حضور دگرباره ی جوان اصولی (کمال ناصر) در ولسی جرگه، کم از کم به این باور کمک کرده است که مردم ما از مصلحت های بی جا که تا سرحد توجیه بدترین هتاکی ها (سوژه یی ساختن هویت ملی) فضاسازی شدند، آهسته آهسته اجتناب می کنند. 

بی نیاز از توصیف جوان با شهامت خوستی که از وجاهت ظاهری نیز سیمای خوش دارد، موضع گیری های شجاعانه اش از زمان نخستین تبارز جدی که با بوت به دهن یک ناقل بی اصل و نسب مدعی زد، در تمام دوره ی قبلی که صدای رسای اکثریت بود و حالا در برابر بی قانونی، اصولاً مبارزه می کند، ما را امیدوار کرده است که اثرات مثبت ایده سازی های ملی، طیفی را به جود آورده که نه چپی را به رسمیت می شناسد و نه به نام راستی افراطی، اجازه می دهند از علایق مذهبی شان سوء استفاده کنند.  

نشانه های خوش تحریک ملی که دیگر کم نمی آید و به نام مصلحت های بی جا، احتیاط مضر نمی کند، در سومین دور کار شورای ملی افغانستان، نوید بخش است. تبارز اصولی که بر اساس ارزش های ملی شکل گرفت، به طهارت پارلمانی می رسد که در دور قبلی، اگر اصولی ها نمی بودند، صدای کریه ناقلین که متاسفانه با تمدید غیر قانونی، سه سال دیگر نیز از مزایای افغانی، استفاده ها کردند، بیشتر می شد. 

در روندی که آغاز شده است، حداقل تا زمان تسویه ی حساب کامل با فضاحت های رسانه یی و خودفروخته گانی که در صف های دراز ایستاده بودند تا از سفارت ایران پول بگیرند و به درز های اجتماعی به نام افغان ستیزی بکوبند، تمرکز بر اولویت های افغان ها که در درد های مشترک به تمام افغانستان، به ویژه در جغرافیای پشتون ها گسترده است، بیشتر می شود.  

در کنار قاطعیت مبارزه ی اصولی که با آرای پاک، ولو بیش از 50، اما در کنار سایر برادران و خواهران ایستاده گی می کند، در اوج تعلق خاطر به ملی گرایی، طرح تفویض ریاست ولسی جرگه به آن افغان های عزیز (اقلیت های قومی کوچکتر) را تبارز داد که حق دارند به نام افغان، سهم مساوی داشته باشند.  

در واقع کنار زدن ستر تحمیلی فارسی زبان که بخش هایی از کشور را در گرو هویت یک اقلیت قومی کوچک و فاقد جغرافیای متمرکز، مصادره و بزرگ نمایی کرده، آرزویی بود که در کنار اکثر هموطنان، این قلم برای آن بسیار کوشیده است.  

اما یک نکته ی جالب دیگر در طرح جوان با شهامت خوستی، افشای رسوایی وکیلان خود فروخته ی خودی و بیگانه بود. او در آخرین تنش های ولسی جرگه بر سر تعیین رییس، به صراحت گفت که هر کی از رحمانی، حمایت کرده، بیاید و علنی بگوید که چنین کرده است. دقت زیادی در این جمله نهفته می باشد.  

با افشای هویت اصلی رحمانی (برادر بابه جان پرچمی و از نوکران شناخته ی شده ی روس ها در افغانستان) و این که سال ها با تجارت در عرصه ی تخلیه ی بدرفت های بگرام، بدنام تر از آن است که لیاقت ریاست ولسی جرگه را داشته باشد، حمایت علنی از او در شورای ملی، آبروی همه را می برد. 

صرف نظر از خیانت چند وکیل پشتوزبان که پول گرفتند، ذهنیت های منفی بسیار دیگری که با پول و تعصب به رحمانی رای دادند، آنان را در منظر قضاوت مردم، خورد می کنند؛ زیرا تعیین ریاست جرگه ی قانونگذار افغانستان، شوخی نیست. ما دیدیم که ریاست قبلی این جرگه با افراد تنظیمی و جناحی، از حیثیت و پرستیژ آن کاسته است.  

من برای اصولی صاحب توفیق می خواهم و امیدوارم تحریک ملی ای که با ایستاده گی آنان در برابر فساد، به نوع بسیار واضح شکل گرفته، در آدم کردن ارازل و اوباشی کمک کند که می دانند بیرون رفتن قوای خارجی، چه بلایی بر سرشان می آورد. پس بهتر است با قبول اخلاق و طهارت، از همین حالا بکوشند دچار عقوبتی نشوند که برای تسویه ی حساب آن، هزاران سند و مدرک داریم. از هتاکی ها و دهن گنده گی های فارسی- خراسانی تا خیانت های تکیه بر بیگانه گان که تا حد روسپی گری های پدرام ها برای وابسته گی به ایران، تاجکستان و پاکستان رسیدند، افزون بر جنایاتی که به نام مبارزه بر ضد طالبان در مناطق پشتون نشین، اعمال کرده اند و حتماً باید تقاص دهند، همه را به یاد داریم.   

سخنرانی اصولی: 

https://www.facebook.com/KamalNaserOsuliKmalNasrAswly/videos/375697659743443/