تحلیلی از صلاح الدین طاهری:
"پنجاه نماینده ای ولسی جرگه کی ها اند و چرا قانونشکنی می کنند و جنجال می آفرینند، آن هم در پروسه ای توضیع تذکره های الکترونیکی ؟
قانون ثبت احوال نفوس دو هفته پیش از سوی کمیته مختلط دو مجلس تایید شد، اعضای هیات مجلس نمایندگان که در این کمیته شرکت داشتند، طبق قانون اساسی افغانستان تصمیم گرفتند که، قومیت، ملت و دین در شناسنامه های الکترونیکی درج شود. حالا زمانی که برخی از نمایندگان معاش خور ولسی جرگه که زمان قانونی وکالت شان نیز از دیری بدینسو به پایان رسیده است، با جمع آوری تقریباً پنجاه نفر وکیلی که زمان قانونی وکالت شان نیز همچنان به پایان رسیده است، امضای درخواست فوریت بحث های که مُخَرب وحدت ملی میباشد، را کردند، تا موضوع قانون ثبت احوال نفوس در آجندای مجلس گرفته شود و بحث های بیشتر مُخَرب وحدت ملی روی این قانون صورت گیرد، چرا؟
بدون شک که فلسفه ای ایجاد قانون توزیع تذکره های الکترونیکی نیز در اصل ایجاد منافع مردم عزیز ما، تامین وحدت ملی ما، هم آهنگی بین مردم عزیز ما تحت نام یک ملت شریف و بزرگ افغان می باشد.
اما کی ها و چرا، در امر اجرای چنین امر ملی ما که نماینده گی از وحدت و یک پارچگی مردم ما تحت یک نام، تحت نام یک ملت شریف می نماید، تشنج ایجاد می کُند، به جُز از میدیای تفرقه افگن ایران محور و شُستُشوی شده گان مغزی توسط همان میدیای تفرقه افگن در خاک ما؟
تعریف سیر تاریخی کلمه ای افغان را، آن هم به یک شکل مُغرضانه و مُخرب، برای این پنجاه نفر کی و یا کی ها نموده است، به جُز از میدیای تفرقه افگن و مُغَرض ایران محور و یا مزدوران وی؟
آیا مثلاً فعلاً همین پنجاه نماینده ای ولسی جرگه ای ما که خود را از زبان میدیای ایران محور افغان نه، بلکه افغانستانی می خوانند، از کدام بیوگرافیی که با دید مُغرضانه کشور ایران در تماس نباشد، برخوردارند؟
مثلاً فعلاً، در حالی که در سراسر کشور های جهان که دارنده ای تذکره ای الکترونیکی هستند، نام ملت شان که نماینده گی از یک پارچگی و نماینده گی از وحدت ملی شان می کند، درج است، اما همین پنجاه نماینده ای ولسی جرگه ای ما که خود را از زبان میدیای ایران محور افغان نه، بلکه افغانستانی می خوانند، نظر به کدام دلیل معقولی چنین جنجالی را می خواستند بر پا کنند؟
آیا این رژیم ایران نیست که خیلی ماهرانه و محیلانه چند تنی را اولاً، تحت پوشش به اصطلاح تحصیلات فرهنگی-زبانی-دینی-مذهبی و پژوهش های باستانگرایی های مُغرضانه، با معلومات های کاذب و جعلی، با تاریخ های تحریف شده، شُستوشویی مغزی می کند، بعدش از موجودیت آنها سو استفاده نموده، توسط همان شُستوشویی مغزی شده گان ما، به اصطلاح اوسانه ی سر منگسک خوانا، به هویت جمعی ملی، ملت بزرگ ما که نمادی از یک پارچگی و هم آهنگی ملی ما است، نمادی از وحدت ملی تمام اقوام شریف مملکت عزیز ما است، یعنی افغانیت ما است، صدمه وارد می کند؟
آیا قانون اساسی ما نمی گوید که تمام شهروندان عزیز افغانستان به نام افغان یاد می شوند و در برابر قانون همه با هم برابر اند؟
حالا بطور مثال هر گاه ما در کشور عزیز خود همین پنجاه نماینده به اصطلاح مردم را سراغ بگیریم، به بررسی علمی بگیریم، به بر رسی بیوگرافیکی بگیریم: این پنجاه نفر کی ها اند؟ آیا در گذشته و نیز فعلاً با کشور ایران، با میدیای ایران محور، با تبلیغات تخریبی کشور ایران در داخل افغانستان چه ارتباطی داشته اند؟
چرا این پنجاه نفر در بین مردم ما بی اتفاقی و جنجال می آفرینند؟
آیا یک تعداد زیادی همین عالی جنابان که از پول مردم فقیر افغانستان معاش های خوبی را نیز اخذ می دارند، جهت انداختن بی اتفاقی و جنجال در بین مردم ما به این کرسی های گران تکیه زده اند؟
کی، چرا و روی چه منظوری مردم شریف ما را به بی اتفاقی و مصدوم ساختن وحدت ملی ما تحریک می کند و جامعه ای ما را که هنوز در تحت حاکمیت یک نظام نیم بندی به سر می برد، به بی ثباتی و تفرقه افگنی سوق می دهد؟
و سوال اخیر هم این است که، آیا از جمع مزدوران شناخته شده ای ایران در افغانستان امروز کسی است در چنین حالت نازکی بر علاوه ای بقیه تفرقه افگنی هایش، به اعمال غیر قانونی عطامحمد نیز آشکارا و یا در خفیه لبیک نگوید؟"
---------------------------------------------------------------
به امید اصلاحات وسیع اجتماعی در افغانستان عزیز
به پیش به سوی مبارزه با فساد اداری و آوردن صلح بین الافغانی!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و هر چه دقیقتر در راۀ مبارزه با فساد اداری!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و دقیقتر با ایران محوری ها و پاکستان محوری های مخرب در افغانستان عزیز!
به امید دقت به کوچکترین واحد های کاری در هر ساحۀ کاری ما!
به امید اتحاد و وحدت هر چه بیشتر اقوام شریف افغانستان!
به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه برای مردم رنجدیدۀ ما