د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

جنايات جنګ در افغانستان!

پاچا 28.08.2014 21:18

يک زمان ايد موند بورک (Edmund Burke) نوشته بود: رويدادهائيکه واقع شده، مشکل است که در مورد آن صحبت شود ولی ناممکن است دربارۀ ان سکوت اختيار شود، جنايات جنګی نيز ازجملۀ چنين حوادث است.
(ايدموند بورک، سياستمدار ايرليندی، متولد شهر دبلن '۱۹۲۹ – ۱۹۷۹' نويسند، مفکر سياسی، سخنران يعنی صاحب فصاحت و بلاغت و فيلسوف. برای ساليان متمادی در پارلمان عيان بريتانيا خدمت و در انګلستان قديم عضو حزب ويګ بود. ويکيپيديا).
از سال ۲۰۰۱ تا حال حاضر: حملات قوای ناتو به رهبری امريکا و اشغال افغانستان، شاهد تخلفات بيشمار بوده که  ازطرف سازمان بين المللی حقوق بشرکسانيکه در طول جنګ مرتکب تخلفات شده و به سويۀ بين المللی شناخته شده خواستار محاکمۀ انها شده است. در رسانه ها عکسهای وحشتناک قوای امريکايی نشان داده شده که عملۀ امريکايی با يونيفورم نظامی بالای اجساد ملکی و غير محارب افغان که در زمان تهاجم بطور وحشيانه به قتل رسيده، رقص کنان با مباهات وا فتخار با قيافه های وقيحانه و زشت فيلمبرداری نموده که در اين اواخر به رسانه ها، انترنيت و مطبوعات رخنه پيدا کرده است. دراين اواخر شورا ی حقوق بشر در مورد زندانهای امريکايی و طرق استنطاق آن  که در صحنۀ جنګ افغانستان و عراق بوقوع پيوسته و شيوه غير انسانی مانند ' آب بستن'( ريختاندن آب بالای شخص مشکوک.م)، بيخوابی و شکنجه های افراطی  که مغاير کرامت انسانی شناخته شده و قانون جهانی حقوق بشرانرا مردود دانسته، در مورد نګرانی و تشويش خويش را ابراز نموده است.


۱
طوريکه ديده شده و ما از آن اطلاع داريم، اعضای يک ابر قدرت، بخصوص اشخاص عاليرتبه که مرتکب شنيع ترين جنايات  عليه بشر شده باشد به ندرت تحت تعقيب، بازپرسی  و يا هم به محاکمه کشانيده شده باشد. دراين اواخر به منظورتسکين خشم عامه روايات فرضی برای مهار نمودن (کنترول) در شرايط جنګ توجيه شده است، البته چنين اتهامات برعليه يک تعداد کمی  ازسربازان پائين رتبه  و يا عساکر داوطلب امريکايی که بر خلاف وجدان انسانی چنين عمل را مرتکب شده اند متهم دانسته شده اند.  بطور کلی چنين اتهامات تنها و تنها عليه اشخاص پائين رتبه صورت ګرفته است. به هر صورت بر اساس قانون  واضح است که معماران جنګ، جنايتکاران اصلی بشمار ميروند که خويش را بطور انتصابی مدافعين قوانين ميدانند، بسا اوقات اين معماران جنګ از مقامات بالا تعين ميشوند و محاکم نمايشی و مسخره اميز را که مملو از ريا کاری است و در نتيجه حاصل آن هيچ ميباشد به راه مياندازد.
انتشار تصاويريکه در رسانه ها  اشکارا جنايات جنګ را منعکس ميسازد، دراين اواخر برخی از جامعۀ وجدان را در ممالک اروپايی بر آن داشته که مقامات  اسبق ادارۀ رئيس جمهور بش بر نقض جنايات جنګ بخصوص  در افغانستان و عراق متهم و حکم بازداشت  انهارا  صادر نموده. برای اجرای چنين احکام، جارج بش، ديک چينی، دونالد رمسفلد، کانداليزا رايس، کولين پاول و مقامات ديګر در حين سفر بين المللی ميتواند دستګير و به محکمه بين المللی کشانيده شوند. در ضمن چنين حکم در ايالات متحده قابل اجرا نيست، باوجود اين واقعيت دربارۀ جنايات جنګ از هر دو قانون ملی و بين المللی تحت قانون ايالات متحده  که امضآ کنندۀ چندين پيمان های بين المللی که از  جنايات جنګی بايد جلوګيری بعمل ايد بشمار ميرود، تخلفات صورت ګرفته است. به صفت يک عضو برجستۀ ملل متحد که دارای حق ويتو(رای مخالف) است، در عدالت  اشکارا از استهزا و رياکاری کار ميګيرد. اکنون اين موضوع مربوط به ملل متحد است که ايالات متحده امريکا وروسيه را که  اعضای متعدد انها مرتکب جنايات و تخلفات يعنی ' تجاوزات جنګی' شده  اند مطابق قانون تحت تعقيب و پيګيری قرار ګيرند. زمانيکه قوای متحدين جنايتکاران (المان.م) نازی جنګ دوهم جهانی را به شدت تحت تعقيب و محاکمه قرار ګرفتند، ولی در ضمن شورای حقوق بشر و محکمۀ جنايی ملل متحد ... به اصطلاح ديده بان حقوق بشر هر دو يعنی روسيه و ايالات متحده امريکا را از تعقيب و پيګيری مجزا و مصؤن دانستند.
۱۹۷۹-۱۹۸۹: درطول تهاجم و اشغال افغانستان توسط شوروی، و متعاقبآ جنايات جنګی قوای نمبر ۴۰(چهل) اتحاد جماهير شوروی و بر تعقيب  ان خروج قوای شوروی در سال ۱۹۸۹، جناهای رقيب تشنۀ قدرت در (افغانستان.م) در سال ۱۹۸۹ بروز نمود. بيشترين تخلفات توسط  ګروه های اقليتی افغانستان که با اشغالګران اتحاد جماهير شوروی متحد بودند مرتکب شدند. شرحی از اعمال شرارت و تخلفات  ذيل که در نهايت و بدون شک دردناک است، به ګفتار ايد موند بورک، مشکل است که دربارۀ ان به فصاحت صحبت شود، ولی درباره ' غير ممکن است که سکوت اختيار شود.'
در اغاز سالهای جنګ افغان/شوروی بنا بر يک حملۀ که قبلآ پلان شده بود، ساکنان يک قريه دوردست شمال شرق واخان افغانستان شاهد بيرحميهايی بی پايان بود. اين منطقۀ(واخان.م) که شمالآ به (مملکت.م) تاجکستان هم سرحد است و جنوب شرقآ به(مملکت.م) چين و نيز دارای مرز مشترک با (مناطق.م) ګلګت و هنزا ميباشد يک منطقۀ ارام و خاموش افغانستان است. اين قريۀ کوچک که توسط کارتوګرافران شوروی بنام بازلا ګومبت (ګنبد.م) مسمی شده  دارای ۳۵۰ خانه وار مسکونين قرغيزی است و امرار حيات ان متکی به مالداری است.
بنا بر تحليګران قوای نظامی شوروی،  مرکز اهميت ستراتيژيکی منطقۀ  بازلا ګومبت از سه معيار مورد بازرسی قرار ګرفته بود: در مرحلۀ اول محاصرۀ (مملکت.م) چين، که يک پايګاه موشک های هسته ای ميان برد را بکار بياندازد، اهميت بعدی برای شوروی اين بود که ورود جنګجويان داوطلب و سلاحها که از ايالت غربی سين کيانګ چين برای مقاومت مجاهدين افغان  مواصلت ميکند جلو ګيری بعمل ايد.
به منظور بر اوردن چنين اهداف ، قوماند انان شوروی چنين استدلال ميکرد که منطقۀ  بازلا ګومبت بايد از مسکونين تخليه شود، برای اين منظور نظاميان شوروی تصميم ګرفتند که تمام جمعيت  بازلا ګومبت با خشونت تام قتل عام شوند. برای حصول چنين اهداف ازسلاحهای مايکرو- توکسين کار ګرفته شد. استعمال چنين سلاحها از زمان بسيار قديم توسط جامعه بين المللی و کنوانسيون جنيوا که شوروی نيز چنين پيمان را امضا کرده بود ممنوع شده بود. برای اتهامات  مشابه که ايالات متحده از سلاحهای ممنوعه عراق را نابود کرد و از طريق زور نظامی صدام حسين را سرنګون کرد نيز استفاده کرده است. يکی از اتهاماتيکه در سرنګونی او (صدام حسين.م) عنوان شده بود اين بود که عليه کرد ها از سلاحهای ممنوعه کار ګرفته بود... عمل مشابۀ استعمال اسلحهای ممنوعه که توسط قشون شوروی در بازلا ګومبت (واخان.م) صورت ګرفته بود نيز عنوان شده است.
۲
جنايات جنګی در کابل:
در ماه اپريل سال ۱۹۹۲، ارګانهای استخباراتی (احمد شاه.م) مسعود در کابل يک ادارۀ  پوليس مخفی را تحت عنوان 'امنيت ملی' تاسيس نمود. (۱) علاوه بر اين که احمد شاه مسعود يک زندان مخفی در درۀ پنجشير داشت، يک زندان ديګر در کابل نيز بوجود اورد که در ان زندانيان را  دردوران تحقيقات شکنجه ميکردند. (دانش، صفحه.۳۷). اين دستګاه (استخباراتی.م) جديد بنام رياست تحقيقات ناميده شده بود. شايعات حاکی است که در اين اداره بيش از پنج هزار کارکنان در سرتا سر افغانستان مشغول کار بودند (دانش، صفحه. ۳۷). مرد جوانيکه که قبلآ از کمپ بيګار از درۀ پنجشير انتقال داده شده بود  ګفت که  با سی زندانی ديګر بيش از شصت روزبرای تحقيقات در يک سلول کوچک  بدون  امکانات آب  وحفظ الصحه در توقيف خانۀ زير زمينی  کهنه نګهداشته شده بود. اين مرد با هفته ها باچشمان بسته زير ضرب و شتم، تجاوز جنسی با بوتلهای شکسته در مقعد قرار ګرفته بود که در حال حاضر با تحمل درد و الام زندګی بسر ميبرد.(۲،۷). يک روزنامه نګار برجستۀ افغانستان بنام فريدون ميګويد که از طرف سرويس های امنيتی مسعود با زنان بندی رفتار وحشيانه بعمل امده  و نيز قتل عام های دستجمعی  در کابل صورت ګرفته بود: (۳، ۷، ۸، ۹)
فريدون:  هنګاميکه شب ميرسيد، در يکی از ساختمانها (توقيف خانه.م) که در ان بيش از هشتاد زن بندی بود، نګهبانان زندان وارد ساختمان ميشدند و بالای زنان بندی بشکل دستجمعی تجاوزجنسی ميکردند. زنان  قربانی با چراغهای دستی انتخاب ميشدند و بعدآ در همان نقطه مورد تجاوز جنسی قرار ميګرفتند. صدا های وحشتناک شنيده ميشد، زنان و دختران از انجا به يک جای نامعلوم انتقال داده ميشد  که ديګر برای ابد ديده نمی شدند. اين اعمال ناشايسته هر شب تکرار ميشد. حفظ الصحه هيچ مراعات نمی شد و امراض در حال شيوع بود. در ا ينجا(توقيف خانه.م) برای سه روز هيچ مواد خوراکی وجود نداشت، و بعدآ يک چيزی کمی غذا داده ميشد. دراين زندان در مدت چهل روز بيش از چهل طفل جان شيرين خود را در اغوش مادران شان از دست دادند. در اين زندان مادران برای هفته ها نګهداری ميشدند و تعداد مرګ و مير اضافه تر ميشد، مرګ ومير اطفال هر روز جريان داشت حتی هر روز پانزده طفل تلف ميشد.
فريدون ګفت که  داستان  ګرسنګی، ازدحام و خشونت عليه زندانيان تا سرحد مرګ  'همه روزه جريان داشت'، که در مقابل به شرايط زندان پل چرخی هيچ قابل مقايسه  نبود. فريدون روزنامه نګار افغان اضافه ميکند که در زمان دولت ربانی و مسعود، بی عدالتی، دهشت، و رفتار های غير انسانی به اوج خود رسيده بود: (۳، ۷، ۸، ۹).
موصوف (فريدون.م) اضافه ميکند که من بعدآ يک مستنطق را که قبلآ هيچ نه ديده بودم، با يک چاقوی تيز در سر راه مشاهده کردم. من حرفهای او را نفهميدم، مستنطق با يک زن حامله در حال ګفتګو بود، زن حامله جواب داد. ګفتار فريدون، چيزی را که ديدم نميتوانم  انرا در حرفها ی خود بګنجانم چرا که حال از حالم رفت ، ولی ميتوانم بطور خلاصه انرا توضيح دهم. مستنطق لباس زن را دريد و بعدآ شکم زن را شکاف و طفل را ( به همان چاقوی دست داشته اش.م)از شکم زن بيرون کشيد. ميخواستم که از انجا فرار کنم ولی جای فرار هيچ نبود، من صداها، فرياد ها و درد و رنج زن را شنيدم که اهسته اهسته و بطور طولانی فروکش ميشد و بعدآ نفس خودرا کشيده به اغوش مرګ پيوست. ګفتار فريدون: قاتل (مستنطق با چاقوی دست داشته اش.م) در حاليکه از ګردن جنين(طفل) ګرفته بود از پهلوی من  بسيار به ارامی ګذشت. در حاليکه من (فريدون.م) او را ميديدم، او (قاتل) به اطاق خود داخل شد، يک ريسمان را دورادور طفل مرده پيچانده و از لبۀ بام  با اطفال ديګر مرده اويزان کرد که بعدآ (طفل) سياه و خشکيده شد. (۳، ۷، ۹).
مصاحبه ها يکه در سال ۱۹۹۷ در کابل صورت ګرفته است، وحشت، خشونت و شقاوتهای که تحت رهبری  علی مزاری رهبر حزب وحدت،  دوستم  رهبرحزب جنبش ، احمد شاه مسعود و شورای نظار حکايت ها ميکنند. يک زندانی حزب وحدت  که در جنګهای کابل توسط طالبان ګرفتار  شده بود ميګويد که در بين هزاره ها يک ضرب المثل مشهور است که : (۴، ۵، ۷، ۹).
اګر شما (هزاره ها.م) يک سنی را بکشيد به جنت ميرويد، اګر دو سنی را بکشيد مقام عالی  را درجنت کسب ميکنيد، اګر سه سنی را بکشيد و در دهنش شان بشاشيد (ادرار کنيد.م) بعدآ صاحب يک مقام عالی در بهشت ميشويد. (۵).


۳


وسايل کشتار انها با دقت کامل که قربانيان با يک عالم درد و رنج بسر برده و در نهايت کشته شوند انتخاب شده بود: قربانيان زنده به اتش کشيده ميشدند، تد بير زنده سوختاندن و کشتار انها طور عيار شده بود که جان قربانيان با درد و رنج توام بوده که ذهن انسان از اثبات آن عاجز ميماند. قبل از اين خدا ميداند ولی تنها در سال ۱۹۹۴ بيش از ۴۰۰ صد روشنفکران بشمول معلمان، استادان، هنرمندان، فيلم  سازان که توسط  رياست تحقيق احمد شاه مسعود با دشمن همکار شناخته و متهم شده بودند مورد ازار قرار ګرفته و به قتل رسانده شدند. (۵، ۶، ۷، ۹).
ياداشتها:
(۱) بنا بر ګفتار داکتر محمد حسن شرق (معاون صدارت رياست جمهوری داود خان.م)، در سال  ۱۹۸۸ اشخاص مسلح  شورای نظار احمد شاه مسعود بالای بانک در ولايت کندز و مقامات و مامورين دولت کمونيستی حملۀ مسلحانه کرد و بيش از (۱.۴) يک اعشاريه چهار بيليون افغانی را به يغما برد، که از انجمله پنج صد و ده ميليون افغانی برای ګسترش رياست خاد اختصاص داده شده بود. پوليکه از بانک کندز ربوده شده بود، احمد شاه مسعود انرا برای تشکيل پوليس مخفی بکار انداخت که بعدآ مورد ازار و ارعاب مردم  شهر کابل ګرديد. (مصاحبۀ تيليفونی بين داکتر محمد حسن شرق و بروس ريچاردسن، شهر باستن (امريکا)، ۱۶ نومبر ۱۹۹۶).
(۲) پروفيسر عبدالشکور رشاد، اکادمی علوم کابل، بتاريخ ( ۳۰ اکتوبر سال ۱۹۹۷) در ضمن يک مصاحبه در مورد وحشت و فساد اخلاقی سرويس های اطلاعاتی احمد شاه مسعود به ما اطلاع داده ګفت که کارکنان سازمان جاسوسی احمد شاه مسعود مردم شهر کابل را به خوردن ګوشت انسانی و مواد فضلۀ انسانی مجبور ميساخت. او ( عبدالشکور رشاد.م) به ما اطلاع داد که مردم هزاره در طويل اين مدت جنايات مشابه را مرتکب شدند، مانند سر بريدن افراد بندی توسط الۀ داغ که قربانيان بعدآ توازن شان را که در حال جان کندن بوندن از دست داده که (مردم هزاره و کابلی ها انر بنام رقص مرده ناميده بود .م) مايه خوشی، فرحت، ساعتيری و سرګرمی انها يعنی قاتلين (مردم هزاره ها) ميګرديد.
(۳) نقل قول: 'افغانستان با خشونت معتاد (مسموم) شده'، " بر رسی امور سياسی سويس" (Swiss Review of World Affairs)، مصطفی دانش، اکتوبر ۱۹۹۶، صفحات. ۳۷- ۳۸.
(۴) مصاحبۀ خبر نګار افغان، سيد نورالحق حسينی با بروس جی. ريچاردسن  و پروفيسر عبدالشکور رشاد، کابل، افغانستان، ۳۰ اکتوبر ۱۹۹۷.
(۵) 'وحشيګيری قومی در کابل'، "پيغام/مخابره"   (The Dispatch)، نويد فريدون، ۹ سپتمبر ۱۹۹۶، صــفــحات. ۱۲- الف -۱۳ الف –  (12A-13A)
(۶) مـحقـيـقـيـن مـيـګـويــنـد : در قتل عام های سال ۱۹۹۰ مامورين عــاليرتبۀ افغان نيز دست داشتند، (اخــبــار) دعــوت، راد نورلاند (Rod Norland)، ۲۳ جولای ۲۰۱۲، اين جنايتکاران که در کشتارهای تکان دهنده به قاتلين همدست بودند بقرار ذيل افـشـا شـدند: (قسيم) فهيم، (کريم) خليلی، (عطا) نور، اخوند، خيرالله، (احمد شاه) مسعود، (عبدالرشيد) دوستم، و (محمد) محقق. با اساس ګزارشها و مقالات، در نزد حقوق دانان بين المللی سوال خلق شده که، " چرا ما انعده اشخاصيکه از حمايت بين المللی برخوردار استند نميتوانيم محاکمه کنيم"؟
(۷) کی- جی- بی (KGB) در افغانستان، واسيلی ميتروخين (Vasily Mitrokhin)، مقاله شماره ۴۰ (چهل)، صفحه. ۱۵۳، وودرو ويلسن (Woodrow Wilson)، مرکز بين المللی، پروژۀ تاريخی جنګ سرد، ۲۰۰۲، واشنګتن دی.سی. مـيـتـروخين، يک عــضـو فـعـال سابق کی- جی- بی، که در سال ۱۹۹۲ به بريتانيا پناهنده شد، مينوسد که: اندروپوف (رئيس کی- جی-‌ بی ، که دو روز بعد از مرګ ليونيد برژنيف بحيث جنرال سکرتر اتحاد جماهير شوروی انتخاب شد.م) بطور مخفی شخصآ مسؤليت عمليات بازلا ګومبت 'واخان' را بعهده ګرفته بود. دراين مورد جنايات و بيرحميهای که اتحاد شوروی در طول جنګ مرتکب شده بود از طرف جامعه بين المللی بشدت مورد انتقاد مواجه شد.

۴
(۸) ملاحظه کنيد: قانون جنګ، ادم روبرت و ريچارد ګويلف، ۱۹۸۹، چاپ دوهم، صفحات. ۱۷ - ۱۸ ، ۱۳۷-۱۴۶.
(۹) حکايات مهاجرت که توسط اعضای مهاجرين افغان  در مورد رويدادهای جبری مهاجرت به رهبران ايالات متحده معلومات داده ميشد، ۲۱ سپتمبر ۱۹۷۹ -  ۷ اکتوبر ۲۰۱۳، داکتر صديق نورزوی، ۲۰۱۳. درک اين مؤضوع برای بسياری مشکل است که جنايات جنګی تاريک و رفتارهای ناګوار غير انسانی که صورت ګرفته به اثبات رسانده شود غير ممکن است. مثليکه ميګويد "اين غير ممکن است که درباره سکوت اختيار شود."
بروس جی. ريچاردسن
تبصره: خوانندګان محترم لطفآ اين مضمون را بدقت بخوانيد. اين نوشتار از من نيست، توسط بروس ريچاردسن بلسان انګليسی  نوشته و من انرا ترجمه نموديم. ريچاردسن شخص ژورنالست، سياستمدار و افغانستان شناس است که از ساليان متمادی يعنی از سال ۱۹۷۹ تجاوز شوروی و بعدآ تجاوز قوای ناتو بسرکردګی امريکا تا حال در مسايل افغانستان فعالانه حصه ګرفته و حقايق را به جهانيان، مطبوعات و رسانه ها بدون ترس، جوان مردانه به نوک قلم تشريح نموده و مينمايد.  اکنون اين مربوط به شما است که يک شخص بيګانه حقايق را بطور جسورانه و بدون ترس در مطبوعات جهان بنشر ميسپارد، قضاوت کنيد، پس ما و شما چرا ترس داشته باشيم. اين واضح است که حقيقت ګفتن مشکل است، ولی اين مملکت از شما است و به قربانی شما جوانان ضرورت دارد. قربانی به معنی اين نيست که خون ريختانده شود، همت کنيد و خويش را به حقيقت ګفتن عيار و اموخته سازيد. ازادی و استقلال چيزی  اسان نيست که در کنج خانه نشسته و خود به خود بدست اورده شود.  سوال در اينجا است که  بعضی اشخاص فاسد و خاين  ملی علاقه داری پنجشير دعوی تمام افغانستان را ميکند و نيز فکر ميکند که همه برادران تاجک بايد پنجشيری و شورای نظاری باشند.  اين خبيثان به سرنوشت همۀ مردم شريف افغانستان چی پشتون است، چی تاجک است، چی هزاره است وغيره وغيره بازی ميکند و انها را اسير نګهداشته است. اګر متوجه شده باشيد، زمانيکه رئيس جمهور کرزی به قدرت رسيد شورای نظار و مردم پنجشير تمام وزارتخانه ها، سفارت خانه ها ، جايدادها...خلاصه تمام کاروبار و امور زندګی مردم افغانستان را غصب و انرا از آن خود ساخت. در اينجا بايد سوال شود که برای ازادی افغانستان تنها و تنها شورای نظاريها مقاومت و جهاد کرده و يا اقوام ديګرهم نيز دربرابر بيګانګان و چپاولګران مقاومت و جهاد کرده. اګر واقعيت ګفته شود، باند خبيث احمد شاه مسعود با عساکر و قشون اتحاد شوروی انزمان وابسته بود و فعلآ هم است، مثليکه هم اکنون به قوای ناتو و خصوصآ امريکا وابستګی دارد و همچنان از ايران، پاکستان، اسرائيل و بسياری ممالک اروپايی پول بدست مياورد، که از خيانت و جنايت اين باند کثيف و تمام مردم افغانستان و جهان اګاهی دارند.
متل است، چيزيکه عيان است حاجت به بيان نيست. جنايات و خيانتهايکه جمعيت اسلامی واوباشان شورای نظار بسرکردګی ربانی، احمد شاه  مسعود و برادرانش، صلاح الدين ربانی، صديق چکری (داماد برهان الدين ربانی)، کريم خليلی، محقق ، حکيم شجاعی، دوستم، عطا نور، لطيف پدرام، عبدالله عبدالله، يونس قانونی قسيم فهيم ( در قبرستان بايد محاکمه شود)، امرالله صالح، بسم الله خان وزير دفاع، سياف، ګل اغا شيرزی، اسماعيل خان،  حضرت علی ،شهرانی، معنوی  و غيره وغيره (خوانندګان محترم خاينين بی حد زيات است، نميتواتم که اسمای تمام انهارا ذکر کنم) در افغانستان مرتکب شده به روسها و امريکا يها بايد برآت داده شود چرا که روسها و امريکايها بيګانه استند ولی جمعيت و شورای نظار وجواسيس حزب وحد ت  و ديګران باصطلاح خويش را افغان ميګويند،  خيانتها وجناياتيکه اين خاينين ملی مرتکب شده اند هيچ قابل بخشش نيست و بايد به محکمه بين المللی جنایی کشانيده شوند. جوانان غيور و تمام باشندګان وطنپرست افغانستان در برابر بی عدالتی، چپاولګری، خيانت، جنايت، خباثت و بيګانه پرستی قيام کنيد و نګذاريد که حقوق حقۀ شما را مردمان خاين پايمال کند. به ارزوی مؤفقيت تمام مردم وطنپرست افغانستان.

با عرض حرمت
پـــا چـــا