نړيوال ښکيلاک او د لرو بر افغان دازادۍ غورځنګ
نوري ويب پاڼې اودنورو پاڼو ليکنې
لونګين
04.08.2004
http://khazandida.persianblog.com/1382_11_khazandida_archive.html#1355105
پيام‌هاى ديگران ( بايگاني شده )
¤ نوشته شده در ساعت 21:13 توسط Hamid Anwari
پنجشنبه، 9 بهمن، 1382
گزارشی از هرات (۲)
پاوران قريه ايست که فقط از يک شاخه اسحاق زی قوم پشتون تشکيل گرديده است . آنها در حدود ۹۲فاميل اند .آن عده فاميل هائيکه از وضع مالی بهتری برخوردار بودند ؛نظر به تحديدات وشکنجه های متواتر قومندانها وعساکر اسماعيل خان مجبور به ترک قريه گرديدند .دوپسر بچه جوان که نخواستند نام های شان گرفته شود ؛گفتند که تعداد باشندگان در پاوران در حال حاضر فقط ۳۵فاميل است . آنان علاوه کردند که تعداد فاميل ها ايکه باقی مانده اند نظر به مشکلات شديد اقتصادی قادر به ترک محل نيستند .اين دو جوان اظهار داشتند که در همسايگی پاوران ؛قريه ديگر پشتون بنام نوائی کلی وجود داشت . نواحی اطراف قريه بوسيله افراد قومندان بسم الله از افراد وابسطه به اسماعيل خان کنترول ميشد . قومندان بسم الله بصورت مستقيم به باشندگان نوائی کلی اخطار داد که منطقه را ترک نمايند چون ((خوش ندارم که مردم پشتون در اطراف منطقه من بود وباش داشته باشند )) مردم قريه مجبور ساخته شدند که خانه ها وقريه خود را ترک نمايند .آنها به هر طرف پراگنده شدند . تعدادی از آنها به گلران پناه بردند .
پشتون ها در هرات بيشتر از هر جای ديگر مورد آزار واذيت قرار گرفته واز تبعيض شديد در مقابل شان کار گرفته ميشود .زمانيکه خبر آمدن حامد کرزی به هرات در بين مردم پخش شد ؛هزاران نفر مردم پشتون وريش سفيدان به جانب شهر روان شدند تا از ظلم و وحشتی که بالای شان تحميل می شود ؛شکايت نمايند . آنها ميگويند که يک صف طولانی مردم از ميدان هوائی هرات تا مرکز شهر امتداد يافته بود .خبر گزاری ها چنان وانمود ساختند که تمام مردم ايکه گرد آمده بودند مربوط اسماعيل خان بوده وجهت پذيرائی از حامد کرزی آمده اند .
جمعيت پشتون ها وبزرگان قوم زمانی افسرده ونااميد به قريه های خويش بازگشتند که هيچ عکس العملی از کرزی مشاهده نکردند . حامد کرزی در بيانيه خود گفت که هرات شهر عبدالله انصاری است واين شهر ؛شهر اسماعيل خان است . وی هيچگونه اشاره ای به مشکلات ايکه مردم پشتون از آنها رنج ميبرند ؛نکرد.
تعداد بيشماری از ريش سفيدان پشتون وبزرگان قوم با اسماعيل خان مذاکره کرده واز عساکرش شکايت کردند . اما وی به آنان اخطار داده؛آنها را زندانی نموده وجزا داده گفت که آنان بالای عساکر وی بدون دليل تهمت می بندند . پشتون های هراتی وهمچنان پشتون های ولايات ديگر که در هرات جهت تجارت بودوباش دارند ؛همه شان واهمه دارند که در مورد مشکلات شان با ژورناليست ها صحبت نمايند . تعداد قابل ملاحظه پشتون های هراتی به اين باور اند که در آينده نزديک ؛يک تصفيه کاری وسيع توسط اسماعيل خان به پايه تکميل خواهد رسيد تا هرات را از پشتون های آن تهی سازند . آنها همچنان شکايت دارند که ملل متحد وسازمان های خيريه در مقابل پشتون های هرات از تبعيض کار ميگيرند . پشتون های هراتی همچنان خبرگزاری های بين المللی را مقصر ميدانند که در مورد مشکلات پشتون های هراتی از خاموشی کار ميگيرند . ختم گزارش
-------------------------------------------------------------------------------------------يادداشت گزارشکر : اسم من سيد عبدالرحيم مشهور به (شيندندوال ) است .چون از شيندند ميباشم . من برای سرويس پشتوی صدای امريکا در هرات کار ميکردم . اما جنگ سالار اسماعيل خان مرا به دليل گزارشات واقع بينانه در مورد گمرگ هرات ؛از هرات اخراج کرد . فعلا در شهر کويته -پاکستان زندگی داشته واز اوضاع افغانستان برای صدای امريکا گزارش تهيه ميکنم .۱۰-۶-۲۰۰۲
پيام‌هاى ديگران ( بايگاني شده )
¤ نوشته شده در ساعت 1:27 توسط Hamid Anwari
سه شنبه، 7 بهمن، 1382
گزارشی از هرات
راپور از سيد عبدالرحيم(شيندند وال ) خبرنگار راديو صدای امريکا
پشتون های هرات به شدت از صحبت با ژورناليستان واهمه دارند . يک ژورناليست وال ستريت جورنال با يک صراف پشتون بنام خزان در مورد اعدام پشتون ها در هرات مصاحبه داشت . درست سی دقيقه بعد از آن خزان بوسيله پوليس مخفی اسماعيل خان توقيف گرديد. وی بعد از لت وکوب فراوان ؛دونيم ماه بعد از حبس رها گرديد . در آغاز سقوط طالبان ؛پشتون ها در نقاط مختلف مجبور گردانيده ميشدند که موتر های خود را به جنگ سالاران تسليم نمايند . دکانداران وفروشندگان سيار پشتون در شهر هرات ميکوشند با مشتريان حکومتی خويش بسيار محتاط باشند تا با طالبان والقاعده ارتباط داده نشوند .اکثريت پشتون های متمول هراتی بخاطر حفظ سرمايه خويش هرات را ترک کرده اند.
افراد اسماعيل خان کتاب های پشتو را از کتاب فروشی ها جمع کرده ونيز اکثريت کتاب های پشتو از کتاب خانه های حکومتی جمع آوری گرديده است .در ادارات دولتی هرات تبعيض در مقابل پشتون ها بشدت در جريان است . يک جوان هراتی پشتون که به تازگی ها از ايران برگشته است ؛گفت که تا صنف دهم در ايران تحصيل کرده ومائل است که بقيه دروس خويش را در هرات ادامه دهد .هيچ يک از مکاتب هرات وی را نپذيرقته ودلائل غير موجه ارائه ميکردند . بلآخره وی به مدير معارف هرات مراجعه کرده ودليل نپذيرفتن اشرا جويا گرديد . برايش واضع گفته شد که بهتر است برود وپياز وکچالو بفروشد ؛تحصيل وتمدن برای وی نيست .همينکه ميتواند در هرات (به عنوان يک پشتون ) در امنيت زندگی کند ؛يک احسان بزرگ مقامات حکومتی در مقابلش شمرده ميشود .
مردم پشتون در پشتون زرغون به صدای امريکا گفتند که سرور حيدری که در منطقه به سرور يک دست مشهور است ورفيق اش غازی محمد هر دو در چندين واقعه دزدی ؛غارتگری و تجاوز به ناموس پشتون ها در پشتون زرغون ونيز در مناطق اوبه دست دارند . سرور حيدری مسول گارنیزيون در حکومت هرات است . غازی محمد در زمان طالبان به کوه ها متواری بود . وی وباندش به قريه های پشتون نشين حمله ميکنند .وی از پشتون های مدازی که در نواحی اسلام قلعه بودوباش دارند ماليه ميگيرد . پشتون های اچکزی در قريه ای قلع سردار بودوباش دارند ؛زمين های زراعتی اين قبيله زمانی زير آب گرديد که جنگ آوران اسماعيل خان بند آب قريه را ويران کردند. تعداد بيشمار ی از باشندگان آن ؛قريه را به نسبت قلت آب ترک نمودند . آنانيکه باقی ماندند ؛مجبور ساخته شدند تا به افراد اسماعيل خان ماليه بدهند .اقوام اچکزی ونورزی از منطقه غوريان اظهار داشتند که منطقه شان سه روز وسه شب محاصره بود .درجريان همين سه شبانه روز دارائی مردم به تاراج رفت وبه ناموس شان تجاوز صورت گرفت .مردم قريه در داخل منازل شان لت وکوب شدند .تعداد کثيری از جوانان قريه خانه وکاشانه ای شانرا ترک نموده ومتواری گرديدند. آنان از ترس جنگ سالاران هرگز برنگشتند .در فاميل های شان تنها مردان سالخورده باقی مانده اند .
گلران يک منطقه کاملا پشتون نشين است که باشندگان آنرا اقوام اچکزی ؛اسحاق زی وعليزی تشکيل ميدهند . اينها نظر به ديگر پشتون های منطقه از وضع مالی بهتری برخوردارند . اکثريت باشندگان هرات به اين عقيده اند که جنگ سالار اسماعيل خان از اتحاد اين اقوام وسرمايه شان در هراس است ؛لذا جهت ضربه زدن به اتحاد شان ؛ماليه نهايت سنگين را بالای شان وضع نموده است .
انجيل از مربوطات شهر هرات است . تعداد بيشماری از فاميل های پشتون در يک شب مورد هجوم تفنگداران در منطقه شالبافان که يکی از مربوطات قريه است ؛قرار گرفتند .اين باند مسلح حتی لباس ها وگوشت قاق مردم را به تاراج بردند . زمانيکه مردم قريه به پوليس مراجعه کردند ؛برای شان گفته شد که خودشان دزدان را دستگير نموده وبه اداره پوليس تسليم نمايند .
يک مغازه دار متمول پشتون از نواحی (قلع ريگ ) توسط افراد اسماعيل خان ربوده شد . نظر به شهادت مردم قريه وی به دشت حوض برده شده بصورت وحشيانه شکنجه گرديده وتمام پول هايش از وی گرفته شد . عساکر وی را در دشت در حالی رها کردند که قادر به راه رفتن نبود . چوپانی به سروقتش رسيده و وی را از مرگ حتمی نجات داد .
ادامه دارد ...
پيام‌هاى ديگران ( بايگاني شده )
¤ نوشته شده در ساعت 6:37 توسط Hamid Anwari
يكشنبه، 5 بهمن، 1382
اندر مورد نمايندگان حکومت انتقالی در خارج از کشور
در مورد زمان ربانی و آن شخصی که در یکی از شفاخانه های دهلی بالای نرس دست اندازی کرد میدانم . تا جاییکه خبر دارم وی کارمند سفارت نبود اما واسطه اش سفارت افغانستان بود . در مورد قونسول ما در سویس باید عرض کنم که عمری را در اروپا گذرانده و از بسیار مشکلات مردم در داخل وطن خبر ندارد . وی از اشخاص برگزیده عبدالله جان چشمک وزیر خارجه میباشد . اینکه با وی چه قرابتی دارد کسی نمیداند . در گذشته افغانها بار ها کوشیده اند صدای شان را از اینجا به افغانستان برسانند و سال گذشته که کرزی و عبدالله به سویس آمدند اینطور انتظار میرفت که قونسول برطرف شود اما این که نشد بلکه تازه تغییرات دیگری در قونسولگری بوجود آمد که :افغانها اجازه دارند به قونسولگری خویش بعد از بستن قرار قبلی مراجعه نمایند و در دهلیز روی کوچ کهنه ای که گذاشته اند به انتظار بنشینند . در هیچ اتاقی یا دفتری از قونسولگری اجازه ورود نیست و کسی هم علاقه ندارد که داخل شود . کار و مشکل افغانها را یک مرد عرب که کارمند محلی سفارت است و فرانسوی میداند حل میکند . اما وی با انگلسی بدی صحبت میکند . و کسانی که از شهر های ایتالیایی زبان و آلمانی زبان به قونسولگری میایند باید فرانسوی بدانند . مرد عرب در این اواخر کم کم فارسی یاد گرفته . وی مجبور است که با افغانها حل مشکل نماید و بگوید فورمه ره خانه پوری کو . نام مادرت چیس ؟ و غیره .. البته کارمندان قونسولگری سلام علیکی میکنند و میکوشند در میان به ترجمانی بپردازند اما به سر مرد عرب خوش نمیخورد و خودش به فارسی و انگلسی مخلوط حرف میزند . دست آخر ٬ عرب تصادیق را مینویسد ٬ امضاء میکند ٬ مهر میگذارد و پول را اخذ مینماید . کارمندان قونسولگری نیز مصروف کدام کاری استند در دفاتر شان . اما کسی نمیداند چه میکنند .. فورمه ها در دهلیز بدست افغانها داده میشود و عرب خداحافظ میگوید . قصه واسطه داران زیاد است . کارروایی های زیادی دارند . هر موقع دولت ما وزیر کاردان و شایسته ای روی چوکی وزارت خارجه نصب نمود ٬ بعد باید از دیپلومات های آن انتقاد کرد . منظورم از کارمندان سفارتخانه های ما است . نمیدانم که ما دیپلومات هم داریم یا خیر ...
در مواردی بسياری قونسول صاحب کار مردم را که بر حق بوده اند نکرده ٬ گويا در کابل باشد و چشم اميدی به چای پولی داشته باشد . يک مثال : قونسول به شخصی پاسپورت صادر کرد اما ٬ ماه تاريخ صدور پاسپورت را غلط نوشت . شخص مذکور نيز متوجه نشد . یک ماه بعد جهت انجام کاری به پوليس مراجعه کرد ٬ پاسپورت یک و نیم ماه نزد دولت سویس ماند . (تعجب نکنید ٬ اینجا سویس است و کار خارجی ها بعد تر اجراء میگردد) بعد پوليس شروع به آزار وی نمود که پاسپورت شما جعلی است . بعد دوباره به سفارت رفته و پاسپورت را روی ميز قونسول صاحب مانده خواهش نمود که تاريخ را اصلاح نمايد ٬ جواب بدهيد پاسپورت بايد از کدام تاريخ اصلاح گردد ؟ کی اشتباه کرده و کی بايد معذرت بخواهد ؟قونسول با دعوا و جنجال پاسپورت را اجرا اصلاح کرد . چگونه ؟ بالای نوشتهء خود خط کشيد و نام ماه سه ماه قبل را نوشت! و گفت : بفرما! اينه اصلاح شد برو بخير! يکی اينکه پاسپورت قلم خور ٬ به بلای قونسول کده ٬ دوم اينکه کار آن شخص عقب افتيد و سوم آنکه سه ماه از حق پاسپورت محروم شد و ۹ ماه بعد بايد دوباره تمديد نمايد . پس در مورد کارمندان نابکار و نافهم و ظالم سفارت ها اگر نوشتيد حق بجانبيد و آفرين گويان مهمان شما ميشوم .
با تشکر از همسخن
پيام‌هاى ديگران ( بايگاني شده )
¤ نوشته شده در ساعت 23:4 توسط Hamid Anwari
شنبه، 4 بهمن، 1382
حقشناس در کابل مشغول چه کاری است ؟!
عقرب ۱٣٨٢ - اكتوبر ۲٠٠٣
شماره مسلسل ۵٩
------------------------------------------------------------------------------
ولي ـ كابل،
ديگ هنوز حق اعتراض به ديگدان را ندارد
درباره حملات داكترحقشناس به كرزي
اين چنين پيداست كه گويا «مارشال» و «استاد» براي مبارزه با حامدكرزي يكي از نيمچه ايدئولوگ‌هاي شان موسوم به داكترحقشناس را پيش كرده اند طوري كه او را واميدارند حتي به خاطر عذرخواهي از حمله اوباش خادي به سفارت پاكستان هم كرزي را توبيخ نمايد.
اما اين «فيلسوف» جهادي اگر اندكي صادق باشد اول بايد از رهبرانش برهان‌الدين رباني و رسول سياف بخواهد از سال‌ها چاكر و جاسوس آي‌اس‌آي بودن شان و رابطه‌هاي پنهان و آشكار شان با «جماعت اسلامي پاكستان» و قاضي حسين‌احمدها و جنرال حميدگل‌ها از مردم افغانستان عذرخواهي كنند تا انسان بتواند اين همه بازي‌ها و نمايشات ضد پاكستاني او و دسته‌اش را جدي بگيرد.
داكترحقشناس به اين سوال بايد جواب دهد كه اگر سي‌آي‌اي، رژيم جنرال ضياالحق، جنرال اخترعبدالرحمن، آي‌اس‌آي و «جماعت اسلامي» نميبود، چيزي به نام «جمعيت اسلامي افغانستان» و برهان‌الدين رباني يا «اتحاد اسلامي افغانستان» و رسول سياف وجود مي‌داشت؟ بين خود هستيم آقاي حقشناس كه اگر باز هم دست جنايتكار و خيانتكار پرور دولت پاكستان نميبود، شما در عمر پدر تان، حتي در روياهاي تان هم سفير شدن آن هم در سويس را مي‌ديديد؟ پس بايد تا ابد از دولت‌هاي مختلف پاكستان شكرگزار باشيد كه براساس خيانت به مردم ما و خيانت به ابتدايي‌ترين ارزش‌هاي دموكراسي، شما و ديگر اخواني‌هاي چهارآتشه را به نام و نشان و مال و منال رسانيد.
همانطوري كه جناب صبغت‌اله مجددي هر قدر داد و فرياد راه اندازد و همچون ماش امروز به طرف اين گروه جنايتكار و فردا به طرف گروه جنايتكار ديگري لول بخورد، ولي نخواهد توانست خود را از زير سايه سهمگين حساب دادن ۱٠ مليون دالر برهاند؛ يا همانطوري كه داكتر اكرم‌عثمان با برپا كردن هيچ خاكباد ادبي و غيرادبي نمي‌تواند حساب دارايي‌هايي را كه از سفارت تهران و دوشنبه زده از ذهن مردم بزدايد؛ شما آقاي حقشناس نيز پيش از آن كه به خود اجازه دهيد آنقدر برضد كرزي كف بر دهان آريد، اول بفرماييد چند مليون دالر از درك سفارت در سويس و آب كردن لاجوردهاي ارسالي «سپه سالار شهيدان» به جيب زده‌ايد؟ به راستي در آن سياهترين سال‌ها كه تروريست‌هاي جهادي كشور را به حمام خون بزرگي بدل كرده بودند، شما به انجام چه وظايفي در سويس مشغول بوديد يعني در آنجا چه مي‌كرديد، سويس را به «امارت اسلامي» بي سر وپاي چه؟
چند روز پيش شنيدم كه مقامات سويس از خورد و برد بي‌نظيربوتو پرده برداشته است. با تمام وجودم آرزو كردم ايكاش دولت سويس و ساير دولت‌ها در جهان ذره‌اي نجابت به خرج داده و حساب‌هاي بانكي و دارايي‌هاي غير منقول ميهنفروشان پرچمي و خلقي و جهادي را نيز افشاء سازند تا مردم دنيا بدانند كه پس از گم شدن قاتلان چشم سرمه‌اي طالبي، افغانستان در چنگ چه لاشخواران و رهزنان وقيحي جان مي‌كند.
از «پيام زن» ممنونم كه به من و جواناني مثل من ياد داده است كه چگونه نبايد پشت بحث‌هاي جانبي و درجه دوم گشت و بايد به ماهيت مسايل و اشخاص تمركز داد. اول دزدان ميهنفروش و جهادي بايد ثابت نمايند كه دزد جان و مال و كرامت و ناموس مردم ستمديده‌ي ما نبوده‌اند تا سپس «حقشناس» شده و مجاز باشند به ديگران بگويند رويت سياه. دوسيه شما بسيار ضخيم است آقاي داكتر حقشناس و شركاء.
انتخاب كنيدفهرست مطالب اين شمارهصفحه مبداصفحه ورودي ?راوا?شماره مسلسل ۵٧ و ۵٨شماره مسلسل ۵۵ و ۵٦شماره مسلسل ۵٣ و ۴۵شماره مسلسل ۵٢شماره مسلسل ۵۱شماره مسلسل ۵٠شماره مسلسل ۴٩شماره مسلسل ۴٨شماره مسلسل ۴٧بولتن ويژه هشتم مارچبولتن ويژه تظاهرات هشتم ثورسرود هاي ميهني ?راوا?آشيو گزارشها از افغانستان به انگليسيآرشيو عكسهاي ?راوا?صفحات فارسي سايت ما
پيام‌هاى ديگران ( بايگاني شده )
¤ نوشته شده در ساعت 4:14 توسط Hamid Anwari
چهارشنبه، 1 بهمن، 1382
امير هرات ونقض حقوق بشر
قابل توجه محترم علی محمدی
دوست عزيز آنچه در هرات ميگذرد مايه تاثر وتاسف است . ايکاش چنين نميبود واز شخصيت مجاهدی چون اسماعيل خان که عمری را در سنگر گزرانيده وگرم وسرد روزگار چشيده واز ظلم وناروای روسهای متجاوز ونوکران خلقی وپرچمی شان گرفته تا زندان وشکنجه طالبان همه را با گوشت وپوست واستخوان خويش تجربه نموده اند ؛چنين انتظاری نبود . اگر در کابل وقندهار ويا مزار حقوق بشر پامال شده وبر مردم ظلم وناروا صورت میگيرد ؛جای تعجب نيست چون از خاديستان ودزدان ومليشه ها ی ديروز انتظاری بيش از اين خطاست . ولی واما از مجاهدی چون اسماعيل خان چنين انتظار نميرفت ونقض حقوق بشر بوسيله اسماعيل خان واقعا درد آور است .
اينک گزارشی را خدمت تان تقديم ميکنم که موسسه حقوق بشر طی راپور ۵۱صفحه ئی در مورد هرات منتشر ساخته بود .هرچند مدتی از اين گزارش ميگذرد ولی فکر نمی کنم از آن زمان تا کنون تغييرقابل ملاحظه ای در مورد رونما گرديده باشد .
اگر اين گزارش قناعت تانرا فراهم نکرد ؛ بعدا گزارش ديگری را از سيد عبدالرحيم شيندند وال راپورتر راديو صدای امريکا در همين مورد را پيشکش خواهم کرد .
امير هرات ونقض حقوق بشر
ناظرين حقوق بشر راپور ۵۱صفحه ئی را تحت عنوان ((تمام آرزو های ما نقش برآب شد : خودسری ها وزورگوئی ها در غرب افغانستان )) انتشار داده اند .راپور مذکور خاطر نشان ميکند که اسماعيل خان شخصا امر گرفتاری ولت وکوب مخالفان سياسی خودرا صادر مينمايد . افراد زندانی بوسيله خمچه تر ؛سوته چوب ؛کيبل وقنداق تفنگ لت وکوب گرديده وتوسط شوک های برقی شکنجه ميشوند .جان سيفتن يکی از تهيه کنندگان راپور ميگويد:(( جامعه جهانی خواستار کاهش قدرت جنگ سالاران واعاده قانون وعدالت در افغانستان ميباشد .اما در هرات کاملا عکس قضيه در جريان است .دوست جامعه جهانی در غرب افغانستان ؛يک دشمن حقوق بشر است .))
يک نطاق اسماعيل خان نصير احمد علوی اين اتهامات را رد کرده ميگويد :((در هرات نقض حقوق بشر وجود ندارد .ما در اينجاه به حقوق بشر احترام داريم .)) علوی که بوسيله تيلفون ستلايت از هرات با اسوشيدت پرس صحبت ميکرد گفت :(( ما هر کسی را که خواسته باشد دعوت می کنيم تا آمده وخود مشاهده کند .))
راپور می افزايد که ((اسماعيل خان وپيروانش ژورناليستان وناشرين را اخطار داده اند ويک تعداد سازمان های داخلی را که اجازه فعاليت داده اند شديدا تحت کنترول دارند. گروپ های غير سياسی از اجتماع کردن خودداری نموده ومحصلين پوهنتون از مباحثه در امور سياسی اجتناب می نمايند .)) سيفتن ميگويد :((هرات از قرن ها بدين سو بحيث مرکز آزاد تمدن وفراگيری علم ودانش شناخته شده است .طالبان کوشيدند که آنرا نابود سازند .اکنون اسماعيل خان راه آنها را ادامه ميدهد .))
اسماعيل خان که مناسبات نزديک با ايران دارد ؛قومانده سی هزار (۳۰۰۰۰)مليشه را بدوش دارد که گفته ميشود يکی از بهترين ارتش های شخصی در افغانستان از نگاه تعليمات نظامی وسلاح دست داشته ميباشد. از زمانيکه وی قدرت را بدست گرفته است ؛ اقليت های پشتون در منطقه از چور وچپاول وآزار واذيت افراد اسماعيل خان بصورت درد آوری شکايت دارند .
ناظرين حقوق بشر ميگويند که امريکا وايران هردو در غرب افغانستان حضور نظامی داشته وهردو کشور به اسماعيل خان کمک های مالی ونظامی فراهم مينمايند .
سيفتن علاوه ميکند :(( امريکا وايران بالای اسماعيل خان نفوذ قوی دارند .آنها وی را در موقف ايکه امروز قرار دارد ؛جابجا کرده اند .اکنون آنها مسوليت دارند اسماعيل خان را مجبور سازند تا در روش خود تجديد نظر نمايد .)) ناظرين حقوق بشر در تلاش آن اند تا کشور های اعانه دهنده به افغانستان را که در ماه جنوری چهارونيم بليون دالر جهت بازسازی کشور جنگ زده ای افغانستان وعده نموده اند ؛متقاعد سازند تا کمک های خود را از طريق اسماعيل خان واريز نسازند .
شمه ای ديگری از کارروای های امير هرات :
خبر گزاری رويتر به تاريخ ۱۱-۱۲-۲۰۰۲از هرات گزارش داده بود که برگزاری محافل عروسی در رستورانها ممنوع گرديده؛به دليل اينکه برگزاری چنين محافل در رستوران ها ؛مردان وزنان را تشويق ميکند تا باهم برقصند .والی اسماعيل خان طی يک محفل رسمی که از تلويزيون هرات پخش گرديد گفت :(( سر از فردا هيچ رستورانی حق ندارد محافل عروسی را برگزار نمايند.)) اين تصميم به اساس فيصله شورای علما که از شصت نفر تشکيل گرديده ؛اتخاذ گرديد. يکی از اعضای شورای مذکور اين موضوع را بوسيله بلندگوی در مسجد جامع هرات به اطلاع مردم رسانيد .وی علاوه کرد که اکثرا در چنين محافل مردان وزنان باهمديگر در تماس آمده وبا همديگر می رقصند .اين کار خلاف شريعت بوده وبايد از آن جلو گيری شود .
اين قيود چهار ماه قبل زمانی بوسيله اسماعيل خان نافذ گرديد که يک دختر جوان به دليل اينکه والدينش قادر به برپائی مراسم عروسی وی در رستوران نبودند ؛خود را آتش زد .اما بعدا نظر به شکايات مردم ؛اسماعيل خان از تصميم خود منصرف گرديد.
در اکثر مناطق افغانستان قيودات شديد مذهبی ؛بعد از سرنگونی رژيم طالبان به کمک قوای هوائی امريکا ؛اندکی تقليل يافت . اما شورای علمای هرات يک سلسله قيودات شديد مذهبی را وضع نموده است .
در ماه سپتامبر زنان از رفتن به پارک ها در هنگام شب ونيز پوشيدن لباس رنگه در ملا عام محروم گردانيده شدند .
اخيرا اسماعيل خان مخالفت خويش رابا ظاهر شدن هنرمندان اناث در پرده تلويزيون اعلان کرده و عملا در پهلوی شينواری قرار گرفت . آنچه ديروز طالبان انجام ميدادند ؛امروز اسماعيل خان در هرات آنرا پياده ميکند . از جانب ديگر اسماعيل خان تا امروز پرده از راز سقوط هرات وفرار اش به ايران وبعدا اسارت بدست طالبان و فرار از زندان طالبان برنداشته است .
پيام‌هاى ديگران ( بايگاني شده )
¤ نوشته شده در ساعت 0:8 توسط Hamid Anwari
:حضور و غیاب
