نویسنده: ظریف امین یار  

عبدالقدیر فطرت از ولایت زیبای بدخشان که بعنوان معاون اول و سرپرست بانک مرکزی در رژیم مجاهدین به رهبري استاد ربانی کار کرده است، در کتاب خود زیر عنوان « تراژیدي کابل بانک» که چند روز قبل به زبان انگلیسی در آمریکا به چاپ رسید تلاش کرده است تا اسرار مهم را در ارتباط به بحران کابل بانک افشا کند. من کتاب مذکور را که ۶۵۳۳ صفحه در نرم افزار کیندل دارد را تا اخیر به دقت کامل مطالعه نودم و اینک موارد ذیل را بعنوان فشرده این کتاب می نویسم. هرچند می خواهم «خلاصه این کتاب را با تبصره خودم» اگر رضای خداوند متعال باشد در هفته آینده بصورت تخصصی و  مفصل تحریر نمایم؛ به آنهم فشرده اخص کتاب را قرار ذیل تحریر می دارم.    

فطرت همانند سایر افغانهاییکه در چهار دهه پرطلاطم و بحرانی اخیر در افغانستان به دنیا آمده اند، به سختی ها و زحمات فرآوان بالاخره به پاکستان مهاجرت می کند و در آنجا بعد از مشکلات ، مشقات و مرارتهای زیاد فرصت می یابد تا دوره لیسانس خود را در رشته اقتصاد بخواند. او با استفاده از یک فرصت تحصیلی عازم کشور امریکا می گردد که در آنجا ماستری خود را نیز در رشته اقتصاد به اتمام می رساند. او در مسایل تخصصی اقتصاد ظاهراً دانش و مهارت ويژه دارد و در مورد تخصص خود مثالهای زیاد در کتاب خود تحریر نموده است.  

فطرت بزرگترین عامل بحران کابل بانک را رییس جمهور پیشین کشور جناب حامد کرزی عنوان می کند. او بالای جناب حامد کرزی اتهام دست داشتن با مافیای اقتصادی و سیاسی می زند و او را یکی از ضعیف ترین و فاسدترین رهبر در طول تاریخ افغانستان خطاب می کند. او می گوید جناب کرزی در انتخابات 2009 از اکثر بانکهای خصوصی برای کمپاین انتخاباتی پول جمع آوری کرده بود که در آن لیست نام بانک های نظیر کابل بانک، عزیزی بانک ، افغان یونایتید بانک و... شامل می باشد. او می گوید کرزی نه تنها قضیه کابل را نمی خواست حل نماید بلکه آن را بیشتر بحرانی ساخت. او جناب کرزی را یک رهبر خنثی در تاریخ افغانستان یاد می کند. او عامل نفوذ سیاسی در کابل بانک را یکی از اساسی ترین عوامل سقوط آن بانک می خواند.  

فطرت آقای قسیم فهیم را بی سواد، زورگو، جنگسالار و فاسد می خواند. او وی را یکی از عوامل بنیادی بدبختی اقتصادی حکومت استاد ربانی و کرزی می داند و می گوید که آقای قسیم فهیم و افراد زورگوی آن در تطیهر پول، استفاده نامشروع از ذخایر بانک مرکزي و...دست داشتند. او می گوید وقتی فهیم در رژیم استاد ربانی رییس امنیت ملی بود برای به دام انداختن او یک دختر زیبا را به دفتر او فرستاده بود تا بتواند علیه او مدارک جمع آوری کند و براساس آن وی را از سمتش برکنار کند. او می گوید روابطش بخاطری با فهیم خراب می شود چرا که فهیم در رژیم استاد ربانی هر روز دو یا سه چک گزاف را بدون اجازه رسمی استاد ربانی از بانک مرکزی برداشت می کرد که او به عنوان رییس بانک مرکزی به آن اعتراض داشت. فطرت یکی از عامل انفلاسیون هایپر در رژیم مجاهدین را چاپ پول بصورت غیر مسوولانه و دخالت آقای فهیم در بانک مرکزی و بازارهای مالی کشور می داند .او می گوید آقای فهیم از وی در مورد بیرون کردن نام حسین فهیم از قضیه کابل بانک تقاضا کرده بود. در یکی از اوراق کتاب خود او حکایت می کند که آقای فهیم برای او گفت که « فطرت تو بانک تاجیکها را به پشتونها دادی که این کار خلاف منافع تاجیک هاست». منظورفهیم تعیین نمودن آقای مسعود غازی بعنوان رییس عامل کابل بانک بجای رییس تاجیک پیشین آن بود.    

فطرت هرنوع دست داشتن آمریکاییها را در قضیه کابل بانک رد می کند و از آمریکاییها خیلی خرسند بنظر می رسد و در تمام کتاب از حسن نیت و عملکردهای تخصصی آنها ستایش بعمل می آورد.   

فطرت داکتر انوارالحق احدی را یک متخصص به تمام عیار اقتصاد سیاسی در افغانستان می داند و کارکرد آن را در بانک مرکزی کشور می ستاید. او می گوید داکتر احدی بالای او خیلی اعتماد داشت و به همین دلیل بود که اکثر کارها را داکتر احدی توسط او انجام می داد. فطرت می گوید که بسیاری از قوانین بانکداری را خودش با یک تیم که از بعضی آنها نیز نام می گیرد، در زمان احدی تدوین کرده است و آن را یک دست بزرگ برای اقتصاد و نظام بانکداری افغانستنان تلقی می کند. او کریدت تبدیل کردن پول افغانی سابق به پول جدید را به داکتر احدی و کارمندان بانک مرکزی می دهد اما از حضور داکتر غنی در پروسه نیز اقرار می کند.  

فطرت از آقای خان افضل هده وال معاون اول اسبق بانک مرکزی می نالد و وی را یک شخص فاسد، خلاف رشته، مضر اما زیرک می خواند. او می گوید خان افضل با سیاسیون بیشمار ارتباطات داشت و خلاف منافع بانک مرکزی و نظام بانکداری کشور فعالیت می کرد. او در مورد تحصیلات عالی آقای خان افضل چنین اظهار می کند:«خان افضل هده وال مشهور بود که سند لیسانس خود را در رشته شریعت و حقوق از پوهنتون اسلامی، اسلام آباد بنابر دلایل نامعلوم تکمیل نکرده است و ما در بانک مرکزی اصلاً سند تاییدی لیسانس آن را نداشتیم و تا هنوز هم متیقن هستم چنین سندی در آرشیف دیپارتمنت منابع بشری بانک مرکزی وجود ندارد.» او می گوید در قضیه کابل بانک آقای خان افضل هده وال حد اقل 500000 هزار دالر آمریکایی بصورت آشکار اختلاس کرده است. او همچنان می گوید در یک مبادله کابل بانک ظاهراٌ 16.5 در صد ربا بالای مبلغ 35 میلیون دالر به بانک ملی افغان داده است اما در اصل بانک ملی بالای کابل بانک 12 در صد ربا وضع کرده بود. این بدین مفهوم است که فیصدی متباقی مبلغ مذکور یعنی 4.5 فیصد مبلغ 35 میلیون دالر به حساب آقای خان افضل هده وال و وزیر مالیه جناب ذاخیل وال تقسیم شده است. او اضافه می کند که آقای اسحق الکو به گفته ذاخلیل وال آقای هده وال را از قضیه کابل بانک بیرون کشید. 

فطرت می گوید همه سهامداران کابل بانک با اشخاص سیاسی ارتباطات نزدیک داشتند. او می گوید درصورتیکه کابل بانک از سال 2004 تا 2010 در حدود 18.33 بیلیون افغانی معادل 397 میلیون دالر ضرر کرده بود، سهامداران آن به مصارف گزاف ادامه می دادند.  

فطرت از نفوذ سیاسی  در دستگاه قضایی کشور فریاد می کند. او دستگاه قضایی کشور را یکی فاسد ترین ارگان دولت افغانستان می خواند. او لوی څارنوال پیشین رژیم کرزی آقای اسحق الکو را متهم به فساد و دست داشتن با مافیای بزرگ اقتصادی و سیاسی می نماید و در این مورد حکایتهای مستند ارایه می دارد. 

فطرت از سیاستهای دومنطوره  و زیرکی سیاسی وزیر مالیه پیشین جناب ذاخیل وال فریاد می زند. او جناب ذاخیل وال را یکی از عوامل نفوذي در نظام بانکداری افغانستان می خواند. او از دخالت جناب ذاخیل وال در امر سبکدوش کردن آقای دیانی، رییس پیشین پشتنی بانک که متهم به فساد گسترده در پشتنی بانک بود به عنوان یک چالش بزرگ در امر مبارزه علیه فساد اداری و تطبیق قانون یادآوری می کند. او از مدیریت کردن حسابها توسط جناب ذاخیل وال در باختر بانک حکایت می نماید. او می گوید جناب ذاخلیل وال بعد از استفاده از حساب تمام ریکارد مبادلات آن حسابها را با استفاده از عوامل نفوذي از سیستم بانکداری باختر بانک حذف می کند.  

فطرت همه سهامداران کابل بانک را فریب کار و بدون اهلیت و شایستگی مدیریت بانک خصوصی می خواند. او می گوید که به آنها نباید مجوز داشتن بانک خصوصی صادر می گردید.  

فطرت ناکامی خود را در امر مدیریت نکردن بانک توسعه افغانستان، رد می کند و عدم تطبیق قوانین ، فساد در قضا و مافیای سیاسی و اقتصادی را عامل اساسی سقوط آن بانک می خواند. او می گوید که به بانک توسعه افغانستان نباید مجوز صادر می شد و اظهار میدارد که او در پروسه جوازدهی به این بانک دخیل نبوده و فقط در مراسم اعطای مجوز حضور داشت.     

او آرین بانک را یکی از بانکهای جاسوس در افغانستان خطاب می کند و می گوید که دولت ایران با استفاده از سفارت ایران در کابل و آرین بانک همواره در تطهیر پول،  انجام حواله های غیر قانونی برای تمویل برنامه های غنی سازی اتوم و دیگر برنامه های دولت خود استفاده می کند. او می گوید آقای داودزی، رییس پیشین دفتر حامد کرزی مسوول پول گیری از دولت ایران بود. او پای جناب کرزی را نیز در این قضایا دخیل می داند.  

فطرت از قضیه کمپنی ایپکوEPCO)) یادآور می شود و از حل کردن مؤفق آن توسط وکیل موفق افغان در آلمان بنام خانم وحیده وحدت و آقای صافی یاد یادآوری می نماید. او پیروزی در این قضیه  را یک دست آورد بزرگ برای افغانستان می خواند و در انجام این کار از آقای زلمی رسول وزیر خارجه پیشین حامد کرزی اظهار سپاس می نماید.  

 فطرت از آقای عزیز لودین، آقای احمد ضیا مسعود، آقای قسیم فهیم، آقای حسین فهیم، آقای محمود کرزی بعنوان فاسدین اشخاص یادآوری می نماید و مثالهای بیشمار از فساد آن را تحریر می نماید.   

فطرت از آقای قسیم رحیمی، آقای عتیق نوشیر، آقای مسعود غازی، آقای جبارخیل، آقای علوي و اکثر کارمندان بانک مرکزی بجز از آقای هده وال بخوبی یاد می کند. او می گوید کارمندان بانک مرکزی نخبه ترین و پاک ترین اشخاص در تمام دولت افغانستان بودند. او سهل انگاری، بی ظرفیتی یا ناشایستگی کارمندان بانک مرکزی در امر مدیریت نظام بانکداری و مالی افغانستان را قطعاً رد می کند.  

فطرت از عملکرد داکتر غنی در امر مبارزه علیه فساد اداری استقبال می کند. او بطور مستقیم و غیر مستقیم از دانش، تخصص و حسن نیت داکتر غنی ستایش بعمل می آورد. اما می گوید یک زمان وقتی کرزی او را می خواست رییس بانک مرکزی تعیین کند، داکتر غنی گفت که برای وضعیت فعلی داکتر احدی گزینه بهتر است بخاطریکه بیشتر تجربه دارد، مسن است و دارای سند ماستر در اداره تجارت است درحالیکه فطرت دارای سند ماستری در اقتصاد خالص است. او می گوید که داکتر غنی گفت چون فطرت هنوز جوان است بعد از چند سال دیگر می تواند یک رییس خوب برای بانک مرکزی کشور باشد. او هرچند می اظهار می کند که کرزی اصلاٌ خودش نیز نمی خواست او را رییس بانک مرکزی تعیین کند.  

او از اظهارات آتشین خود در پارلمان ستایش می کند و می گوید آن اظهارت تاریخی بود و آن را فقط بخاطر منافع ملی افغانستان باوجودیکه تهدید های زیاد متوجه ایش بود، انجام داد.  

فطرت بزرگترین اشتباه خود را ظاهر شدن سه روز قبل از سقوط کابل بانک در پریس کانفرانس می خواند. فطرت در این پریس کانفرانس اظهار کرد که کابل بانک یکی از بهترین بانکها در منطقه است و به هیچ عنوان موضوع سقوط آن مطرح نیست بناُ مردم نباید نگران باشند. او می گوید این کار را به هدایت جناب کرزی انجام داده است.   

او پشتنی بانک و عزیزی بانک را یکی از بانکهایی در مرض خطر عنوان می کند. او رییس عزیز بانک را متهم به فساد، ناشایستگی و ملوث به مافیا می داند.  

فطرت می گوید بخاطر از کشور فرار کرد چرا که برای او دسیسه طرح کرده بودند تا او را غالباٌ ازبین ببرند. او از قتل های زنجیره ای توسط رژیم حامد کرزی یاد می کند و می گوید اگر در کابل باقی می ماند او نیز ترور میشد.  

فطرت کرزی را یک انسان پارانایید، خنثي، مافیایی، رهبر ضعیف  وفاسد و ضد آمریکا و سازمانهای مانند IMF  وغیره یاد می کند. او می گوید کرزی متعقد به ارزشهای دموکراسی و قانون اساسی نیست. او جناب کرزی را یک سیاست مدار مصلحت گرا خطاب می کند.  

فطرت از شکیبایی داکتر عبدالله بعنوان رییس اپوزیسیون در قضیه کابل بانک ستایش می کند.  

فطرت  می گوید آقای یونس قانونی ، آقای بسم الله خان و لوی درستیز قوای نظامی و دیگر اشخاص بانفوذ و قدرت مند بالای او فشار وارد کرده بود تا آقای فیروزی رییس کابل بانک تعیین می شد.  

فطرت از پارلمان افغانستان خاطره خوش ندارد. او از آقای ابراهیمی ستایش می کند اما آقای بشردوست یا یک شخص پاپولیست یاد می کند.    

فطرت انتخابات ۲۰۰۹ را انتخابات تقلبی یاد می کند و می گوید جناب کرزی از بانکهای خصوصی برای تمویل کمپاین انتخابی سوی استفاده های گسترده کرد و این بالای همه بانکهای خصوصی تاثیر منفی داشت. او می گوید یکی از علتهای سیاسی شدن بانکهای خصوصی همین استفاده های نامشروع اشخاص سیاسی بود. 

از دست آوردهای بزرگ خود تاسیس کمیته ها، تدوین قوانین، تاسیس اتحادیه بانکهای افغانستان، تاسیس انستیتوت بانکداری و مالی افغانستان، برکناری حدود ۵۰٪ درصد کارمندان اضافی بانک مرکزی، حل و فصل کردن قضایای فساد بشمول بانک توسعه افغانستان و قضیه ایپکو، پشتنی بانک، کابل بانک و .... یاد می کند.  

من نوشتن چنین کتاب و افشاگری های یک کارمند ارشد نظام بانکداری و مالی افغانستان در وضعیت فعلی که انتخابات هم نزدیک است یک اقدام مؤثر می خوانم. مردم افغانستان حق دارند تا بدانند که بزرگترین بانک خصوصی کشور را چه کسی یا گروهی به سقوط مواجه کرد.هرچند آقای فطرت را هرگز نمی توان بیرون از این قضیه تصور کنیم اما در بسیاری موارد جسارت آن درخور ستایش است. پرسشهای زیاد متوجه خود آقای فطرت است که آن را می خواهم در خلاصه تصفیلی با تصبره خودم در نوشته بعدی به نشر برسانم. هرچند داکتر غنی تا حدی زیاد عاملین قضیه کابل را به محاکمه کشانده است اما هنوز هم اشخاص وجود دارند که متهم هستند اما آزاد هستند بشمول آقای فطرت که در آمریکا بسر می برد.این برای یک ملت فقیر که مردمش نان شب را ندارند، خیلی درآورد است.   

با مهر  

امین یار  

29 مارچ 2018  

آمریکا