د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

چرا ما به اشرف غنی رای میدهیم

شینواری 27.07.2009 12:39

سخنرانی رضا محمدی در لندن

راستش من هیچ وقت به ان معنی اهل سیاست نبوده ام.کار من شعر و ادبیات و فرهنگ و تحقیقات ادبی بوده است.اما سایه سیاست همواره بر سر من و همه مردم سرزمینم سنگینی کرده است.ما سال ها خود را هویت خود را وزمینه خویش را مخفی کرده ایم. اما راستش حالا وقتش رسیده که به این هویت بر گردیم. وقتش رسیده که با افتخار نام وطنمان را بگیریم.به دشت ها و کوه ها و مناظر زیبایش افتخار کنیم. ما چرا نباید به افغان بودنمان افتخار کنیم. باشد که دنیا ما را با نام بدی ها سختی ها. و بیچارگی هایمان بشناسند. اما چرا ما نباید این چهره را تغییر بدهیم؟

چه کسی می توانست این امید را در ما ایجاد کند؟ چه کسی می توانست متوجه هدر رفتن فرصت ها در این هفت هشت سال اخیر باشد؟ چه کسی می توانست صاحب یک برنامه مدون برای سرزمینی باشدکه نامش را سالهاست هر روز مردم دنیا می شنوند و مشکلش به عنوان مشکل تمام جهان مطرح می شود. ‍‍‍قبل ازین من و امثال من هر گز تا به این حد به آینده سرزمینمان امیدوار نبودیم.

حالا من افتخار می کنم که در مقابل شما همنسلانم. در برابر شما همسرزمین ها و هم سرنوشتهایم می توانم ازین امید سخن بگویم و انتظار داشته باشم که ۵ سال اینده می تواند با روی کار امدن دولتی دیگر با رهبری دیگر صفحه ی جدیدی در تاریخ افغانستان و شاید امنیت جهان رقم بزند.

باور من و همقطاران دیگرم بر این است که تنها کسی که می تواند این کشتی شکسته ی تلاش های ناکام را به ساحل امید برساند .داکتر اشرف اغنی احمد زی است.

کسی که عمری را برای ترقی تمدن جهانی تلاش کرد.در مهم ترین مراکز فکری و آکادمیک دنیا کار کرد و امروز با ماست و کمر بسته است که هویت اصلی ما را که شادمانی و خوشنامی است به ما و ملت بزرگ ما برگرداند.

من و دیگر دوستانم که بیشترشان هر گز افغانستان را ندیده بودند . وقتی شور و شوق بر جسته ترین هنر مندان و آکادمیسن های غربی را دیدیم که به اشرف غنی احمد زی به عنوان چهره ای تازه برای جهان می نگرند.زنده شدیم.

فهمیدیم که با اشرف غنی می توانیم به جهان بر گردیم. به سراغ اشرف غنی امدیم نه به خاطر خودش فقط . به خاطر برنامه های مدونی که ما را به جهان بر می گرداند.به سراغ اشرف غنی امدیم چرا که از نظامی گری خسته شده بودیم.در هیچ جای دنیا نیست که مردم نظامی ها را برای حکومت داری خوش داشته باشند.اما در افغانستان ما بود که نظامی ها بت های سیاسی مردم شده اند.نظامی هایی که عادتشلن فرمان دادن و قومندان بودن است.عادتشان است مردم رامثل قشله عسکری ببینند . مردم را هیچ بینگارند.بعضی از فرزندان سرزمین ما نه به خاطر وطن که به خاطر خون به خاطر قوم و زبان و مسایل حزبی کسی را و البته بیشتر قومندان هایشان را حمایت می کنند.

اما ما ازین بازی ها خسته شده ایم. ما می خواهیم ما را به نام قوممان نشناسند. می خواهیم ما را افغان با فرهنگ تمدن ساز چند هزار ساله ببیند. برنامه ی خوب برای همه افغان هاست و فایده ا اش نه به یک نفر و یک قوم که به تمام کشور حتی درخت ها و دشت هایش می رسد.

درباره اشرف غنی برنامه هایش بود که دلچسب بود وقتی از باز سازی کشورهای فروریخته حرف می زد. تنها افغانستان نبود واقعیتی جهانی بود در باره ی کشورها و ملت هایی که نابود شده اند و فرو ریخته اند.اشرف غنی می گوید چگونه می توانیم این کشورها را و امروز افغانستان رابه جهان برگردانیم.می گوید شرایط افغانستان سخت است اما حل آن غیر ممکن نیست. با شناختن فرصت ها و تهدیدها و باور کردن واقعیت ها نه کتمان کردن آنها.می توانیم راه چاره را بیابیم و برای آن بکوشیم و به خاطر آن ما نیاز به دولتی درستکار داریم و همچنین همراهی و قبول برنامه ها و تفکر جهانی. مساله مهم این است که اشرف غنی به اصولی معتتقد است که بر اساس فلسفه ای مدون و امروزی بنا نهاده شده است.

اشرف غنی اقتصاد را می فهمد.جهان امروز را می شناسد و از همراهی و همکاری بهترین صاحب نظرلن دنیا بر خوردارست. ما می توانیم افغانستان را به الگویی از کشوری تازه بدل کنیم. کشوری که در آن فرهنگ و مردم حرف اول را می زند. وقتی می گوید بایستی دانش کشاورزی را به دهقانان یاد بدهیم. وقتی دهقانی را عیب نمی بیند بلکه فرصت و ظرفیتی می شمارد که باید مدرن شود و سر بلند باشد همانطور که از مالداری مدرن حرف می زند و بنای کوچ کردن بی حاصل مالداران را می خواهد با تکیه بر علم تازه بر افکند و مدرن کند. وقتی از جایگزینی معادن و دارایی های طبیعی افغانستان با مواد مخدر حرف می زند وقتی شعار های عوام فریبانه نمی دهد. مواد مخدر را مثل همه ی مسابل دیگر افغانستان یخشی از چهره زشت جهانی شدن می داند و می گوید تنها در صورت تعامل و به کار انداختن بسیج جهانی و یاری از تفکر جهانی می شود این مشکلات را حل کرد.

شعار های مسخره و دروغ سیاستمداران قبلی را تکرار نمی کند. از رای مردم از ابرو و امید مردم نردبانی برای شهرت و ثروت خود و خانواده و قوم وخویشش نمی سازد.چشمش به خون و دسترخوان مردم نیست.دلش برای دسترخوان های خالی و خون های هدر شده مردمش می سوزد.

ما به سراغ اشرف غنی امدیم. چون می توانیم به راحتی نام او را صدا بزنیم و به هیچ تشریفات احتیاج نداشته باشیم .او را عالیجناب و شاغلی و ازین صفت ها ندهیم.با او بحث کنیم و از او کار بخواهیم. وبا او به وطنمان به تاریخمان و به خونمان افتخار کنیم و سرزمینمان افغانستان را به جهان متمدن و مترقی امروز برگردانیم.