تفاوت های انقلاب سفید سرطان و کودتای خونین ثور
امروز چهل و نهمین سالگرد وقوع انقلاب سفید ۲۶ سرطان، بنیان گذاری نظام جمهوری و سقوط نظام سلطنتی فرسوده در افغانستان است. این روز بزرگ را به همه هموطنانم تبریک عرض میکنم. میدانم که کسانی هستند که نظر نیکی نسبت به انقلاب سفید سرطان ندارند و آن را نکوهش می کنند، گروهی از آن ها معتقدند که محمد داود خان با این کار زمینه وقوع کودتاهای بعدی مخصوصا کودتای منحوس ثور را مساعد کرد اما نه. بارها گفته ام که رژیم ظاهر شاه محکوم به سقوط بود، چه محمد داود خان کودتا می کرد و یا نه، در هر صورت ظاهر شاه دیر یا زود از مقامش برکنار میشد و کودتای خلقی ها در هر صورت رخ میداد، چه بر علیه ظاهر شاه و چه بر علیه رئیس جمهور محمد داود.
هواداران حزب خلق که بر علیه محمد داود خان کودتا کردند استدلال میکنند که اگر اقدام نظامی بر علیه دولت محمد داود خان گناه بزرگی بود چرا کودتای محمد داود خان بر علیه پادشاه را گناه نمی دانیم؟
انقلاب بر علیه رژیم سلطنتی ظاهر شاه را نمی شود با کودتا بر علیه محمد داود خان مقایسه کرد. در طول چهار دهه سلطنت ظاهر شاه، افغانستان فرصت کافی داشت تا به سوی خودکفایی پیش برود، اما نرفت. تعدادی از هواداران سلطنت، دستاوردهای دهه نخست وزیری محمد داود خان را به پادشاه منسوب میکنند! چه اشتباه بزرگی. به استثنای دوران نخست وزیری شهید محمد داود خان، سه دهه دیگر از نگاه ترقی و پیشرفت به هیچ عنوان به دهه نخست وزیری محمد داود خان نمی رسند. به عبارت دیگر با اطمینان میتوان گفت که دوران نخست وزیری شهید محمد داود خان، سال های طلایی صد سال گذشته در افغانستان بوده است و پس از آن، دوباره افغانستان از مسیر پیشرفت منحرف شد. میدانم که تعداد اندکی از کسانی که خواسته یا ناخواسته در کودتای حزب خلق بر علیه محمد داود خان شرکت کرده بودند گمان میکردند که برای نجات مردم این کار را میکنند اما هدف طراحان این کودتا و سران خلقی و اکثر شرکت کنندگان کودتای منحوس ثور چنین نبود، آن ها به اعتراف خودشان برای رسیدن به مقام و ثروت این کاری را کردند. روس ها میخواستند که افغانستان هم به جمع کشورهای کمونیستی بپیوندد و آمریکایی ها میل داشتند که روس ها را به افغانستان، این دامگه حادثه بکشانند تا انتقام شکست ویتنام را از آن ها بگیرند. تفاوت انقلاب سفید سرطان و کودتای خلق در این بود که انقلاب سفید سرطان در حالت فروپاشی افغانستان به منظور نجات کشور و ملت از گرداب تباهی صورت گرفت و کودتای ثور زمانی رخ داد که کشور به رهبری رئیس جمهور محمد داود در مسیر توسعه و پیشرفت گام برمیداشت.
فرق محمد داود خان با مقامات سلطنتی و عناصر خلقی این بود که مقامات سلطنتی برای بقای خودشان ملت را در فلاکت نگه میداشتند و یاران محمد داود خان را ترور می کردند، اینکه میگویند مقامات بلند رتبه نظام سلطنتی از وقوع انقلاب باخبر بودند ولی برای منافع ملی کاری نکردند دروغی بیش نیست. مگر همین مقامات نبودند که دگروال امان الله خان حیدری و پسر نوجوانش را به شهادت رساندند؟ مگر همان ها نبودند که سوقصد نافرجام به محمد داود خان را طراحی و اجرا کردند؟
خلقی ها برای رسیدن به قدرت، محمد داود خان، خانواده او و هزاران نفر دیگر از هواداران وفادار او را به شهادت رساندند و برای حفظ قدرت شان، صدها هزار نفر را کشتند و یا زندانی و شکنجه کردند.
اینکه چهار دهه پس از شهادت محمد داود خان هنوز کسانی مانند جناب عبدالجلیل جمیلی، بانو نصیبه اکرم و هزاران تن از هموطنان فرهیخته ما به رئیس جمهور محمد داود خان وفادارند و میلیون هموطن دیگر ما داود خان را از صمیم قلب دوست دارند نمایان گر آن است که مردم افغانستان با وجود تبلیغات گسترده بقایای خلق و سلطنت طلبان، به خوبی میدانند که آن شهید عزیز، چقدر به فکر سربلندی کشور و مردمش بود.
شریف منصور
۲۶ سرطان ۱۴۰۱