فلسفه او ارواپوهنه
د انسانانو ډولونه
محمود سعيد
23.02.2012
سلامونه
د يوه فيلسوف له نظره انسانان څلور ډوله دي:
۱- هغه کسان کله شتون ولري، نو شته دي او کله چې نه وي، نو نشته.
د انسانانو ډېره برخه همدا ډول فزيکي ډول لري. يوازې د هغوی د جسماني اړخونو په لمس سره پېژندل کيږي، ځکه نو دا ډول کسان يوازې جسمي هويت لري.
۲- هغه کسان چې کله وي، نو نشته او کله چې نه وي، هم نشته.
دا په نړۍ کې روان مړي دي. دا ځان پلورونکي دي چې خپل هويت ېې د ناڅيزه او فنا کېدونکو توکو په بدل کې پلورلی دی. هغوی شخصيت او باور نلري. هيڅ کله په سترګو نه ښکاري، د مړي او ژوندي توپير ېې نشته.
۳- هغه کسان چې کله وي، نو شته او کله چې نه وي نو نشته.
ښاغلي او شخصيت لرونکي انسانان. دا هغه کسان دي چې په شتون کې ېې شتون څرګند دی او نه شتون ېې هم ښکاره اغېزې لري. هغه کسان چې تل زموږ لپاره شتون لري، موږ ورسره مينه لرو او درناوی ورته لرو.
۴- هغه کسان چې کله وي، نو نشته او کله چې نه وي، نو شته.
حيرانوونکي انسانان.
د خپل شتون پر مهال داسې ځواکمن او برم لرونکي دي چې موږ نشو کولی، شتون ېې درک کړو. کله چې له موږ نه ځي نو ورو ورو ېې په شتون پوهېږو، بيا ېې پيژنو، پوهيږو چې هغوی څه وو، څه ېې ويل، څه ېې غوښتل او څه ېې کول.
ډاکتر څپاند
24.02.2012
د اروا پيژندنى يا رونشناسى په بنست د انسان انواع
د داكتر صافي ليكنه
راكاپي شوه د mosalehaimeli.org نه
شخصيت و انواع آن!
دوکتور طب: صافی
به همگان معلوم است كه شخصيت يك انسان محصول بافت جنتيكي (خصوسيات و ويژگي هايكه از والدين به ارث برده ميشود) واثرات عوامل يا فكتور هاى محيطي است.
همچنانيكه فكتور هاى متذكره از فرد ى تا فردى ديگرى متفامت است،شخصيت انسان توام باچگونگى اخلاق،پندار،گفتار و كردار انها نيز تفاوت دارد.
تاريخ وتجارب بشريت نشانگر ان است كه جهت پيشبرد بهتر ومؤثرتر امور،هر كار و پيشه به اشخاص مناسب ومطابق به ويژگي ان پيشه،ضرورت دارد.
بگونه مثال جهت پيشبرد امور نظامي معمولاً به افراد با انضباط وپيرو سر سخت قوانين ومقررات ضرورت مي افتد. متاسفانه در جوامع عقب مانده در امور مذهبي،سياسي،تعليم وتربيه وامثال ان نيز اشخاص سختگير وانعطاف ناپذير جايگاه خاص خود را دارند.
از نظر علم طب و روانشناسي شناخت شخصيت بيمار اهميت بسزا دارد.چه اعراض و حتى علايم(شكايات و نشانيها) يك بيماري واحد در افرادمختلف نظر به شخصيتهاى متفاو ت شان،متغاير ميباشد. بگونهء مثال در مواجه با درد والم، عكس العمل افراد متفاوت از هم فرق ميداشته باشد.
اشكاراً شخصيت همه مردم باهم متفاوت است،ولى مشكل اساسي وقتى رونما ميگردد كه شخصيت(تفكر،احساس و عملكرد) از جادهء قبول شده،مروج وپسنديده يك جامعهء معين منحرف گرديده منتج به ايجاد مشكلات وتسادمات با ديگران گردد.در اينصورت نوع متفاوت شخصيت با نورمهاى جامعه يكنوع بيماري پنداشته شده وبنام تشوش شخصيت يا personality disorders مثمى گرديده است.
داشتن تشوش شخصيت ،يك حالت مزمن بوده يعني از اوان زندگي اغاز يافته و تاپايان ان ،جوانب مختلف زندگى فرد بشمول شناخت خود،روابط با ديگران و كاروبار روزمره را متاثر مينمايد.همچوافراد مهارتهاى ضروري همزيستي نارمل باديگران را نميداشته باشند٬ جهت اساني كار،از نظر علم طب تشوش شخصيت به انواع برجستهء زير منقسم گرديده
Personality
disorders
Cluster A (odd)
Paranoid · Schizoid
Schizotypal
Cluster B (dramatic)
Antisocial · Borderline
Histrionic · Narcissistic
Cluster C (anxious)
Avoidant · Dependent
Obsessive-compulsive
Not specified
Depressive
Passive–aggressive
Sadistic · Self-defeating
paranoid
همچو اشخاص بالاىى ديگران اعتماد نداشته ، بيدون سبب در مورد همكاران شكاكيت پيدا كرده و هميشه به اين عقيده است كه ديگران عليه او در سدد توطه اند.چنين افراد از اينكه بلاى ديگران اعتماد ندارند، مشكل است با اوشان كار ودوستي نمود،نهايتاً درانجام وظايف و مسؤليت هاى خود كمي وكاستي زيادى ميداشته باشند.
در اسناد ويكي ليكس تذكار رفته است كه حامد كرزى دارندهء چنين شخصيت ميباشد.
Schizoid
چنين افراد از اجتماع منزوي بوده،در برابر حوادث گوناگون ، عكس العمل شان چندان تفاوت نميداشته باشد.ديگران همچو اشخاص را سرد و بى عاطفه يافته زيرا مشكل است با اوشان دوست وهمراز گرديد.
همچو افراد دوستان نزديك نداسته، حتى باقارب نزديك نيز روابط سرد وسطحي ميداشته باشند.
در كنسرتها،مراسم عروسي،ومجامع تفرحي كمتر اشتراك نموده،اكثرا ازدواج نكرده تا اخر حيات مجرد باقي ميمانند.
Schizotypal
چنين اشخاص درمورد جهان و پيرامون عقايد عجيب و غريب و مضنون داشته،از اجتماع شان بگونهء تعجب انگيز تجريد ميگردند.
همچوlشخاص با وصف انكه علاقه دارند ته دوست واشنا داشته باشند ولى به نسبت عقايد و بعضا عملكرد هاى غير معمول وابنارمل نميتوانند توجه دوستانه ديگران راجلب نمايند.
در دنياى خيالي خود غرق بوده،در تصور خويش به شخصي مبدل ميشوند كه مانند سوپر من همه كاره باشند.بعضا صحبت شان نيز عجيب وغريب به نظر ميرسد.خيال فكر اين افراد را جادوگري،سروكار با موجودات نامرىي وتوانمند،چنان استيلا ميكند كه در نهايت همچو افكار به عقايد او مبدل وشخص بيمار انرا با ديگران درميان خواهد گذاشت.
Antisocial
چنين اشخاص قانونشكن بوده ضوابت ونورمهاى پسنديده جامعه را مراعات نمينمايند. به اعمال غير اخلاقي چون دزدي وامثال ان دست زده فريبكار،دروغگو،وعده خلاف واغواگرميباشند،درهر كار و معامله صرفاً در پى منافع شخصي خود بوده ودر تبديل وتحريف حوادث به نفع خود مهارت خاص دارند.
بيماران به نسبت عادات فوق احتمالاً مكرراً زنداني شده ولى از اشتباهات وخطاهاى خود نمى اموزند.
رفتار وكردار شان ناگهاني تغير نموده، در انجام امور سنجش فبلي ندارند.
هميشه در جنگ ونزاع باديگران بوده،سروصورت شان نشانگذر علايم جنگ و پرخاش با ديگران ميباشد،به زندگي خود وديگران ارزش نميدهد.
Borderline
همچو افراد در روابط باديگران بيثبات بوده،حالت رواني ومزاجي شان هميشه در حال نوسان است.
نزد انها شخصيت خودشان كم ارزش بوده،فكر ميكنند هيچ اند.حوادث انتحار ويا نمايشات انتهحاري نزد شان بيشتر ديده ميشود.
ازجداىي وتنهاىي به شدت هراس دارند،ازترسيكه از جداىي وتنهاىي دارند،به اعمال چون تلاش انتحار ويا واقعاً به خود كشي دست ميزنند.در برابر حوادث دور وپيش بشدت حساس ونگران اند.
در نوشيدن الكول استعمال ساير مواد مخدره،خوردن،خرچ نمودن پول،روابط عاشقانه، بي احتياطي در رانندگي و امثال ان شهرت ميداشته باشند.
عواطف بيثبات داشته، بزودي عصباني،متاثر وجنگره ميشود ولي اين حالات معمولا چند ساعت وندرتاً چند روز دوام ميكند.بگونه مثال اگر شخصي بنا بر وعده در وقت معين نزد او رسيده نتوانست،عصباني گرديده فكر ميكند شخص موصوف اصلاً به او هيچ ارزش قايل نيست.
درحاليكه ٢ در صد افراد جوامع غربي به اينوع تشوش شخصيت ابتلا دارند،٧٥ درصد مبتلايان را اناث تشكيل ميدهد.با ديگران به زودي وسادگي دوست شده از همان لحظه اول اشناىي او را بهترين دوست خود فكر كرده،گره رازهاى زندگي خود را نزدش ميگشايد.اغلباً جانب مقابل بااحتاط بيش امد نموه،وسيلتاً شخص بيمار عقيده پيدا ميكند كه دوست جديد با او صميميت كافي ندارد.
به،زود عاشق ميشوند،ازدواج ميكنند ولى بزودي احساس مكنند كه گويا همسرش او را بقدر كافي دوست ندارد.
عقايد وروابط شان استحكام نداشته،نظريات سىاسي،ايديولوزيك وامثال ان از يك نهايت به نهايت ديگر در حال نوسان ميباشد.در مور انتخاب دوستان و همراهان اجتماعي،سياسي و امثال ان تصاميم عاجل اتخاذ نموده زود تغير عقيده ميدهد.
خوشبختانه،مانند ساير حالات تشوش شخصيت،اين بيماري با پختگي سن از شدت خود كاهش يافته،طوريكه در دهه چهارم و پنجم حيات، بهبودي قابل ملاحظه در شخصيت مبتلايان به ملاحظه خواهد رسيد.
Histrionic
همچو افراد در زندگي روزمره مانند بازيگرو ممثل فلم وتياتر تضاهر نموده،شخصيت خودنما ونمايشي دارند.
اداب اجتماعي را رعايت ننموده به اعمال خلاف قبول شده جامعه دست ميزنند.همچوافراد غير مسؤل،فريبكار و غير قابل اعتماد ميباشند. با همه گان باچال و فريب بازي كرده،در مراوده با ديگران بصورت افراطي عكس العمل نشانداده،در هر مجلس تلاش ميورزند در محراق توجه ديگران قرار داشته باشند.
اناث ايكه به اين حالت مبتلا اند در ارايش وفيشن افراط كرده تلاش ميورزند در محراق توجه مردها قرار گيرند.
همچو اشخاح در صورتيكه نتوانند توجه وعلاقه ديگران را بخود جلب نمايند، زود ازرده وناراحت شده غمگين وگوشه گير خواهند شد.
باوصف انكه در روابط اجتماعي گرم و شادان بنظر ميرسند ولى روابط شان سطحي و زود گذر است.بسادگي دوستانى زيادى پيدا كرده ولى بسادگي انها را فراموش واز دست ميدهند.
Narcissistic
چنين افراد خود را يك سرو گردن بالاتر از ديگران فكر ميكنن و توقع دارند كه ديگران نيز اوشان را بزرگوارترومحترمتر شمرده طور خاص وجداگانه قدر وعزت شوند.
همچو افراد طور غلط خود را مهمتر و دانشمندتر از ديگران فكر ميكنند،تحمل انتفاد را نداشته در بربرعكس العمل شديد وعصباني نشان ميدهند.
ديگران را جهت بدست اوردن اهداف شان استعمال وفرباني ميكنند.
فكر ميكنند حاوي استعداد خارقالعادهء بوده ، توان،زيباىي ونيرومندي بخوص را دارا اند.
طور متداوم توقع دارند تا ديگران از توانمنديهاى او توصيف و تمجيد نموده،به سادگي از موفقيت ديگران اَز ميبرند.شخصيت ديگران برايشان ارزش نداشته، عقايد ونظريات شانرا مردود ميشمرند.هم چيز را فداى اهداف شخصي خود مينمايند،پيمان شكن بوده روابط شان با ديگران ديرپا نيست.
خوابهاى بزرگ ميبيند وخيالات بزرگ در سر ميپروراند.در هنگام طرح اهداف وامكان بدست اورد ان واقعبيني نداشته،توقع دارد گلهاى سر سبد از ان او باشد.
در تاليفات طبي،اكثر سياست مداران متهم شده اند كه گويا حاوي تشوش شخصيت نوع نارسيسيستيك (narcissistic) ميباشند٠در اثار جهان غرب از هيتلر،ستالين،صدام،ماؤو و امثال ان نام برده شده است ولى تاريخ سي سال اخير نشاندهنده انست كه حفيظ الله امين،احمدشاه مسعود وحتى حكمتيار وجنرال دوستم نيز داراى بيماري تشوش شخصيت ى اند كه فوقاً مختصرا از ان تعريف بعمل امده است.
Avoidant
همچو اشخاص در مورد طرز تفكر وعقايد ديگران خيلىها حساس ميباشند.نتيجه چنان است كه ايشان روابط خود را با ديگران قطع نموده تنها ميشوند.به شخص خود ارزش زياد قايل نبوده و از ديگران بخاطرى دوري ميجويند تا مبادا مورد پسند انها قرار نگيرند.اين افراد از باعث قدر وعزت كه ديگران در جامعه از ان برخوردار اند،نيز رنج ميبرند.
همچو افراد درزندگي خود متكي برديگران بوده و توفع دارند تا سايرين زندگي روزمرهء شانرا تنظيم نموده،در مورد امور كوچك وبزرگ زندگي شان مذبذب بوده نميتوانند تصميم گيرند.انها هراس دارند كه در پايان كار تنها خواهند ماند.
Obsessive Compulsive
چنين افراد را عقيده بر ان است تا هر چيز و هر كار بايد بصورت دقيق و كاملا درست، بيدون هيچ نوع اشتباه انجام يابد.درانجام امور عجله داشته وهمزمان بان توقع دارند همه چيز مطابق با قوانين ومقررات دقيقا صورت گيرد.
همچو اشخاص دست اوردهاى بزرگى را نصيب شده و در صورتيكه ديگران زندگي با انضباط عسكري مانند ايشان را اختلال نمايند،خيلى ها متاثر واذرده ميشوند.
اين چنين اشخاص دوستان محدودى داشته،زندگي شان وقف كار وتطبيق قانون است.
همه كارها را در صورت امكان شخصاً انجام داده،سختگير،بي انعطاف،كم عاطفه،سخت وبى سخاوت اند.
شديداً خواهان تشريح،لست نمودن ومقررات ميباشند.
محدوديت دوستان وسختگيري در امور مانع پيشرت همچو اشخاص شده متواند.
تشوش شخصيت معمولاً از سن ١٨ سالگي شناخته شده ودر سنين ٤٠تا ٥٠ بهبودى قبل ملاحظه ميابد.
تشخيص وتداوي افرادى مبتلا به تشوش شخصيت معمولاً توسط متخصصين مجرب روانشناسي و روان درماني صورت ميپذيرد
در اخير ميخواهم علاوه نمايم كه در مورد شخصيت و تشوشات ان كتب ورساله هاى متعدد موجود است.من فقط چند سطر محدودى را خدمت دوستان تقديم نمودم،اميد مورد قبول واقع گردد.همچنان بايد ياد اور شد كه من جهت اساني نوشته تشوش شخصيت را بيماري نيز ناميده ام،ولي اكثر مؤلفين را عقيده بر ان است كه تشوش شخصيت بيماري نيست.
ض
ض
ضشش
jamal
19.06.2012
[quote:f3cc3cdcf2="ډاکتر څپاند"]د اروا پيژندنى يا رونشناسى په بنست د انسان انواع
د داكتر صافي ليكنه
راكاپي شوه د mosalehaimeli.org نه
شخصيت و انواع آن!
دوکتور طب: صافی
به همگان معلوم است كه شخصيت يك انسان محصول بافت جنتيكي (خصوسيات و ويژگي هايكه از والدين به ارث برده ميشود) واثرات عوامل يا فكتور هاى محيطي است.
همچنانيكه فكتور هاى متذكره از فرد ى تا فردى ديگرى متفامت است،شخصيت انسان توام باچگونگى اخلاق،پندار،گفتار و كردار انها نيز تفاوت دارد.
تاريخ وتجارب بشريت نشانگر ان است كه جهت پيشبرد بهتر ومؤثرتر امور،هر كار و پيشه به اشخاص مناسب ومطابق به ويژگي ان پيشه،ضرورت دارد.
بگونه مثال جهت پيشبرد امور نظامي معمولاً به افراد با انضباط وپيرو سر سخت قوانين ومقررات ضرورت مي افتد. متاسفانه در جوامع عقب مانده در امور مذهبي،سياسي،تعليم وتربيه وامثال ان نيز اشخاص سختگير وانعطاف ناپذير جايگاه خاص خود را دارند.
از نظر علم طب و روانشناسي شناخت شخصيت بيمار اهميت بسزا دارد.چه اعراض و حتى علايم(شكايات و نشانيها) يك بيماري واحد در افرادمختلف نظر به شخصيتهاى متفاو ت شان،متغاير ميباشد. بگونهء مثال در مواجه با درد والم، عكس العمل افراد متفاوت از هم فرق ميداشته باشد.
اشكاراً شخصيت همه مردم باهم متفاوت است،ولى مشكل اساسي وقتى رونما ميگردد كه شخصيت(تفكر،احساس و عملكرد) از جادهء قبول شده،مروج وپسنديده يك جامعهء معين منحرف گرديده منتج به ايجاد مشكلات وتسادمات با ديگران گردد.در اينصورت نوع متفاوت شخصيت با نورمهاى جامعه يكنوع بيماري پنداشته شده وبنام تشوش شخصيت يا personality disorders مثمى گرديده است.
داشتن تشوش شخصيت ،يك حالت مزمن بوده يعني از اوان زندگي اغاز يافته و تاپايان ان ،جوانب مختلف زندگى فرد بشمول شناخت خود،روابط با ديگران و كاروبار روزمره را متاثر مينمايد.همچوافراد مهارتهاى ضروري همزيستي نارمل باديگران را نميداشته باشند٬ جهت اساني كار،از نظر علم طب تشوش شخصيت به انواع برجستهء زير منقسم گرديده
Personality
disorders
Cluster A (odd)
Paranoid · Schizoid
Schizotypal
Cluster B (dramatic)
Antisocial · Borderline
Histrionic · Narcissistic
Cluster C (anxious)
Avoidant · Dependent
Obsessive-compulsive
Not specified
Depressive
Passive–aggressive
Sadistic · Self-defeating
paranoid
همچو اشخاص بالاىى ديگران اعتماد نداشته ، بيدون سبب در مورد همكاران شكاكيت پيدا كرده و هميشه به اين عقيده است كه ديگران عليه او در سدد توطه اند.چنين افراد از اينكه بلاى ديگران اعتماد ندارند، مشكل است با اوشان كار ودوستي نمود،نهايتاً درانجام وظايف و مسؤليت هاى خود كمي وكاستي زيادى ميداشته باشند.
در اسناد ويكي ليكس تذكار رفته است كه حامد كرزى دارندهء چنين شخصيت ميباشد.
Schizoid
چنين افراد از اجتماع منزوي بوده،در برابر حوادث گوناگون ، عكس العمل شان چندان تفاوت نميداشته باشد.ديگران همچو اشخاص را سرد و بى عاطفه يافته زيرا مشكل است با اوشان دوست وهمراز گرديد.
همچو افراد دوستان نزديك نداسته، حتى باقارب نزديك نيز روابط سرد وسطحي ميداشته باشند.
در كنسرتها،مراسم عروسي،ومجامع تفرحي كمتر اشتراك نموده،اكثرا ازدواج نكرده تا اخر حيات مجرد باقي ميمانند.
Schizotypal
چنين اشخاص درمورد جهان و پيرامون عقايد عجيب و غريب و مضنون داشته،از اجتماع شان بگونهء تعجب انگيز تجريد ميگردند.
همچوlشخاص با وصف انكه علاقه دارند ته دوست واشنا داشته باشند ولى به نسبت عقايد و بعضا عملكرد هاى غير معمول وابنارمل نميتوانند توجه دوستانه ديگران راجلب نمايند.
در دنياى خيالي خود غرق بوده،در تصور خويش به شخصي مبدل ميشوند كه مانند سوپر من همه كاره باشند.بعضا صحبت شان نيز عجيب وغريب به نظر ميرسد.خيال فكر اين افراد را جادوگري،سروكار با موجودات نامرىي وتوانمند،چنان استيلا ميكند كه در نهايت همچو افكار به عقايد او مبدل وشخص بيمار انرا با ديگران درميان خواهد گذاشت.
Antisocial
چنين اشخاص قانونشكن بوده ضوابت ونورمهاى پسنديده جامعه را مراعات نمينمايند. به اعمال غير اخلاقي چون دزدي وامثال ان دست زده فريبكار،دروغگو،وعده خلاف واغواگرميباشند،درهر كار و معامله صرفاً در پى منافع شخصي خود بوده ودر تبديل وتحريف حوادث به نفع خود مهارت خاص دارند.
بيماران به نسبت عادات فوق احتمالاً مكرراً زنداني شده ولى از اشتباهات وخطاهاى خود نمى اموزند.
رفتار وكردار شان ناگهاني تغير نموده، در انجام امور سنجش فبلي ندارند.
هميشه در جنگ ونزاع باديگران بوده،سروصورت شان نشانگذر علايم جنگ و پرخاش با ديگران ميباشد،به زندگي خود وديگران ارزش نميدهد.
Borderline
همچو افراد در روابط باديگران بيثبات بوده،حالت رواني ومزاجي شان هميشه در حال نوسان است.
نزد انها شخصيت خودشان كم ارزش بوده،فكر ميكنند هيچ اند.حوادث انتحار ويا نمايشات انتهحاري نزد شان بيشتر ديده ميشود.
ازجداىي وتنهاىي به شدت هراس دارند،ازترسيكه از جداىي وتنهاىي دارند،به اعمال چون تلاش انتحار ويا واقعاً به خود كشي دست ميزنند.در برابر حوادث دور وپيش بشدت حساس ونگران اند.
در نوشيدن الكول استعمال ساير مواد مخدره،خوردن،خرچ نمودن پول،روابط عاشقانه، بي احتياطي در رانندگي و امثال ان شهرت ميداشته باشند.
عواطف بيثبات داشته، بزودي عصباني،متاثر وجنگره ميشود ولي اين حالات معمولا چند ساعت وندرتاً چند روز دوام ميكند.بگونه مثال اگر شخصي بنا بر وعده در وقت معين نزد او رسيده نتوانست،عصباني گرديده فكر ميكند شخص موصوف اصلاً به او هيچ ارزش قايل نيست.
درحاليكه ٢ در صد افراد جوامع غربي به اينوع تشوش شخصيت ابتلا دارند،٧٥ درصد مبتلايان را اناث تشكيل ميدهد.با ديگران به زودي وسادگي دوست شده از همان لحظه اول اشناىي او را بهترين دوست خود فكر كرده،گره رازهاى زندگي خود را نزدش ميگشايد.اغلباً جانب مقابل بااحتاط بيش امد نموه،وسيلتاً شخص بيمار عقيده پيدا ميكند كه دوست جديد با او صميميت كافي ندارد.
به،زود عاشق ميشوند،ازدواج ميكنند ولى بزودي احساس مكنند كه گويا همسرش او را بقدر كافي دوست ندارد.
عقايد وروابط شان استحكام نداشته،نظريات سىاسي،ايديولوزيك وامثال ان از يك نهايت به نهايت ديگر در حال نوسان ميباشد.در مور انتخاب دوستان و همراهان اجتماعي،سياسي و امثال ان تصاميم عاجل اتخاذ نموده زود تغير عقيده ميدهد.
خوشبختانه،مانند ساير حالات تشوش شخصيت،اين بيماري با پختگي سن از شدت خود كاهش يافته،طوريكه در دهه چهارم و پنجم حيات، بهبودي قابل ملاحظه در شخصيت مبتلايان به ملاحظه خواهد رسيد.
Histrionic
همچو افراد در زندگي روزمره مانند بازيگرو ممثل فلم وتياتر تضاهر نموده،شخصيت خودنما ونمايشي دارند.
اداب اجتماعي را رعايت ننموده به اعمال خلاف قبول شده جامعه دست ميزنند.همچوافراد غير مسؤل،فريبكار و غير قابل اعتماد ميباشند. با همه گان باچال و فريب بازي كرده،در مراوده با ديگران بصورت افراطي عكس العمل نشانداده،در هر مجلس تلاش ميورزند در محراق توجه ديگران قرار داشته باشند.
اناث ايكه به اين حالت مبتلا اند در ارايش وفيشن افراط كرده تلاش ميورزند در محراق توجه مردها قرار گيرند.
همچو اشخاح در صورتيكه نتوانند توجه وعلاقه ديگران را بخود جلب نمايند، زود ازرده وناراحت شده غمگين وگوشه گير خواهند شد.
باوصف انكه در روابط اجتماعي گرم و شادان بنظر ميرسند ولى روابط شان سطحي و زود گذر است.بسادگي دوستانى زيادى پيدا كرده ولى بسادگي انها را فراموش واز دست ميدهند.
Narcissistic
چنين افراد خود را يك سرو گردن بالاتر از ديگران فكر ميكنن و توقع دارند كه ديگران نيز اوشان را بزرگوارترومحترمتر شمرده طور خاص وجداگانه قدر وعزت شوند.
همچو افراد طور غلط خود را مهمتر و دانشمندتر از ديگران فكر ميكنند،تحمل انتفاد را نداشته در بربرعكس العمل شديد وعصباني نشان ميدهند.
ديگران را جهت بدست اوردن اهداف شان استعمال وفرباني ميكنند.
فكر ميكنند حاوي استعداد خارقالعادهء بوده ، توان،زيباىي ونيرومندي بخوص را دارا اند.
طور متداوم توقع دارند تا ديگران از توانمنديهاى او توصيف و تمجيد نموده،به سادگي از موفقيت ديگران اَز ميبرند.شخصيت ديگران برايشان ارزش نداشته، عقايد ونظريات شانرا مردود ميشمرند.هم چيز را فداى اهداف شخصي خود مينمايند،پيمان شكن بوده روابط شان با ديگران ديرپا نيست.
خوابهاى بزرگ ميبيند وخيالات بزرگ در سر ميپروراند.در هنگام طرح اهداف وامكان بدست اورد ان واقعبيني نداشته،توقع دارد گلهاى سر سبد از ان او باشد.
در تاليفات طبي،اكثر سياست مداران متهم شده اند كه گويا حاوي تشوش شخصيت نوع نارسيسيستيك (narcissistic) ميباشند٠در اثار جهان غرب از هيتلر،ستالين،صدام،ماؤو و امثال ان نام برده شده است ولى تاريخ سي سال اخير نشاندهنده انست كه حفيظ الله امين،احمدشاه مسعود وحتى حكمتيار وجنرال دوستم نيز داراى بيماري تشوش شخصيت ى اند كه فوقاً مختصرا از ان تعريف بعمل امده است.
Avoidant
همچو اشخاص در مورد طرز تفكر وعقايد ديگران خيلىها حساس ميباشند.نتيجه چنان است كه ايشان روابط خود را با ديگران قطع نموده تنها ميشوند.به شخص خود ارزش زياد قايل نبوده و از ديگران بخاطرى دوري ميجويند تا مبادا مورد پسند انها قرار نگيرند.اين افراد از باعث قدر وعزت كه ديگران در جامعه از ان برخوردار اند،نيز رنج ميبرند.
همچو افراد درزندگي خود متكي برديگران بوده و توفع دارند تا سايرين زندگي روزمرهء شانرا تنظيم نموده،در مورد امور كوچك وبزرگ زندگي شان مذبذب بوده نميتوانند تصميم گيرند.انها هراس دارند كه در پايان كار تنها خواهند ماند.
Obsessive Compulsive
چنين افراد را عقيده بر ان است تا هر چيز و هر كار بايد بصورت دقيق و كاملا درست، بيدون هيچ نوع اشتباه انجام يابد.درانجام امور عجله داشته وهمزمان بان توقع دارند همه چيز مطابق با قوانين ومقررات دقيقا صورت گيرد.
همچو اشخاص دست اوردهاى بزرگى را نصيب شده و در صورتيكه ديگران زندگي با انضباط عسكري مانند ايشان را اختلال نمايند،خيلى ها متاثر واذرده ميشوند.
اين چنين اشخاص دوستان محدودى داشته،زندگي شان وقف كار وتطبيق قانون است.
همه كارها را در صورت امكان شخصاً انجام داده،سختگير،بي انعطاف،كم عاطفه،سخت وبى سخاوت اند.
شديداً خواهان تشريح،لست نمودن ومقررات ميباشند.
محدوديت دوستان وسختگيري در امور مانع پيشرت همچو اشخاص شده متواند.
تشوش شخصيت معمولاً از سن ١٨ سالگي شناخته شده ودر سنين ٤٠تا ٥٠ بهبودى قبل ملاحظه ميابد.
تشخيص وتداوي افرادى مبتلا به تشوش شخصيت معمولاً توسط متخصصين مجرب روانشناسي و روان درماني صورت ميپذيرد
در اخير ميخواهم علاوه نمايم كه در مورد شخصيت و تشوشات ان كتب ورساله هاى متعدد موجود است.من فقط چند سطر محدودى را خدمت دوستان تقديم نمودم،اميد مورد قبول واقع گردد.همچنان بايد ياد اور شد كه من جهت اساني نوشته تشوش شخصيت را بيماري نيز ناميده ام،ولي اكثر مؤلفين را عقيده بر ان است كه تشوش شخصيت بيماري نيست.
ض
ض
ضشش[/quote:f3cc3cdcf2]ههههههههههههههههههههههههههههها :lol: :lol: :lol: نانا وخانده:lol: :lol:
ria12
17.01.2015
مهاجر صیب؛ سلامونه مې ومنئ!
سمون سایټ له افغانستان څخه نه خلاصېږي، ولي؟؟؟؟[url=http://www.pass4sure.co.uk/700-303.html]700-303 practic