د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

خا طره ء ازسفر میله گل سرخ مزارشریف

حفیظ الله خالد 19.03.2008 21:00

  از مدتها قبل آرزو داشتم بعد ازسالهای طولانی روضه شاه ولایت مآب را زیارت و در میله عنعنوی گل سرخ که بحیث عنعنه و میراث نیاکان ما ازصد ها سال به اینطرف همه ساله به روزاول حمل در ولایت باستانی بلخ برگزارمیگردد شرکت نمایم ،با وصف آرزومندی ام به دیدن صحنه های پرهیجان برافراشتن جنده شاه ولایت مآب متاسفانه سفر به مزارشریف برایم بروز دوم حمل ممکن گردید وعلت آن نیز این بود که درآخرین روزهای منتهی به سال، گذارشهای در کابل منتشر شد که تونل سالنگ بعلت برفباری و حجم سنگین ترافیک مسدود بوده عبور و مرور وسایط مسافر بری از طریق  دره شکاری وکوتل شبر صورت میگیرد .
  بهر حال به روز دوم حمل حوالی ساعت هشت بجه صبح همینکه از تکسی شهری در حومه شمال کابل که از آن بحیث ایستگاه یا ( هده) مسافرت بولایا ت شمال کشوراستفاده میگردد پیاده شده به انواع مختلف وسایط ترانسپورتی ازبسهای ۳۰۲ گرفته تا وسایط نقلیه کوچک مواجه که مالک هرکدام سعی داشت مسافرین میله گل سرخ مزارشریف را بخود جلب ولی چون آرزوداشتم زودتر به مزارشریف برسم لذا وسیله مسافربری را انتخاب نموده که فقط به یک مسافر ضرورت داشت و با پیوستنم به جمع آنها تعداد مسافرین تکمیل ومسافرت ما  با خواندن دوعای خیر بصوب ولایت باستانی بلخ آغاز یافت .
هنوز مدتی زیادی ازحرکت ما بسوی مزار شریف سپری نگردیده بود که خود را در بین تاکستانهای زیبای کوهدامان یافتیم، باغ های دو طرف سرک عمومی با لاله زار های رنگین آن زیبائی خاصی به این منطقه داده بود، ما از پشت شیشه ها باغداران زحمت کش این مناطق را میدیدیم که در همان ساعات اولیه صبح درانگور باغهای خویش مصروف فعالیتهای بهاری (تاک بری و بیل داری)‌‌ بودند.
هنگام عبور ازین مناطق انچه بیشترتوجه را جلب می نمود گروپ کودکان خورد سا ل این مناطق بود که در کنار دو طرف جاده عمومی صف کشیده دسته گلهای زیبای لاله را به مسافرین پیشکش مینمودند، دیدن این صحنه ها آنهم در کشور که  طی قریب سه دهه جنگ و خونریزی شاهراه های کشور بوسیله گروه های مسلح و غارتگر کنترول و مسافران در راه ها فقط با لت وکوب ،جریمه و باجگیری استقبال میشوند کاملا تازه وجالب بود متاسفانه هنوز هم مسافرین در بعضی از راه های کشوراز طرف پاتک سالاران جریمه واذیت میگردند .

ما تاکستانهای زیبای شمال کابل و مناطق میربچه کوت ، قره باغ ، باگرام و شهر چاریکار را به سرعت یکی بعد دیگر طی و حوالی ساعت ده  بجه به ولسوالی جبل سراج مربوط ولایت پروان رسیدیم، راننده که خود باشنده همان مناطق بود مدت نیم ساعت وقفه چای نوشی اعلام نمود وی ازین موقع جهت دیدار و احوالپرسی دوستان خویش استفاده و برای ما زمینه آن مساعد شد تا  برعلاوه چای نوشی از طبیعت زیبا و هوای دلپذیرآنمنطقه کوهستانی نیز لحظاتی لذت ببریم .
در جریان وقفه من با تعجب متوجه شدم که اکثر راکبین از تیلفونهای همراه خویش استفاده مینمودند  علت آن بعدا معلوم شد  قبل از داخل شدن به دره سالنگ، جبل السراچ آخرین محلی بود که تیلفونهای جیبی در آن قابل استفاده  بود .
با ختم وقفه چای مسافرت ما در دره زیبای سالنگ و پیچ وخم های آن ادامه یافت ، با گذشت سالهای نسبتا زیاد هنوزهم بقایای تانکها و زریپوشهای تخریب شده روسها در اطراف جاده بمشاهده میرسید، راننده ما که به گفته خودش در بسیاری از آن جنگها علیه تجاوزگران روسی جنگیده بود  با قصه های از آن درگیریها همه ما را کاملا مصروف نموده بود .


 
حوالی ساعت دوازده بجه ظهربود که ما به نزدیکی تونل سالنگ رسیدیم بسبب برفباری شب قبل ،ادامه سفر  بیدون زنجیر ممکن نبود ، زنجیر فروشان سیار با توقف هر موتر انواع زنجیرها را به دوصد الی چهارصد افغانی عرضه میداشتند عده از موترداران زنجیر های شانرا با وسایط نقلیه دیگری که بطرف
مزارشریف در حرکت بودند شریک و تنها در یک تایر زنجیرنصب مینمود این یک ابتکاری  بود که هموطنان ما جهت همکاری با دیگران از آن استفاده مینمود ولی آنچه باعث ناراحتی و تاثر میگردید دیدن فروشند گان خورد سال بود که بعوض رفتن بمکتب جهت اعاشه خانواده های خویش مجبوربه کار کردن در آن هوای سرد شده بودند .
ما تونل سالنگ را که ۳۴۰۰ متر از سطح بحرارتفاع داشته و نواحی شمال و جنوب کشور را باهم وصل مینماید بیدون مشکل عبور و با گذشتن از دره کوهستانی خنجان به منطقه نسبتا هموار دوشی و از آنجا به شهر پر جمع و جوش پلخمری رسیدیم، چنین به نظر میرسید که شهریان پلخمری نیزمانند سایر هموطنان ما مصروف تجلیل ازجشنهای نوروزی سال نو بودند راننده ما به مشکل توانست از بیروبار و ازدحام چوک وبازار پلخمری راه خویشرا باز و به سفر ادامه دهد البته این تنها چوک و و بازار پلخمری نبودکه در آن جشنهای سال نو تجلیل میشد  آسمان و فضای این شهر را نیزکاغذ پران های رنگا رنگ پر نموده بود. 
با عبور از شهر و مناطق اطراف پلخمری ما وارد منطقه پهناوری دیگری شدیم که همه جا را ازمناطق اطراف سرک عمومی تا دامنه های دوردست کوه ها ، زمینهای سرسبز و چراگاه فرا گرفته بود  رمه های گوسفند و بز در هرگوشه وکنار آن مشاهده میشد این اولین باری بود با آن کمیت گوسفند،  و بز  را در چراگاه های کشور میدیدم.  
سفر ما بصوب مزارشریف بعد از وقفه  نهار دررستورانت پهلوان شهرایبک همچنان ادامه داشت ، باغهای بادام ولایت سمنگان با شگوفه ها ی گلابی رنگ آن ، تخت رستم، و تنگی تاشقرغان از جاذبه های طبیعی دیگری بود که  درمسیر راه  ما قرار داشت  سرانجام  ما حوالی ساعت سه بعد از ظهر وارد شهر تاریخی مزارشریف شدیم .
آنچه دراین مسافرت طولانی قابل تذکراست اینبود که درهمه مسیر راه وگذشتن از ولایات مختلف کشور با هیچگونه راه بندان و پاتک های مزاحمت کننده مواجه نگردیده درعوض تیم های صحی  سیارجمیعت افغانی سره میاشت  را میدیدیم که درنقاط مختلف آماده خدمات صحی به هموطنان بودند.

شهر مزار شریف مهماندارهزاران مسافر میله گل سرخ ازسراسرکشور بود ،جاده های مرکزی و پارکها با گروپهای رنگارنگ تزئین یافته بود، ديدن جاده های  مزین با گروپهای رنگارنگ شهر مزارشريف روزهاي تجليل از جشن استقلال کشور را در منطقه چمن  حضوری در خاطره هر بينده زنده مينمود ،گشت و گذارزائرین گل سرخ با لباسهای محلی مناطق مختلف کشور در جاده ها به شهر مزار شریف  زیبا ئی خاصی داده  بود ، در پارک اطراف روضه شریف به مشکل میشد جای خالی پیدا کرد ،گروهی عظیمی از مردم برای داخل شدن بروضه شریف صف کشیده بودند در صحن روضه شریف صد ها نفر از زایرین وشیفتگان شاه ولایت مآب در حال دوعا والتماس بدرگاه خداوند بودند ، عده از زائرین دراطراف جنده سخی شاه ولایت مآب که روز قبل برافراشته شده بود جمع و آنرا برسم احترام می بوسیدند.
جاده های اطراف روضه شریف همه پر از مردم و وسایط نقلیه بود، هزاران نفر از هموطنان ما از گوشه و اکناف کشور جهت اشتراک در میله عنعنوی گل سرخ به آنجا آمده بودند در جاده های شهر مزارشریف وسایط نقلیه با نمبر پلیتهای ولا یات دوردست کشور چون  کابل هرات ، قندهار، خوست و ننگرهار فراوان بمشاهده میرسید ، معلوم بود هموطنان ما برای اشتراک در میله عنعنوی گل سرخ فاصله های طولانی ر ا طی و خود را به آنجا رسانیده بودند .
سیمای شهر مزار شریف بکلی تغیرنموده بود اپارتمانهای بلند منزل، فروشگا ه ها و سوپر مارکیتها هرطرف قد برافراشته بود ،من  شهر مزارشريف را درسال ۱۳۵۴ خورشيدی بقصد ادامه تحصیل در کابل ترک و اینک اولین باری بود بعد ازسپری شدن سالهای طولانی به این شهر بازگشته بودم در آنزمان شهر مزار شریف  تنها به چهار طرف روضه شریف محدود بود ولی مزار شریف امروز دیگر آن شهری نبود که من  سالها قبل در آن زندگی و کار میکردم .
اشتراک هزاران هموطن ما از اقوام وملیت های مختلف دوش بدوش درکنارهم در میله عنعنوی گل سرخ  مزار شریف خود  بیانگر این امراست  که مردم و اقوام کشورما اهم از پښتون، تاجک، اوزبک هزاره و بقیه ساکنان این سرزمین کهن  باهم برادر بوده و از هم جدا شدنی نیستند، ایکاش عده از روشنفکران ما زندگی  صلح آمیز و باهمی را ازهموطنان خویش فرا گرفته و بجای نفاق وشقاق وقت شانرا درراه وحدت ملی و تامین صلح وامنیت درکشور صرف نمایند.

به امید یک سال پر برکت و صلح آمیز در وطن ، نوی لمریز کال د زموږ ټولو هیواد والو ته مبارک وي.