د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

یا کار درست یا نام سیاه

احسان الله ارینزی 19.04.2015 13:01

هفت ماه پیش نتایج انتخابات سال 1393 هـش افغانستان بنا بر توطیه های آشکار داخلی و خارجی، ماستمالی شد و به عوض اعلان یک رییس جمهور منتخب و  قابل اعتماد، چیزی به نام حکومت وحدت ملی طراحی شد که اینک علایم شکنندگی ان  به وضوح  یه مشاهده میرسد و ضرب المشل و طنی ما یکبار دگر قوت خود را نشان داد که میگوید بار کج به منزل نمیرسد!
مردم افغانستان به نیکویی میدانند که طرح حکومت وحدت ملی، منشا داخلی نه داشته و ابتکاری بود که توسط جان کری وزیر خارجه امریکا و شرکا، جامعه عمل پوشانیده شد. همان وزیر خارجه که چند روز قبل به هنگام سفر داکتر محمد اشرف غنی به امریکا گفت که داکتر غنی اصلاً مجبور نبود که قدرت را شریک ساخته و حکومت وحدت ملی بسازد، اما وی در واقع بزرگی نشان داد و دگران را نیز شریک خود ساخت!
از نظر مردم  بسیار خوب بود اگر این کشور یک رییس جمهور منتخب و مقتدر میداشت. رییس جمهوری که به اساس ارای مردم به قدرت میرسید و با تیم و آچندای خود، دست و آستین بالا زده و مطابق وعده های که در وقت کمپاین انتخاباتی بمردم داده بود، مصدر خدمت میشد و نام  نیکو به یادگار میگذاشت.
و آن طرف دگر یک تیم منظبط و متحد و ساعی و جدی قرار میگرفت که بحیث اپوزیسیون سیاسی حکومت به کمک جامعه مدنی، احزاب سیاسی، وکلای مردم، حقوق زنان، رسانه ها، فشار های افکار عامه، تظاهرات، اعتصابات و تحصن ها دولت و ارکان ثلاثه آن را تحت فشار قرار میداد تا از صراط المستقیم و قانون عدول نکرده و کشور را بگونه ی اداره و هدایت نماید که ازین ورطه هلاکت رهایی یافته و راه نجات در پیش گیرد!
حوادث، اتفاقات و رویداد های هفت ماه گذشته به وضاحت نشان میدهد که کشور تحت زعامت داکتر محمد اشرف غنی و حکومت وحدت ملی، هنوز در مسیر صحیح قرار نگرفته و مشکلات امنیتی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و فضای نابا آوری و توطیه  هر روز بیشتر شده میرود و فاصله بین دولت و مردم  نجومی تر!
طی هفت ماه گذشته داکتران محمد اشرف غنی و عبدالله عبدالله نتوانستند تا روی یک اجندای بزرگ ملی به موافقه برسند. اجندایی که در مطابقت با وضع منطقه و  تحولات  جهان و لزوم دیدهای طرف های موثر مطرح در قضیه افغانستان تهیه میشد و ضمانت اجرایی میداشت.
حالا دیده می شود که طرح مسله اجندای ملی و نجات افغانستان از مصایب بیشمار موجود، سرابی است که مردم بیجا به آن دلبسته بودند، فساد همچنان تهدید بزرگ خواهد بود و اقتصاد نیز از بحران بیرون نخواهد امد.
رهبران حکومت وحدت ملی  پیش از آنکه به جهنمی بنام افغانستان فکر کنند و در فکر دسترخوان ، کار و امنیت مردم باشند، در فکر این هستند که از لاشه به زمین افتاده ای این کشور به آن ها چه میرسد؟
از برکت همین کوته فکری داکتران است که افغانستان تا حال کابینه  مکمل ندارد، قاضی القضات استعفی کرده، لوی څارنوال فراری است، والیان سرپرست هستند، سفرا یا موقوف شده و یا بی علاقه کار میکنند و بسیاری از  مقرری ها نیز به اساس شایستګی (نه) بلکه به اساسی منافع حرام مشترک صورت میگیرد.
مردم افغانستان حالا یقین دارند که رهبران به اصطلاح  حکومت وحدت ملی، در وقت پالیدن اشخاص مناسب برای وزارت ها، ولایت ها، سفارت ها و سایر مناصب اداری دولتی،  تحصیل، تجربه، تخصص، تعهد ، تقوی و وطنبرستی افراد را در نظر نمیگیرند، بلکه می بینند که کی بچه خاله کی است و چقدر منافع مادی و فکری او را تامین کرده میتواند در غیر آن کشوری با حدود سی ملیون نفونس و بیش از صد پوهنتون و فاکولته و تحصلایت عالیُ از نظر کاری آنقدر ها همبیچاره نیست که داکتران اشرف غنی و عبدالله عبدالله، چند تا وزیر و والی و  سفیر و قوماندان و معیین و  رییس ییدا کرده نتواند.
اگر آنها دایره کوچک فکری خود را بشکنند ، به (قریه) خود فکر نکنند و باور داشته باشد که ثبات آینده سیاسی و امنیتی افغانستان وابسته به کار مشترک آن ها است امور بهتر میشود. در غیر آن خیلی زودچند نام سیاه دګر تاریخ معاصر کشور افزود شده و چه بسا که دزد سوم خر شان را بزند و ببرد!!