(معرفی کتاب)  

دوسیه ی جنایتکاران افغانستان، تاریخی شده است. از 7 ثور سال 1357 تا دوام جنگ های کنونی، جنایتکاران به انبوه می رسند. در تنازع سالیان بحران، افراد زیادی بودند که به چنگ عدالت نیافتیدند، اما در خشونت های بی امان که در برابر مردم و رقبا به راه انداخته بودند، خود نیز نیست می شوند.  

ایجاد فاصله از مردم، ویژه گی رژیم های کودتایی بود. این فاصله در میان حزب خلق محسوس تر می شود. رقابت درونی و ستیز با جامعه، دولت های پس از هفت ثور را به عمال سرکوب مردم مبدل می کنند. سیستم دولتی با کنار کشیدن از مسوولیت های تامین نیاز های مردم، به دستگاهی مبدل می شود که در پی اجرای ایدیالوژی های وارده، خودش را فقط مسوول کشتار و تهدید مردم می دانست. در این تراژیدی، جنایتکارانی زاده می شوند که از تجربه ی خونین کمونیسم در اتحاد شوروی آموخته بودند که گویا با شدت کشتار، بهشت آنان خلق می شود. این سنت بد تا حالا که از جنگ های فرسایشی بی رمق شده ایم، اصل مهم گروه هایی ست که همه در پی اجرای ایدیالوگ های خویش، همچنان به کشتار و سرکوب مردم متعهد مانده اند.  

حکومت نحس تنظیم ها که گویا ارثیه ی رفقای وطن فروش را به ارث گرفته بود، با خشونت های بدتر از ترور ها و جنگ هایی که در روستا ها اعمال می شدند، به جان مردم شهری می افتند. مجاهدین در کسوت مجاهلین، مملکت را به پرتگاه تجزیه می کشانند.  

پایان امارت خشن طالبان، نوع ستیز را به گونه ای رقم می زند که حاکمیت های کمونیستی در برابر تنظیم های جهادی داشتند. دولت- حکومت های محصور در شهر ها که با فشار مضاعف و ویرانگر، از تنظیم امور عاجز اند و از درون با عمالی خورد می شوند که با انواع قواره های مجرمین، به ساختمان بد شکلی می مانند که از زباله و اشغال درست کرده باشند.  

تحولات بنیان برافگن و نبود فرصت های تامل روی دوسیه های مجرمینی که در کشتار دو میلیون افغان و بی خانمانی میلیون های دیگر سهم داشتند، آن افغانان با احساس و باوجدان را تشویق می کنند که در مستند «د جنګي جنایتکارانو اتهام نامه»، شاید در کسوت یک افغان متضرر که ترجیح داده است بی نام بماند، در این حسرت که قدسیت خاینان، آن را ابقا کرد، اما میلیون های مردم متضرر برای دادخواهی، ناگزیز بی نام درخواست می دهند. در این کتاب، به مردم تفهیم می شود که در هیاهوی سیاهکاران، بی جهت خواب های خوش نبینند! 

به قامت دولت کنونی بنگرید! اکرام و احترام خاینان و جنایتکاران از هفتی و هشتی تا بقیه، در سرنوشت مردم حاکم شده اند. از ظهور 7 ثور شوم تاکنون، این هرج و مرج سیاسی به این سوال پاسخ نمی دهد که سهم 14 سال کشتار جبهات الحادی و جهادی و سال های مقاومتی، چه میزانی به رفاه، آرامی و صلح مردم کمک کرده اند؟  

8 ثور نحس در سگ جنگی های معمول تنظیمی، آن جنایتکاران کمونیست را کمک کرد که تا حمله ی امریکا به افغانستان، سالم بمانند. حضور رفقای خلقی با سیاهی ناشی از خاکستر جنگ های تنظیمی، گذشته ی آنان را ستر می کند.  

به بهانه ی جنایت ها و خیانت های تنظیمی، جنایتکارانی که بانی و باعث هشت ثور و عمال آن شدند، در دیموکراسی وارداتی و تجربه نشده، امیدوار اند با نکوهش امریکا و جامعه ی جهانی، این بار با کارت های پاکستانی، ایرانی و کشور های آسیای میانه، جامعه را به چالش بکشند. 

 یکی عقب دیگر در دسته هایی که سال ها قبل به نام ملحد و اشرار، همدیگر را ذبح و اعدام می کردند، تقلا برای دست یابی به قدرت، تخطی از اصول ایدیالوژیک را به جایی رسانده است که اعضای احزاب فی سبیل الله و انترناسیونال، به بدترین شوونیستان و فاشیستان قومی مبدل شوند.  

کتاب «د جنګي جنایتکارانو اتهام نامه»، سعی ستودنی دیگری ست که هرچند با نام مکتوم صاحب اثر عرضه می شود، اما شاید رمزی از دادخواهی میلیون ها افغانی باشد که در گورستان های بی نام آنان، تجربه ی دهشت و ترور از هفت و هشت، به زمان حال می رسد. جانیان رسته از عقوبت کردار زشت، در گورستان های بی نام هموطنان ما، اشک تمساح می ریزند!  

جفای روزگار، دادخواهی ها و حق طلبی های مردم را شعار می کند. اجندا های بیرونی را بی هیچ آزرم، از سوی مهره های خویش بر جامعه ی ما تحمیل می کنند. بنابراین امید تضمین امن و رفاه از حاکمیت هایی که سراپا با جنایتکاران جنگی انباشته اند، سرابی بیش نیست. 

 اما نوستالوژی تراژیدی مردم به امیدواری هایی می افزاید که درک اجتماعی از ضرر و عاملان ضرر به این گسیل کمک کند تا افغانانی که این کشور را به ارث می برند، فراموش نکنند در نظامی که قادر به تامین اولویت ها باشد، جنانیان و خیانتکاران را به جای خیرخواهان، عوض نمی گیرند.  

افزون بر دوسیه های ناگشوده، دوسیه های گشوده ی جنایتکارانی که گاه در منظر یوم البتر، شانس تقدس یافته اند، دیوان عدالت ملت افغان را بزرگ تر می سازند. ناگزیریم و بایسته است پروسه ی تفکر ملی روی ابواب ناهنجاری را باز بگذاریم. 

تنازع خونین و خصومت های جاری به جانیان بیشتر می انجامند، اما درک اجتماعی این که اعتماد به عاملان بربادی در زمینه ای که سعی می شود گذشته های سیاه آنان ماست مالی شود، ما را دچار عقوبت دیگر می کند، به این تفکر کمک کرده است که هرچند در دایره ی فکری شماری از نخبه گان افغان می چرخد، اما وضوح می دهد آیا زمان عدم اعتماد کامل به چپ و راست دولتی نرسیده است؟ 

کتاب «د جنګي جنایتکارانو اتهام نامه»، اثر یک نویسنده ی مکتوم است. شاید برای اهل سبک، پوشیده نماند که سعی خبره ای در زمینه ای که آگاهی های تحقیقی او با مفردات و مواد قانون در ویژه گی ریفرنس بی شمار از جنایات عاملان 7 ثور، به میزان دقت رسیده اند، او را معرفی کنند، اما آن چه مهم تر می نماید، خلق اثری ست که سعی کرده اند در هرج و مرج اجتماعی، جاه و جا تحریف نشود. 

کتاب «د جنګي جنایتکارانو اتهام نامه»، آدرس مشخص ندارد. من از طریق لطف یک بزرگ ما، آن را به دست آوردم. تبادله ی این کتاب در فضایی که منافع و هویت ملی را به حراج گذاشته اند، متاسفانه در خلوت های افغانان حساس، وطنپرست و آگاه از درد مردم، دست به دست می شود.  

فهرست مطالب کتاب «د جنګي جنایتکارانو اتهام نامه»: 

پیلامه 

لومړۍ فصل 

عمومیات 

شمالي ستر ګاونډی 

د قانون نقض شوي مواد 

نړیوال جنایي دیوان (ICC) 

د رژیم د جنایاتو یوه نمونه 

د هدف ظروف 

۱ –  د افغانستان د خلق دموکراتیک ګوند 

۲ – جاسوسی  

ستون پنجم 

د انقلابیانو ناوړه ګتې 

شکنجه 

دویم فصل 

د چنګاښ ۲۶ مه 

د سردار کاري دله 

کمیته مرکزي 

پر میوندوال توطیه 

د تحقیق هیات 

قضایي هیات 

د متهمینو د جملې 

د خلق ګوند وحدت 

خلقي ډله 

د پرچمیانو ډله 

د غوایي اوومه 

دریېم فصل 

د جنګي جنایتکارانو اتهام نامه 

د سردار داوود او کورنۍ شهیدان 

د سردار د کورنۍ نور غړي چې ټپیان وه، لکه 

د کودتا عمال 

څلورم فصل 

د لومړیو ورځو شهیدان 

د تره کي اداره 

د اردو تصفیه 

نامتو وژونکي 

د تصفیي دوام 

بې کفنان 

د مجددیانو د کورنۍ ښځینه بندیانې 

د رژیم ستر واکداران 

پر پرچمیانو برید 

بې ګناه ګناهکاران 

بې ګناه ګناهکارانو بله ډله 

د تره کي انقلابي محاکمه 

د وږي ۲۲ مه 

ملګری امین 

ملګری امین اداره او انقلابي اجراات 

شپږم فصل 

رفیق ببرک کارمل 

پرچمي اداره 

پرچمي شورا 

د ببرک کابینه 

د ملګري امین صاحب د پلویانو مجازات 

د ببرک ګوندی تغییرات 

د الله اکبر چیغه 

 بې جرمه مجرمان 

پرچمي قضا 

د یابو بد لیدل 

یابو باید بدل شي 

د ببرک جنایات 

اووم فصل 

داکتر نجیب 

د نجیب اداره 

د نجیب د بې ناموسۍ یو مثال 

د کب ۱۶ مه ناکامه کودتا 

شهنواز ټنی 

د جنګي جنایاتو دوام 

اتم فصل 

د جنایاتو جاج 

نهم فصل 

د ګورباچوف د تیښتې هلې څلې 

دوه ننګین پروتوکولونه 

د رژیم سقوط او د نجیب تېښته 

د نجیب جنایات  

لسم فصل 

د بري په درشل کې 

د مجاهدینو واکمني 

امارت اسلامي