در این روزها خبرهای دررسانه های کشورو وبسایت فارسی بی بی سی به نشررسیده که نماینده اتحادیه اروپا در افغانستان آقای فرانز ملبین خواهان تمرکززدائی و دموکراسی محلی در افغانستان شده است،هرچند تصور نمی گردد اتحادیه اروپه بمثابه پشتیبان صلح و ثبات درکشوردرشرایطی حساس کنونی که به انسجام وتمرکز اداری درکشور نسبت به هروقت دیگرضرورت احساس میگردد خواهان تعدد مراجع قدرت وتصمیم گیری که بیدون شک هرج ومرج وپراگندگی بیشتر امور را در پی خواهد داشت باشد، ولی اگرنماینده محترم اتحادیه اروپا در افغانستان واقعأ چنین اظهار نظرنموده باشد، همچو اظهارنظر،آنهم در مورد یک موضوع حساس داخلی کشورکه تنهابه خود افغانها متعلق بوده با موقف ایشان بحیث نماینده اتحادیه اروپا در افغانستان که هدف آن کمک به اعاده ثبات و امنیت در کشور ما بود کاملأ مغایرت داشته و لازم است مقامات مربوطه کشورما از ایشان در زمینه توضیح بیشتربخواهند.
متأسفانه مردم ما ازتعدد مراکز قدرت وسلطه امیران وحکام محلی درولایات کشور خاطرات تلخی به ذهن داشته و هنوزخاطرات سلطه امیراسماعیل خان را درهرات ،گل آغا شیرزی را درقندهار خانواده عبدالقدیررا درننگرهار و جنرال دوستم و معلم عطا را در شمال کشور بیاد دارند، هرکدام ازین والیان قدرتمند ازخود آرگاه و بارگاه داشته وملیونها افغانی عواید گمرک های اسلام قلعه، سپین بولدک. تورخم و بنادر سمت شمال را بیدون هیچ گونه حساب و کتاب اخذ نموده، این والیان نمایندگان خویشرا به کشورهای همسایه فرستاده وهیأت های سیاسی آنها را به دربارخویش مانند شاهان وسلاطین مقتدربحضورمی پذیرفت، شورای حل وعقد امیر اساعیل خان را همه به یاد دارند ، حکام محلی شمال حتی بیدون استیذان بانک مرکزی افغانستان و درنظرداشت مقرراات چاپ بانکنوت ها، د روسیه و سایرکشور ها بانکنوب چاپ نموده آنرا در ساحه تحت نفوذ خویش بکارمی بردند ،این حکام محلی در نبود کنترول واداره مرکزی همچنان دربدل عبورو مرور وسایط نقلیه درساحه تحت نفوذ شان ازآنها پول و اخاذی گرفته ولی اینکه این پولهای بیت المال چگونه و درکجا مصرف میگردید، کسی نمی دانست و شاید ملیونرشدن هرکدام ازآن والی صاحبان قدرتمند پاسخی به این پرسش باشد.
در بین این والیان وحکمرانان محلی رقابت شدید برای سلطه بر منابع مالی وجود داشته که بعضأ این رقابت ها به زد وخورد مسلحانه منجر و باعث ازبین رفتن افراد بیگناه گردیده که دراین مورد میتوان از جنگهای اسماعیل خان با قوماندان امان الله درهرات و جنگهای که بین طرفداران جنرال دوستم و استاذ عطا درولایات شمال کشور بوقوع پیوسته است نام برد.
این حکام محلی بمرور زمان آنقدر درمال و زراندوزی غرق گردیده که به هیچ قیمت حاضربه از دست دادن مقام و امتیازخویش نبوده وآقای کرزی رئیس جمهور اسبق کشوردر دوره زمامداری خویش تنها توانست این والیان قدرتمند را که هرکدام به حکمروایان افسانوی در منطقه مبدل گردیده بود با پیشکش نمودن پست های وزارت و امتیازات دیگر،آنها را به مرکز خواسته ،امیر اسماعیل خان را بحیث وزیر آب وبرق، گل آغا شیرزی را نخست بحیث وزیر شهرسازی و بعدأ والی ننگرهارمقررنمود،استادعطا یکی دیگرازین والایان پرقدرت محلی که محصول همین سیاست به اصطلاح تمرکززدائی و حمایت ازدموکراسی محلی بوده حتی بعد از پانزده سال ولایت حاضر نیست پست ولایت بلخ را کنارگذارد، وی در جریان پانزده سال آنقدر برقدرتش افزوده که به کابینه مرکزی وزیر معرفی نموده و ثروت وی از سرحد ملیونها دالرگذشته است.
وقتی دولت مرکزی در شرایط کنونی که قانون اساسی چنین صلاحیتی را نیز به دولت داده است ومقرری همه والیان از صلاحیت های قانونی رئیس جمهور بوده، قادر نیست یک والی را بعد پانزده سال از مقامش تبدیل نماید آیا با ایجاد سیستم غیرمتمرکز و تغیردر قانون اساسی مقامات مرکز خواهند توانست در مورد یک والی مفسد که در محل نیزنفوذ ش را گسترش داده تصمیم اتخاذ نماید؟ در اوضاع و احوالی که دولت کنترول و اداره خویشرا برقسمت زیادی ازمناطق از دست داده و چند شهری بزرگ باقیمانده را نیز بنام تمرکز زدائی و دموکراسی محلی از اداره دولت مرکزی خارج نموده نتیجه این وضع بجز هرج و مرج، انرشی و تکرار حوادث دهه نود در کشورچیزی دیگری نخواهد بود، وشاید با توجه به نتایج فاجعه بار چنین تصمیمی است که یکی از نمایندگان زن درولسی جرگه در مصاحبه خویش روز گذشته با تلویزیون طلوع اظهار داشت که (اگر قانون اساسی تغیر نماید درصحن جرگه انتحارخواهد کرد)۰
در این شکی نیست که سیستم های غیرمتمرکز و فدرالی در کشورسویس ویک تعداد ازکشورهای اروپائی نتایج مطلوب داده ولی تجربه کشورما ثابت نموده که تعدد مراکز قدرت بجز هرج ومرج، انرشی و تضعیف حاکمیت ملی و در یک کلمه ملتی مظلومی را که تا کنون زخمهای گذشته آن التیام نیافته دوباره در پرتگاه هرج ومرج و انرشی قرار دادن چیزی دیگر نخواهد بود و خانم ارشاد نماینده مردم در ولسی جرگه که هنوزخاطرات جنگهای تنظیمی و تعدد قدرت رابخاطر دارد شاید نمی خواهد باردیگرشاهد هرج ومرج،انرشی وبربادی کشورش باشد،والسلام۰