"دفاع از مظلومیت پشتون ها بصورت قطع تعرض به حقوق تاجک، هزاره،ازبک و... نیست."
دکتور م، عثمان تره کی

"اقوام افغانستان در سطح عوام الناس در زندگی باهمی زیر یک سقف بنام افغانستان هیچ مشکلی ندارند. مولد مشکل دلالان قومی اند که غالباٌ معاش از سفارت های خارجی میگیرند و از مارک تجارتی قوم، درگیر معاملات پردرآمد سیاسی اند."
دکتور م، عثمان تره کی

با تقدیر و احترامات بی پایان خدمت جناب محترم، استاد بزرگ و روشنفکر روشن ضمیر افغان آقای دکتور م، عثمان تره کی، تحلیل اخیر جناب ایشان را که با علمیت و تدبیر قابل ستایش تهیه فرموده اند، خدمت هموطنان عزیز تقدیم می گردد.

جناب محترم دکتور م، عثمان تره کی در ارتباط تلف شدن حقوق پشتونها تحت عنوان "حمله به قول اردوی شاهین عکس العمل انتقام جویانه پشتون کشی است!" چنین می فرمایند:

"
داشتن نظر واقع بینانه در رابطه به آغاز و انجام جنگ افغانستان که عمدتاً در مناطق پشتون نشین تمرکز یافته است، بدون کشف پلان های بزرگ ژیوپولتیک در منطقه که مبارزه ضد تروریزم به مثابه روپوش آن استعمال میشود، امکان پذیر نیست.

افغانستان به دلیل داشتن موقعیت مرکزی در قلب حوزه ژیوپولتیک آسیای مرکزی معروض به تهاجم نظامی امریکا و متحدین گردید. ائتلاف نظامی بین المللی برای کنترول ساحه، عملاً با پشتون ها به مثابه بزرگترین قوت جنگ های کامیاب ملیشیایی علیه مهاجمین خارجی درمنطقه، داخل نبرد شد.

در جامعه سنتی و کثیرالاقوام افغانستان پشتون ها به مثابه بخش بزرگتر در ترکیب نفوس به شیوه طبعی در مرکز « سیستم دفاع خودی » کشور واقع شده و ازین رو سهم بیشتر را در مقاومت ضد مهاجمین بدوش گرفته اند. به همین منطق از قرن نزده تا همین اکنون لنگر جنگ در مناطق مسکونی پشتون ها متمرکز بوده است . بیشترین مهاجرت های داخلی و خارجی ، زیاده ترین تلفات جنگی و بسته شدن بیشترین درب مکاتب در مناطق پشتون نشین به مشاهده میرسد. محرومیت از آموزش و تعلیم ناشی از دوام جنگ موجب شده است که پشتون ها به تناسب نفوس خود تکنوکرات های کمتری عرضه کنند و در اداره حکومت سهم ناچیزی داشته باشند. این را میتوان بخشی از پلان به حاشیه کشانیدن سیاسی پشتون ها قیاس کرد که دشمنان داخلی و خارجی روی آن از طریق زمینه سازی دوام جنگ کار کرده اند.

امریکا و متحدین با دخول در نظام تقسیم قدرت در منطقه از راه افغانستان بدرستی میدانستند که تا زمانیکه نیروی پشتون ها به حیث قوت اجتماعی ( اکثریت قومی ) و سیاسی ( فیل پایه حاکمیت دولتی ) رو به تحلیل نرود، بلع و هضم افغانستان امکان پذیر نیست. بناً پروسه قلع و قمع و در حاشیه راندن پشتون ها را در صدر اجندای اشغال قراردادند. به تعبیر دیگرسیستم دفاع خودی پشتون محور جامعه افغانی را زیر ضربه قرار دادند.

کانفرانس بن در محور تسلط عام و تام تنظیم های قومی غیر پشتون که برخورد های خونین جنگ داخلی را از سر گذشتانده بودند، شکل گرفت. این واقعیت انکشاف آینده اوضاع را به نفع آنها استقامت داد. تعیین مرکز عملیات جنگ در مناطق پشتون نشین و قتل عام ناشی ازان نشان داد که قوای ائتلاف بین المللی بکمک متحدین افغانی، به بهانه جنگ با تروریست، قصد به تحلیل بردن نیروی جنگی پشتون ها را دارند.

امریکا در جریان شانزده سال جنگ نامساویانه، به موازات حمایت بیدریغ از مخالفین قومی پشتون ها، قتل عام آنها را که در پی تجاوز شوروی ناتمام مانده بود، دنبال کرد . بر کاروان جنازه، محفل عروسی ، قطار مسافرین و ... بیرحمانه حمله صورت گرفت.
سُبُعیتت مهاجمین علیه پشتون ها با حمایت شیطنت آمیز آنها از مدعیان دروغین دفاع از اقلیت های قومی همزمان بود.

تیکه داران اقلیت های قومی وقتی موازنه قوا را از طریق پشتی بانی تفرقه افگنانه مهاجمین به نفع خود دیدند، آنرا به ستراتژی طویل المدت اختلاف قومی تبدیل کردند.
دست آورد این اختلاف قبضه به پست های کلیدی دولت تحت حمایت ب-۵۲ و درین اواخر «مادر بم ها» است.

دسترسی به پست های کلیدی امنیتی توسط جنگ سالاران اقوام غیر پشتون موجب شد که در جنگ با مخالفین اکثراٌ پشتون تبار، شریک جنایات مهاجمین شناخته شوند.

حکوماتی که در پی کانفرانس بن به شیوه بی تناسب از اقوام مختلف تشکیل شد باید به شبه تصفیه قومی ایکه از طرف مهاجمین مطرح بود موافق میبودند. حکومت ها در واقع دستیاران ائتلاف بین المللی برای تطبیق پلان های ستراتژیک بودند. این پلان ها در محور تفرقه قومی تشکل یافته بودند.

پشتون های سهیم در حکومت خود را در خدمت ائتلاف جنگی و سیاسی امریکا و گروه های ضد طالب که به تدریج به ضد پشتون استحاله کرد قرار دادند : «کرزی» رئیس حکومت عبوری در قتل عام پشتون ها شریک ستراتژیک قوای ائتلاف قرار گرفت. نامبرده به صفت عضو سی، آی، ای ( کتاب : هفت ستون حماقت. ص. ۵۰، تالیف: René Caghat، فرانسه ۲۰۱۲ ) دستور العمل سی، آی، ای را در جهت قتل عام پشتون ها قدم به قدم تطبیق کرد. کرزی ریکارد کلیه زمامداران تاریخ معاصر افغانستان را در کشتار پشتون ها شکست.

انستیتوی مطالعات بین المللی پوهنتون امریکایی «براون» شمار تلفات جنگ را از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴ یعنی گرماگرم پادشاهی کرزی به صد هزار تن ذکر میکند. اما Dortinger ژورنالیست و محقق که با شمار کثیر موسسات عامه داخلی و خارحی به شمول «او، ان، جی» ها در تماس بود تعداد کشته شدگان را در حد ۴،۱ میلیون ارائه مینماید.

در هر دو حالت با در نظر داشت این واقعیت که جنگ در مناطق پشتون نشین تمرکز داشته است، ۹۰ فیصد تلفات اعم از طالب، ملکیان و شماری از سربازان حکومتی شامل حال پشتون ها است.

کرزی به صفت مدافع همشهریان و ضامن صلح در افغانستان از یک سو در برابر جنایات ائتلاف افغانی و غیر افغانی ضد پشتون، نه تنها از صدور یک احتجاجیه خشک و خالی در پیشگاه ملل متحد و مردم افغانستان امتناع ورزید بلکه در دو دور ریاست جمهوری از طریق اعطای وزارت و سفارت به مسئولین جنایات ، آنها را در دوام دشمنی بر ضد پشتون ها تشویق کرد.ازین گذشته در صورتیکه بمباردمان امریکا و ناتو در دهکده های پشتون نشین تلفات قابل ملاحظه میداشت، جنرالان به کسب مدال وزیراکبر خان مفتخر میشدند.

پروسه قتل عام را حکومت دو سره «جان کیری» از طریق امضای پیمان ستراتژیک با امریکا صبغه مشروع و قانونی داد. شخص تازه نفس با حنجره دارای اهتزازات «ماشیندار» برای دوام خونریزی در رأس دولت قرار گرفت.

در جبهات، اردوی اجیر فاقد انگیزه قابل توجیه جنگ مجهز با سلاح ثقیل، ملیشیای دارای وسایل ابتدائی اما واجد محرک ملی و عقیدوی نیرومند برای ادامه جنگ ضد اشغال را هدف قرار داده است. مقاومت مسلح در اعلامیه مطبوعاتی می ۲۰۱۷ ، شمار تلفات دوازده ساله ( ۲۰۰۶ - ۲۰۱۷ ) جنگجویان خود را ۱۱۹۷۴ شهید و ۱۳۲۶۱ زخمی ذکر کرده است. در حد ۸۰ فیصد تلفات پشتون ها را شامل میشود.

با اطمینان میتوان گفت که در زندان ها، قبرستان ها، مهاجرت های داخلی وخارجی و بالاخره پناهگا های معتادین مواد مخدره اکثریت را پشتون ها تشکیل میدهند.

( نوشته متن فوتو : قتل عام افغان ـ پشتون را متوقف کنید. )

امروز پشتون ها در میدان تنازع بقأ برای حق زندگی خود در برابر یک توطئه دارای ابعاد منطقوی وبین المللی میجنگند.گروه های افغانی پشتون دشمن لشکر پیاده قوای مهاجم خارجی را تشکیل میکند.جنگ تحمیلی بالای پشتون ها مقاومت را ناگزیر ساخته است که به عدالت از سوراخ تفنگ نگاه کند و در دو جبهه علیه اشغال خارجی و لومپن های داخلی پشتون دشمن بجنگد.

نطاق وزارت دفاع با غرور و سر بلند همه روزه در مطبوعات از قتل پانزده، بیست طالب به اصطلاح تروریست ست و شوی مغزی شده است ازینکه کاربرد تروریست را دیگران در مغزش تزریق ُ پشتون صحبت میکند. وی که ش کرده تا انگیزه ئی برای قتل برادر افغان خود داشته باشد، بیخبر است.نطاق و سائر مزدوران همردیف از یاد برده اند که آنها بیش از اجیران بی ننگ و بی اراده در دست بیگانگان نیستند . قاتل اصلی برادر هموطنش قوای خارجی است که در عقب جبهه سنگر گرفته است و افغان ها را به نفع خود میانهم میجنگاند. سوال اینست که اگر حمایت خارجی در عقب اجیران نباشد آیا آنها میتوانند حتی یک روز مقاومت نمایند؟

حمله به قول اردوی شاهین به پیمانه عملیات جنگی بر ضد مقاومت مسلح ( که در بخش عمده از پشتون ها ترکیب شده است ) و بمباردمان قراء و قصبات غالباٌ پشتون نشین مورد تأئید هیچ وجدان سالمی نیست. در هردو جناح جنگ، افغان ها کشته میشوند.

با اینهمه این کشتار بی سابقه مقاومت مسلح بیانگر یک سلسله واقعیت ها است که با کشف آن میتوان در طرح پلان صلح استفاده کرد و پروسه پایان جنگ را سرعت بخشید . از جمله :

- رخنه آرام و موثر مخالفین مسلح در رده های ماشین دولتی و تجزیه مزید این ماشین به بخش های قومی.

- استمرار تقابل قومی بیش از سه دهه میان خلق و پرچم و حزب اسلامی و جمعیت اسلامی به شیوه نو ناشی از انکشافات جدید در معادله قدرت.

ـ ظرفیت حیرت انگیز اوپراتیفی مخالفین مسلح در وارد کردن ضربه به اهداف جنگی دلخواه.

ـ قرینه تحول آرام رو به انکشاف در تناسب قوای جنگی به نفع داعیه آزادی و حق حاکمیت ملی بدنبال منازعات ذات القومی در حکومت و اورگان های امنیتی.

توسعه پایگاه ولسی مقاومت مسلح و رخنه در دستگاه دولت از یک سو و جلب حمایت متحدین جدید منطقوی برای داعیه رویدست از سوی دیگر مخالفین مسلح را در موضع مطمئن برای تکرار آینده عملیات خونین دیگری شبیه قول اردوی شاهین قرار داده است.این واقعیت ضرورت تسریع عملیه صلح را قبل ازانکه تابوت های دیگری به قطار کشیده شود به امر حیاتی تبدیل میکند.

در پهنه تاریخ، دفاع از سلامت افغانستان و بلند کردن داعیه آزادی و اسلام پشتون ها را مغضوب قوت های مهاجم قرار داده است. آنها از چپ و راست و داخل و خارج زیر ضربه دشمن قرار دارند. به فرقه های متنوع عقیدوی و فکری تقسیم شده اند و فاقد رهبری واحد سیاسی اند.

دفاع از مظلومیت پشتون ها بصورت قطع تعرض به حقوق تاجک، هزاره،ازبک و... نیست.

اقوام افغانستان در سطح عوام الناس در زندگی باهمی زیر یک سقف بنام افغانستان هیچ مشکلی ندارند.

مولد مشکل دلالان قومی اند که غالباٌ معاش از سفارت های خارجی میگیرند و از مارک تجارتی قوم، درگیر معاملات پردرآمد سیاسی اند.

طالبان برای توجیه حمله به قول اردوی شاهین شهادت والیان خود را در کندز و بغلان مبنا قرار دادند. اما کشتار ۲۰۰ تن در بدل شهادت دو والی، طالبان را در موضع حق به جانب قرار نمیدهد. واقعیت اینست که عقده های متراکم لااقل یک و نیم دهه پشون کُشی انگیزه این برادر کُشی را فراهم آورده است.

تصفیه قومی زیر پوشش جنگ ضد تروریزم که پشتون ها معروض به آن شدند، از قتل عام ۴۰۰۰ طالب در دشت لیلی آغاز و با گذشتن از کشتار یومیه و مسلسل در دوره حکومت های کرزی و غنی تا رسیدن به شهادت دو والی طالب استمرار یافته است. در نتیجه اگر حم بی گناه ما قربانی ماجراجویی قومی اراذل و ً له به قول اردوی شاهین را که دران فرزندان اکثرا ،) شی قیاس کنیم ( که چنین هم است ُ عکس العمل طالبان در برابر پشتون ک ، اوباش درون وبیرون حکومت شدند مسئولیت این کشتار بدوش حکومت و گروه های موتلف تکیه میکند. "

پایان تحلیل جناب محترم دکتور م، عثمان تره کی

-----------------------
به پیش به سوی صلح صلح بین الافغانی!
----------------------------------------------
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و هر چه دقیقتر در راۀ مبارزه با فساد اداری!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و دقیقتر با ایران محوری ها و پاکستان محوری های مخرب در افغانستان عزیز!
به امید دقت به کوچکترین واحد های کاری در هر ساحۀ کاری ما!
به امید اتحاد و وحدت هر چه بیشتر اقوام شریف افغانستان!
به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه برای مردم رنجدیدۀ ما