د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

ګوشۀ از : نظم مالی اسلام

عبدالسلیم فرقاني 23.01.2011 19:49

وقتی ما بخواهیم آنچه را اسلام در بارهء اقتصاد دارد مورد گفتگو قرار دهیم ، نا گزیریم نخست فرق بین علم اقتصاد و نظام اقتصادی را بدانیم و بعد از دانستن این فرق تشخیص دهیم که آیا اسلام دارای علم اقتصاد است، که از اصول اقتصاد و طرق تکثیر تولیدات و تزئید ثروتهای فردی و اجتماعی بحث میکند و راههای علمی و آزموده شدۀ آنرا می آموزاند، یا اینکه تنها نظام اقتصادی را طرح ریزی میکند، که مال و ثروت را از ناحیهء حقوق مردم زیر بحث گرفته حقوق و وجائب را درین باره تعیین و تثبیت میکند؟ .
أساسا علم اقتصاد عبارت از جستجو و تجربه طرق مؤثر تری است که با استفاده از آن در تولیدات اقتصادی افزایش به عمل آمده و مصرف تولیدات با احتیاجات واقعی مردم همآهنگ میگردد، بدون آنکه با موضوع عدالت اقتصادی و حقوق و وظا‌یف مالی مردم ارتباطی داشته باشد. و نظام اقتصادی عبارت از مجموع احکام و مقرراتیست که وظایف و حقوق مالی مردم را تعیین مینماید و هدف آن تامین عدالت اقتصادی بین آنها میباشد، بدون آنکه با طرق علمی و میتود های تجربی موضوع افزایش و تکثیر تولیدات تماس بگیرد.
پس اصولیکه هدف آن تکثیر تولیدات و افزایش اموال و دارائی ها بوده، علم اقتصاد، و مبادئیکه هدف از آن تامین عدالت و تشخیص حقوق و وظایف مالی مردمان باشد نظام اقتصادی است. بنا بر این بحث از اسباب و عوامل ازدیاد تولیدات زراعتی، صنعتی، تجارتی و امثال آن، و بحث از قانون عرضه و تقاضا و قانون تحدید دستمزد ها و .. علم اقتصاد، و بحث از حقوق و وظایفیکه بین کارگر و کار فرما، مالک زمین و کشتمند، اجاره دهنده و اجاره گیرنده، فروشنده و خریدارو قرض دهنده و قرض گیرنده، دارا و نا دار، دولت و افراد و .. وجود دارد، نظام اقتصادی است. همچنان بحث از حدود ملکیت فردی و حدود ملکیت اجتماعی، و اینکه آیا ملکیت فردی اصلا باید وجود داشته باشد یا خیر؟ و در صورتیکه باشد آیا آزاد و جلو گسیخته مطلق باشد، به ترتیبیکه هیچ گونه انتها و سرحدی را نمیشناسد، یا حدود و قیودی داشته باشد، و در ساحه محدود و معین تبارز و فعالیت کرده بتواند و سائر ساحات را برای ملکیت اجتماعی آزاد بگذارد. به این ترتیب بین این دو ملکیت نظم و هم آهنگی بر قرار شود، نظم و هم آهنگی که متناسب با نظم و هم آهنگی فرد و اجتماع از لحاظ فطرت باشد .. بحث از اینگونه مسائل از جمله نظام اقتصادی است که آنرا مذهب و مسلک اقتصادی نیز یاد میتوانیم. این فرق درست مانند فرقی است که بین علم طب و نظام صحی وجود دارد که مطالعه اعضاء و ترکیبات پیچیده بدن انسان و مطالعه اطوار مختلفیکه بدن در طول حیات خویش آنرا طی میکند، و مطالعه جراثیم و مکروبهای امراض و مطالعه مواد طبیعی که ضد جراثیم و مکروبهای مذکور بوده و ضرر انها را دفع میکند، مطالعه این گونه امور از لحاظ تعلق آن با صحت انسان علم طب یا علم صحت نامیده میشود که تأمین عدالت صحی و تشخیص وظائف مردم در آن ملحوظ نمیباشد. اما بحث از تعیین مسئولیت دولت در برابر مریضان و مسئولیت صحتمندان در برابر آنان، و بحث از مسئولیت هر کس در برابر صحت خویش یا در برابر صحت عامه و ..، نظام صحی است که هدف آن تأمین عدالت در زمینه مذکور میباشد.