نړيوال ښکيلاک او د لرو بر افغان دازادۍ غورځنګ
ولولئ او قضاوت وکړئ !
بصيرشينواری
01.07.2004
[color=darkred:46cd7fa91d]ټولو وروڼو اوخويندو ته سلام !
زموږ په هيواد کې د څو لسيزو د دوامدارې غميزي يو لامل هم د بهرنيو دښمنانو تر څنګ د کورنيو دښمنانو شته والی دي . دا چې دا بهرني او کورني دښمنان څوک دي ، نه غواړم په باب يي خبرې وکړم ځکه چې ( چيزي که عيان است چه حاجت بيان ؟)
دي کورنيو دښمنانو کله چې يي کولي شول چې ټوپک ، توپ ، ټانک او راکټ زموږ دهيواد والو پر ضد او زموږ دهيواد پر ضد وکاروئ نو هيڅ صرفه يي ونکړه خو اوس دا ډلې ټپلې دې پايلې ته رسيدلي د ي چې که چيرته امريکايان په غصه شي اوB52 طياري پورته کړئ بيا به مو څوک ترې وساتي ؟ ځکه يي نو اوس د ټوپک تر څنګ
زموږ د هيواد او هيوادوالو پر ضد سياسي جګړه هم په زور سره پيل کړې ده .
همدا ګړۍ مې په تصادفې ډول د بهرنيو دښمنانو په يو حکومتي ويب پاڼه کې دا مطلب وليده او يو ځل بيا متوجه شوم چې زموږ بهرني او کورني دښمنان اوس هم په يوه مورچه کې سره ناست دي .
کنګره ملي افغانستان !!! چې په سر کې يي لطيف پدرام دی هغه يو ګوند دي چې موخه يي په ډيره ښکاره توګه د پښتنو ،پښتو ژبې او افغاني هويت سره دښمني ده . که باور مو نه راځي نو راځئ لاندنې مطلب چې يوې روسي انټرنيټ پاڼې د ډيرو نورو دا ډول مضامينو سره خپور کړی ولولئ او قضاوت وکړئ :[/color:46cd7fa91d]
کنگره ملي افغانستان
کنگره ملي افغانستان متشکل از دهها گروه ، حزب و انجمن سياسي مخالف "حامد کرزى" رييس دولت انتقالي افغانستان است که خود را جريان مردم گرا معرفي کرده و در جريان لويه جرگه قانون اساسي در دى ماه گذشته توانست نظرها را به خود جلب و حدود نيمي از نمايندگان را با خود همراه کند. لطيف پدرام" از رهبران گروه ائتلافي جديد "کنگره ملي افغانستان" اعلام کرد: در انتخابات آينده رياست جمهورىافغانستان ، "حامد کرزى" را بي رقيب نخواهيم گذاشت و در برابر وى يک شخصيت مردمي ، صادق و داراى نفوذ را معرفي خواهيم کرد.
پدرام در گفت وگوى اختصاصي با خبرنگاران ايرنا در کابل افزود : روند انحرافها در درون حاکميت بويژه پس از تصويب قانون اساسي رو به افزايش گذاشته و شرايط سياسي و اجتماعي جامعه افغانستان ايجاد مي کند که يک اپوزيسيون قوى سياسي به رقابت با جريان حاکم بپردازد و در عرصه انتخابات خودى نشان دهد. وى گفت: گروه هاى مردم گرا همانطور که در جريان برگزارى لويه جرگه قانون اساسي افغانستان در دى ماه گذشته قدرتمند ظاهر شدند، در انتخابات آتي رياست جمهورى و پارلماني شانس زيادى براى پيروزى دارند. اين فعال سياسي که از نزديکان "احمدشاه مسعود" فرمانده فقيد مجاهدين افغانستان است ،با متهم کردن برخي از اعضاى دولت اين کشور به داشتن گرايشهاى طالباني ، تعصبهاى قومي ، برترى طلبي و تلاش براى حذف و يا کاهش نفوذ برخي از اقوام اظهار داشت : جريان لويه جرگه قانون اساسي نشان داد که هنوز هم خلا حضور "زعيم ملي " در افغانستان وجود دارد و تعصبات و برترى طلبي هاى قومي هدف والا تلقي مي شود.
پدرام با در يک راستا دانستن جريان برکنارى "محمد محقق" از پست وزارت برنامه ريزى ، توطئه ترور "محمد اسماعيل خان" والي هرات و سپس قتل فرزند وى و همچنين جنگهاى فارياب اظهار داشت : کرزى و برخي از اعضاى ارشد دولت وى مستقيم و غير مستقيم در اين تحولات نقش داشته اند و همين امر آنان را در شمال، غرب و مرکز افغانستان بي آينده ساخته و مردم در انتخابات آتي به آنان راى نخواهند داد. وى گفت: آنان تلاش مي کنند در شمال، مرکز و غرب افغانستان افراد وابسته به خود را به مردم تحميل کنند تا بتوانند در انتخابات آتي رياست جمهورى و پارلماني راى لازم را به دست آورند.
وى با بيان اينکه بحران امنيتي در جنوب افغانستان استقبال از انتخابات را تحت الشعاع قرار داده است ، گفت: شانس کرزى براى پيروزى در انتخابات آتي رياست جمهورى که اواخر شهريور ماه برگزار مي شود، اندک است ،مگر اينکه عامل خارجي نقش تعيين کننده و مداخله آشکار داشته باشد. عضو کنگره ملي افغانستان با بيان اينکه اتحاديه اروپا حرص و آز آمريکا را ندارد، اظهار داشت: اين کنگره با اتحاديه اروپا براى تشويق آنان به نظارت دقيق بر روند برگزارى انتخابات افغانستان وارد مذاکره شده است . وى افزود: در صورت نظارت دقيق بين المللي ، اعتماد عمومي نسبت به نتايج انتخابات ضريب بالايي خواهد داشت ، در غير اين صورت مشکلات همچنان باقي خواهد ماند.
پدرام درباره نقش آمريکا در صحنه افغانستان گفت: شکي وجود ندارد که با خروج نيروهاى آمريکا از افغانستان بار ديگر شعله هاى جنگ در اين کشور بالا خواهد گرفت، اما آنها تنها مجوز مبارزه با دهشت افکني را در افغانستان دارند و نبايد در امور داخلي اين کشور دخالت کنند. وى ادعا کرد که "زلمي خليل زاد" سفير آمريکا در کابل و نماينده "جورج بوش" رييس جمهورى اين کشور در افغانستان در جريان لويه جرگه قانون اساسي نقش مداخله گرايانه اى داشته و به جاى ابراز دغدغه ها و نگرانيهاى آمريکا به ارايه طريق و مشورت به برخي دولتمردان پرداخته است که اين امر در شان دولت و ملت افغانستان نيست .
پدرام با بيان اينکه خليلزاد نماينده بوش و آمريکايي است و نه يک شهروند افغانستاني ،گفت : وى بايد از دخالت در امور افغانستان خوددارى کند و دست دولتمردان و مردم افغانستان را در تعيين سرنوشت خود باز بگذارد. وى گفت: حضور خليلزاد در تصميم گيريها به معناى مستقل نبودن دولت افغانستان است ، بنابراين افغانستان عملا همانند عراق يک کشور اشغال شده محسوب مي شود.
وى استفاده از محافظان آمريکايي توسط کرزى را يکي از ضعفهاى وى عنوان کرد و گفت : آيندگان از ما خواهند پرسيد که چرا رهبر افغانستان را خارجيها محافظت مي کردند، آيا افغانستاني ها کفايت چنين کارى را نداشتند؟
اين شخصيت سياسي افغانستان که در کنفرانس بن به عنوان ناظر حضور داشته است ، اظهار داشت : در اين کنفرانس "ستار سيرت " با اکثريت آرا براى رياست دولت موقت تعيين شد، اما با فشار آمريکا، کرزى به صورت غير دمکراتيک زعامت افغانستان را بر عهده گرفت. وى با بيان اينکه تلاشهايي وجود دارد تا گام به گام عناصر جرياني خاص وارد صحنه افغانستان شوند ، درباره ضعفهاى کنفرانس پاييز سال 80 بن گفت: مداخله يکجانبه و غير منطقي آمريکا، غير دمکراتيک بودن روند برگزارى نشستها، عدم حضور نمايندگان تمام جناحها، اقوام و گروه ها در نشست از جمله نماينده روشنفکران ، دانشگاهيان و ... از عمده ضعفهاى اين نشست بود.
وى همچنين اظهار داشت: بعد از برگزارى لويه جرگه قانون اساسي در دى ماه گذشته ، بسيارى از مردم و روشنفکران به اين نتيجه رسيدند که رييس دولت افغانستان به جاى دغدغه ها و تعصبات ملي ، به تعصبات قومي چنگ انداخته است . پدرام که در بخش فرهنگي همکار و همراه احمد شاه مسعود بوده است ، نمونه چنين تعصباتي را تعيين سرود ملي به زبان پشتون ، وارد کردن اصطلاحات پشتون در زبان فارسي درى ، اصرار بر نظام رياستي به جاى نظام مردم سالارى ، تمرکز کمکهاى بين المللي براى بازسازى نيمه جنوبي ناامن و بحراني افغانستان ، اتلاق واژه "افغان " به همه مردم افغانستان در حاليکه اين واژه معناى پشتون دارد، عنوان کرد. پدرام با بيان اينکه نمي توان با نفي هويت اقوام به مليت واحد رسيد، افزود: بسيارى از مردم از اين وضعيت ناراضي و ناراحت هستند.
وى گفت: اين وضعيت افغانستان را به بحران "عدم اعتماد" سوق داده و شخصيتهاى سياسي و فرهنگي اقوام و گروه هاى مختلف را وا داشته است تا تشکل ائتلافي جديدى براى گسترش رقابتهاى سياسي و شرکت فعال در انتخابات ايجاد کنند. اين شخصيت سياسي و فرهنگي افغانستان هدف از اين تشکل را ايجاد يک اپوزيسيون قوى سياسي براى حضور موثر در انتخابات دانست و گفت: در صورت ناکامي در انتخابات نيز يک اپوزيسيون موثر معرفي و از تحقق برخي اهداف برترى طلبانه جلوگيرى خواهد شد. پدرام در ادامه اين گفت وگو درباره راه هاى برون رفت از شرايط بحراني و ناامني در افغانستان گفت: در صورت اجراى کامل طرح خلع سلاح عمومي و نبود اسلحه در دست مردم و گروه ها، فعاليتها و تشکلهاى سياسي قوى ايجاد و مبارزه شکل سياسي ، فرهنگي و اجتماعي به خود خواهد گرفت و علاوه بر کاهش احتمال بروز جنگ داخلي ، روند ايجاددمکراسي در افغانستان سرعت بيشترى خواهد گرفت. پدرام همچنين با طرح اين ادعا که در تمام عرصه هاى سياسي ، اقتصادى ، فرهنگي و نظامي سلطه گرايي قومي و دخالت خارجي نقش برجسته دارد و در اجراى طرحهاى اقتصادى نيز تصميم گيرى با خارجي ها است ، گفت: تجربه آمريکايي کردن در آمريکاى لاتين شکست خورده است و اين شکست در انتظار افغانستان نيز هست .
وى همچنين گفت: در صورت تداوم روند موجود و حل نشدن مشکلات ، مي توان ايده "فدراليسم" و انتخاب واليان از سوى مردم و نه رييس دولت را به عنوان يک راه حل و نه يک روش ايده ال برگزيد. وى حل ريشه اى و عادلانه اختلافات قومي ، پايان دادن به همه دشمنيهاى داخلي ، نفي تبعيض و بي عدالتي ، تعيين راه حل براى اختلافات قومي ، ايجاد وحدت ملي با نفي تعصبات قومي را از جمله اهداف و کارکردهاى تشکل ائتلافي جديد عنوان کرد و گفت: مسايل، مشکلات و بحرانهاى سياسي با گذشت و مصلحت حل نمي شود ، بلکه بايد به دنبال ارايه طريق و راه حل عادلانه و واقعي براى آن بود.
پدرام با بيان اينکه ائتلاف جديد متشکل از لايه هاى روشنفکرى و فرهنگي جامعه افغانستان است ، گفت: رهبران فعلي مجاهدين بر سر راه فعاليت لايه هاى روشنفکرى و فرهنگي مزاحمتي ايجاد نخواهند کرد، زيرا آنان ديگر داعيه رهبرى کشور را ندارند. وى افزود: لايه روشنفکرى و فرهنگي جامعه افغانستان به "جنگ " و "تفنگ "فکر نمي کند، زيرا فعاليت ما مبارزه بر سر قدرت نيست ، بلکه خواهان ايجاد يک نظام عادلانه ، خالي از تبعيض و يک اپوزيسيون قوى سياسي ، فکرى و فرهنگي در افغانستان هستيم.
شکي وجود ندارد که با خروج نيروهاى آمريکا از افغانستان بار ديگر شعله هاى جنگ بالا خواهد گرفت ، اما آنها تنها مجوز مبارزه با دهشت افکني را دارند و نبايد در امور داخلي افغانستان دخالت کنند.