اسلام، اسلامي شرعه او د اسلام تاریخ
قومیت وطنفرستی ملي گرايي
دهزاد
16.01.2014
قوميت ، وطن پرستي و ملي گرايي در زمان جاهليت قبل از اسلام اين سخن ضرب المثل بودكه « انصرا خاك ظالما او مظلوما » برادر ، قوم ، هموطن و رفيق خود را ياري كن گرچه ظالم باشد يا مظلوم يعني در هر صورت چه برادرت حق باشد يا ناحق لازم است كه او را در مقابل دوّمي كمك كني اين بود معنايي كه آنان درك كرده بودند يعني كمال نژادپرستي و زوال حق پرستي . و چون اسلام آمد ، باري ديگر اين سخن از زبان پيامبر صلی الله علیه وسلم ارشاد شد كه « انصرا خاك ظالما او مظلوما » لذا صحابه (رض) تعجب كردند و سوال كردند كه : اي رسول خدا صلی الله علیه وسلم مظلوم را ياري مي كنيم زيرا كه مورد ظلم واقع شده اما ظالم را چگونه ياري كنيم ؟ سپس پيامبر اكرم صلی الله علیه وسلم فرمودند : « تمنعه من الظلم فذاك نصرك اياه » ظالم را از ظلم نمودن بازدار اين ياري تو در حق آن است . و امروزه كلمات « انصرا خاك ظالما او مظلوما » بر اساس معيار قوميت وطن پرستي و ملي گرايي ترجمه شده و همان معناي زمان جاهليت و قبل از اسلام باري ديگر زنده شده است . آري يكي از موانع مهمي كه امروزه سدّ حائل بين امت و جهاد را تشكيل مي دهد همان مسئله قوميت و وطن پرستي است لذا بر اساس آن فقط معيار طرفداري قوميت و مليت است كه فرد بر مبناي آن حتي بر خلاف مجاهدان في سبيل الله قدم بر مي دارد و بر اساس آن جهاد را مردود و دور از حق مي پندارد و گويا خود را مي فريبد . چه بسا كساني اند كه بر اثر اين بيماري خطرناك در راه آن مي جنگند ، دعوت مي دهند و در اين راه مي ميرند و پيامبر اكرم صلی الله علیه وسلم مي فرمايند : « از ما نيست كسي كه به قوميت دعوت بدهد و از ما نيست كسي كه براي قوميت بجنگد و از ما نيست كسي كه بر قوميت بميرد » (2) و امام ندوي (رح) در مورد زبان پرستي و وطن پرستي چنين مي نويسد كه : اين بحراني قديمي است كه اتحاد كشورهاي اسلامي را در گذشته از بين برده و راه را براي نيروهاي خارجي باز نموده است و امروزه نتيجة همين بحران را در افغانستان مشاهده نموديم .
