د موضوعګانو سرپاڼه

اسلام، اسلامي شرعه او د اسلام تاریخ

حقوق بشر.

هجران
13.05.2013

السلام عليکم ؛
دامي يوفارسي بيان په نيټ کښي پيداکړ چي په لاندي مضامينوحاوي دئ :
حقوق بشر.
حقوق زن.
 اجبار در انجام احکام و فرایض دینی.
که څه هم په فارسي پوره نه پوهيږم ، خوستاسي دنفعي دپاره مي رانقل کړه.

.دیدگاه های مولانا معین الدین ابوالفضلhttp://www.payam-aftab.com/fa/news/389/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%A7-%D9%85%D8%B9%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%B6%D9%84

مولانا معین الدین ابوالفضل، از علمای برجسته ی اهل سنت به شمار می رود که در زمان طالبان مدیر مدرسه ی ملا محمد عمر، در قندهار بود. ایشان طی مصاحبه ای با برنامه ی پشتوی رادیو برون مرزی ایران، در خصوص حقوق بشر، امر به معروف و نهی از منکر و انجام فرایض دینی، مطالبی را گفته اند که مشروح این گفت و گو، از این قرار است :
کد خبر: ۳۸۹
تاریخ انتشار: ۱۳۸۶/۹/۳ - ۱۸:۱۴
تعداد بازدید: ۲۹۸

در باره ی :
 حقوق بشر.
 حقوق زن.
 اجبار در انجام احکام و فرایض دینی.

* * * * *
اشاره : مولانا معین الدین ابوالفضل، از علمای برجسته ی اهل سنت به شمار می رود که در زمان طالبان مدیر مدرسه ی ملا محمد عمر، در قندهار بود. ایشان طی مصاحبه ای با برنامه ی پشتوی رادیو برون مرزی ایران، در خصوص حقوق بشر، امر به معروف و نهی از منکر و انجام فرایض دینی، مطالبی را گفته اند که مشروح این گفت و گو، از این قرار است :

حقوق بشر
س: لطفاً درباره ی حقوق بشر برای ما نظر خود را اعلام کنید و بفرمایید که قبل از ظهور اسلام وضعیت حقوق بشر چگونه بود؟
ج: اصطلاح حقوق بشر حدوداً چهل نوع تعریف شده است که بهترین تعریف آن این است که حقوق بشر مجموع قوانین و قواعد لازم الاجرا است که به منظور حفظ نظام جامعه و تنظیم روابط افراد و بهبود وضعیت جامعه وضع گردیده است؛ این بهترین تعریف حقوق بشر است. یکی از فرمایشات حکیمانه پیامبراسلام می فرماید: الجاهل اما مفرط و اما مفرط، یعنی جاهل یا اشیا را از مقام اصلی خود کم می کند و تفریط می کند و یا برای اشیا بیشتر از مقام اصل آنها قایل است؛ یعنی افراط می کند. بر اساس این قول، قبل از اسلام که جهل و تفرقه و بی دینی همه جاها را فرا گرفته بود، کارهای انسانها تفریطی بودند به این معنا که به هیچ نوع حقوق بشر که به حقوق فطری و طبیعی و حقوق موضوعه تقسیم شده است پایبند نبودند. در آن زمان عالم انسانیت به گروههای مختلف تقسیم شده بود از جمله یهود، مسیحی، مجوسی، عرب، مشرکین، صائبین و غیره. هر گروه از این گروهها در مقام قدرت با گروه دیگر طوری معامله می کردند که گویا طرف دیگر اصلاً آدم نیست. مثلاً یهودیان غیر از خود همه را حیوان تصور می کردند و بر اساس عقیده آنها خداوند تمام انسانها را برای حفظ منافع یهود آفریده است. این تعلیم را کتاب مذهبی آنها تلموت و کتاب پروتوکل که حاصل جلسات کارشناسان یهود می باشد به آنها می دادند. یهودیان عقیده داشتند که جان مال و ناموس غیریهود باید در تصرف یهودیان باشند و یهودیان تا وقتی که به این هدف نرسند نباید آرام بنشینند. همچنین سایر گروهها هم نظرهای مشابه داشتند. با زنان مانند یک متاع تجارتی و چارپایان برخورد می کردند وبه نکاح و زنا وادار می کردند و میراث او به دیگران می رسید، ولی خود او ارثی نمی برد. خودش ملک دیگران بود و نمی توانست مالک شود؛ حتی در برخی از مردم در آن زمان بر این نکته اختلاف بوجود آمد که آیا زن هم مانند مرد آدم هست یا نه. آیا زن هم باید آموزشهای دینی را فرا بگیرد یا نه و عبادتش درست است یا نه ؟. آیا زن به بهشت می رود یا نه؟. بعد از میلاد رسول خدا، ما در فرانسه شاهد این تصمیم بودیم که گفتند زن انسان است، اما برای خدمت به مرد آفریده شده است.
در مقابل کشتن زن کسی قصاص نمی شد و در عربها این عقیده وجود داشت که پدر حق دارد دختر خود را بکشد یا زنده به گور کند. برخی رسم داشتند که اگر شوهر زن می مرد، زن را زنده با او دفن می کردند. این بود وضعیت حقوق بشر قبل از اسلام.
س: شعار حقوق بشر کی چگونه و به چه هدف سر داده شد؟
ج: این که بشر، زن و مرد حقوق دارد و هر ملت برای خود حقوق دارد، بعد از ظهور اسلام کسانی که این دین الهی را قبول کردند، حقوقی را که شریعت برای انسان قائل شده بود هم قبول کردند و حتی آنانی که دین را قبول نداشتند هم تحت تاثیر قرار گرفتند و امتیازاتی را که اسلام به انسان و حقوق بشر داده بود متوجه شدند. اما از آنجا که همه مردم اسلام را قبول نکرده بودند تا مدتی در تاریکی جهل قرار داشتند. بعد از جنگ جهانی اول از ۱۹۱۴ - ۱۹۱۸ که ۹۵ میلیون نفر در آن نابود شدند و ۹ میلیون آن در میدانهای جنگ به علت جراحت کشته شدند و ۵ میلیون نفر مفقود شدند، ۷ میلیون نفر معلول شدند، این امر خاطره حقوق بشر را در اذهان مردم تداعی کرد؛ اما این خاطرات هنوز به نتیجه نرسیده بود که در سال ۱۹۳۹ جنگ جهانی دوم آغاز شد و در ۱۹۴۵ به پایان رسید. این جنگ ۵۵ میلیون نفر کشته و ۲۰ میلیون معلول و ۱۷ میلیون لیتر خون انسانها به زمین ریخته شد.و ۱۲ میلیون زنان حامله سقط کردند و بعد از جنگ فقط در انگلستان یک میلیون نفر چشمهای مصنوعی کاشتند و دولت شوروی از کارخانه های امریکا ۴ میلیون پای مصنوعی خرید. بعد از این قضایا سازمان ملل متحد، اعلامیه حقوق بشر را اعلام کرد. منابع : ( جنس لطیف صفحه ۲- ۳) جهان در قرن بیستم صفحه ۴۱ ) و ( بلاهای اجتماعی ما ص ۱۹ ) و اسلام و حقوق بشر.
س: این که غربی ها شعار حقوق بشر سردادند، این شعار تا چه حد واقعی و حقیقی بود و تا چه اندازه تحقق یافت؟ تا چه اندازه از آن ابزاری استفاده کردند و بفرمائید که اصلاً حقوق بشر از کجا سرچشمه می گیرد؟
ج: وقتی تعلیمات روشن اسلام کسانی را که در تاریکی های جهل و تاریکی قرار داشتند رسوا کرد و ثابت کرد که آنها اعمال غیرانسانی انجام می دهند، عده ای به اسلام خیانت کردند و از راه حسد و عناد با اسلام به دشمنی پرداختند و برای این که چهره اسلام را مخدوش کنند قبلاً در تفریط بودند و بعد از این به درجه افراط رسیدند. مثلاً زن که از نظر فطری و طبیعی برای کارهای خاصی آفریده شده است از این فطرت تجاوز کردند و در رابطه با زنان قوانینی را وضع کردند که مخالف فطرت زن می باشد.
متاسفانه دشمنان اسلام از راه نفوذ در اسلام کسانی را در میان مسلمانان بوجود آوردند و سعی کردند به وسیله این عده حقوقی را که اسلام برای زنان و مردان در نظر گرفته است پایمال کنند و مسلمانان و اسلام را از این راه بدنام کنند.
سرچشمه و تعیین حقوق انسانی را کسی می تواند وضع کند که خالق این انسان باشد. خالق عالم، خداوند است. زنان و مردان و حیوانات مخلوق و مصنوعات خداوند متعال می باشند و آن ذات الهی اندازه فطرت و نیازهای هر مخلوق را بخوبی می داند و به همین خاطر فقط او می تواند برای انسانها و کل عالم حقوق وضع کند.
س: بعد از ظهور اسلام حقوقی را که اسلام به بشر داد این حقوق را چگونه با حقوقی که غرب و جهان مسیحیت به بشر داده است مقایسه می کنید؟
ج: وضعیت یهود و مسیحیان قبل از اسلام را برای شما توضیح دادم که به حقوق بشر اصلاً عقیده نداشتند و آن را رعایت نمی کردند، بلکه مسیحیان، غیر از مسیحیان تمام انسانها را درنده و حیوانات تلقی می کرد. ظلمهایی که در تاریخ بدست مسیحیان اتفاق افتاده تعجب برانگیز است، همچنین یهود؛ اما بعد از اسلام و بعد از جنگهای اول و دوم جهانی اینها به این فکر افتادند که حقوق بشر باید مشخص گردد؛ لذا، اعلامیه حقوق بشر را ترتیب دادند. اگر منصفانه نگاه کنیم نیازی به این اعلامیه وجود نداشت، چون اسلام قبل از آن حقوق همه را تعیین فرموده بود، آن هم مطابق با سرشت و فطرت آنها. بنابراین، غربی ها علیه اسلام برنامه ریزی کردند و می خواستند به جهانیان نشان دهند که علاوه بر اسلام ما هم چیزی از حقوق بشر می فهمیم. این مانند کاری است که ابرهه در منطقه ی خود کعبه، درست کرد که مردم را از کعبه ی اصلی منع کند. این اعلامیه حقوق بشر هم برای این بود که مردم را از حقوق بشر اسلامی منحرف و منصرف کند و این کار فقط برای دشمنی بااسلام صورت گرفته است.

حقوق زن
س: اسلام حقوق زنان و مردان را چگونه تقسیم کرده است؟
ج: از آنجا که واضع دین خداوند متعال است و زن هم مخلوق خداوند است و مرد همچنین؛ بنابراین، خداوند از فطرت و طبیعت زن و مرد بخوبی آگاه است و همانگونه که استعداد، فطرت و ساختار زن ایجاب می کند اسلام به او حقوق داده است. ظلمهایی که قبل از اسلام در حق زن روا داشته می شد به برکت اسلام، زن از آنها نجات یافت. صلاحیت و فطرت و ساختار مرد هم برای خدا اشکار است و خداوند با توجه به این مسایل حقوق مردان را تعیین کرده است. بنابراین، اگر زن از حقوقی که اسلام برای وی تعیین کرده برخوردار شود هیچکس نمی تواند همانند آن برای زن حقوق وضع کند یا بدهد. اما متاسفنه چنانکه رسول خدا فرموده است شما ( امت اسلامی ) بر راههای ملتهای گذشته خواهید رفت. بنابراین، چنان که ملتهای گذشته حقوق بشر را پایمال کرده بودند امروز در میان مسلمانان تا حد زیادی حقوق اسلامی زنان پایمال می شود. مثلاً در زمان جاهلیت اعراب دخترها را زنده به گور می کردند، امروز این عمل به شکل دیگری در میان مسلمانان رایج است و آن این که دخترهای جوان خود را در مقابل پول به نکاح مردهای ریش سفید و پیرمردها درمی آورند و به این ترتیب تمام زندگی دختر خود را به جهنم تبدیل می کنند. مهر حق زن است، اما در این میان برخی مسلمانان حق مهر را به زن نمی دهند، بلکه به مادر و پدر زن داده می شود. حتی در میان علما هم شاهد چنین بی عدالتی ها هستیم. مردم ما برای رفع دشمنی، دختران خود را به نکاح دیگران درمی آورند و به زن حق نمی دهند که در برابر ظلم شوهر شکایت کند. در حالی که در صدر اسلام وقایع زیادی شاهد این است که زنان از شوهرهای خود شکایت می کردند و رسول خدا شکایات آنها را گوش می کرد. حقوق و عزتی که اسلام به زن داده است افراط و تفریط در آن بی حرمتی به زن است. حقوقی که اسلام به زن داده برای او کافی و شافی و مطابق با فطرت و ساختار زن است.
س: در رابطه با فعالیتهای اجتماعی زنان حکم اسلام چیست؟
ج: اسلام به زن اجازه داده است در فعالیتهای اجتماعی شرکت کند به شرطی که از فطرت خود بیرون نرود و حقوق اسلامی را که اسلام برای زن قایل است پایمال نکند. البته در اسلام این حکم وجود دارد که زن نمی تواند حاکم و رهبر کشوراسلامی باشد.. اگرچه در این رابطه در میان فرقه های مختلف اختلافات جزئی وجود دارد، اما در مجموع زنان می توانند به مقامهای مختلف اجرایی و اجتماعی منصوب گردند. البته به شرط رعایت مقررات و احکامی که اسلام برای زن درنظر گرفته است از جمله حفظ حجاب و غیره.
س: پس برای این که زن می تواند در پستهای اداری و اجرایی کار کند یا در بخش طب وپزشکی که از نیازهای اولیه جامعه است برای این امر می تواند به مدرسه و دانشگاه برود و درس بخواند و نمی توان جلوی رفتن زنان به مدارس را گرفت؟
ج: کاملاًدرست است. طلب العلم فریضه علی کل مسلم ومسلمته. رسول اکرم، یعنی آموختن و بدست آوردن علم بر هر مرد و زن مسلمان واجب است. البته اگر چه این حدیث در باب علم دین است اما برخی از بدخواهان استدلال غلطی از این حدیث دارند و حتی در اموری که با فطرت زن مخالف است از این حدیث استفاده می کند تا اذهان و افکار عمومی را منحرف سازند. اگر حصول علم دین بر زنان واجب است پس او مجبور است که به مدرسه برود. همچنین در رابطه با طب رسول خدا می فرماید که العلم علمای، علم الادیان و علم الابدان. پس طبابت و پزشکی جزء علم....... است و این خیلی مشروع و معقول است که یک زن، زن را معالجه کند و زن زمانی می تواند معالجه کند که آموزش پزشکی را فرا گرفته باشد البته این آموزش نباید به گونه ای باشد که در اخر آموزش زن به دشمن اسلام و دین تبدیل شود. بلکه این آموزش باید در چارچوب قوانین اسلامی باشد.

اجبار در انجام احکام و فرایض دینی
س: زور و جبر و تحمیل یک کار بر کسی، در اسلام چه حکمی دارد؟
ج: اسلام در این رابطه تقسیمات دارد. برخی از افراد خلاف فطرت کار می کنند، یا مثلاً مجرم و جانی هستند که خداوند برای این موارد احکام خاصی را وضع کرده که باید بر فرد جانی اجرا شود. و دوم این که کسی مجرم نباشد و در مخالفت با فطرت و دیانت حرکت نکرده باشد و اسلام اجبار وی را مشروع ندانسته باشد. اجبار چنین کسی بزرگترین جرم در اسلام محسوب می شود.
س: اگر کسی نماز نمی خواند یا ریش نمی گذارد آیا میتوان وی را برای نماز یا گذاشتن ریش مجبور کرد؟
ج: گذاشتن ریش، بر اساس احادیث معتبر رسول خدا و طبق اکثر فرقه های اسلامی یک سنت موکد است و فریضه است و کسی که نماز نمی خواند در فرقه های مختلف درباره آن احکام متفاوت فرعی وجود دارد مثلاً امام احمد بن حنبل، شخصی را که قصداً نماز را ترک کند مرتد می داند و قتل وی را لازم می داند. امام شافعی وی را مرتد نمی داند اما قتل چنین شخصی را لازم می داند. امام ابوحنیفه برای چنین کسی، حبس را تعیین می کند و همچنین برای منکرات دیگر. خود امر بالمعروف و نهی عن المنکر برای این وضع شده است. رسول خدا می فرماید: من رای منک منکرا فیلیغیر بیده و الابلسانه و الافبقلبه و ذالک اضعف الایمان کسی که یک منکر شرعی را دید،خطاب به حکمرانان و حاکمان اسلامی است، که اول باید از طریق دست و زور جلوی این منکر را بگیرد؛ اگر نتواند بوسیله زبان و اگر باز هم نتواند در دل باید از منکر انزجار کند. البته هرگونه اجرائیات در اسلام راه و روش خود را دارد و برای جلوگیری از هرگونه منکر شرایط و روشهای خاصی تعیین شده است. متاسفانه در جامعه اسلامی امروز مشکل اینجا است که نهی از منکر با روشهای درست انجام نمی شود یا کسی که نهی از منکر می کند عملش بدتر از کسی است که مرتکب منکر می شود این مسایل انگیزه ها و نتایج به د بدنبال دارد.

امر به معروف و نهی از منکر
س: شرایط امربالمعروف چیست و چه کسی می تواند آمر بالمعروف باشد؟
ج: یکی از شرایط امر بالمعروف و نهی عن المنکر علم است و هم چنین لازم است که آمر بالمعروف و ناهی عن المنکر، مرتکب این گناه نباشد تا مصداق این آیه نباشد که شما دیگران را به معروف فرا می خوانید اما خود این کار را نمی کنید.
یکی از شروط این است که کاری را که به آن امر بالمعروف و نهی عن المنکر می کند بداند که روش درست آن چگونه است و چطور باید امر بالمعروف و نهی عن المنکر کرد؛ وهمچنین از تمام جوانب مذاهب اسلامی آگاه باشد و مطالعه زیادی از اسلام داشته باشد. به علاوه هر مسلمان مکلف است که تا حد توان خود امر بالمعروف و نهی عن المنکر داشته باشد.
حکایتی داریم که چند نفر از مسلمانان به یک کشور کفر رفته بودند و برای ما نقل می کردند که یک نفر حاضر آمد و از ما خواست که کلمه شهادت را به او یاد بدهیم. ما از او پرسیدیم که چرا می خواهی مسلمان شوی، گفت که من اسلام را مطالعه کردم و ان را پسندیدم اما آن دسته از مبلغان و افراد اسلامی که اینجا می آمدند و من آنها را می دیدم و مشاهده می کردم که اسلام به یک شکل است و اینها به شکل دیگر و این بود که من متعجب و حیران مانده بودم که چه کار کنم تا این که شما را دیدم که نقشه شما با مسایلی که اسلام دارد مطابقت دارد. لذا شک از دل من رخت بست و می خواهم مسلمان بشوم.
با توجه به این حکایت نتیجه می گیریم که امروز مسلمانان بیشتر از بیگانگان به اسلام ضربه می زنند. وقتی که مسلمانان به کشورهای دیگر می روند دست به کارهایی می زنند که کفار از آن شرم دارند و کفار هم آن را نمی کنند. متاسفانه کسانی که آلت دست کفار هستند وقتی که اعمال اینها را مشاهده کنید متعجب می مانید. امروز اعمال مسلمانها مردم را از اسلام متنفر کرده است و وقتی که مسلمانان به کشورهای خارجی می روند کارهایی را انجام می دهند که با اسلام هیچ تطابق ندارند. دروغ منافقت، جنایت، دزدی و هر اعمال ننگین انجام می دهند.
س: انجام ندادن نماز و یا سایر فرایض واجب یا سنت از جمله ریش گذاشتن واقعاً گناه است، اما بفرمایید که آیا واقعاً ائمه اهل سنت بر این عقیده هستند که تارک الصلاه و تارک واجبات مرتد و واجب القتل است؟
ج: بدون شک در مذاهب اسلامی در مسایل فروعی اختلافات وجود دارد، اما چهار مذهب اهل سنت بر این نکته متفق هستند که هرکس که منکر شرعی انجام می دهد اول باید با زبان او را از عمل منکر بازداشت یا به انجام عمل واجب واداشت و سپس راههای مختلف اجبار و قدرت وجود دارد که فرد را مجبور کند که به آن عمل کند. البته در مذاهب اسلامی برخی از مذاهب هستند که در حقوق از زور استفاده نمی کنند و به نصیحت و توصیه بسنده می کنند و این کار را در تفسیر ایه لااکراه فی الدین قدتبیین الرشد من الغی، انجام می دهند. اما مذاهب چهارگانه اهل سنت عقیده دارند که هم در حقوق اسلامی و هم در حقوق دیگر باید از اجبار استفاده کرد.حتی امام حنبل می فرماید که اگر کسی یک نماز را قصداً قضا کند مرتد می شود و قتل او لازم است [ ؟؟ ].


OK
This site uses cookies. By continuing to browse the site, you are agreeing to our use of cookies. Find out more