از هنر های مردم ما
مصطفی عمرزی
سرزمین ما، همان گونه که تاریخ طولانی، مردم سلحشور و مذهبی آن شهرت دارند، به خاطر داشتن کالای های مختلف سنتی، از جمله قالین و قره قل نیز مشهور می باشد. این فرآورده ها مهمترین تولیدات صادراتی کشور را نیز تشکیل می دهند. در این کنکاش برنامه ی «مستند باختر»، سراغ یکی از آن فرآورده های داخلی می رویم و خواهیم دید که سرگذشت آن چه بود و آینده ی آن از چه قرار است؟
پوست قره قل از حیوانی به نام گوسفند قره قل، به دست می آید. این حیوان بیشتر برای استفاده از پوست آن پرورده می شود. متوجه باشید! این فقط گوسفند قره قل است که می تواند مواد پوشاکی به نام «کلاه قرقل» را به وجود آورد. اگرسراغ پوست آن گوسفندان بی چاره ای بروید که روزانه ده ها تای شان، شماری در سیخ های کباب و شماری در میان غوری های پلو، دچار عاقبت شوم می شوند و بقیه در انتظار خوردن اند، اشتباه بزرگی را مرتکب شده اید! زیرا پوست این نوع گوسفندان، مانند گوشت شان، بقا ندارد و زود از میان می رود. شبیه کله هایی که مو های شان می ریزند.
در مرکز شهر کابل و در منطقه ی تیمور شاهی، معدود دکان هایی وجود دارند که انواع کالا های تهیه شده از پوست حیوانات، از ویترین ها و برون آن ها آویخته اند. بیشتر این فرآورده های داخلی را کلاه ها تشکیل می دهند که از پوست گوسفند قره قل، ساخته شده اند. صنعت تهیه ی این کالا به همان شکل سنتی باقی ست. پیشه وران تولید این صنعت، نسل به نسل، به تولید آن پرداخته اند.
برای آن که توانسته باشیم به کنه ی تاریخ «قره قل» و وضعیت فعلی آن دست یابیم، از محمد رفیق، پیشه وری که عمرش را با صنعت قره قل دوزی و داستان هایش به کهولت رسانده، آگاهی می خواهیم.
بر اساس معمول، او از معرفی اش آغاز می کند. برای این که توانسته باشیم سخن را به درازا ببریم، از وضعیت تجارت و بازار فروش این فرآورده ی داخلی، می پرسیم.
شکوه و شکایت- به رسم معمول- میان آن صنعتکاران، پیشه وران و ماهران کشور ما مبدل شده اند که بازار آزاد و حدود بی دروازه ی آن، می روند تا باعث رکود تولیدات داخلی- به ویژه سنتی- شوند.
محمد رفیق در حالی که خاطرات زیادی از گذشته ی فروش پُر رونق صنعت کلاه دوزی و بازار پُر درآمد قره قل دارد، عوامل بسیاری را دلیل بی سروسامانی این صنعت می شمارد.
پوست قره قل که بیشتر با کلاه های به نام «قره قل»، معروف می باشد، از منابع داخلی کشور، تامین می شود. مزار شریف، بهترین تولید کننده ی این پوست، به شمار رفته است. ولایات شمالی و ولایات شمال غربی یا شهر هرات، بیشترین منابع تولید پوست قره قل، شمرده می شوند. این فرآورده به صورت امتعه یی و ساده، به خارج نیز فرستاده می شود و از سال هاست که از جمله ی تولیدات مهم کشور، شناخته شده است.
طرز تهیه ی کالا هایی که از پوست قره قل به میان می آیند، با شیوه های کار پیشه وران آن، اصطلاحات و نام هایی دارد که بیشتر توسط ماهران این صنعت، قابل درک اند. با تماشای بعضی از تصاویر تاریخی مردم و زمامداران افغان که قدیمی اند، مشاهده می شود که پوست قره قل در گونه هایی چون بالاپوش ها، کلاه ها و همانند آن ها بر سر ها و در قامت ها بوده اند؛ اما استفاده از پوست قره قل، محدود به قشر متمول و درباری نبود؛ زیرا استفاده ی همه گانی داشته است.
شهرت بازار فروش قره قل و صنعت آن به اندازه ی بود که ماهران و تاجران آن به خصوص در شب ها و روز های طولانی، در جشن ها و پایکوبی ها نیز جایی برای خود گشوده بودند. سفارش های خاص کالایی که از پوست قره قل، داده می شدند، شبیه اعیاد و سال نو، تولیدکننده گان این صنعت را با فرصت های خوب کاری و مالی، مواجه می کردند.
همان گونه که تنگنای بازار فروش پوست قره قل و کالا های تولید شده از این فرآورده ی داخلی، بیشتر می شود، بر رکود کار و تجارت آن، افزوده شده است. پیشه وران صنعت قره قل با برشمردن حدود 120 سال قدامت تجاری و تولید کالا هایی که از پوست قره قل به میان می آیند، رشته ای طولانی ای را به وجود آورده بودند.
هرچند امروزه طرفداران استفاده از کالایی که از پوست قره قل، تهیه می شوند، مانند اهالی بومی کابل، در حال کم شدن اند و فاصله ی زیادی نمانده تا این صنعت پوشاک افغانی تاریخی و جزو اشیای موزیم ها شود، اما با ابتکار و تعریف آن در برند هایی که در بازار آزاد ما، با کمی و زیادی، در واقع معرف فرهنگ های دیگر اند، می تواند به نوع دلخواه نیز باقی بماند.
صنعت و هنر مود و فیشن، از مشغله هایی هستند که هرچند با وضاحت به قبل از تحولات کودتایی برمی گردند، اما از مدتی ست که جوانان افغان را مشغول کرده اند تا ضمن نمایش استعداد های خویش- اگر موفق شوند- از این طریق، به تمدید تجارتی نیز نایل آیند که می تواند بسیاری از هنر های صنعت پوشاک ما را همچنان حفظ کند.
با اجتناب از تنگ نظری های پوچ و اعتقادی، رشد صنعت مود و فیشن، فرصت های وافر مالی و کاری دارد. صنعت قره قل «از هنر های مردم ما» بیرون شده است. اگر در آن ابتکار کنیم، هم باقی می ماند و هم در آرایه ی مدنی ما سهیم است.
یادآوری:
این نوشته، جزو متن های برنامه ی «مستند باختر» شبکه ی رادیو- تلویزیون باختر» است که نظر به موضوع هر قسمت آن، جداگانه می نوشتم. مواد تصویری و صوتی آن را احمد وحید زمان، از کارمندان بخش تولید شبکه، تهیه می کرد.
13/8/1389ش
یادآوری:
تصویر از قبل از هفت ثور است.