تغییر اقلیم،زراعت و امنیت غذایی یک کشور را شدیدا تهدید میکند.چنانچه در افغانستان این فاجعه از سابق جریان دارد ولی دیبورا لاینز یا به عبارت دیگر جا سوس یو ناما هم مقاله کور خود بینای مردم بخاطر خوشنودی انتیو نوگوتیرش سرمنشی سازمان ملل زور زده از روی کا غذ خواند بنام اکسیلسنسی لاف وپتاک زد.جامعه جهانی زمانیکه تشکیلات حکومت پوشالی در بن (جرمني) ساخته میشد هیچ همه شمول بی شمول مطرح نبود دودهه متواتر جنگ و تباهی ادامه داشت کجا بود سازمان که حالا در صدد احیای قحطی دیگر است؟این خشکسالی از طرف جامعه جهانی است،بهر حال بیرونی ها در تشویش اند ودست به هرگونه ابزار پیش می کند شرم اور اینکه سر منشی سازمان ملل افغانستان در اجنداء مهم هنوزهم بنام تروریزم خطاب میکند. بهرحال اکنون می پردازم به بحث قحطی وخشکسالی از دید گاه جهانی .
تحلیلگران میگویند جنگ در سوریه هم تا حدی به دلیل خشکسالی دوامدار است که باعث شده کارگران قراء در جستجوی فرصت به مناطق شهری مهاجرت کنند. فقدان فرصت متعاقب آن هم به اعتراضات و ناآرامیها دامن زده است. در این کشاکش، برای توزیع عادلانه آب هیچ قانونی وجود ندارد. قانونی که بتواند از صف بستن طبقه کمبرخوردار در برابر تانکرهای آب و پر شدن استخرهای آب گرم در خانههای ثروتمندان جلوگیری کند. بازندهها از پیش مشخصاند!
-الف- تغییرات آبوهوا بر تعلیم وتر بیه تاثیر میگذارد:
بیتردید تعلیم وتر بیه یکی از بهترین راهها برای خروج از فقر و کاهش آسیبپذیری در برابر تغییرات اقلیمی و افات طبیعی است. اما مطالعات نشان میدهد تغییرات آبوهوایی،ترانسپورت وعدم سرکها وموقعیت زمانی مکاتب حتی برای مکتب رفتن کودکان تهدیدی جدی بهشمار میرود. بسیاری از خانوادهها از طریق سازوکارهای مقابلهای منفی مانند بیرون آوردن فرزندانشان از مکتب (برای صرفهجویی در مصارف) و سرکار گذاشتن فرزندان (برای جبران درآمد ازدسترفته) با رکود و فشار اقتصادی کنار میآیند. بسیاری از کودکان در خانوادههای فرودست به دلیل همین تغییرات پیش از پایان مقطع مکاتب ناگزیر به ترک تحصیل میشوند.سازمان ملل در کجا است؟ فقدان تعلیم وتربیه فقط درکشورما بر آینده فرد تاثیر نمیگذارد؛ بلکه جوامع را هم متاثر میکند. شبکه سازمان بینالمللی کار میگوید تغییرات آبوهوایی یک عامل موءثر برای ۱۵۲ میلیون کودک زیر ۱۸ سال است که در سراسر جهان کار میکنند.-
ب- تغییر اقلیم، چالشی برای سلامت عمومی است:
جو گرمتر به افزایش میزان مهدود منجر میشود. این به نوبه خود میتواند مشکلات تنفسی مانند آسم یا امراض قلبی و ریوی را تشدید کند. با گرمایش آبوهوا، آب شیرین هم گرمتر میشود و در برابر باکتریها و سایر عوامل بیماریزا که میتوانند آب آشامیدنی را آلوده کنند آسیبپذیری بیشتری پیدا میکند. این میتواند به مسائل صحی برای کسانی منجر شود که مجبور هستند بین خطر ابتلا به امراض ناشی از آب یا تهدید تشنگی انتخاب دردناکی انجام دهند. که در برخی از ولایات این جنجال موجوداست.
مشکلات فزاینده صحی مرتبط با تغییرات اقلیمی در تلفیق با کمبود مراقبتهای صحی در سراسر جهان، به ویژه در جوامع فقیر، افغانستان وکشور های دیګر تشدید میشود. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد تخمین زده میشود که از هر پنج کشور تنها یک کشور برای مقابله با تغییرات آبوهوا برنامه مراقبتهای صحی دارند. بر اساس گزارش بانک جهانی نیز بیش از نیمی از جمعیت جهان به مراقبتهای صحی دسترسی قابل اعتمادی ندارند و نزدیک به ۱۰۰ میلیون نفر هرساله به دلیل مسائل صحی به فقر کشیده میشوند.
ج-آلودگی هوا درکابل، مهاجرت بیسابقه مردم و قضایای دیگر:
آلودگی هوا هم بهطور نامتناسبی بر افراد فقیری که در مناطق پرجمعیت نزدیک به مناطق نیمه صنعتی زندگی میکنند تاثیر میگذارد. این گروه کسانی هستند که نمیتوانند دستگاه تصفیهکننده هوا بخرند یا در ایام آلودگی شدید به اطراف سفر کنند. در کشورهای با درآمد پایین و متوسط تقریباً ۹۲ درصد از کل مرگومیرها مرتبط با آلودگی هواست. آتشسوزی جنگلها هم نهتنها منابع دهقانان ومالدران و صاحبان فارمها را از بین میبرد که دستاوردهای بهبود کیفیت هوا را به فنا میدهد.
از سوی دیگر، دهاقین کم درامدپا برای غذا و هم درآمد به محصولات خود وابسته هستند. هنگامی که خشکسالی، بلاهای طبیعی، یا سایر رویدادهای مرتبط با تغییرات اقلیمی آنها را از سرزمین خود دور میکند، اغلب در فقر فرو میروند. در کشورهای ثروتمند، بیمه به عنوان یک شبکه ایمنی برای زارعین عمل میکند و به آنها اجازه میدهد تا با برداشت ناکافی محصول کنار بیایند یا بهموقع از افات طبیعی نجات پیدا کنند. اما زارعین کشورهای کمدرآمد اغلب از این حمایت برخوردار نیستند. همین امر در مورد ماهیگیری در مقیاس کوچک صدق میکند. تغییرات آبوهوایی اقیانوسها را بسیار سریعتر از محیطهای خشکی گرم میکند، اکوسیستمهای دریایی را بیثبات میکند و باعث مهاجرت جمعیت ماهیها میشود. سهم فقرا از دریاها نیز رو به کاهش است.
د-آسیبپذیران همیشگی:
زنان جوامع فقیر را باید یک جمعیت آسیبپذیرتر در میان جامعه آسیبپذیر توصیف کنیم؛ کسانی که تقریباً ۷۰ درصد از جمعیت زیر خط فقر را تشکیل میدهند. دشوار نیست که دریابیم تغییرات اقلیمی چه بر سر این گروه میآورد که نهتنها مسوول تهیه غذا که مسوول توزیع آن در خانواده و مراقبت از اعضا نیز هستند. از آنجا که زنان اغلب به عنوان تامینکننده و مراقب عمل میکنند، توانایی جامعه برای کاهش افات طبیعی مرتبط با آبوهوا به شدت به زنان آن جامعه وابسته است. اما متاسفانه همین زنان اغلب از حقوق یا منابع کمتری برخوردارند ضمن آنکه در برابر خشونت خانگی یا جنسی -که در پی افات طبیعی رخ میدهد- آسیبپذیرترند.
حتی اگر فاجعهای رخ ندهد، زنان همچنان آسیب خواهند دید. اگر وضعیت مالی خانواده تحت تاثیر آبوهوا باشد، ممکن است خانوادهها دختران خود را -در حالی که هنوز کودک هستند- به ازدواج وادارند. از سوی دیگر زنان و دختران معمولاً مسوولیت کارهای خانه مانند آوردن آب را بر عهده دارند- که میتواند دختران را از مکتب دور کرده و آنها و مادرانشان را مجبور به سفرهای طولانی برای رسیدن به نزدیکترین منبع آب کند. یونیسف از این پدیده به عنوان «اتلاف وقت عظیم» یاد میکند.
کودکان هم آنگونه که سازمان بینالمللی کار مینویسد در برابر تغییرات اقلیمی، افات طبیعی و پدیدههای شدید آبوهوایی آسیبپذیرند. این تاثیرات به ویژه بر کودکان کشورهای کمدرآمد و خانوادههای فقیر سختتر خواهد بود. سلامت کودکان را در نظر بگیرید. احتمال مرگ کودکان تا پیش از پنجسالگی، در کشورهای در حال توسعه ۱۰ برابر بیشتر از کودکان کشورهای توسعهیافته است. اگر به این آمار تلخ، تاثیرات فزاینده تغییرات اقلیمی مانند روزهای گرمتر، کمبود آب، افزایش بیماریهای عفونی و سیل و افات طبیعی را هم اضافه کنید بیتردید وخامت اوضاع را درخواهید یافت. اجازه بدهید داستان را سادهتر کنیم. با خشک شدن رودخانهها کودکان باید راه طولانیتری طی کنند تا آب بیاورند. با کاهش منابع غذایی، سوءتغذیه و آب آلوده منشأ امراض متعدد در کودکان خواهد شد. از آنجا که والدین درآمد خود را از دست میدهند بیماریهای کودکان ممکن است بدون درمان باقی بماند زیرا خانواده از پس هزینههای درمانی برنمیآید. از آنجا که تغییرات آبوهوایی باعث مهاجرت یا آوارگی از کشور میشود، کودکان امنیت در جامعه را از دست خواهند داد، و از همه مهمتر، با تحلیل رفتن منابع خانواده، کودکان ممکن است ناچار به ترک تحصیل و کار کردن شوند.
از دست دادن تعلیم وتر بیه ،هم چشمی ورقابت های بحران چند دهه تنها یک جنبه از فاجعه است. کودکان گرفتار در بحران گرسنگی بحرن فقر وبدبختی ممکن است به دلیل انجام هرکاری مواد مخدر ٬جرایم که در دسترس است، صدمه ببینند، معلول شوند یا حتی جان خود را از دست بدهند. نبود حمایت بیرون از مکتب -و نیاز مبرم به کار- میتواند کودکان را در برابر استثمار و قاچاق آسیبپذیر کند. هنگامی که خانوادهها در جستجوی کار مهاجرت میکنند، کودکانی که حمایت جامعه سنتی را از دست دادهاند آسیبپذیرتر هم خواهند شد.
پیامد تغییرات اقلیمی به ویژه برای دختران طبقه فرودست، بیرحمانهتر است. از آنجا که جوامع بهطور فزاینده فقیرتر میشوند والدین ممکن است تصمیم بگیرند دختران را در سن کودکی به ازدواج وادارند. تعداد دخترانی که گرفتار کودکهمسری شدهاند در حال حاضر به میلیون ها نفر است، و محققان پیشبینی میکنند تغییرات اقلیمی از جمله عواملی است که این احصایه را به زودی افزایش خواهد داد. یونیسف میگوید اگر پیشرفتی در جهت معکوس کردن این روند صورت نگیرد، تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۱۲۰ میلیون دختر دیگر قبل از ۱۸سالگی ناچار به ازدواج خواهند شد.
هر آنچه گفتیم به سادگی موید یک جمله ساده اما تلخ است: «تغییر اقلیم، شکارچی نا بهنګام فقراست.» هر گروه، طبقه، جنس، نژاد، قوم از جامعه که فقیرتر باشد بیش از سایرین قربانی تبعات تغییر اقلیم خواهد شد. این نظریه چنان در تحلیل دادههای حاصل از پیمایشهای میدانی و تجربی تقویت شده که محققین که رویکردهای چپ دارند تغییر اقلیم را اساساً یک «امر طبقاتی» میدانند.
به همین دلیل است که مبارزه با تغییرات آبوهوایی و فقر در هم تنیده شدهاند. سرمایهگذاریهایی که برای کاهش یا سازگاری با تغییرات آبوهوایی انجام میشود، ناگزیر فقر را کاهش میدهد و سرمایهگذاریهایی که برای کاهش فقر انجام میشود در برابر بحران رو به رشد زیستمحیطی از مردم بهتر محافظت میکند. متاسفانه سیاستمداران، حتی اگر کارآمد و به خطرات تغییر اقلیم واقف باشند، همین که در معرض کمبود بودجه قرار گیرند در «تله انتظار» میافتند. به این معنا که ترجیح میدهند ابتدا حادثه و فاجعهای اتفاق بیفتد سپس به فکر کاهش تلفات و کم کردن تبعات آن باشند! ولی در واقعیت، هر اقدامی که از طریق توانمندسازی و تسهیل حق دسترسی گروههای آسیبپذیر به منابع عمومی جامعه، به کاهش فاصله طبقاتی منجر شود یک اقدام «پیشگیرانه» و «حفاظتی» در برابر تغییر اقلیم است. کلید کمک به آسیبپذیرترین افراد برای مقابله با اثرات تغییرات اقلیمی، رسیدن به این باور است که بین مردم و محیط زیست ارتباطی ناگسستنی وجود دارد. به ویژه اگر این مردم، از طبقه بیبضاعت باشند.