محمد اشرف غنی رییس جمهور افغانستان در زمان اعلام سیاست خارجی اش وعده سپرد که روابط خارجی این کشور با تدابیری که روی دست است بهبود خواهد یافت.
اقای غنی سیاست خارجی اش را در پنج حلقه برای مردم افغانستان اعلام کرد و آنرا برای بقا افغانستان حیاتی دانست. وی یاد آور شد که امنیت در افغانستان مرتبط با امنیت در جهان است و این سیاست می تواند ضمن ثبات این کشور ثبات جهان را نیز به دنبال گیرد.
حلقه اول سیاست خارجی اقای غنی با کشورهای همسایه بود و تاکید کرد که بیثباتی در کشورهای همسایه با بیثباتی در کشورش ارتباط دارد و افغانستان نیاز دارد تا با کشورهای همسایه یک پیمان همکاری منطقهای امضا کند.
وی حلقه دوم را کشورهای اسلامی خواند ، حلقه سوم سیاست خارجی دولت او کشورهای آمریکا، کانادا و جاپان هستند و تاکید کرد که "صلح هدف استراتژیک ما است" ورئیس جمهوری جدید افغانستان حلقه چهارم سیاست خارجی کشورش را رابطه با کشورهای آسیایی خواند او با اشاره به فقر گسترده در کشورهای آسیایی افزود که "تلاش ما آن است که در این قاره به فقرزدایی برسیم".
حلقه پنجم سیاست خارجی آقای غنی، سازمانهای بین المللی بود.
اکنون حکومت وحدت ملی وارد سال اخیر اش می شود و سوال این است که آیا این حکومت توانسته است که در زمینه تطبیق سیاست خارجی است موفق باشد ؟
در زمینه اول سیاست افغانستان با همسایه نسبت به سال های گذشته با چالش های جدی همراه است ، روابط افغانستان با پاکستان با گذشت هر روز خرابتر می شود و بی اعتمادی ها به جای رسیده است که اسلام آباد بیشتر از گذشته حمایت اش را از گروه های هراس افگن بیشتر سازد ، ایران نیز روابط زیاد خوبی با افغانستان ندارد ، اکنون ایران از گروه طالبان حمایت می کند و اظهارات اخیر رییس جمهور غنی در مورد آب سبب شد تا رییسجمهور روحانی نشان دهد که تهران دیگر پروای روابط نیک و حسنه با کابل را ندارد.
چین در همسایه گی افغانسان که دارای قدرت بزرگ اقتصادی و نظامی است اکنون باز های دو گانه را با افغانستان شروع کرده و انقدر رضایت از سیاست های افغانستان ندارد و حمایت چین از برنامه پاکستان نشان دهنده این وضعیت است.
کشورهای آسیای میانه و روسیه هم دیگر کابل را جدی نمیگیرند. روسها به صراحت و بدون هیچ نوع نگرانی از تیرهگی روابط با کابل و از تماسهایشان با گروه طالبان سخن میگویند. کشورهای آسیای میانه هم که ساحه نفوذ روسیه به شمار میروند، به تقلید از مسکو، سطح روابطشان را با کابل کاهش دادهاند. در شروع روی کار آمدن حکومت وحدت ملی، ترکمنستان، همسایه شمالی ما، در قرارداد خرید گندم، متوسل به سیاست فریب شد. این کشور گندمی را که ارزش غذایی کمتری داشت، میخواست به افغانستان بفروشد که تجار افغان از خرید آن امتناع کردند. تاجیکستان و ازبکستان هم به نحوی اکت نارضایتی میکنند. نا رضایتی این کشور زمانی بیشتر شد که کابل به مراتب از حمایت روس ها از طالبان خبر داد و روس ها هم روشن و آفتابی و به صراحت اعلام میکنند که با طالبان تماس دارند.
همین گونه سیاست خارجی افغانستان با برخی از کشور های منطقه توازن اش را از دست داده و کشور های خارج از منطقه نیز چندان به عملکرد های سیاسی افغانستان دل خوش ندارند.
حنیف اتمر مشاور پیشین شورای امنیت ملی افغانستان در چند سفر اش به کشور های منطقه و فرا منطقه تا اندازه یی این روابط را تحکیم بخشیده بود و به همه کشور تعهد سپرده بود که افغانستان سیاست و روابط نیک را با همه کشور های منطقه و جهان خواهد داشت و این سیاست به منافع منطقه و جهان خواهد بود اما تک روی های رییس جمهور غنی به ویژه در دو سال اخیر در مورد سیاست های خارجی این حرکت را با بن بست کشاند و اینده سیاست افغانستان را تاریک نمود .
مشکل دیگر سیاست خارجی حکومت وحدت ملی این است که مجری این سیاست روشن نیست. در سیستم حکومتداری افغانستان، رییسجمهور طراح سیاست خارجی و وزارت خارجه مجری آن است. اما در حال حاضر، رییسجمهور با وزیر خارجهاش مشکل دارد. وزیر خارجه عضو ایتلاف انقره است و محمد حنیف اتمر مشاور امنیت ملی سابق رییس جمهور نیز در کنار اش نیست. با این وضعیت چه کسی سیاست خارجی افغانستان را باید تمثیل بکند؟ حکمت کرزی، صلاح الدین ربانی یا چندین مشاور امور خارجی که تا اکنون چهره های اصلی آنها را مردم افغانستان نمی شناسند ؟