ټولنه او ټولنپوهنه
مرثیه: بزیر چتری که بودیم که نه از من ونه ازتو شد
mehman
17.03.2011
توجه دوستان گرانقدر را به آهنگ شکیب مصدق که حالت غم انگیز کشور ما را منعکس میکند جلب مینمایم:
مرثیه
بزیر چتری که بودیم نه از من ونه ازتو شد
به میهنی که سرودیم نه ازمن ونه ازتو شد
درین معامله بازار، میان نوکر و بادار
مرگ به سیر به خروار
هم از من و هم از تو شد
تفنگ و وحشت و کشتار
جنازه های بیشمار
صدای بم و انفجار
هم از من و هم از تو شد
آهای چوکی نشینان!
جهان به کام شما شد
سربریدۀ ما خشت خانه های شما شد
چگونه خسته و ناامید در این دیار بمانیم؟
ترانه ها که فنا شد
وطن که دشمن ما شد
وطن گلخنت لاله زار نیست
به جز کشتن و انفجار نیست
وطن کو کجا شد شکوهت
فروختند و رفت سنگ و کوهت
به خانه خانه دشمنی
به خانه خانه یک بمی
برای روز انتحار، دلاوران محکمی
یکی نشد برادران و خواهران
برادران مرده اند، خواهران خسته اند
یکی نشد برادران و خواهران
برادران مرده اند، خواهران خسته اند
http://www.youtube.com/watch?v=mzfzJ_wiiwk&feature=related
Lotfollah
18.03.2011
سلامونه!
مهمانه وروره ډېره غمجنه سندره مګر زموږ د ټولنې واقعیت دی! د ډاکټر احمد فرید ثمین وروستۍ لیکنه هم دغې سندرې سره همغږي لری:
http://graanafghanistan.com/?p=47040
نویسنده:- دوکتور احمد فرید ثمین
اگر از حقیقت طفره نرویم این ملت مظلوم افغان است که از بیش از سه دهه در مجمر پر تلاطم خون و آتش دست و پا می زند، این ملت مظلوم افغان است که در زندان جهنمی پلچرخی توسط خلقی ها و پرچمی ها شکنجه می شود، این ملت افغان است که تحت بم های آتشین طیارات روسی خانه و خیمه اش محو و نابود می شود، این ملت افغان است که تحت نام ((بزمچ)) توسط خرسان وحشی روسی شکنجه می شود، این ملت افغان است که با قساوت و عداوت تمام در کارته سخی کابل بر سرش میخ شش اینچ کوبیده می شود، این ملت افغان است که دختران معصومش بخاطر حفظ عزت و عصمت خود از مکرویان ها خود را پایین پرتاب می کنند، این ملت افغان است که تحت راکت های حکمتیار صاحب خانه هایش ویران می شود، این ملت افغان است که تحت شعار ((ارگ یا مرک)) استاد ربانی که اکنون درفش صلح را بر افراشته است، تباه و برباد می شود، این ملت افغان است که تحت قوماندهء قهرماناش حادثهء دلخراش افشار رخ میدهد، این ملت افغان است که خانه هایش در کارته نو و شاه شهید توسط ملیشه های حاجی صاحب دوستم چور و چپاول می شود، این ملت افغان است که گوش ها و بینی اش توسط طالبان قصی القلب بریده می شود، این ملت افغان است که در حملات وحشیانهء انتحاری کشته و زخمی می شود، این ملت افغان است که کودکانش بجرم جمع کردن چوب و هیزم برای گرم کردن خیمه های پاره پارهء خود تحت حملات هوایی ناتو قرار می گیرد، این ملت افغان است که سرک هایش توسط طالبان ماین گذاری می شود، این ملت افغان است که همه سرمایهء اش توسط دزدان چراغ بدست اداره فاسد کابل تاراج می شود، این ملت افغان است که وحدت و اتحادش تحت لطمات شدید آخوند های ابلیسی ایران قرار می گیرد و سرانجام این ملت افغان است که از مدت سه دهه در دریای اشک و سرشک غرق است.
[color=blue:c851516406]آری! ای وای براین ملت با این رییس جمهور [/color:c851516406]، که نه قدرت دارد و نه هم صلاحیت، نه احساس ملی دارد و نه هم اراده افغانی، نه اندیشهء اعمار این خاک ویران را دارد و نه هم مفکورهء پیشرفت و ترقی، یگانه چیزی که موصوف در آن مهارت دارد، پرورش و نوازش جنگ سالاران است و بس. گاهی احمد ضیاء مسعود را از هیچ به معاونیت ریاست جمهوری می رساند و گاهی هم مارشال صاحب را و گاهی هم امر الله صالح را برای هفت سال تحت احسان و کرم خود نگاه می دارد ، تا آنکه موصوف با حنیف اتمر دست را یکی کرده و برای احراز ریاست جمهوری دقیقه شماری می کند. یقینا بر حال این ملت گریه بکار است که کرزی صاحب از مدت یک دهه بدینسو لجام امورش را بدست بیسوادان می سپارد. کرزی صاحب این ملت را چنان خوار و زار کرد که تا قرن ها به حالت عادی بر نخواهد گشت. هکذا کرزی صاحب در زمان زمامداری بیش از یک دهه اش، در میان این ملت چنان تخم نفاق و شقاق را کاشت که اکنون آژانس خبری باختر با هزاران تن از خبرنگارانش به لسان پشتو یک گزارش را نیز نشر نمی کند. اگر کسی باور نمی کند یک بار به سایت آژانس خبری باختر مراجعه کنید.
[color=blue:c851516406]آری! ای وای بر این ملت با این طالبان قصی القلب؛ [/color:c851516406]که نه قلب دارند و نه هم احساس انسانی و اسلامی، نه از قرآن مجید خبر دارند و نه هم از حدیث شریف ، نه مسلمان هستند و نه هم افغان. اگر این طالبان خدا ناترس واقعا افغان و مسلمان می بودند نباید دست و پا را برای کشتار افغان های مظلوم بر زده و به اشاره پنجابی ها و آخوند ها رقص و پای کوبی می کردند. یقینا بر حال این ملت گریه بکار است که طالبان این ملت مسلمان را تحت نام جهاد در حملات وحشیانهء انتحاری از بین می برد. آری! همان طالبان این ملت را بنام جهاد از بین می برند که نه از اسلام خبر دارند و نه هم از نماز، اگر آنها از اسلام خبر می داشتند، هرگز کودکان هفت سالهء ما را اعدام نمی کردند و هرگز گوش های هموطنان ما را قطع نمی کردند؛ زیرا اسلام دین شفقت و رحمت است. بر حال این ملت گریه بکار است که طالبان قرآن مجیدش را آتش می زنند، بر حال این ملت اشک بکار است که طالبان تحت نام حریت و آزادی این ملت را به غلامی پاکستان و ایران می کشاند و سر انجام به حال این ملت گریه بکار است که با وجود همهء این وحشت و دهشت طالبان ، کرزی صاحب آنها را برادران ناراض خطاب می کند.
[color=blue:c851516406]آری! ای وای بر این ملت با این شورای عالی صلح [/color:c851516406]؛ رییس اش شخصا برای مدت چند سال کبوتران صلح و سلم را در شهر کابل شکار می کرد و موصوف در شکار کبوتران صلح و سلم چنان مهارت دارد که شهر کابل را با خاک و خون یکسان کرد مگر با آنهم ارگ را رها نکرد تا آنکه کرسی ریاست جمهوری را با خود بطرف صفحات شمال انتقال داد.
[color=blue:c851516406]آٰری! ای وای بر این ملت با این حکمتیار؛ [/color:c851516406]یک روز شعار جنگ ،جنگ تا ختم گلیم جم را سر میدهد مگر فردای آن شورای عالی همآهنگی را با حاجی صاحب دوستم تشکیل میدهد و دشت سقاوهء ولایت لوگر را به میدان هوایی شورای همآهنگی مبدل کرده ومردم مظلوم چهار آسیاب را تحت راکت های آمر صاحب از بین می برد. بر حال این ملت گریه بکار است که حکمتیار، دانشمندان افغان را بنام این و آن از پیشاور فراری نمود مگر در مقابل از شهنواز تنی و قادر اکا پذیرایی گرم نموده و آنها را به دفتر آی ایس آی انتقال داد. بر حال این ملت گریه بکار است که حکمتیار یک روز حملات انتحاری را فیصلهء مفتی های شیطان صفت قلمداد می کند مگر فردا آنرا حملات فدایی قلمداد می کند. بر حال این ملت گریه بکار است که حکمتیار مصالح پاکستان را بر منافع افغانستان ترجیح میدهد
[color=blue:c851516406]آری! ای وای بر این ملت با این پارلمان[/color:c851516406] ؛ که رییس اش تاکنون سند فراغت پوهنتون را در دست نداشته و اکنون به پوهنتون می رود. در مورد سویهء علمی اعضایش که این رییس را انتخاب کرده خود شما بگویید که چگونه افراد خواهند بود؟ یقینا بر حال این ملت گریه بکار است که همه اعضایش با تقلب و جعلکاری به خانهء ملت داخل شده اند و اکنون از خوف رسوایی خود خواستار انحلال محکمهء اختصاصی رسیده گی به تقلبات انتخابی هستند.
[color=blue:c851516406]آٰری! ای وای بر این ملت با این۴۶ کشور دوست[/color:c851516406] ؛ لانه های تروریزم را بمباردمان نمی کنند لیکن کودکان خوردسال و گرسنه ما را در کنر و هلمند هدف ((بم های هوشمند)) قرار میدهند. این چگونه قوای ایتلافی است که تاکنون رهبر یک چشمهء طالبان را توسط کامره های پیشرفته خود دیده نمی توانند مگر کودکانی را که در کوه ها مصروف جمع آوری چوب و هیزم هستند دیده می توانند.بر حال این ملت گریه بکار است که قوای ایتلافی بجای یک تابلیت دوا بر افغان های مظلوم، بم های آتشین را اهدا می کند
[color=blue:c851516406]آری! ای وای بر این ملت با این کابینه[/color:c851516406] ؛ بر اساس ویکی لیکس کامیاب ترین و موفق ترین وزیر این کابینه آصف رحیمی وزیر وزارت زراعت است مگر در حقیقت امر موصوف بیخ و بنیاد وزارت زراعت را از بین برود. موصوف در دورهء وزارتش کارهایی را کرده است که نه آنرا خلقی ها کرده اند و نه هم پرچمی ها و نه هم شورای نظاری ها و نه هم طالب ها، موصوف تمام کدر علمی وزارت زارعت را برکنار و عوض آن دزدان ماهر را وارد این وزارت کرد تا مشترکا در قرار داد های کود کیمیاوی و دیگر قرار داد ها چور و چپاول کنند.
[color=blue:c851516406]آری! ای وای بر این ملت با این فرزندان [/color:c851516406]؛ کسی بیرق ایران را بر افراشته شعار تشکیل نظام آخوندی را سر میدهد و آن دیگرش شعار تشکیل نظام علی جناح پاکستان را سر میدهد، کسی مصالح ایران را بر منافع افغانستان ترجیح میدهد و کسی هم منافع افغانستان را یکسره به باد فراموشی سپرده و به هر ساز ونغمه رقص و پایکوبی می کند، کسی منافع اش را در استمرار هرج و مرج کنونی نهفته می بیند و کسی هم کورکورانه تخم نفاق و شقاق را بذر می کند، کسی بازار تبلیغاتش را در حملات هوایی مستور می بیند و آن دیگرش منافع اش را در حملات انتحاری میبنید، کسی آرام در کشور های خارجی لمیده بازار نقاق و شقاق را گرم می کند و آن دیگرش بخواب غفلت فرو رفته و هرگز هم تصور نمی کند که آخر ما هم کشوری بنام افغانستان داریم، کسی از دست گرسنگی ریشهء درخت ها را تناول می کند و آن دیگرش از برکت سیلاب دالر بوت های سه هزار دالری را بر پا کرده شرکت های هوایی دارد.
آری ! بر حال ما گریه بکار است