د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

انتقال و فـروش افـزار جنگی شمال به جنوب

دپلوم انجنیر خلیل الله معروفی 17.11.2006 03:00

جبهۀ شمال ممد طالبان و محرک ناآرمی ها
جواب یک جملۀ آقای نعیم کبیر


آقای محمد نعیم کبیر که یگان وقـت خود را اختیار دار و کلانکار جریدۀ "امید" میتراشد، مانند کاسۀ داغـتر از آش جلوه میکند و بعضاً جلو تر از جناب محمد قـوی کوشان دویده "پیش پزکی" میکند، در شمارۀ 755 امید باز گلهائی را به آب داد و یک سلسله نکاتی را در مضمون "سئوال عمدۀ" خود قـطار کرد، که در رد هـر کدام داستانی باید نوشت. مثلاً :
1ــ در باب زبان داد سخن داده فـرمود : « در مورد زبان همه چیز واضح است، زبان فارسی و دری و تاجکی همه یک زبان است، چنانچه رودکی و فـردوسی و مولوی با آن سخن گفـته اند....»
2ــ جملۀ کاملاً بر سر زبانها افـتاده و حکم شعار را بخود گرفـتۀ " تهاجم خزندۀ اصطلاحات فارسی ایران در دری افغانستان" را تحریف و مسخ کرده فـرمود : « زبان فارسی در معرض استیلای خزنده قـرار ندارد که بشود
به آن اعـتنا نمود....»
3 ــ "چرا سلاح و مهمات از مناطق خاص کشور جمع آوری شده است؟"
و نکات مختلف، ضد و نقـیض، منحرف کننده و اغـواء کنندۀ دیگر.
من بر دو مورد اولی کوتاه انگشتی میگذارم، مگر در مورد نکتۀ سوم نسبتاً به تفـصیل گپ میزنم؛ البته به اجازۀ جناب محمد نعیم جان کبیر.

مکث بر نکتۀ 1 :

میفـرماید « در مورد زبان همه چیز واضح است، ....». این چه "مبتدا" ئیست که مینویسید؟؟؟ اگر در مورد زبان همه چیز واضح است، چرا درباره اش مینویسید؟؟؟ اگر "مبتداء" را اینطور می آرائید، به "خبر" چه ضرورت دارید؟؟؟ دگر اینکه شنیدن چنین جمله از زبان کسی نظیر شما، سخنیست گزاف. اگر "زبان" را مشخص ساخته و مثلاً "زبان فارسی دری" میگفـتید، جای داشت. چه حاجت است که بگوئید : « ... زبان فارسی و دری و تاجکی همه یک زبان است، چنانچه رودکی و فـردوسی و مولوی با آن سخن گفـته اند....»؟؟؟ که منکر این سخن است؟؟؟ مگر کسی ادعاء کرده که فارسی و دری و تاجیکی، سه زبان مختلف اند؟؟؟ شما "مبتداء" را طوری طرح میکنید، تا "خبر مورد نطر" خود را به آن ارائه نمائید. شما در واقع خود می بُرید و خود میدوزید. اما جان مسأله در جای دیگریست. جان مسأله درینست که در قـلمرو هـر زبان "لهجه ها"ی مختلف شایان اعـتناء و اعـتبارند. چون لهجه ها هـرکدام مشخصات خاص و مخصوص خود را دارند، همان قـسمی که بعداً ناخودآگاه، اقـرارگویان فـرق بین لهجه های "تهرانی و مشهدی و تبریزی و پروانی و هـراتی و بامیانی" را به میدان میکشید. در زمینه دانشمندان بسیار نوشته اند، که اگر کسب معلومات میخواهـید، کافـیست به سایتهای مختلف انترنتی افغانان و ایرانیان سری بزنید! مگر شما سخن خود را قـصداً همینطور فارمولندی میکنید، تا از آن در مورد بعدی نتیجۀ دلخواهـتان را بگیرید. درین مورد در نکتۀ دوم بخوانید؟

مکث بر نکتۀ 2 :

مینویسید : « زبان فارسی در معرض استیلای خزنده قـرار ندارد که بشود به آن اعـتنا نمود....». اما کنه و اصل گپ سر "تهاجم خزندۀ اصطلاحات فارسی ایران در دری افغانستان" بود و است، که جناب شما آن را به نحوۀ سود جویانۀ خود تحریف کرده، میفـرمائید « زبان فارسی در معرض استیلای خزنده قـرار ندارد که بشود به آن اعـتنا نمود....»
اگر به لهجه های مختلف در قـلمرو زبان فارسی دری معتقـد استید که استید ــ چنان که خود لهجه های "تهرانی و مشهدی و تبریزی و پروانی و هـراتی و بامیانی" را ازهم فـرق میکنید ــ دیگر افـتراق اصطلاحات را در لهجه ها انکار نکنید. نمیدانم زیر نام "لهجه" چه چیزی در ذهـن جنابعالی متبادر میگردد؟؟؟ فـقـط "مسایل صوتی زبان" ، یا بالاتر از آن؟؟؟ صرف نظر از اینکه در لهجه های مختلف دستگاههای صوتی از هم مشخصات خاص و متفارق خود را مییابند، اصطلاحات در هـر لهجه نیز، از هم فـرق میکنند. شما چون به کنهِ اصلی "لهجه ها" نرسیده اید، فارمولبندی بالا را انتخاب میکنید. و یا اینکه انتخاب چنین فارمولبندی، قـصدی بوده، تا بالوسیله اذهان از دنیا بیخبر را به بیراهه بکشانید؟؟؟ واقعیت اینست، که اصطلاحات در هـر لهجه بسیار از هم فـرق میکنند. از همین سبب بود، که در "کانفـرانس ممالک فارسی زبان" در دوشنبه( تاجیکستان ) توافـق گردید و یا که تصمیم گرفـته شد، تا استعمال اصطلاحات فـنی ساختۀ "فـرهـنگستان زبان ایران" را در تمام قـلمرو زبان فارسی جبری بسازند. کمینه در زمینه مقالتی نوشت زیر عـنوان "دکتاتوری فـرهـنگی ایران بر قـلمرو زبان فارسی" ، که همهمه برپا کرد و توجهِ دشمن و دوست را بخود جلب نمود. این مقاله بر کنهِ سیاست فـرهـنگی دولت ایران در قـلمرو زبان فارسی، انگشت گذاشته و توطئه های پشت پرده و عـظمت طلبانه و شیوونیستی کشورداران ایران را فاش میسازد.
اما برویم به اصل موضوع، که موضوع محوری این نوشته است :

جواب نکتۀ 3 :

آقای نعیم کبیر با عـبارت "جمع آوری سلاح و مهمات از مناطق خاص کشور" چه چیز را میخواهـد بر زبان آرد؟؟؟
بدون تردد و با نظر اندازی بر سابقۀ این طرز استعمال در قاموس جریدۀ "امید" و امیدیان، "مناطق خاص" را باید "مناطق شمال کشور" دانست، یعنی مناطقی که اکثریت باشندگانش را "غـیر پشتونان" تشکیل میدهـند.
در مورد سیاست دولت حامد کرزی در ارتباط به "خلع سلاح شمال" و "خلع سلاح نکردن جنوب" ( به زعم امید و امیدیان ) مقالات زیادی در جریدۀ امید نشر گردیده و خدا گردنم را نگیرد، نصف این مقالات از خامۀ آقای نعیم جان کبیر بوده. صرف نظر از اینکه به میدان انداختن و جلی ساختن "شمال" و "جنوب" خود دید تبعیض طلبانه را بیان میکند، چون اینها "شمال" را در معنای "غـیر پشتون" و "جنوب" را ممثل "پشتون" وامینمایند(وانمود میکنند)، چنین فارمولبندی ها تنفـرعمیق ایشان را از پشتوزبانان نیز، هـویدا میسازد.
رویدادها و حوادث سالیان اخیر بصراحت نشان داد، که "مسلح شدن" و "مسلح ماندن" گروهها، چه بلائی را بر سر خلق خدا می آورد. این بلا را همه بچشم سر دیدیم. دیدیم که از پایگاه زور سلاح بـر هـیچ کسی رحم نکردند. "میخ بر فـرق کوفـتن"ها را دیدیم، "رقـص مرده" و "مرگ زنده" را دیدیم، "زورگوئی"ها را دیدیم، "انحصارطلبی های قـدرت دولتی" را دیدیم،....
در ارتباط به رویداد های تشویش آور ماههای اخیر، یک نکته را فـراموش نکنیم. فـراموش نکنیم که جبهۀ شمال و قـوماندانان مربوط آن در ناآرامی های اخیر کشور هم سهم بزرگ دارند. این قـوماندانان مسلح یا "زور مسلح" را بکار میبرند و یا که به "سلاح فـروشی" میپردازند، تا اوضاع وطن ناآرم نگهداشته شود و در میدان شغالی، منافع ایشان مصون و دست نخورده بماند.
آقای نعیم کبیر میپرسد : « چرا سلاح و مهمات از مناطق خاص کشور جمع آوری شده است؟» در عـقـب چنین جمله چه نیرنگی نهفـته است؟؟؟ من میگویم، که در زیر کاسۀ این "جمله" ، "نیم کاسه های" بسیار نهفـته، که من درینجا فـقـط به یک "نیم کاسه" اشارت میکنم. من میگویم که با چنین "جمله آرائی ها"، میخواهـند حقایق پشت پرده را مستور و مستورتر بسازند. واقعیتها مینمایند، که جبهۀ شمال سابق، که دروغـپردازان دغـل "جبهۀ متحد ملی" میخواندندش، در ناآرامی های کنونی کشور، دست دراز و سهم کلان دارد. هـیچ کس منکر شده نمیتواند، که "خلع سلاح" فـقـط یک نام است، و چه نامیست بی مسمی. هـیچ قـوماندن حاضر نشده که سلاح و مهمات دستداشته اش را بالتمام تحویل دولت نماید. امروز همه میدانند، که مخفی ساختن اسلحه و مهمات و گور کردن آنها در زیر زمین، کاریست ساده و بسیار ارزان. هـیچ قـوماندان "سرکش" و "خشونت پرست" اینقـدر بی عـقـل و لوده نمیشود، که تیشه به ریشۀ خود بزند؟؟؟ مگر داشتن سلاح برای "قـوماندانان قـلدر" و "اسلحه سالاران" معنای قـدرت و اعـتبار و مطلق العنانی را ندارد؟؟؟ مگر داشتن سلاح و افـراد مسلح در جوامعی نظیر افغانستان، خود ضامن استقلال و یکه تازیها و "پخپل سری" های سلاحسالاران نیست؟؟؟
ــ اگر جناب قـسیم فهیم در کابل میغـرد و زمینهای مردم و دولت را در قـبضۀ خود درمی آورد، بخاطریست که سلاح دارد و افـراد مسلح. اگر همین آدمی که منصبی بالاتر از "دلگی مشری" برایش نمیزیبد، خود را "مارشال قـسیم فهیم" ساخته است، بزور سلاح و افـراد مسلحش بوده ....
ــ اگر استخراج غـیرقانونی احجار کریمۀ کشور و قاچاق و عـرضۀ آنها به بازار های پرسود خارجی در انحصار چند قـوماندان دانگه ئی، زورگوی، سرکوبگر و بی وجدان بوده و مانده است، بخاطری بوده که اینها اسلحه و افـراد مسلح داشتند و هـنوز دارند.
ــ اگر کشت خشخاش و تولید و فـروش و قاچاق تریاک و هـیروئین در کشور بیشتر از هـر زمان دیگر بیداد می کند،
در پهلوی عـوامل دیگر، بخاطر موجودیت گروههای مسلح است.
ــ اگر دوستم و ملک در شمال کشور هـر روز مستقـیم یا غـیرمستقـیم فاجعه میزایند، بخاطریست که هم تا دل بخواهـد سلاح دارند و هم افـراد بیشمار مسلح را در خدمت خود نگهمیدارند.
ــ اگر عـبدالرب رسول سیاف زمینهای مردم را در پغمان و نواحی آن در تصرف خود درآورد، بخاطر پشتوانۀ زوریست که از اسلحه و مردان مسلح خود بدست آورده است.
ــ اگر قـوماندان امان الله و حریفـش چندی پیش در شیندند، الحمد لله سر یکدیگر را از تن جدا کردند، به خاطر داشتن سلاح و افـراد مسلح ایشان بوده است.
و اگر های بسیار دیگر، که برشمردن همه از طاقـت خارج است، چون در وطن هـنوز حدوداً دوهـزار گروه خرد و بزرگ مسلح وجود دارند.
پس سلاح را در کـف "زنگی مست" گذاشتن، ظلم بر بیچارگان و کشور مظلوم افغانستان است. مسلح گذاشتن دیوانگان قـدرت، هـرگز به نفع صلح و امنیت کشور نیست. مسلح گذاشتن دوستم ها و سیاف ها و عـطاها و داوودها و ملک ها و که و که و که ها، نتیجه ای دارد، که امروز به چشم سر می بینیم.
امیدیان یکرنگ دولت مفـتن و جنایتکار پاکستان را و فـقـط این دولت مزور و نابکار را متهم به کمک و تقـویت طالبان جنایتکار میکنند و از جنایتکاران و داره ماران دیگر سخن نمیگویند؟؟؟ جای هـیچ شک و شبهه ای نیست، که دولت پاکستان و سازمان استخبارات نظامیش "آی اس آی" و دگر عمال جنایت پیشه اش، در داغ نگهداشتن تنور جنگ افغانستان، رول مرکزی و محوری دارند. مگر ناآرامی های وطن عـلل و عوامل دیگری هم دارند، که نباید یکسره از آنها با چشم اغماض گذشت، چنانکه جناب نعیم کبیر و امید و امیدیان میکنند. چرا "نعیم کبیرها" می آیند و میگویند که « چرا سلاح و مهمات از مناطق خاص کشور جمع آوری شده است؟»؟؟؟ هـدف از بمیدان انداختن چنین سخن ها چیست؟؟؟
مراد اصلی آقای نعیم کبیر در ابراز این جمله پنهان ساختن و به اصطلاح "پلپوت کردن" این واقعـیت است، که :
« منسوبان جبهۀ شمال و خصوصاً شورای نظار، در ناآرمیهای جنوب کشور تا زانو دخیل اند». عالیجناب سید ملا برهان الدین ربانی، اخیراً ضمن مصاحبۀ خود با یک روزنامۀ ترکی بنام "واکیت" ("واقعیت" ؟) بصراحت اقـرار کرد، که سران "ائتلاف شمال" با طالبان در تماس اند. این چگونه تماسی بوده باشد؟؟؟
درین مناسبت مقاله ای را که دانشمند وطنخواه افغان مقـیم ورجینیا ، جناب داکتر میرعـبد الرحیم عـزیز، از انتشارات مؤسسۀ "جنگ و صلح" لندن ترجمه کرده و در سایت ملی و پرخوانندۀ "افغان ــ جرمن ــ آنلاین" به نشر رسانده بودند، جنساً نقـل مینمایم :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داکتر میرعبدالرحیم عزیز ورجینیا، می 2006

ائتلاف شمال – منبع اکمالات طالبان

موسسۀ "جنگ و صلح" در لندن بتاریخ ۱۲ مارچ مضمون جالبی را به ارتباط فروش اسلحه از جانب ائتلاف شمال به طالبان به نشر سپرد كه اینك ترجمۀ آنرا خدمت هموطنان تقدیم می كنیم.
به اساس این گزارش، پولیس شاهراه ها در ولایت بغلان كشف نموده است كه موتر های حامل اسلحۀ جنگجویان شمال بسوی جنوب رفته و در آنجا بفروش میرسد. خریداران عمدۀ اسلحۀ شمال طالبان اند.
در چند ماه اخیر، گروههای مخالف در جنوب به حملات خود علیه قوای دولتی و قوای بین المللی افزایش داده اند. اكثر مامورین حكومتی بشمول حامد كرزی منبع تهیۀ اسلحه و محل آموزش مخالفین را در پاكستان میدانند. این ادعای مقامات افغانی میتواند درست هم باشد.
هر چند كه تحقیقات و كشف مقادیر زیاد اسلحه درین اواخر نشان میدهد، طالبان كمك لوژیستیكی خود را از دشمن سابق خود یعنی ائتلاف شمال بدست می آورند. به عبارت دیگر، هم ائتلاف شمال و هم پاكستان منبع عمدۀ اسلحه و مهمات برای طالبان میباشند. جنرال عبدالخلیل آمر عمومی پولیس شاهراه ها در شمال افغانستان به خبرنگار موسسۀ "جنگ و صلح" گفت: "معلومات ما نشان میدهد هـر زمانی كه حملات در جنوب افزایش می یابد، قیمت اسلحه در شمال بالا میرود." ولایات شمال افغانستان محل میلیشیاهای گروهی، قومی و قوماندان های مختلف بوده كه در سال ۱۹۹۶م ائتلاف شكنند را علیه طالبان بوجود آوردند.
یكی از اهداف عمدۀ اداره خلع سلاح ملل متحد، خلع سلاح میلیشیا های قومی و گروهی شمال است كه باعث بی امنیتی در منطقه شده اند. مقامات نظامی تخمین میكنند كه بیش از یك میلیون اسلحه صرف در ولایات شمال افغانستان وجود دارد. جنرال عظیمی نطاق وزارت دفاع اعتراف نمود كه نه پولیس و نه اردو دقیقاً میدانند كه به چه مقدار اسلحه و در كدام محل در شمال افغانستان هنوز وجود دارد. بر علاوه میلیشیا ها و افراد مسلح هم در منطقۀ شمال فعالیت دارند كه اسلحۀ شان رسماً ثبت نشده است. ممكن است كه این افراد اسلحۀ خود را از یكجا به جای دیگر انتقال دهند تا بدام نیافتند.
یكی از قومندانان میلیشیائی كه نخواست نامش افشاء شود اظهار داشت: "متاسفم كه اسلحۀ خود را تسلیم كردم. حكومت میخواهد كه اسلحۀ ما را ضبط كند، اما درعوض هیچ چیزی بما نمی دهد. آنهائی كه حالا اسلحه دارند، ترجیح میدهند كه اسلحۀ خود را بفروشند تا اینكه به حكومت تسلیم نمایند." یكی از مامورین رسمی در بلخ گفت: ۳۵ ماشیندار و مقدار زیاد مهمات كه بسوی جنوب ارسال میشد، بدام حكومت افتاده است.
یكی از تحلیل گران سیاسی به اسم فضل الرحمان اوریا متذكر شد جریان ارسال اسلحه از شمال به جنوب ادامه خواهد یافت مگر اینكه حكومت به حساب قومندانان میلیشیائی برسد. و این كاری است كه ادارۀ كرزی تا كنون مایل به انجام آن نبوده است. جنگ سالارانی كه مخالف یك ادارۀ قوی مركزی میباشند، هیچگونه انگیزۀ همكاری ندارند. آنها در حقیقت ترجیح میدهند كه قوای افغانی و بین المللی در جنوب افغانستان مصروف مجادله با مخالفین دولت مركزی باشند. فضل الرحمان اوریا متذكر شد كه اگر حكومت نتواند و یا مایل نباشد با جنگ سالاران طور قاطع رفتار كند، هیچ راهی وجود نخواهد داشت، كه جلو ارسال اسلحه از شمال به جنوب را گرفت. فروش اسلحه به طالبان یك طریق استفاده از اسلحه از جانب جنگ سالاران شمال است. گروه های شمال به ناتو و حكومت می فهمانند كه اگر آنها قادر به استعمال اسلحه نیستند، ایشان میتوانند اسلحۀ خود را از طریق طالبان مورد استفاده قرار داده و بجنگنند. حسن ولسمل با این نظر موافقه دارد كه فروش اسلحه از جانب قومندانان ائتلاف شمال به طالبان، یك طریق ابراز انزجار میلیشیا های شمال از حكومت و حتی جنگ علیه دولت است. دو دشمن سابق، درین خصوص با هم همكار و رفیق اند. اما اوریا معتقد است كه بدون اجازۀ مامورین حكومتی، چنین داد و ستد اسلحه امكان پذیر نیست.
مقامات امنیتی اظهار میدارند كه قاچاقچیان، با مهارت خاص اسلحه را پنهان میدارند كه یافتن آن كاری آسان نیست. برعلاوۀ سرك های اصلی، قاچاقچیان از طریق كوهها، كه كشف آن بسیار مشكل است، به داد و ستد اسلحه اقدام می نمایند.

این است خیانت دیگر ائتلاف شمال به كشور

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آگاهان داخلی و خارجی اوضاع افغانستان پیوسته خبر داده میروند، که سلاح و مهمات شبهنگام "لاری بست" از سمت شمال کشور، راه جنوب را در پیش گرفـته و به مناطقی انتقال می یابند، که زد و خورد مسلحانه و جنگ تمام عـیار در جریان است. این انتقالات و فـروش اسلحه و مهمات، چندین هـدف را برآورده میسازد ؛ از جمله:
ــ گروههای مربوط "ائتلاف شمال" اسلحه و جبه خانۀ دستداشتۀ خود را در جنوب فـروخته و به اصطلاح "آب میکنند"، پیش از آن که این جنگ افـزارها، کشف شده و تحویل دولت گردند.
ــ فـروش و عـرضۀ افـزار جنگی به جنوب و بالوسیله شعله ور نگهداشتن آتش جنگ درین منطقه، از این درک هم به مذاق جنایکاران ائتلاف شمال برابر است، که قـوای ائتلاف بین المللی پیهم جنوب را بکوبند و هـزاران نفـر بیگناه این مناطق را بر اثر بمباردمان های کور و کر خود، تباه گردانند. اینان "یک تیر و دو پاختک" گفـته، هم سلاح خود را سودا میکنند و هم پشتونان مظلوم و بیگناه ملکی را طعمۀ حملات بی امان قـوای خارجی میسازند. این کمترین انتقامیست، که بدکنشان "پشتون ستیز" ائتلاف شمال، از پشتونان مظلوم گرفـته میتوانند.
ــ فـروش سلاح به آتش افـروزان طالبی و ایادی جفاکار ایشان، معنای "هـیزم آوری" و "تیل رسانی" جهت فـروزان
نگهداشتن آتش و نائرۀ جنگ و ناآرمی را دارد. و چه کسانی از چنین حالت سود میبرند؟؟؟ معلومدار تباهکاران مسلحی که میخواهـند وضع کشور بر همین قـرار، بیقـرار بماند و دولت مرکزی اقـتدار خود را در سراسر کشور پهن ساخته نتواند، تا ایشان از میدان شغالیی ــ که خود از جملۀ عاملان پشت پردۀ ایجاد آنند ــ به "پخیل سریها" و "پادشاهی چلاندن ها"ی خود ادامه بدهـند. انتقال دادن شبانه و ظاهـراً مکتوم و سرپوشیدۀ افـزار جنگی از شمال به جنوب و بفـروش رساندن و "در دسترس طالبان قـرار دادن" آنها چه معنائی داشته میتواند؟؟؟ جناب محمد نعیم کبیر با اظهارات غـیرمسؤولانۀ خود، چه مرامی را میخواهـد بدست آرد؟؟؟
جملۀ آقای نعیم کبیر که "چرا سلاح و مهمات از مناطق خاص کشور جمع آوری شده است؟" لطیفۀ گزنده ای بیش نیست. چنین سخنان را بر زبان راندن و آنرا به خورد مردم دادن، نیرنگ حقه بازانه ایست، که "شاگردک های شورای نظار" همیشه نشخوار میکنند. این کار را ازین خاطر میکنند، تا بر جنایات شورای نظار سرپوش بگذارند، سلاحسالاران جمعیت و شورای نظار و دیگر نابکاران را غـسل تعمید بدهـند و به مردم بفهمانند که اینان گویا در شورماشور جنوب، هـیچ دست ندارند. و حاشا و کلا چنین نیست!!!
اگر این سطور بدستبوسی جناب محمد نعیم کبیر برسد، امید است که جوابی بنویسند و در همان جریدۀ "امید" خـویش به نشر بسپارند. تشکر