دوستم گلم جمع رامهار کنید !

دوکتور عثمان تره کی

دوکتور عثمان تره کی

یکی از چهره های معروف و شناخته شده در سطح بین المللی در رابطه به ارتکاب جنایات جنگی در افغانستان دوستم است. دوستم مانند هر اجیر جنگې دیگرې  در جنگ انگیزه عقیدوی و ایدیولوژیک ندارد. وې طي سی سال جنگ در افغانستان بدنبال منفعت شخصې و گروهې بارها جبهه و سنگر عوض کرده است .

دوستم را به حق میتوان یک اجیر حرفوي جنگ نامید که باری که پای منفععتش در میان میاید دوست از دشمن و خودی از بیگانه نمی شناسد.

گویند در میدان جنگ اجیري بالای تپه بلند مسلط به دو جناح مقابل جنگ سنگر گرفته بود. هر باری که تعادل قوای جنگی را به سود یک طرف میدید به جانب مقابل تیر حواله میکرد . نوسان معادله قوا ، وی را مجبور می ساخت که به وقفه ها  یک تیر به سوې دشمن و دیگرې جانب دوست حواله کند. رهگذری از وی پرسید که در پرتاب تیر به سوی دوست و دشمن چه حکمتې نهفته است ؟

اجیر به جواب گفت که من از هر تیری که در معرکه پرتاب میکنم پول میگیرم. برای من هیچ مرزې دوست را از دشمن جدا نمیکند …

در طول سی سال جنگ در کشور این قوت های مهاجم خارجی است که برای گلم جمع و امثال هم دوست و دشمن تعیین میکنند : شوروي ها دوستم را علیه آنچه « اشرار » مینامیدند به قتل و جنایت تشویق کردند . اکنون گلم جمع در رکاب ائتلاف نظامی بین المللي بر ضد طالبان ( اکثرآ پښتون ها ) درگیر تصفیه قومی در شمال افغانستان است. در هر دو مورد این مردم است که به قربانی گرفته میشود.

قوت های اشغالگر خارجی را باید به مثابه مشوق و حامی جنایت کاران در افغانستان به حساب آورد: کانفرانس بن به حضور دوامدار جنایت کاران در عرصه سیاست افغانستان رسمیت بخشید. ازان به بعد در حکومت های محصول تجاوز خارجی تفنگداران جز لاینفک نظام گردیدند. مدیا و مطبوعات خارجی برای تشخص سیاسی آنها کلیه امکانات تکنیکی و تبلیغاتی را بکار گرفت : در اطراف حرف های مبتذل و ته و بالایی که از دهن جنایت کاران بیرون پرتاب میګردید در رادیو ها و تلویزیون ها تبصره به شاخی باد میشد و از« کارشناسان » اجرتی میز های گرد  سازماندهی میگردید. قصد این بود تا  در ذهنیت عامه از جنایت کاران جز لاینفک نظام سیاسی در افغانستان بسازند. متورم ساختن تصنعی شخصیت جنایت کاران و بالا کشیدن شان در عالی ترین مقام دولتی توسط کشور های غربی درگیر معرکه افغانستان در شرایطی مورد توجه قرار گرفته است که روی مقاصد ژیوپولتیک ( اعطای امتیاز استخراج نفت و گاز سودان به کمپنی های چینایی و روسی ) عمر حسن البشیر رئیس جمهور سودان رابه اتهام ارتکاب جنایات جنگی  در« دارفور »( قتل عام عیسویان )تحت تعقیب بین‌المللی قرار داده اند.

دوستم متهم به قتل قریب ۳۰۰۰ طالب در دشت لیلی است . این جنایت بی مثال در جنگ طولانی افغانستان تحت نظارت « سپیشل فورس »امریکا به وقوع پیوسته است. بنآحکومت« بوش » شریک این جنایت است. بادلبستگی ازدوام  همین شراکت است که امریکا زندان مقاومت  را در کندزبمباردمان میکند  و دوستم و معلم عطا در بلخ و فاریاب پلان قلع و قمع پښتون هارا پیاده مینمایند. آتش زدن منازل مسکون یپښتون ها مفهوم ریشه کن ساختن زمینه های زندگی شانرا در شمال کشور افاده میکند.

مخالفین مسلح بادرک این واقعیت که قوت های مهاجم از طولانی ساختن و فرسایشیگردانیدن جنگ افغانستان قصد به تحلیل بردن و مضمحل ساختن پوتانسیل مقاومت مردمی را برای حل و هضم افغانستان دارند ‎، اراده صلح را بار ها بیان کرده است. آدرس مذاکره هم معلوم است. اما از قراین برمیایدکه امریکا و شرکای جنگی افغانی اش را نمیتوان باشعار به میزمذاکره کشاند.

مقاومت در طول یک و نیم دهه جنگت غییربنیادی در دیدگاه های سیاسی و اجتماعی خود در رابطه به انبوه ارزشهای مطرح در دنیای مدرن بوجود آورده است. حقوق بشر ، حقوق زن و مشارکت سیاسی دیگر موضوعات متنازع فیه میان طالب و مهاجمین خارجی نیست. این تغییر در موضع طالبان در واقع انگیزه های قابل توجیه جنگ را بر ضد آنها از میان برده است. درین حال وقتې گلم جمع و معلم عطا با دست آویزجنگبا طالب دست به جنایت تصفیه نژادی می زند میخواهد از که دفاع کند ؟ از تجاوز خارجی ؟ از حکومت فاسد یا از گنجهای باد آورده ؟

مقاومت مسلح انگیزه های مشروع ( دفع تجاوزخارجی ) برای ادامه جنگ دارد.

این انگیزه باانگیزه مادی ایکه یک اجیرجنگی مانند دوستم را به میدان جنگ می کشاند قابل مقایسه نیست. قوت اخلاقی ، سیاسي و عقیدتي دشمن موجب سراسیمگې گلم جمع شده است. ویازین نگران است که حق جای خود را بگیرد و روز حساب فرا برسد. اما در برابر دوستم و معلم عطا و دیگرانکه خود را مرکب سواری متجاوزین ساخته اند ، به عوض استفاده از تصفیه قومی به مثابه روزنه نجات راه دیگری نیز وجود دارد : پیوستن به صف مقاومت بااستفاده از اعلام عفو مخالفین.

فرانسه ـ ۲۸/۰۶/ ۲۰۱۶ –دوکتور ع ، تره کی