همیشه از خود می پرسیدم که چرا سکولار های جهل زده محلی ما، با نظافت و طهارت و پاکی، چندان سر سازش ندارند و بعد ازینکه فرار نمودند، یکی از هزاران مصیبت که از خود به یادگار گذاشتند، تپه های از آشغالی و جاده های ویران و پر از فاضلاب و مردار آب ها بود.
اما هنگامیکه تاریخ اجداد و نیاکان این آفت زده ها را مطالعه نمودم، درک نمودم که این دلبستگی به نجاست و کثافت، میراث اجداد و نیاکان این شرف باختگان بوده است.
بیایید باهم تاریخ آلوده اجداد این سکولار ها را باهم ورق بزنیم.
الف - شاهان اروپا
- فرستاده روسیه تزاری، در باره لویس چهارم، پادشاه فرانسه، می گوید که:
او بدبوی تر از کالبد مرده حیوانات وحشی بود.
- پتر، قیصر روس، بر دیوار قصر خود، ایستاده و در حضور همه مردم، پیشاب می نمود.
- ملکه ایزابلای اول، که مسلمانان آندلس را قتل عام نموده بود، در طول زندگی خود فقط دوباره حمام نموده بود و بعد از اشغال آندلس همه حمام های را که مسلمانان ساخته بودند، ویران نمود.
- فیلپ دوم پادشاه اسپانیا، حمام نمودن را در کشور خود، مطلقا غیرقانونی اعلام نموده بود و دخترش ایزابل دوم سوگند یاد کرده بود که تا پایان محاصره یکی از شهرها که این محاصره سه سال به طول انجامید، لباس خود را تبدیل نکند و در نتیجه تعفن و کثافات زیاد بدنش، این دختر نیز بمرد.
- شاه رائول، که در غرب فرانسه حکومت می کرد، بخاطر شپش های زیاد بدنش و بعد ازینکه یک سال تمام را، با انتشار حشره شپش، همراه با چند نوع دیگر از حشرات در بدنش، سپری نمود، بالآخره در 936 م جان داد.
حتی گفته می شود که خرچنگ ها نیز در بدن او جا گرفته بودند!
- سرخ پوستان هندی بخاطر که بتوانند بوی بد شاهان و جنگجویان اروپایی را تحمل کنند، بینی خود را با گل های خوشبو، می پیچیدند.
حتی خدمتکاران نیز از بوی بد پادشاهان به تنگ می آمدند و هر سال تعداد زیادی آن ها، از فرط نجاست و آلودگی می مردند.
این بود حال و روز پادشاهان آن ها، و اما مردم عادی اروپا:
ب- مردم اروپا
- اروپایی ها علاوه ازینکه از آب می ترسیدند، حمام نمودن از طرف کلیسا، کفر اعلان شده بود، لذا اروپایی ها به شکل غیر قابل تحمل، متعفن و بد بوی بودند.
- اومبرتو اکو، نویسنده مشهور ایتالیایی، در آخرین رمان خود به نام "قبرستان پراگ" می گوید که:
در قرن هفدهم، همه اروپا عبارت از یک باتلاق بزرگ نجاست و کثافات بود.
حیوانات جای تعیین شده بخود نداشتند و در کوچه ها و جاده ها به هرسو، گشت می زدند.
مدفوع حیوانات و انسان ها در هر طرف افتیده بود، و هیچ کسی آن را پاک و تمییز نمی کرد.
و بعد ازینکه راه های رفت و آمد، در نتیجه انبوه شدن مدفوع و نجاسات، بند میگردید، خوک ها را برای خوردن این تپه های از مدفوع و نجاسات، می گماشتند و برای باقی مانده منتظر باران می ماندند.
خلاصه اینکه در اروپا، مدفوع انسان و حیوانات به حدی زیاد افتیده بود که می توانستند با آن در اطراف همه قاره اروپا، دیوار استنادی کمربندی، اعمار نمایند.
- جهانگرد مسلمان، أحمد بن فضلان، در باره روس ها چنین میگوید:
روس ها، کثیف ترین مخلوق خدا، هستند، آنها نه از پیشاب استنجاء می کنند و نه از مواد غائطه.
- پاتریک زوسکیند، نویسنده آلمانی در رمان "عطر" خود می گوید:
فرانسه کشوری بود که پر از تعفن و بوی بد ماهی های گندیده بود، همچنانکه فاضلاب های بد بوی در هر طرف جاری و کسی به آن توجه نمی کرد که این خود، عامل اصلی شیوع بیماری های همه گیر و خطرناک بود.
علت این بود که در قرون وسطی، کلیسا استفاده از آب را جز در مناسبات معین، تحریم نموده بود.
و بخاطر این بدبویی و کثافات، انواع از بیماری ها در میان شان شیوع می یافت و طاعون نیز فرا می رسید و گاهی نصف و گاهی ثلث نفوس شان را می دروید.
و تعداد حد اکثر باشندگان بزرگترین شهر های اروپا مانند پاریس و لندن از 30 و 40 هزار نفر تجاوز نمی کرد در حالیکه باشندگان شهر های مسلمانان از مرز ملیون می گذشت.
ج- و اما مسلمانان!
- تاریخ نویس فرانسوی دریبار می گوید:
ما اروپایی ها ممنون مسلمانان هستیم، زیرا بدست آوردن اسباب رفاه در زندگی اجتماعی را از آن ها آموختیم.
مسلمانان به ما آموختند که چگونه تن و جسم خود را پاک و تمییز نگاه کنیم و لباس پاک و تمییز بپوشیم.
ما تبدیل نمودن لباس و شستن آن را نیز از مسلمانان آموختیم.
زیرا اروپایی ها، لباس های خود را حتی که چرکین و متعفن نیز می گردید، تبدیل نمی کردند، اما بعد ها آموختیم که چگونه از مسلمانان تقلید کنیم.
در هر نقطه شهر قرطبة، حمام های برای شستشو و نظافت وجود داشت، این در حالیست که کلیساهای اروپا حمام کردن را کفر و گناه می دانست.
- ژیلبر سینوئه تاریخ نویس فرانسوی، در باره فضل و برتری مسلمانان بر اروپایی ها چنین می گوید:
حتی در دوره خلافت عثمانی نیز، مسلمانان، اروپایی ها را به رعایت نمودن نظافت شخصی و اجتماعی، و حمام گرفتن، تشویق می نمودند.
و همچنین مسلمانان، صابون و عطرهای استخراج شده از گیاهان را به اروپا صادر نمودند و تبدیل نمودن و شستن لباس ها را نیز برای شان یاد دادند.