نوعی فرهنگ غلط را، که رژیم ایران از طریق فارسیزم و سیاست زبانی فارس، از طُرُق شُستُشوی مغزی مخلوط با ابزار سازی های زبانی-مذهبی و آسیمیلاسیون فرهنگی فارس به مامورین و مزدوران منطقوی اش تزریق می نماید، تا آنجا پیش رفته که گرایش به دنباله روی از سیاست های توسعه طلبی های منطقوی رژیم ایران را به‌ منزله ارتقای منزلت و موقعیت اجتماعی تعریف نماید و جلو گیری از این سیاست های توسعه طلبی های منطقوی رژیم ایران را همچون داشتن "منزلتی پایین‌ تر" و یا حتی یک نوع "بی‌کلاسی" قلمداد نماید.

به زبان ساده تر: سیاست زبانی فارس که جهت توسعه طلبی های منطقوی رژیم ایران در منطقه بلخصوص برای کشور های افغانستان، تاجکستان و بخشی از ازبکستان طرح ریزی شده است، جهت دستیابی به سرباز گیری در منطقه مزدورانش را که حتی اگر شوم هم باشند پدرام می خواند، یعنی: به اصطلاح مردم شریف هرات ما، یک نوع خربوزه گذاری در زیر بغل های شومی نموده و آنرا پدرام می خواند، تا به هدفش برسد.

واضعیست که از جانب رژیم ایران و سیاست زبانی آن رژیم نه تنها در داخل ایران به اقوام شریف مسکون در آن کشور، بلکه در منطقه به تمامی اقوام شریف منطقه با چنین طرز العمل سیاسی رژیم ایران، تامین گسترش نفوذ فاشیزم زبانی فارس پیاده ساخته و بی منزلتی ها و بی احترامی های شدید و فراوانی صورت میگیرد و کهن‌ ترین زبان های منطقه که به حیث زبان‌های تاریخ تمدن در رگ و پوست و خون اقوام شریف منطقه جاری‌ست و ناقل هویت, فرهنگ و اصالت آنان است، مورد همچو بی‌منزلتی ها و بی‌احترامی های فاشیزم زبانی فارس قرار می‌گیرند.

نهادینگی شوونیسم فارس و فاشیزم زبانی فارس در ساختار ذهنیتی و فکری سردمداران رژیم آخوندی ایران و همچنان در ساختار ذهنیتی و فکری مزدوران منطقوی آن رژیم - که ریشه در روند تاریخی آسیمیلاسیون (استحاله) دارد ـ و کانالیزه‌ نمودن این ذهنیت در کلیه نهادهای مزدور و دست نشانده ای منطقوی آن رژیم در جهت نفوذ و تسلط بر کشور های افغانستان، تاجکستان و بخشی از ازبکستان را می‌توان به حیث یکی از فاکتور های عمده ای تضعیف کننده و تخریب کننده ای دولت افغانستان نیز خواند!

شوونیسم فارس و فاشیزم زبانی فارس چه حق دارد که در پی تفرقه اندازی در بین اقوام شریف و با هم برابر و با هم برادر در داخل افغانستان بپردازد؟

شوونیسم فارس و فاشیزم زبانی فارس چه حق دارد که در پی آن برآید که نام زبان دری ما را که در کنار زبان ازبیکی، زبان پشتو و دیگر زبان های مقبول کشور ما، یکی از قدیمی ترین زبان های ما به شمار می رود، روی امیال توسعه طلبی رژیم ایران تغیر بدهد و بدان وسیله راه های تفرقه افگنی رژیم ایران را در بین ملت شریف ما باز، و باز تر نماید؟

وحدت ملی ما هیچ زمانی به فاشیزم زبانی فارس و مزدوران رژیم ایران این اجازه را نخواهد داد تا روی امیال توسعه طلبی رژیم ایران و منافع طویل مدت آنکشور، به منافع ملی ما، به قانون اساسی ما و به اتحاد و وحدت ما، همچو ضربات محیلانه ای را مطرح سازند: خاینین ملی که هدف شان خدمت به رژیم ایران و ضدیت به منافع ملی ما میباشد، باید هر چه زود تر به پای میز محاکم قانونی، شفاف و عادلانه کشیده شوند، تا آنکه از این بیشتر وحدت ملی اقوام شریف افغانستان عزیز ما را مصدوم نسازند!

قسمی که قانون اساسی مملکت ما نیز بر آن تاکید دارد، همه اتباع شریف افغانستان عزیز ما به نام افغان یاد می شوند، که این خود نماینده گی از وحدت ملی ما می کند، چنانچه هیچ افغانی از افغان دیگری در مقابل قانون کدام بر تری نداشته و در مقابل قانون هر افغان مساوی به افغان دیگر است، اقوام شریف افغانستان نیز از هزاران سال بدینسو برادر وار در کنار هم زیسته اند و در غم و خوشی یکدیگر خود را شریک دانسته اند و در آینده نیز ان شالله همینطور برادری و برابری و همدستی اقوام شریف ما ادامه خواهد داشت، اما شوونیسم فارس و فاشیزم زبانی فارس و مزدوران رژیم ایران باید بلاخره امروز بدانند که نابودی و استحاله اقوام شریف افغانستان تحت پوشش های سیاست های محیلانه ای زبانی دیگر امروز ممکن نیست و شوونیسم فارس و فاشیزم زبانی فارس دیگر از این به بعد مانع حیات و رشد مملکت و مردمان شریف ما نخواهد شد!

رژیم ایران، شوونیسم فارس و فاشیزم زبانی فارس و مزدوران رژیم ایران اگر واقعاً به اصطلاح کدام "کالای فرهنگیی به درد بخوری در چونته دارند"، اولاً لطفاً سیستم استبدادی خود را به یک مردمسالاری واقعی ارتقا دهند، بعدش بالای مسایل با هم گپ میزنیم!

در همین راستا خواهش جدی ما این است که رژیم ایران و فاشیزم زبانی فارس نباید زبان را به حیث ابزار سیاسی مورد استفاده قرار داده، ذهنیت های مزدورانش را به آن مسلح ساخته و هر کمسواد و شومی را جهت نفاق افگنی در بین اقوام شریف افغانستان پدرام بتراشد!

به هر صورت یک چند تنی، که به یک نوعی از طُرُق تاریخ های تحریف شده ای کشور ایران و با اخذ القابی "خربوزه ای" چون شاعر شاعران و نخبه ای نخبگان و کار شناس فضای ادبی-منطقوی-جیو ستراتیژیکی و جیو ایکونومیکی از جانب رژیم توسعه طلب ایران با مهارت و نیرنگ تمام شست و شوی مغزی می شوند، به هیچ وجه نمایندگی از کدام قوم شریف افغانستان نمی توانند و صلاحیت آنرا نیز ندارند!

ادامه دارد
---------------------------------------------------------------
به امید اصلاحات وسیع اجتماعی در افغانستان عزیز
به پیش به سوی مبارزه با فساد اداری و آوردن صلح بین الافغانی!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و هر چه دقیقتر در راۀ مبارزه با فساد اداری!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و دقیقتر با ایران محوری ها و پاکستان محوری های مخرب در افغانستان عزیز!
به امید دقت به کوچکترین واحد های کاری در هر ساحۀ کاری ما!
به امید اتحاد و وحدت هر چه بیشتر اقوام شریف افغانستان!
به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه برای مردم رنجدیدۀ ما