د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

امریکا و بازگشت مجدد؛آغاز فصل دیگری ازجنگ ویا تحکیم استقرار در افغانستان؟

عبدالرحمن فرقانی 06.02.2016 13:26

در حالیکه حکومت وحدت ملی افغانستان به همکاری پاکستان، امریکا و چین در آستانه برگزاری مذاکرات مستقیم با طالبان جهت تامین وتحکیم صلح و ثبات سرتاسری و فراگیر قرار خواهد گرفت، حکومت امریکا به فرماندهی نظامی خویش در افغانستان امر سرکوب کردن گروه داعش را صادر نموده و عضویت افغانستان را در اتلاف جهانی ضد داعش اعلان مینماید! و بر اساس ادعایی مدیریت و کنترول خط سرحدی (دیورند) میان افغانستان و پاکستان و جلوگیری از تکرار تجربه خروج از عراق به فکر بازگشت لا محدود خویش به افغانستان می افتد! و همزمان با موقف مذکور حکومت پاکستان در صورتیکه شاهد حضور گسترده طالبان افغانی در خاک خویش میباشد، از امریکا می خواهد، تا جنگجویان طالبان پاکستانی را در داخل خاک افغانستان مورد حملات هوایی خویش قرار داده سرکوب نماید!.
اینکه در مورد به میان آمدن و رونما شدن گروه داعش یا دولت اسلامی، طرز تفکر ، عملکرد واعتقادات و مواقف سیاسی ... آن تحلیلات متفاوت، گاهی دور از حقیقت وگاهی نزدیک به واقعیت وجود دارد، بحثی است، وسیع و جداگانه و ما به علت طولانی شدن این مقال که اکثرا خوانندگان از خواندن مقاله های طولانی به اثر دریافت مطالب مختصر و تازه از فیسبوک، تویتر... ابا می ورزند، غض نظر نموده به اصل مطلب و مقصد نوشتار خویش تمرکز مینمایم.
نخست همه این حقیقت را شاهد استند، که داعش یا دولت اسلامی برای بار نخست در عراق تحت شعار مبارزه با نفوذ روز افزون ایران در شرق میانه عرض اندام نموده، وروند تصادم مسلحانه خویش را با شیعیان عراق آغاز کرد و حکومت های استبدادی عربی شرق میانه هم به گونه پنهان به ظهور داعش خیر مقدم گفته مانند گذشته ها در اغفال قرار گرفته به ماهیت، کیفیت و نتایج عملکرد آن وقع نه گذاشته فریب دستگاهی استخبارتی غرب را بدلیل مهار نمودن نفوذ ایران در شرق میانه کما کان می خورد.
کشورهای رقیب ایران در شرق میانه بلاخره دارند، طبق شواهد روی صحنه درک میکنند که داعش در حقیقت جهت مهار نمودن نفوذ ایران عرض اندام نه نموده بلکه به منفعت ایران، اسرائیل و غرب دارد بحیث ابزار تطبیق پلان شرق میانه بزرگ تمام میشود و راه را برای بروز کشورهای کوچک در شرق میانه و تقسیم نوین جغرافیایی همواره میکند و اولین تجربه عملی این سیناریو از کردستان عراق اغاز میشود، که درین اوخر پی اعلان استقلال خویش شده اند و دور دیگری ازین تجربه در کشور های شرق میانه توسط اقلیتهای شیعه تطبیق خواهد شد، که یکی از نمونهای آن منطقه شرقی عربستان سعودی است که اکثریت ساکنین آن شیعه مذهب استند و دارند درین اواخر با تحرک و حمایت "حسن نصر الله" مرجع شیعیان لبنان در منطقه مذکور مزاحمات و تشنجات را ایجاد میکنند و داعش به بهانه خصومت با شیعیان در آنجا عملیات انتحاری را انجام میکند، تا ازینطریق امنیت عربستان برهم خورده و بلاخره منجر به تقسیم عربستان شود، هدفیکه اسراییل و امریکا آنرا برای از بین بردن حکومت ها و نظام های فعلی دارد و برای ترسیم نقشه شرق میانه بزرگ به آن نیاز دارد.
و اگر همین اکنون دایره نفوذ و سلطه گروه داعش یا دولت اسلامی را جستجو شویم، در میابیم که منطقه شرق میانه ساحه یا حوزه نفوذ مرکزی گروه مذکور را تشکیل میدهد و افغانستان کشوریست، که گروه داعش در آن تازه به یک واقعیت مبدل گردیده است و برای نطفه گذاری و تعقیب اهداف جهانی خویش در آن فعالیتهای خویش را آغاز نموده است، و آنچنان ظهور گسترده وچشمگیری و مجهز با وسایل را که در منطقه شرق میانه دارد در افغانستان تا کنون ندارد. پس اگر در حقیقت هدف از بین بردن گروه داعش باشد، چرا امریکا به ساحه مرکزی نفوذ داعش که عراق و سوریه است حضور نظامی به هم نمی رساند، و در ساحه نفوذ و ظهور مرکزی آنرا سرکوب نه می نماید. در حالیکه روسیه رقیب دیرنه غرب جهت تامیین امنیت و مصالح خویش و متحدین خویش بغرض سرکوب نمودن داعش به آنجا رسیدگی نموده است؟. این موقف امریکا دال برین اینست، که امریکا می خواهد افغانستان را کما کان مانند شرق میانه مرکز جنگ و "وزیرستان" بزرگ نگهدارد و برای اهداف استراتیژیک خویش که جلوگیری از نفوذ اقتصادی چین و سیاسی و نظامی روسیه و تسلط بر منطقه مالامال انرژی و ثروات لامحدود... میباشد از آن بهر برداری نماید، در غیر از آن براساس تعهداتیکه حکومت امریکا با افغانستان از قبیل پیمان استراتیژیک و پیمان دفاع وامنیت .. دارد، شاید تعهدات مذکورکفیل بر آن باشد، و یا حد اقل ملت مظلوم و ستمدیده افغانستان توقع داشت تا در پرتو تعهدات مذکور امریکا در افغانستان در سدد تامیین امنیت و تحکیم استقرار شود و با حکومت وحدت ملی بر اساس تعهدات مذکور جهت تامیین امنیت و رفاه و پیشرفت برای ملت مظلوم افغانستان همکاری نمایید!.
باید خاطر نشان ساخت که افغانستان درین راستا قبل از همه نیاز دارد تا سلسله جنگ خانمانسوز با طالبان خاتمه یابدو ظهور داعش که تا کنون یک تهدید بسا بزرگی تلقی نمیشود که در صورت تامیین و تحکیم صلح با طالبان امنیت افغانستان را بر هم زند. اگر اقوام مختلف افغانستان با طالبان به صلح نایل شوند، و مانند گذشتهای تاریخی با هم برادروار جهت پیشرفت وتعالی افغانستان دست به کار شوند که حتما میشوند، پدیده های فرا مرز وفرا فرهنگ افغانستان نمیتواند در خاک افغانستان دسیائس استخبارتی استعمار را پیاده کند.
بناءا عزم امریکا مبتنی بر سرکوب نمودن داعش در افغانستان و یا نیل افعانستان عضویت در اتلاف جهانی ضد داعش عملا افغانستان را مرکز جنگ خواهد ساخت که زیانبارتر و متفاوت تر ازجنگ های چند ده اخیر در افغانستان خواهد بود، جنگیکه امریکا آنرا در مقابل جبهه "سوریه" برای روسها و متحدینشان در افغانستان بازگشایی مینماید، جنگیکه افغانستان به هیچ وجه نیاز به آن ندارد و برای تحکیم ثبات در افغانستان همکاری نخواهد کرد.
ثانیا طوریکه قبلا متذکر شدیم حکومت وحدت ملی افغانستان دارد از طریق مذاکرات چهار جانبه راه را برای مذاکرات مستقیم با طالبان هموار کند، و در حالیکه نخستین شرط طالبان برای ثبات و استقرار در افغانستان خروج نیروهای امریکایی و غربی از افغانستان ویا حداقل جدول نمودن این خروج به گونه واضح و روشن است. تصریحات دال بر به تعویق انداختن خروج نیرو های مذکور در پایان سال 2016 میلادی به چه معنا است؟ آیا به تعویق انداختن نیروها مذکور اسباب و علل جنگ را فراهم میکند ویا به ثبات و استقرار افغانستان کمک مینماید؟.
سیاست اعلان شده امریکا با طالبان اینست، که "طالبان" دشمن امریکا نیست چونکه طالبان دارای استراتیژی محلی در کشور خویش استند وبراستراتیژِی جهانی چنان فکر نمیکند، تا تهدید برای امریکا و در مجموع غرب ایجاد کند و امریکا خود تصمیم مواجه نظامی با طالبان را ندارد، بناءاٌ طالبان در مذاکرات مستقیم وجود نیروهای غربی را در افغانستان به مثابه نقطه فشار برحکومت وحدت ملی افغانستان استفاده خواهندکرد و عملی شدن این شرط را اصلا قبل از بحث حکومت امریکا منتفی ساخته است، وقتیکه به فکر به تعویق انداختن خروج پلان شده خویش را در پایان سال1996 می افتد ازینرو مذاکرات با طالبان تحدیدا درین نقط با مشکلات روبرو خواهد شد و این امر به استقرار افغانستان کمک کرده نمیتواند، بلکه راه را برای جنگ کما کان هموار خواهد نمود.
درفرجام باید گفت که بازگشت مجدد امریکا به افغانستان در امر تامیین امنیت و تحکیم استقرار در افغانستان بنا بر تجربه تاریخی استعمار و عملکرد آن در عراق و افغانستان مفید تمام نخواهد شد، بلکه دامنه جنگ را وسیعتر خواهد ساخت.
والله اعلم