باز هم عدم پذیرفتن شکست از طرف تیم عبدالله.

در انتخابات ریاست جمهوری قبلی تیم تغیر و امید به رهبری عبدالله مانند امروز داد از حق تلفی در حق تیمش میزد که بعدا معلوم گردید که تقلب بیشتر از طرف تیم ایشان صورت گرفته بود که حتی مقامات بلند پایه امریکایی نیز به آن معترف گردیدند.
امروز بار دیگر از تقلب مینالند و حتی میخواهند در کمیسیون انتخابات تغیراتی را ایجاد کنند.

در جواب سوال شان که میگویند چرا هفت میلیون افراد در دور دوم رای دادند.

دلیل اول اینکه در میان سی میلیون نفوس آیا هفت میلیون واجد شرایط نمیتواند وجود داشته باشد؟
دوم: اینبار در مناطق نا امن طالبان به مردم اجازه رای دهی دادند و این عمل باعث ازدیاد شرکت مردم در انتخابات گردید.

سوم: در انتخابات دور اول تعداد زیادی از آرای اناث مناطق پشتون نشین بکار نرفته بود که درین دور از آن کار گرفته شد.
چهارم : ناظرین هر دو کاندید در هر محل حضورداشتند پس اگر واقعا حضور مردم کمتر بوده باشد چرا بطور ثبوت چیزی پیش نمیکنند؟

یک اعتراض دیگر شان اینست که چرا در ولایت خوست بیشتر از چهارصد هزار رای بکار برده شده اما به این فکر نمیکنند که اگر درولایت نه بلکه ولسوالی پنجشیر 72000 افراد واجد شرایط شرکت کرده میتوانند (با وجود اینکه بیشترین نفوس ولسوالی مذکور در کابل و یا ولایات دیگر زنده گی میکنند) پس در یک ولایت چون خوست 400000 نمیتواند باشد؟
اصلا مسئله این نیست که اینها مطرح میکنند بلکه باخت تیم اصلاحات برای شان قابل قبول نیست و در فکر هستند که چرا باوجود تقلب گسترده و مصرف نمودن میلیون ها دالر که از خون ملت بدست آورده اند بازهم بازنده شدند و در بوجود آمدن حکومتی آینده اگر از دارایی های شان پرسیده شود چی جواب خوهند داد؟

دالایلی که میتوانند شکست تیم اصلاحات را توجیح کنند.

شما وقتی با هویت این ملت که افغان است حساسیت داشته باشید.
شما وقتی که با دین این ملت حساسیت داشته باشید .
وقتیکه شما حتی با نام این کشور که افغانستان است حساسیت داشته باشید
پس به کدام حق و منطق خواستار رای از این ملت هستید و چی طور میتوانید بالای این ملت حکومت کنید؟

اعتماد کور به کسانیکه با تیم مذکور یکجا گردیده بوند ولی در میان مردم نفوذ بسیار اندکی داشتند از دلایل عدم کامیابی در بسیاری از مناطق گردید.
از طرف دیگر عدم موجودیت افراد مسلکی و برنامه های مشخص در ساحات مختلف برای آینده این کشور دلیل دیگری کاهش محبوبیت تیم مذکور در بین مردم گردید که حتی بعضی از ناظرین تیم ایشان نیز به آقای اشرف غنی رای داده اند.

سابقه داغدار رهبری و اعضای تیم مذکور هم دلیل متنفر گردیدن مردم ازاین تیم گردیده است. تاریخ گواه است که تیم کنونی اصلاحات و همگرایی و یا شورای نظار اسبق با هیچ حزب و یا قومی وفادار نمانده که از ائتلاف با جنبش اسلامی و و حدت اسلامی میتوان یاد آوری نمود, که احزاب مذکور را مانند سپر در مقابل حزب اسلامی استعمال نموند و بعد از فروپاشی ائتلاف دست به نسل کشی اقوام آنها زدند.
حتی حق مردم تاجک را از نام ایشان استفاده میکنند را به نفع خود و به یک ولسوالی استعمال نموندن و مینمایند.

قابل یاد آوری است در جریان انتخابات دور دوم بیشترین تقلب که حتی منجر به شهادت و جراحت مردم بیگناه گردید از جانب هواداران تیم مذکور قابل ذکر است که به تعداد ده ها ثبوت تصویری از آن وجود دارد.

در آخرین ساعات روز انتخابات وقتیکه نتایج بیشتر آرا بدست هردو تیم رسیده بود و آرای تیم تحول خیلی بیشتر از اصلاحات به نظر میرسید, قوماندان امنیه کابل آقای ظاهر ( که یک شب قبل با اعضای تیم اصلاحات دیداری هم داشت) دست به یک دسیسه از قبل طراحی شده زد و رئیس دارلانشا کمیسیون مستقل انتخابات را متهم به تقلب نمود.
باوجود اینکه در محضر عام به موتری که حامل صندوق های رای دهی بود اجازه داده شد تا اوراق را انتقال دهد, اما مقصد ازین کار فقط مطبوعاتی نمودن این مسئله بود تا راه برای پلان بعدی که استفاده سو از این رویداد بود هموارگردد.
بعد از این واقعه آقای عبدالله بدون بررسی موضوع خواستار برطرفی آقای امرخیل گردید که واقعا غیرقانونی و غیرمنطقی میباشد.
آقای عبدالله افزود که در صورت عدم برطرفی آقای امرخیل نتایج انتخابات را قبول نخواهد کرد.
خوب اگر هدف آقای عبدالله از اظهاراتش اینست که کشور را به بحران خواهد برد همانطوریکه در اوایل سخنگوی تیم شان آقای اوریا نیز گفته بود پس بیشترین آسیب به شخص خود شان و بعدا هم به اعضای تیم وی خواهد رسید چرا که درینصورت با ملت با اراده قوی افغان روبه رو خواهد شد و تمام هست و نیست خودرا از دست خواهد داد.
درصورت دست زدن به اندکترین خشونت در محل اصلی خود محاصره خواهد گردید و خوراکش جز تلخان چیزی دیگری نخواهد بود و یک دوره دیگر مقاومت را نیز در آنجا سپری خواهد کرد.

بهترین و شرافتمندانه ترین راه به تیم اصلاحات اینست که شکست خودرا بپذیرند و دیگر باعث مغشوش نمودن افکار مردم نگردند.