه دقیقتر در راۀ مبارزه با فساد اداری!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و دقیقتر با ایران محوری ها و پاکستان محوری های مخرب در افغانستان عزیز!
به امید دقت به کوچکترین واحد های کاری در هر ساحۀ کاری ما!
به امید اتحاد و وحدت هر چه بیشتر اقوام شریف افغانستان!
به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه برای مردم رنجدیدۀ ما