د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

حيثيت حقوقىوکالت بي بي کبرى عالمشاهي درپرتوقوانين نافذه کشور

حقيار احمدزى 15.01.2007 03:00
خانم راحله بی بی کبراعالمشاهی که تبعه جمهوری اسلامی ایران بوده ، بااستفاده از جعل به پارلمان افغانستان راه یافته البته من برای اثبات اين ادعا خود دلایلی شواهد و اسناد ذیلاً را ارایه مینمایم که این شواهد و مدارک به کمک ارگان های امنیتی امنیت ملی ارگان های کشفی ریاست مبارزه با جرائیم جنائی پولیس انترپول وریاست تحقیق لوی څارنوالی بدست آمده.
 1. اسم این خانم راحله بی بی کبرا عالمشاهی نبوده بلکه بی بی کبرا نصیریان فرزند سید محمد ناصر نصریان متولد 15/7/1343 منطقه فراگرد استان مشهد ایران میباشد و دارای شناسنامه نمبر 57167 صادره مشهد است)کاپی شناسنامه سید مصطفی حسینی کست سی دی گزارش گرد طلوع شهادت میری و داکتر امیری و احمدیارمراجعه شود)
 2. این خانم در کمشنری عالی ملل متحد در امور پناهندگان منحیث پناهنده سیاسی ایرانی در افغانستان بنام راحله سباغی ثبت میباشد البته همرا با شوهر خود علی عبدالله سباغی و یک دختر کوچک علی عبدالله سباغی بنام شهره سباغی که گواه این ادعا بنده (مکتوب نمبر 3756 مورخ 30/9/84 امنیت ملی عنوانی لوی څارنوالی و استعلامیه لوی څارنوالی عنوانی دفتر کمشنری ملل متحد در امور پناهندگان میباشد).
 3. این خانم دارای تذکره بنام راحله بنت محمد ناصر ولدیت بصیر احمد متولد ولسوالی انجیل ولایت هرات با نمبر سکوک 10341010 مورخ 1421 ولایت هرات میباشد که ازین تذکره غیرقانونی استفاده های ذیل به شکل قانونی صورت گرفته (به مکتوب امنیت ملی و جواب ریاست ثبت احوال نفوس در استعلامی شماره 3050 مورخ 25/5/85 عنوانی ریاست تحقیق لوی څارنوالی و اقرار موصوفه در کست ویدیوئی طلوع میباشد)
 • با استفاده ازین تذکره بدون ارائیه اسناد تحصیلی از طریق کمیته محترم ارزیابی وزارت تعلیم وتربیه به ادعا اینکه تحصیلات خصوصی دارد یک سند قانونی معادل صنف دوازده از بخش تعلیمات دینی آن وزارت دریافت نموده تائید این موضوع را ریاست محترم تعلیمات اسلامی در جواب استعلامیه ریاست تحقیق لويه څارنوالی ارائیه فرموده اند(به استعلام شماره 3051 مورخ 20/5/95 عنوانی وزارت معارف از طرف ریاست تحقیق مراجعه شود).
 • با استفاده از همین تذکره ارگان های دولتی را گول زده و مدت یازده ما و 22 روز به صفت کارمند رسمی دولت در بخش ضد حوادث ریاست جمهوری به صفت مامور رسمی اجرای وظیفه نموده درحالیکه قانون در مورد اتباع خارجی صراحت دارد که در مراجع راسمی دولتی وظیفه اجرا کرده نمیتوانند.(به مکتوب ضد حوادث و استعلامیه قوای بشری که در جواب استعلام 3053 مورخ 25/5/85 مراجعه گردد.
 • خانم راحله با استفاده از همین تذکره به صفت کاندید مردم غزنی در ولسی جرگه خود را کاندید و بلاخره به اثر خیانت ارگان های محلی دفتر JEMB و کمسیون سمع شکایات انتخاباتی وکیل منتخب مردم ولایت غزنی میشود تائید این موضوع( در مکتوب شماره 476 مورخ 30/2/85 دفتر مشترک تنظیم انتخابات عنوانی څارنوالی مرافعه غزنی و بجواب مکتوب ریاست تحقیق لوی څارنوالی میباشد).
 4. وقتی خانم کبرا متوجه میشود که شاید بعد ها تذکره هراتی برایش مشکل ایجاد نماید به دفتر ثبت احوال نفوس در وزارت محترم داخله مراجعه و تذکره دیگررا به اسم راحله بنت سید محمد ناصر ولدیت سید حسین باشنده قریه تبو به سن 37 ساله با سکونت اصلی جغتو و سکونت فعلی ناحیه دهم کابل تذکره شماره 720318 مورخ 1/8/84 را اخذ مینماید (تائید شده به جواب مکتوب شماره 8609 مورخ 27/9/85 ریاست تحقیق لوی څارنوالی از طرف ریاست ثبت احوال نفوس وزارت داخله)
 به تاریخ 10/9/84 وقتی دفتر سمع شکایات مسدود میشود و به شکایات مردم غزنی جواب مثبت از طرف دفتر سمع شکایات به دست نمی آید. زنى به نام هوسی اندر درخواست ترتیب وبه ستره محکمه عارض میشود که عریضه ان به نمبر 9818 مورخ 15/9/84 مقام ستره محکمه ثبت میباشد.(که کاپی شکایت نامه و درخواست نيز موجود است
 پس از سلسله مراتب اين درخواست به لوی څارنوالی رسیده وازطریق لوی څارنوالی ذریعه مکتوب شماره 7383 مورخ 4/10/84 همرا با مکتوب شماره 3756 مورخ 30/9/84 امنیت ملی عنوانی مقام محترم ولسی جرگه ارسال میگردد بعد از یکماه از صدور مکتوب متذکره خانم کبرا به ولسوالی جغتو مراجه و با تغیر اسم ولد ولدیت محل سکونت اصلی وفعلی بدون در نظرداشت مراحل قانونی ثبت احوال نفوس تذکره تابعیت شماره 360118 مورخ 1/11/84 به اسم بی بی راحله کبرا عالمشاهی بنت سید محمد ناصر ولدیت سید شاه برات باشنده قلعه میانه سراب جغتو به عمر 37 اخذ مینماید وقتی متوجه میشود که اسم شان به عوض راحله بی بی کبرا عالمشاهی بی بی راحله کبرا عالم شاهی تحریر گردیده مثنى همان تذکره را تقاضا مینماید اما مثنی این تذکره هم که دارای صکوک نمبر 384318 بدون تاریخ اجرا گردیده اسم موصوفه بی بی کبرا راحله تحریر میگردد برای بار سوم خانم کبرا تذکره دیگری را با صکوک 360421 مورخ 12/11/84 دریافت (به اسناد که به جواب مکتوب څارنوالی از غزنی مواصلت گردیده مراجعه شود همچنان شامل گذارش ریاست جنائی و درجواب استعلام شماره 3050 مورخ 25/5/85 ریاست تحقیق ازطرف ریاست ثبت احوال نفوس وزارت داخله مراجعه شود)مینماید که این تذکره در هیچ دفتر از ثبت احوال نفوس ولایت غزنی ثبت نبوده و به شکل هوائی اجرا گردیده قابل یاد آوری میباشد که خانم کبرا با این عمل خود ماده 11 ماده 57 ماده 60 ماده 69 ماده 70 ماده 59 ماده 81 ماده 78 ماده 53 ماده 47 ماده 46 قانون ثبت احوال نفوس را نقض نموده.
 نقطه قابل توجه درین است که وقتی خانم کبرا در سال 1421 تذکره شماره 103010 خود را که به گفته خودش تزویری میباشد اخذ مینماید الی یکماه بعد از تاریخ که مکتوب رسمی څارنوالی برای پی گرد قانونی موصوفه به پارلمان نمیرسد خانم کبرا متوجه آن نبوده که اسم ولد ولدیت سکونت اصل و فعلی تا تاریخ تولد موصوفه در تذکره اشتبا است و ضرورت آن میرود که قبل ازاستفاده ازین تذکره اولاً در صدد اصلاح این سند شود اما نه او ازین تذکره به کرات و مرات استفاده نموده و تا با استفاده از ان خود را به عالی ترین موقف سیاسی و اجتماعی کشور میرساند ماده 309 قانون جزاء چنین میفرماید. تذویر عبارت است از ساختن, نوشته ها, اسناد, امضاء و مهر خلاف حقیقت یا تغیر دادن آن به وسیله اضافه, تبدیل, تقلید یا حذف.
 ماده 310 قانون جزاء چنین میفرماید: شخصیکه یکی از اشیائی اتی را تذویر یا با وجود علم به تذویر آن استعمال یا آنرا به افغانستان داخل نماید حسب احوال به حبس طویل محکوم میگردد و ماده 311 در حالات مندرجه ماده 310 این قانون مجرمیکه قبل از اتمام جرم یا آغاز تحقیق از جرم خود به مراجع با صلاحیت دولت اطلاع دهد از جزا معاف میگردد. اما خانم کبرا در مدت 6 سالیکه بار بار ازین سند استفاده کرده بر علاو ه آنکه به مراجع مربوط اطلاع نداده بلکه خود سر برای بار دوم سوم و چهارم این عمل را انجام داده و تذکره های غیر قانونی دیگر را نیز یکی پی دیگر اخذ و مورد استفاده قرار داده است.
 ماده 315 قانون جزاء چنین میفرماید هر موظف خدمات عامه که به قصد تذویر متن یا شکل اسناد را هنگام تحریر ان منحیث وظیفه تغیر بدهد خوا این تغیر در اقرار شخص باشد که سند برای او تحریر شده و یا واقعه مزوره را با وجود علم بر ان تذویر آنرا به شکل واقعه صحیح درج نماید حسب احوال به حبس طویل محکوم میگردد.
 ماده 316 قانون جزا میفرماید شخصیکه اوراق تذویر شده مندرجه ماده 313 , 314 و 315 این قانون را باوجود علم به تذویر ان استعمال نمایند حسب احوال حبس طویل که از 10 سال بیشتر نباشد محکوم میگردد.
 بخش دوم علل و عوامل تذویر:
 علل و عوامل که ضرورت انرا ایجاب نمود که خانم راحله عالمشاهی اسناد تذویری تابعيت را ترتیب و یا از ان استفاده نماید عبارت از ان است.
 که خانم کبرا تابعيت افغانی نداشته و میخواسته به این طریق خود را افغان ثابت نماید.(مکتوب امنیت ملی)
 برای اینکه هویت اصلی کبرا معلوم شود ضرورت است که پیشینه خانوادگی خانم کبرا مورد مطالعه قرار گیرد.
 سید محمد ابراهیم عالمشاهی متولد سال 1284 هـ.ش شهر مشهد که بعد از ختم تحصیل در سال 1312 در رشته حقوق در حوزه قم تصمیم میگیرد به افغانستان بیاید ازانجائیکه خود را نهمین پشت اولاده شائی عالم میداننددر سنه 1313هجری شمسی به افغانستان میاید(تاید شده در دانشنامه ادب فارسی ) و به کمک یکی از خانواده های سرشناس هرات (مختارزادگان هرات) توانايی اخذ تابعت افغانی را پیدا مینماید آقای عالم شاهی قبل از ورود به افغانستان در ایران یک خانم یک پسر و دو دختر میداشته باشد که اسم پسرش سید محمد آقا که چند سال بعد از ورود آقای عالم شاهی به افغانستان میاید و دخترانش در ایران باقی میماند آقای عالم شاهی در افغانستان با دختر یکی از سرشناسان سادات افغان ازدواج می نماید بنام پروین که بعد ها خواهر پروین انیسه را برای پسر خود سید محمد اقا عقد مینماید و تشکیل خانواده داده به کمک فامیل خسر و استعداد و لیاقت که داشت از نام و شهرت خوب برخوردار میگردد اتا آوازه تقرر شان در پوست های عالی دولتی هم صورت میگیرد اقای عالم شاهی به وجود داشتن استعداد و لیاقت خاص مدت زیاد را در دولت نمیتواند اجرای وظیفه نماید که شاید هم دلیل ان امان ایرانی الاصل بودن شان بوده باشد در سنه 1329 از وظیفه باز مینیشند (ارگان های دولتی که آقای عالم شاهی در آن اجرای وظیفه نموده عبارت اند از ریاست تفتیش صدارت اعظمی پوهنځى حقوق پوهنتون کابل, مشاوریت بشتنی تجارتی بانک) و برای امرار حیات خود و فامیل داراالوکاله ترتیب مینماید و بعد ها در زمان زمام داری حفیظ الله امین ناپدید میگردد و فامیل شان نیز که شمال سه پسر و سه دختر به اسمای دانش , معوش , فروزان و سید ذلمجد, سید رضوان و سید سروش همرا با خانمش به خارج از کشور سفر مینمایند و پسر خانم ایرانی موصوف سید محمد اقا در سال 1357 در یک حادثه ترافیکی جهان فانی را وداع گفته و در تپه سلام کارته سخی دفن میگردد.
 فامیل ایرانی آقای عالمشاهی که در مشهد اقامت داشته و بعد از آمدن اقای عالم شاهی به افغانستان خانمش وفات مینماید و دخترانش درایران ازدواج نموده تشکیل خانواده میدهند یکی از دختران آقای عالمشاهی به اسم بی بی معصومه به عقد شخص ایرانی که متولد لامون فراگرد مشهد میباشد به اسم سید محمد ناصر نصریان که وظیفه امامت و آخوندی داشت ازدواج مینماید ثمره ازدواج این فامیل دو دختر به اسم های کبرا و زهرا ود و پسر بنام های سید حسن اقا و سید محمد اقا که بعد ها پسرانش بنام های سید حسن اقای نصیریان و سید محمد اقای نصیریان و دخترانش بنام های بی بی کبرای نصریان و بی بی زهرا نصریان مسمی میگردند پسران بی بی معصومه هر دو خدمت عسکری را در ارتش ایران سپری نموده و فعلاً در چهار طبقه شهر مشهد از خیاطان نامدار و لکس دوز این شهر میباشند سید ناصر نصریان شوهر بی بی معصومه دارای برادر بنام سید حسن خفتان خوا بوده که پسر سید حسن حفتان خوا سید رضا میباشد سید ناصر نصریان بعد از وفات در بهشت رضای شهر مشهد دفن میگردد.
 همچنان بی بی معصومه هم در همین سال های اخیر چشم از جهان میپوشاند. (شهادت میری و کتاب شعله)
 دختر این فامیل بی بی کبرا نصریان که در 15/7/43 در فراگرد مشهد تولد گردیده.
 ودارای شناسمنامه نمبر 57167 شهر مشهد میباشد بعد از ختم دوره ابتدائی مکتب دوره ثانوی الی صنف دهم دریکی از مکاتب مسلکی در رشته اقتصاد تکمیل مینماید و قبل از ختم دوره لیسه و تحصیلات بالاتر از صنف دهم به تاریخ 18/8/1366 به شماره ثبت 6702 محل و شماره دفتر 107 شهر مشهد به عقد شخص بنام سید مصطفی حسینی میشود ثمره ازدواج ان دو طفل سیده مینا متولد سال 1/7/68 حوزه 5 قم دارای شناس نامه 11422 و سید علی متولد 1/1/71 حوزه 5 قم دارای شناسنامه نمبر 64436 میباشد بعد از سپری نمودن یک دوره زندگی مشترک کانون خانوادگی این فامیل برهم خورده و قرار گفته و اقرار سید مصطفی حسینی به گذارش گر طلوع خانمش با شخص بنام علی عبدالله سباغی متولد سال 1976 شهر مشهد که وظیفه طبابت را در ارتش ایران داشت اغفال گردیده و به افغانستان فرار میگردد ویک مدت را در هرات سپری نموده و بعداً به ولسوالی خواجه عمری غزنی رفته و خواهان بستن ارتباط با اولاده شاهی عالم میشود البته قابل یاد اوری میباشد که داکتر عبدالله سباغی نیز در ایران دارای خانواده میباشد و خانم اولی خود دارای یک پسر که معیوب بوده و فعلاً تحت پوشش مرکز امداد رسانی حضرت امام خمینی قرار دارد و یک دختر به نام شهره که با خود او به افغانستان میاید و بعد از یکمدت زندگی در هرات غزنه و کابل در کارته سه کابل زندگی اختیار مینماید و بعداً ازانجا در مربوطات ناحیه دهم و بعداً در بلاک 11 مکروریان اول زندگی اختیار مینماید به تاریخ 13 سنبله 82 بعد از طی مراحل قانونی در کمشنری عالی ملل متحد در امور پناهندگان به صفت رسمی به حیث پناهنده سیاسی ایران در افغانستان شناخته میشود و بی بی کبرا به راحله سباغی تبدیل میگردد و برای بار دوم به تاریخ 16/6/83 الی 10/10/83 به همین اسم و شهرت اقامت نامه خود را تمدید مینماید و تا حال نیز درین دفتر ثبت بوده و از امتیازات ان اداره استفاده نموده و به حیث پناهنده ایرانی ثبت میباشد (تائید این موضوع در مکتوب ریاست امنیت ملی عنوانی لوی څارنوالی و ستره محکمه وهمچنان در استعلام ریاست تحقیق لوی څارنوالی موجود است) درین دوران خانم راحله در نهاد های ومختلف اجتماعی به صورت وقفی اجرای وظیفه نموده و در اوایل سال 1384 دفعتاً با اضافه نمودن یک پسوند بی بی کبرا و یک تخلص بنام عالم شاهی خود را برای انتخابات پارلمانی از ولایت غزنی کاندید مینماید و یک تعداد مردم غزنی نیز هم شاید به دلیل اینکه تخلص عالمشاهی به دنبال اسم موصوفه اضافه بود برای موصوفه راهی دادند اما تمام راهی موصوفه قانونی و مردمی نبوده بلکه به اساس مصرف انگفت پول و مداخلات مسئولین غیر مسئول به منافع ملی افغانستان در دفتر ساحوی JEMB خانم برنده شناخته میشود و به پارلمان راه یاب میگردد))
 این بود پیشینه بی بی کبرا (جریده پخلاینه ) .
 قانون تابعیت افغانستان ماده 17 بند 2 صفحه 7 چنین حکم مینماید هر گاه یکی از والدین تابعیت دولت اسلامی افغانستان را حاصل نمایدفرزندان کمتر از سن 18 وی که با او در قلمرو دولت اسلامی افغانستان اقامت دارند اتباع دولت اسلامی افغانستان شناخته میشوند در حالیکه وقتیکه اقای سید ابراهیم عالمشاهی به افغانستان امد دختر وی بی بی معصومه که درایران بود بعد از آمدن پدر به افغانستان مادرش نیز وفات کرد کمر همت بست وبرای دیدن پدر برداران و اقارب خود همرا با یک دختر 6 ساله بنام کبرا به افغانستان آمد مورخ 11عقرب 1350 (صفحه اول فصل اول از کابل الی مرز ایران) مجموعه خاطرات سید محمد ابراهیم عالمشاهی بنام شعله و بعد از سپری نمودن 18ماه و 2 روز به تاریخ 13 ثور 1352 به روز 5 شنبه به ایران عودت نمود البته بخاطریکه شوهرشان سید محمد ناصر نصریان و اولاد های او سید حسن اقا و سید محمد اقا و زهره انتظار انها را داشتند (صفحه سوم فصل اول از کابل الی مرز ایران مجموعه خاطرات سید محمد ابراهیم شاهی ) قضاوت به خوانددگان محترم میباشد که اگر خانم راحله کبرا عالمشاهی خود را وابسته به این فامیل میداند با در نظر داشتت حکم ماده هفتم ایا مادر راحله افغان میشود یا خیر هر گاه چنین فکر شود که چون شاهی عالم اقامت دایمی در افغانستان داشت و آرام گاه هش زیارت گاه خاص و عام است بناً نهمین پشت شاهی عالم هم اگر در هر گوشه دنیا زندگی نموده و یا مینماید و هر وقتی که به افغانستان بیایند بدون قید شرط و بدون طی مراحل قانونی افغان شمرده میشود و اقای عالمشاهی هم افغان است درین صورت ماده دهم قانون تابعیت چنین حکم مینماید.
 ماده 10: هرگاه حین تولد طفل یکی از والدین او تبعه دولت اسلامی افغانستان و دیگرش تبعه خارجی باشد طفل تحت شرایط ذیل تبعه دولت اسلامی افغانستان میشود.
 1. در قلمرو دولت اسلامی افغانستان تولد یافته باشد.
 2. در خارج قلمرو دولت اسلامی افغانستان تولد یافته باشد, مگر والدین و یا یکی از انها در قلمرو دولت اسلامی افغانستان اقامت دائمی داشته باشد.
 3. طفل در خارج قلمرو دولت اسلامی افغانستان تولد گردیده و عین زمان والدين وی اقامت دایمی در خارج قلمرو دولت اسلامی افغانستان داشته و به موافقه جانبین به طفل تابعیت دولت اسلامی افغانستان را انتخاب نماید.
 که بند دوم ماده این قانون برای دختر سید محمد ابراهیم عالمشاهی تابعیت افغانی را در صورت که او تقاضا نماید تفویض مینماید زیرا ماده هفتم قانون تابعیت چنین حکم مینماید.
 ماده هفتم: شخص ئیکه مطابق احکام این قانون تبعه دولت اسلامی افغانستان باشد , در موقف تابعيت دوگانه قرار گرفته نمیتواند و بی بی معصومه چون متولد ایران میباشد و اقامت دائمی درایران دارد و با شخص که ازدواج نموده سید محمد ناصر نصریان تبعه ایران متولد ایران و اقامت دا یمی در ایران داشته صرفاً در صورت تابع بند دوم ماده دهم قانون تابعیت افغانستان میگردد که سند فسخ تابعيت ایرانی خود را به مقامات افغانی ارائیه نماید.
 بناً با در نظر داشت ماده چهارم قانون اساسی که در جمله چهارم خود چنین میفرماید هیچ فرد از افراد ملت از تابعیت افغانستان محروم نمیگردد. امور مربوط تابعیت و پناهندگی توسط قانون تنظیم میگردد.
 تابعیت افغانی خود را نگهداشته و از حقوق و امتیازات ان استفاده کرده میتوانند در غیر آن حکم ماده هفتم عتبار دارد باز هم اگر چانس داده شود و فکر شود که مطابق به حکم ماده هفتم بی بی معصومه تابعیت ایرانی خود را فسخ کرده و مطابق به ماده چهارم قانون اساسی افغانستان تابعیت افغانی خود را حفظ نموده. ایا دختر خانم معصومه که به اصطلاح حقوقی از یک پدر ایرانی الاصل ومادر ایرانی الاصل افغانی تبار به دنیا آمده تحت کدام ماده قانون قرار گرفته و خود را افغان میشمارد درین مورد حکم ماده دهم قانون تابعیت صراحت دارد.
 فقره یک ( در قلمرو دولنت اسلامی افغانستان تولد یافته باشد در حالیکه اقای عالمشاهی در مجموع خاطرات خود در فصل اول صفحه اول از کابل الی مرز تحریر نموده که وقتی در سنه 1313 من به افغانستان آمدم معصومه دخترم در ایران بود مادرش هم فوت کرد و بی بی معصومه کمر همت بست و با یک دختر 6 ساله بنام کبرا به افغانستان به دیدن پدر آمد.
 بناً این یاداشت اقای عالمشاهی مدعی بر ان است که خانم کبرا (راحله بی بی کبرا عالمشاهی در افغانستان تولد نشده.
 فقره 2: چنین حکم میکند (در خارج قلمرو دولت اسلامی افغانستان تولد یافته مگر والدین او و یا یکی ازانها در قلمرو دولت اسلامی افغانستان اقامت دایمی داشته باشد) که باز هم مراجعه میشود به صفحه سوم ستر دوم مجموعه خاطرات عالم شاهی: بی بی معصومه و کبرا کوچک قریب 18 ما و دو روز را سپری نموده و (.) تصمیم گرفته به ایران مراجعه کنند زیرا سید ناصر نصریان و هم سید حسن سید محمد و زهرا فرزندانش سخت در انتظار مراجعت او بودند.
 و در ستر پنجم همین صفحه آمده اند در نتیجه پاسپورت آن و تکمیل و بناء معاودت داشت که این یاداشت پدر کلان موصوفه واضح میسازد که اقامت دایمی بی بی معصومه و سید ناصر نصریان در مشهد ایران بوده است و صرف برای 18 ماه به دیدن پدرو فامیل خود به افغانستان آمده بود یعنی تولد و مرگ پدر و مادرش در ایران صورت گرفته.
 فقره 3: (طفل در خارج قلمرو دولت اسلامی افغانستان تولد گردیده و در عین زمان والدین ان اقامت دایمی در خارج قلمرو دولت اسلامی افغانستان داشته باشد و به موافقه جانبین به طفل تابعیت دولت اسلامی افغانستان انتخاب نماید) در حالیکه در جریان تحقیقات ارگان های کشفی و عدلی تا حال چنین سند که از دولت افغانستان و نمایندگی های ان مبنی به دریافت تابعیت و از طرف والدین بی بی کبرا صورت گرفته باشد موجود نیست وبر عکس ارگان های مربوط در جریان تحقیق 5 سند تابعیت غیر قانونی که خانم کبرا برای خود ترتیب نموده بود برآمد شد ریاست امنیت ملی ریاست کشف جرائیم جنائی وزارت امور داخله هئیت 5 نفری ولایت غزنی تحقیق مقام ولایت غزنی وریاست تحقیق مقام محترم لوی څارنوالی شاهد ادعا بنده در این مورد هستند.
 اگر به پشینه فامیلی خانم کبرا توجه نشود و دوره طفلیت و شجره خانوادگی او مطالعه نگردد و صرفاً شخصیت موصوفه مورد بحث و مطالعه قرار بگیرد و به اظهارت مدیان ارگان های کشفی و امنیتی هم توجه صورت نگیرد و تما نظریات څارنوال محترم تحقیق متکی به ارا یه اسناد و ادعا خانم عالمشاهی باشد. درین صورت ماده هشتم قانون تابعیت چنین حکم میکند.
 ماده هشتم: ( شخصیکه عارض تابعیت دولت اسلامی افغانستان نبوده و اسناد معتبر و مثبت تابعیت خارجی هم نداشته باشد شخصی بودن تابعیت محسوب میگردد بناً بادر نظر داشت ماده 85 فصل 5 قانون اساسی کسانیکه برای عضویت در شورای ملی خود را کاندید مینماید باید تابعیت افغانستان راداشته باشد و یا حد اقل 10 سال قبل تابعیت افغانستان را اخذ نموده باشد که با در نظر داشت این حکم قانون استاسی چون تمام اسناد تابعیت خانم راحله عالمشاهی تذویری بوده و مراجعه مربوط انرا غیر قانونی اعلان نموده اند بناً با درنظر داشت اصل دیموکراسی و قانون سالاری خانم راحله باید اولاً مطابق ماده پانزدهم قانون تابعیت افغانستان تابعیت قانونی افغانستان را بدست اورده بعد از آن مدت 10 سال انتظار بکشد و در دوره 3 ام انتخابات پارلمانی در دهه نود خود را کاندید نماید همچنان قابل یاد اوری میباشد که در ماده 130 چنین امده است که هر گاه قوانین نافذه دولت در بعضی مسايل قناعت مسولین و محاکم را فراهم نه نماید در آن صورت ارگان های عدلی و قضايی باید به قوانین شرعی مراجعه نماید بناً اگر دلایل ارائیه شده فوق به قناعت مردم نجیب افغانستان نه پرداخته باشد میتوانند به احکام شرعی که بالا ترین قانون در طول قوانین بشریت است مراجعه شود. فقه حنفی و فقه جعفری حکم میکند که زن تابع شوهر میباشد و ازانجائیکه بی بی معصومه مادر خانم کبرا وخانم کبرا هر دو شوهر غیر افغانی دارند هر دو تابع شوهر میشوند