ازسالیان زیاد به اینسو در فکرو اندیشه اینکه ایا نام افغانستان وامثال ان مانند تاجکستان ،هندوستان ... وغیره کدامین نوع ان درست وکدام شکل انها نادرست است فرو رفته درخود می پیچیدم ، تا شکل اصیل انرا یافته وان را به پژوهشګران زبان ، شعرا ونویسند ګان جهت ترسیم نام درست ، دقیق وصحیح ان به بحث نشینم !
درزمان که ، شاګرد مکتب بودم از استادان ادبیات فارسی ، دری وپشتو وهموطنان مکتبی وچیز فهمم دربحث ها پیرامون نام کشورعزیزمان افغانستان وتعریف ومفاهیم ان میشنیدم که، قسمآ از دو واژه (افغان) و( ستان ) ساخته شده است که: ( افغان ) به معنی مردم و(ستان ) ان به معنې ، جای ،مکان ،محل بود وباش وزیست ...به معرفې میګرفتند .
یعنی : افغان (مردم) + ستان ( کشور،محل بود وباش) افغان + ستان = افغانستان !
امروز نیزاګر از هر افغان واستاد پرسیده شود که ، افغا نستان چه معنی دارد بدون درنګ ګویند که افغان (مردم) وستان( مکان) یعنی سرزمین افغان ، میهن و وطن افغان ؛ افغانستان = سرزمین افغان !
این معنی ومفهوم کلمه ترکیبی را هموطنان ما ومردمان کشورهای دیګر که دارنده (ستان) اند به همین معنی ومفهموم مانند خط قران پزیرفته وقبول نموده اند وبه ان یقین کامل دارند ، ولی به نظر من واژه ترکیبی افغانستان واژه اصیل ،پشتو.فارس،دری نبوده ونیست ، به دلیل این که، معنی ،توضیح وتشریح ان از حقیقت واژه یې به دور میباشد .
به خاطرکه ، واژه ترکیبی افغانستا ن از ادبیات باستان زبان پشایې بوده ، به مرور زمان ، سینه به سینه از نسل به نسل به شکل شفاهی وبلاخره به شکل کتبی امروزین بدون معنی ومفهوم اصل ان به زبا نهای به اصطلاح کشورهای (ستان ) دار انتقال وبه تعریف فوق ارایه داده شده قبول وپذیرفته شده است !
در اصل ما، باید معنی اصیل انرا بدانیم ، که حقیقت این نام ترکیبی در کجا ودرکدام زبان زنده بومې وباستانې نهفته است!
پژوهشګران ودا نشمندان بزرګوار همیشه درپی تلاش حقایق واژه ها بوده، وبه این فکر اند که، به فرهنګ های واژه یې، واژه های درست دقیق با مفاهیم که در خمیر مایه یې انها نهفته است دست یابند ، تا ذخایر واژه یې را ارایش وپیرایش دهند ،تا باشد نسل های اینده از دست اوردهای علمی وادبې بیکران پدران واجداد شان مباهات نمایند، به امید اینکه ادبیات زبان خویشرا با ان زیبایې که، ازاجداد شان به ارث برده اند با امانت عام وتام، بدون کم وکاست در ساختارظاهرې روبنایې ودرونی ، با تمام خوش بوهای ادبې وزیبایې هایرا که درجمله سازی درخود نهفته دارند ، منحیث میراث فرهنګی به امانت داری کامل بدون کم وکاست کمیت و کیفیت شان تقدیم نسل های اینده ساز نمایند !
بنابر دلایل فوق الزکرواژه زیبای ترکیبې باستان آریاېی پشایې (افغانستان) را با درنظر داشت اغلاط حرفې ، کلماتی ومعنایې که ، دران نفوذ نموده به اصلاح ان پرداخته، تاباشد معنی ومفهوم اصلی که، درخودکلمات نهفته است بدست اید و به معنی ومفهوم اصلی ان برسیم .
برای ازبین بردن نقیصه کلماتی وتلفظې واژه زیبای (افغانستان) میپردازیم ، تا باشد در روشنایی اصلاح واژه های ترکیبی دارنده (ستان ها) نیز جامه درست وبه تن برابردرتن نمایند!
افغانستان که، یک واژه پر افتخار تاریخې میهن مان است لازم است که، با معانې حقیقې ان شناخته شود . بنابر ان باید شکل اصلی ومعنی مطابق خودش را داشته، تا باشد زیبا ودلربا شود !
واژه ترکیبی (افغانستان) از لحاظ معانی ومفاهیم و از لحاظ شکل وتلفظ که دارد، درزبان اصیل آریایې ( پا اچا ایې / پشایې) از سه پارچه نفیس بافته شده است :
ا ــ افغان = اسم خاص .
ب ــ س =حرف نسبتی .
ت ــ تان، تن = فعل
واژه ( افغان ) بدون شک یک اسم خاص است .
حرف (س) در زبان پشه یې ودراکثریت زبانهای هندواروپایې حرف نسبتی بوده وهمیش بعد از اسمی یاشی یې میاید که، درزبان پشایې (س) ودرسایر زبانهای لاتینی به ګونه حرف (ایس ) لاتین ظاهرمیشود ، واژه
(تان / تن) درزبان پشایې ازمصدر (تیک = بودن / وول) ازګردا ن مصدرموصوف بدست میاید ،جهت بهتر شناسایې واژه (تن / تان) مصدرش را دراین جابه ګردان میګیریم !
تیک = بودن / وول
ضمایر افعال
پشایې/ دری / پشتو پشایې / دری /پشتو
آ / من / زه تیم ، تم / میباشم / یم
تو /تُو / ته تي / میباشی / یې
سی / او / هغه تې / میباشد / دی
امو / ما / مونږ تس / میباشیم / یوو
ایمو / شما / تاسی تهدا / میباشید / یې
تې / انها / هغوی تن / هستند / دي
امرفعلې : تې،تهدا
درګردان (تیک = بودن / وول ) دیدیم کی ، فعل (تن = هستند /دي ) برای جمع غائیب بدست امد ،حالا اګر ما فعل (تن= هستند/ دي) رادر نظر بګیریم ، چون فعل بدست امده (تن ) دارنده دوحرف ساکن اند، اګر ما مطابق قاعده حروف صدا دار، دربین دوحرف ساکن حرف (ا) را اضافه نمائیم از واژه (تن) واژه (تان ) بدست می اید .
در این صورت ما درزبان پشایې برای بدست اوردن واژه (افغانستان) که، با معانی ومفهوم شان چګونه بدست میاید تحت غور وبررسی قرارمیدهیم :
در واژه ترکیبې (افغانستان) دیدیم که، (افغان ) اسم خاص وحرف (س) حرف نسبتی است، با موجودیت حرف(س) درادامه اسم مانند (افغان) که، از ان با اضافت حرف نسبتې (س) از (افغان )، (افغانس ) بدست میاید که ، معنی ومفهوم ان (از افغان / دافغان ) میشود وبا جمع کردن قسمت سومی واخری ان که فعل( تن ) یا (تان) است که ، به معنې ( هستند / دي) است نام افغانستان را از جمع نمودن پارچه های بدست امده فوق چنین بدست میاوریم .
افغان + س + تن / تان ومعنی هریک از این پارچه ها ( افغان = اسم خاص) + ( س= حرف نسبتی) و(تن/ تان = هستند) که، فعل است بدست می ایند، حالا به ایجاد معادله میپردازیم :
( افغا ن + س + تن/ تان ) = ( افغا نس تن / افغا نس تان ) حال به ایجاد معنی ومفهوم ان میپردازیم :
برعلاوه توضیح وتشریح سه وآژه ترکیبی فوق الزکر( تن / تان ) درزبان پشایې از زمان باستان تا اکنون دراد بیات زبان پشایې به معنی ( تن / تان = ستون ، پایه ، بنیاد ،اساس ) موجود بوده وروزمره از ان درادبیات زبان پشایې استفاده میشود.
تن : زبان پشایې؛ در دری، فارسی ( ستون / پایه ، چوب استناد عمودی ) را ګویند که در وسط خانه بزرګ ،دالان ویا برنده خانه ) درزیر تیر بزرګ وقوی برای مقاومت بیشتر بام ها (چت ها) مانند ستون های خانه ها، مساجد، تالارها به شکل بتون (سیخ وسمنت، خشت، چوب، ګل ) وغیره ساخته میشوند، تا انسانها منحیث خانه وکاشانه اصیل، محل بود وباش مطمئن ودایمې دران زندګی نمایند معنی میدهند ومفهوم خانه، کاشانه ومحل اصیل بود وباش را میرساند که، درنتیجه خانه، ده، قریه، ولسوالی، ولایت درمجموع همه کشور را که، مردمانش تحت یک بیرغ، یک قانون منحیث شهروندان دریک جغرافیه مشترک زندګی مینمایند مفهوم بزرګ میهن، وطن رامیرساند . بنابراین (تن / تان= بودن ،زندګی کردن ،ستون ،پایه ،بنیاد ،هستی ، میهن /هیواد) یک وطن است !
اصلا توضیح وتشریح واژه ترکیبی افغانستان وهمه (تن و تان )های مشابه باهمدیګر یکسان بوده معنی ومفهوم زیبای (زیست، زندګی) را میرساند !
حالا که ما چګونګی معنی ومفهوم نام ترکیبی افغانستان را دانستیم که :
افغان = اسم خاص .
س = حرف نسبتې اسم است.
تن / تان = هستې، بودن ،ستون،پایه .....معنی میشود .
بنا برین افغانستان به شکل ( افغانس + تن / تان افغانس تان = افغانس تان/افغانس تن درست است ، نه اینکه بګوئیم ( افغان ستان ) دراینجا حرف (س) حرف نسبتی است برای واژه ( افغان )، پس درتعریف (افغانستان ) باید ګفت که، خانه یې افغان / دافغان ځای / افغنس تنی !
یاداشت : از تعریفات و توضیحات فوق چنین برمیاید که ، واژه ترکیبی افغان ستان نیست، اصلش افغانس تن/ تان است . امید است دانشمندان وپژوهشګران زبان به معنی واصلاح نام ترکیبی (افغانستان/افغانستن ) توجه مبذول دارند .
با احترام.
احمدجان ( ماڼو). دنمارک.
افغان ستان
یا !
افغانس تان
ازسالیانزیادبهاینسودرفکرواندیشهاینکهایانامافغانستانوامثالانمانندتاجکستان،هندوستان ... وغیره کدامین نوع ان درست وکدام شکل انها نادرست است فرو رفته درخود می پیچیدم ، تا شکل اصیل انرا یافته وان را به پژوهشګران زبان ، شعرا ونویسند ګان جهت ترسیم نام درست ، دقیق وصحیح ان به بحث نشینم !
درزمان که ، شاګرد مکتب بودم از استادان ادبیات فارسی ، دری وپشتو وهموطنان مکتبی وچیز فهمم دربحث ها پیرامون نام کشورعزیزمان افغانستان وتعریف ومفاهیم ان میشنیدم که، قسمآ از دو واژه (افغان) و( ستان ) ساخته شده است که: ( افغان ) به معنی مردم و(ستان ) ان به معنې ، جای ،مکان ،محل بود وباش وزیست ...به معرفې میګرفتند .
یعنی : افغان (مردم) + ستان ( کشور،محل بود وباش) افغان + ستان = افغانستان !
امروز نیزاګر از هر افغان واستاد پرسیده شود که ، افغا نستان چه معنی دارد بدون درنګ ګویند که افغان (مردم) وستان( مکان) یعنی سرزمین افغان ، میهن و وطن افغان ؛ افغانستان = سرزمین افغان !
این معنی ومفهوم کلمه ترکیبی را هموطنان ما ومردمان کشورهای دیګر که دارنده (ستان) اند به همین معنی ومفهموم مانند خط قران پزیرفته وقبول نموده اند وبه ان یقین کامل دارند ، ولی به نظر من واژه ترکیبی افغانستان واژه اصیل ،پشتو.فارس،دری نبوده ونیست ، به دلیل این که، معنی ،توضیح وتشریح ان از حقیقت واژه یې به دور میباشد .
به خاطرکه ، واژه ترکیبی افغانستا ن از ادبیات باستان زبان پشایې بوده ، به مرور زمان ، سینه به سینه از نسل به نسل به شکل شفاهی وبلاخره به شکل کتبی امروزین بدون معنی ومفهوم اصل ان به زبا نهای به اصطلاح کشورهای (ستان ) دار انتقال وبه تعریف فوق ارایه داده شده قبول وپذیرفته شده است !
در اصل ما، باید معنی اصیل انرا بدانیم ، که حقیقت این نام ترکیبی در کجا ودرکدام زبان زنده بومې وباستانې نهفته است!
پژوهشګران ودا نشمندان بزرګوار همیشه درپی تلاش حقایق واژه ها بوده، وبه این فکر اند که، به فرهنګ های واژه یې، واژه های درست دقیق با مفاهیم که در خمیر مایه یې انها نهفته است دست یابند ، تا ذخایر واژه یې را ارایش وپیرایش دهند ،تا باشد نسل های اینده از دست اوردهای علمی وادبې بیکران پدران واجداد شان مباهات نمایند، به امید اینکه ادبیات زبان خویشرا با ان زیبایې که، ازاجداد شان به ارث برده اند با امانت عام وتام، بدون کم وکاست در ساختارظاهرې روبنایې ودرونی ، با تمام خوش بوهای ادبې وزیبایې هایرا که درجمله سازی درخود نهفته دارند ، منحیث میراث فرهنګی به امانت داری کامل بدون کم وکاست کمیت و کیفیت شان تقدیم نسل های اینده ساز نمایند !
بنابر دلایل فوق الزکرواژه زیبای ترکیبې باستان آریاېی پشایې (افغانستان) را با درنظر داشت اغلاط حرفې ، کلماتی ومعنایې که ، دران نفوذ نموده به اصلاح ان پرداخته، تاباشد معنی ومفهوم اصلی که، درخودکلمات نهفته است بدست اید و به معنی ومفهوم اصلی ان برسیم .
برای ازبین بردن نقیصه کلماتی وتلفظې واژه زیبای (افغانستان) میپردازیم ، تا باشد در روشنایی اصلاح واژه های ترکیبی دارنده (ستان ها) نیز جامه درست وبه تن برابردرتن نمایند!
افغانستان که، یک واژه پر افتخار تاریخې میهن مان است لازم است که، با معانې حقیقې ان شناخته شود . بنابر ان باید شکل اصلی ومعنی مطابق خودش را داشته، تا باشد زیبا ودلربا شود !
واژه ترکیبی (افغانستان) از لحاظ معانی ومفاهیم و از لحاظ شکل وتلفظ که دارد، درزبان اصیل آریایې ( پا اچا ایې / پشایې) از سه پارچه نفیس بافته شده است :
ا ــ افغان = اسم خاص .
ب ــ س =حرف نسبتی .
ت ــ تان، تن = فعل
واژه ( افغان ) بدون شک یک اسم خاص است .
حرف (س) در زبان پشه یې ودراکثریت زبانهای هندواروپایې حرف نسبتی بوده وهمیش بعد از اسمی یاشی یې میاید که، درزبان پشایې (س) ودرسایر زبانهای لاتینی به ګونه حرف (ایس ) لاتین ظاهرمیشود ، واژه
(تان / تن) درزبان پشایې ازمصدر (تیک = بودن / وول) ازګردا ن مصدرموصوف بدست میاید ،جهت بهتر شناسایې واژه (تن / تان) مصدرش را دراین جابه ګردان میګیریم !
تیک = بودن / وول
ضمایر افعال
پشایې/ دری / پشتو پشایې / دری /پشتو
آ / من / زه تیم ، تم / میباشم / یم
تو /تُو / ته تي / میباشی / یې
سی / او / هغه تې / میباشد / دی
امو / ما / مونږ تس / میباشیم / یوو
ایمو / شما / تاسی تهدا / میباشید / یې
تې / انها / هغوی تن / هستند / دي
امرفعلې : تې،تهدا
درګردان (تیک = بودن / وول ) دیدیم کی ، فعل (تن = هستند /دي ) برای جمع غائیب بدست امد ،حالا اګر ما فعل (تن= هستند/ دي) رادر نظر بګیریم ، چون فعل بدست امده (تن ) دارنده دوحرف ساکن اند، اګر ما مطابق قاعده حروف صدا دار، دربین دوحرف ساکن حرف (ا) را اضافه نمائیم از واژه (تن) واژه (تان ) بدست می اید .
در این صورت ما درزبان پشایې برای بدست اوردن واژه (افغانستان) که، با معانی ومفهوم شان چګونه بدست میاید تحت غور وبررسی قرارمیدهیم :
در واژه ترکیبې (افغانستان) دیدیم که، (افغان ) اسم خاص وحرف (س) حرف نسبتی است، با موجودیت حرف(س) درادامه اسم مانند (افغان) که، از ان با اضافت حرف نسبتې (س) از (افغان )، (افغانس ) بدست میاید که ، معنی ومفهوم ان (از افغان / دافغان ) میشود وبا جمع کردن قسمت سومی واخری ان که فعل( تن ) یا (تان) است که ، به معنې ( هستند / دي) است نام افغانستان را از جمع نمودن پارچه های بدست امده فوق چنین بدست میاوریم .
افغان + س + تن / تان ومعنی هریک از این پارچه ها ( افغان = اسم خاص) + ( س= حرف نسبتی) و(تن/ تان = هستند) که، فعل است بدست می ایند، حالا به ایجاد معادله میپردازیم :
( افغا ن + س + تن/ تان ) = ( افغا نس تن / افغا نس تان ) حال به ایجاد معنی ومفهوم ان میپردازیم :
برعلاوه توضیح وتشریح سه وآژه ترکیبی فوق الزکر( تن / تان ) درزبان پشایې از زمان باستان تا اکنون دراد بیات زبان پشایې به معنی ( تن / تان = ستون ، پایه ، بنیاد ،اساس ) موجود بوده وروزمره از ان درادبیات زبان پشایې استفاده میشود.
تن : زبان پشایې؛ در دری، فارسی ( ستون / پایه ، چوب استناد عمودی ) را ګویند که در وسط خانه بزرګ ،دالان ویا برنده خانه ) درزیر تیر بزرګ وقوی برای مقاومت بیشتر بام ها (چت ها) مانند ستون های خانه ها، مساجد، تالارها به شکل بتون (سیخ وسمنت، خشت، چوب، ګل ) وغیره ساخته میشوند، تا انسانها منحیث خانه وکاشانه اصیل، محل بود وباش مطمئن ودایمې دران زندګی نمایند معنی میدهند ومفهوم خانه، کاشانه ومحل اصیل بود وباش را میرساند که، درنتیجه خانه، ده، قریه، ولسوالی، ولایت درمجموع همه کشور را که، مردمانش تحت یک بیرغ، یک قانون منحیث شهروندان دریک جغرافیه مشترک زندګی مینمایند مفهوم بزرګ میهن، وطن رامیرساند . بنابراین (تن / تان= بودن ،زندګی کردن ،ستون ،پایه ،بنیاد ،هستی ، میهن /هیواد) یک وطن است !
اصلا توضیح وتشریح واژه ترکیبی افغانستان وهمه (تن و تان )های مشابه باهمدیګر یکسان بوده معنی ومفهوم زیبای (زیست، زندګی) را میرساند !
حالا که ما چګونګی معنی ومفهوم نام ترکیبی افغانستان را دانستیم که :
افغان = اسم خاص .
س = حرف نسبتې اسم است.
تن / تان = هستې، بودن ،ستون،پایه .....معنی میشود .
بنا برین افغانستان به شکل ( افغانس + تن / تان افغانس تان = افغانس تان/افغانس تن درست است ، نه اینکه بګوئیم ( افغان ستان ) دراینجا حرف (س) حرف نسبتی است برای واژه ( افغان )، پس درتعریف (افغانستان ) باید ګفت که، خانه یې افغان / دافغان ځای / افغنس تنی !
یاداشت : از تعریفات و توضیحات فوق چنین برمیاید که ، واژه ترکیبی افغان ستان نیست، اصلش افغانس تن/ تان است . امید است دانشمندان وپژوهشګران زبان به معنی واصلاح نام ترکیبی (افغانستان/افغانستن ) توجه مبذول دارند .
با احترام.
احمدجان ( ماڼو). دنمارک.